بیانیه انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در اعتراض به ادامه بازداشت دانشجویان و اعضای ادوار تحکیم : ما ایستاده ایم و خواست ما نابودی زندان است
انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی با نزدیک شدن به یک ماه ازبازداشت اعضای دفتر تحکیم وحدت و ادوار تحکیم بیانیه ای را در اعتراض به ادامه این بازداشت ها صادر کرده است.به گزارش ادوار نیوز متن کامل بیانیه دانشگاه علامه به این شرح است:اين سال نكو،از بهارش پيدا بود؛درخت اوين كه در آن بهار با چند شكوفه پلي تكنيكي مزين بود،اينك با اسارت بسياري از دانشجويان ديگر،فعالان مدني و جنبش هاي اجتماعي،روزنامه نگاران و فوج فوج اعدامي ها، به ثمر نشسته است و باغبانان بی رحمش شادمان از احكام سنگين حبس و شلاق، بارآوري هر چه بيشتر اين درخت را به نظاره نشسته است.اما نه علف هرز استبداد و درخت بي بنياد زندان چنان تنومندند كه تاب چنين ستارگان سنگيني را بر شاخسار خود داشته باشند و از ميان نشكنند، و نه بهاري را بي خزان سراغ داشته ايم.آري، بهار اختناق و استبداد نيز خزاني در پيش دارد.مهدي عربشاهي،دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه علامه و عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت،بامداد هجدهم تيرماه در برابر دانشگاه امير كبير بازداشت شد.همان روز عبدالله مومني،دانش آموخته دانشگاه علامه و عضو سازمان ادوار تحكيم وحدت،به همراه مرتضي اصلاحچي، دبيرپيشين انجمن اسلامي اين دانشگاه، در يورشي به دفتر سازمان ادوار تحكيم بازداشت شدند. دو روز پس از آن نيز امير يعقوبلي،عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي منتخب دانشجويان دانشگاه علامه،حين جمع آوري امضا براي تغيير قوانين تبعيض آميز بازداشت شد.در ملاقات كوتاه عبدالله مومني با خانواده اش آثار ضرب و شتم بر بدنش مشاهده شده است.مطابق شنيده ها مرتضي اصلاحچي پس از روزهاي نخست بازداشت از ديگر ياران خود جدا شده و تحت فشارهاي سنگين و بازجویی های طولانی قرار گرفته.امير يعقوبلي نيز تنها يك بار با خانواده خود به صورت تلفني تماس داشته است و وضعيت نامعلوم و نگران کننده یی دارد.با اين همه بي عدالتي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علامه خواستار آزادي اعضاي در بند خود نيست،كه اگر بناي خواست آزادي باشد،خواسته اين انجمن آزادي تمام زندانيان سياسي و عقيدتي است.اما اميدي به اينكه گوش شنوايي در عدالت خانه اين فرياد آزادي خواهي را شنيده و در راه آزادي يارانمان ياورمان باشد نداريم.و از اين همه گذشته گوهر آزادي گران تر از آن است كه از اين دريوزگان طلبش كنيم.خواست ما آزادي زندانيانمان نيست،خواست بيكاري زندانبان است،خواست ما نابودي زندان است.ما در كنار يارانمان ايستاده ايم، كه ميله هاي بي جان و خاكستري زندان،ناچيزتر از آنند كه ميان ما و يارانمان فاصله اي بيندازند.ما ايستاده ايم و خواهيم ايستاد كه هيچ گاه نشنيده ايم خورشيد در پس يلدايي ترين شب ها،باكي از طلوع داشته باشد.
Saturday, August 04, 2007
تعداد بازداشت شدگان کنسرت راک در کرج به 230 نفر رسيد
واحد مرکزی خبر : دادستان عمومي و انقلاب کرج گفت 230 نفر از عوامل شرکت کننده در پارتي راک در محمد شهر کرج شناسايي و دستگير شدند. علي فرهادي در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزي خبر افزود دهها شرکت کننده دختر و پسر با شيوه جديد فراخوان بينالمللي اينترنتي به چنين مراسمي دعوت شده بودند به طوري که اغلب دستگيرشدگان از جوانان متمول و تعدادي از انها نيز از کشورهاي انگليس و سوئد در اين پارتي شرکت کرده بودند. وي افزود بيش از 110 نفر از اين افراد با صدور وثيقه هاي سنگين به زندان رجائي شهر منتقل شده اند و مابقي نيز با صدور وثيقه همچنان در اختيار دستگاه قضايي هستند. دادستان انقلاب کرج افزود در بازرسي از باغ بيش از 20 دوربين مجهز و پيشرفته فيلمبرداري به همراه 150 بطر و قوطي مشروبات الکلي/ 800 سي دي مستهجن انواع مواد مخدر از نوع حشيش گراس/ شيشه و لباسهاي مبتذل و نيمه عريان که برگزار کنندگان به افراد شرکت کننده اهدا مي کردند کشف و ضبط شد. وي با اشاره به کشف بيش از 20 دوربين به کار گرفته شده بصورت مخفي در باغ محل اجراي مراسم پارتي گفت در بررسي ها مشخص شده است برگزار کنندگان اين مراسم با فيلمهاي مبتذل و مستهجني که از اين مراسم پارتي تهيه کرده بودند قصد اخاذي و باج گيري از دختران جوان شرکت کننده در اين مراسم را داشتند. وي با هشدار به خانواده ها در خصوص استفاده دختران و پسران نوجوان از اينترنت و رابطه هاي غير اخلاقي دوستي هاي خياباني افزود والدين بسياري از دختران از حضور فرزندانشان در اين مراسم اظهار بي اطلاعي مي کردند و بايد والدين براي جلوگيري از پيشامدهاي ناگوار نظارت بيشتري بر رفتار فرزندان خود داشته باشند. وي با بيان اينکه اين نخستين باري است که دعوت براي شرکت در يک مراسم پارتي گونه از طريق اينترنت به شکل بينالمللي انجام شده است افزود شرکت کنندگان براي ورود به اين مراسم کارتهاي ويژهاي را در اختيار داشتند و بدون اين مجوز کسي نميتوانست به مراسم راه پيدا کند. فرهادي خاطر نشان کرد تحقيقات به صورت ويژه در اين زمينه ادامه دارد و بزودي نيز حکم عوامل اصلي گروه راک و شيطان پرستي صادر خواهد شد و اين افراد به سزاي عمل خود خواهند رسيد.
سهیل آصفی روزنامه نگار و وبلاگ نویس بازداشت شد
کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر : سهیل آصفی روزنامه نگار و وبلاگ نویس که در پی احضاریه دادگاه، امروز در بازپرسی دادسرای انقلاب تهران حاضر شده بود، بازداشت شده است. وی که صبح امروز جهت ارائه توضیحاتی در شعبه 2 امنیت دادسرای انقلاب حضور یافته بود، ، تا پایان وقت اداری آزاد نشد ومسئولان دادگاه به مادر وی اعلام کرده اند که برای روشن شدن وضعیت فرزندش فردا به دادگاه مراجعه کند.لازم به یادآوری است سه شنبه گذشته، ماموران دادستانی با ورود به منزل آصفی اقدام به تفتیش وسایل وی نموده و بسیاری از دست نوشته ها و لوازم او را همراه خود بردند. پیش ازاین مأموران دادستانی، فرشاد قربانپور دیگر روزنامه نگار تهرانی را نیز بازداشت نموده بودند.
Friday, August 03, 2007
حال همه ما خوب است،اما تو باور نكن!/ دلارام علی
مرداد 1386
ساعت حوالي 7 شب است. تلفن زنگ مي زند، صدا قطع و وصل مي شود. صداي لرزاني از پشت گوشي مي گويد: يكي از بچه ها را گرفته اند. تلفن امان نمي دهد. قطع مي شود. مضطرب از تلفن ثابت شماره كسي را كه چند دقيقه پيش خبر را گفته مي گيرم. بي هيچ سلام و عليكي مي پرسم: كي؟ كجا گرفته اند؟ امير يعقوبعلي. پارك انديشه.
از پيشترها مي شناسمش. صورت شيرينش را، خنده اي كه هميشه روي لبانش است؛ شوخي هايش را كه هيچ وقت تمامي ندارد و پشتكارش را براي رسيدن به همه آنچه مي خواهد به دست آورد.
تلفن در دستم خشك مي شود. صدايي از پشت گوشي مي گويد: مي توانيد به خانواده اش خبر دهيد؟ و تنها يك كلمه جواب مي دهم: باشه.
از دادن خبرهاي بد بيزارم. خبر دستگيري دوستي را به خانواده اش بدهم كه آشناي قديمي روزهاي نه چندان دور دانشكده است. چه بگويم؟ چگونه بگويم؟ دوستي بارم را سبك كرده است و گويي خبر را رسانده. چند روز بعد تولد امير است. به خانه اش مي رويم تا جشن بگيريم. تولد دوباره اميري كه امسال تولدي ديگرگونه دارد در بند 209 زندان اوين.
صداي لرزان مادرش را كه مي شنوم ياد صداي لرزان مادرم مي افتم وقتي كه بازجويم كنارم ايستاده بود تا براي چند دقيقه به خانه تلفن كنم و فقط بگويم كه حالم خوب است و نگران نباشيد. كه نه حالم خوش بود و نه مي شد به مادر گفت كه نگران نباشد.
كيك تولدش را كه فوت مي كنيم اشك از چشمان مادرش سرازير مي شود و من بي اختيار ياد پدرم مي افتم كه چگونه وقتي زنگ خانه را زدم اشك از چشمانش چكيد. چقدر پدرها و مادرهاي ما به هم شبيه اند اميرجان.
امير جان اكنون دو هفته اي مي گذرد كه به خانه نيامده اي و تنها يك بار موفق شدي كه تلفن بزني. مي بيني حتي صدايت را از مادرت دريغ مي كنند. حتماً وقتي شماره خانه را مي گرفتي، بازجويت كنارت ايستاده بود با دستي نزديك به دكمه قطع تماس كه اگر حرف اضافه زدي قطع كند. حتماً مادرت وقتي صدايت را شنيد، صدايش لرزيد، حتماً چند قطره اشكي ريخت، اما نگران نباش. صدايت نلرزد. اشك از چشمانت نريزد كه ما قدم در راهي بزرگ نهاده ايم. اين روزها كه بگذرد دوباره مي شنوم صداي خنده هايت را و دوباره قدم خواهيم زد در خيابان هاي اين شهر و دوباره دور هم جمع خواهيم شد و تو برايمان خواهي گفت كه چه روزهايي بر تو گذشته در بند گرم 209 اين روزها.
هژير برايت نوشته كه صاحب خانه بي رحمي داري كه بيرونت خواهد انداخت از خانه استيجاري بدون اجاره بها و بدون پول آب و برق و گاز و تلفن. و اميدوارم كه صبرش به آخر ماه نرسد
خوب اميرجان: نامه ام بايد كوتاه باشد بي حرفي از ابهام و آينه
اين روزها اگر در گذري ناگهاني ميان بازجويي ها بهاره مان را ديدي بگو: دلمان برايش تنگ است و هي بهار بهار
براي باغ بابونه آرزو مي كنيم . اين روزها بدون شما....
نه، بايد برايت از نو بنويسم:
حال همه ما خوب است اما تو باور نكن
!
ساعت حوالي 7 شب است. تلفن زنگ مي زند، صدا قطع و وصل مي شود. صداي لرزاني از پشت گوشي مي گويد: يكي از بچه ها را گرفته اند. تلفن امان نمي دهد. قطع مي شود. مضطرب از تلفن ثابت شماره كسي را كه چند دقيقه پيش خبر را گفته مي گيرم. بي هيچ سلام و عليكي مي پرسم: كي؟ كجا گرفته اند؟ امير يعقوبعلي. پارك انديشه.
از پيشترها مي شناسمش. صورت شيرينش را، خنده اي كه هميشه روي لبانش است؛ شوخي هايش را كه هيچ وقت تمامي ندارد و پشتكارش را براي رسيدن به همه آنچه مي خواهد به دست آورد.
تلفن در دستم خشك مي شود. صدايي از پشت گوشي مي گويد: مي توانيد به خانواده اش خبر دهيد؟ و تنها يك كلمه جواب مي دهم: باشه.
از دادن خبرهاي بد بيزارم. خبر دستگيري دوستي را به خانواده اش بدهم كه آشناي قديمي روزهاي نه چندان دور دانشكده است. چه بگويم؟ چگونه بگويم؟ دوستي بارم را سبك كرده است و گويي خبر را رسانده. چند روز بعد تولد امير است. به خانه اش مي رويم تا جشن بگيريم. تولد دوباره اميري كه امسال تولدي ديگرگونه دارد در بند 209 زندان اوين.
صداي لرزان مادرش را كه مي شنوم ياد صداي لرزان مادرم مي افتم وقتي كه بازجويم كنارم ايستاده بود تا براي چند دقيقه به خانه تلفن كنم و فقط بگويم كه حالم خوب است و نگران نباشيد. كه نه حالم خوش بود و نه مي شد به مادر گفت كه نگران نباشد.
كيك تولدش را كه فوت مي كنيم اشك از چشمان مادرش سرازير مي شود و من بي اختيار ياد پدرم مي افتم كه چگونه وقتي زنگ خانه را زدم اشك از چشمانش چكيد. چقدر پدرها و مادرهاي ما به هم شبيه اند اميرجان.
امير جان اكنون دو هفته اي مي گذرد كه به خانه نيامده اي و تنها يك بار موفق شدي كه تلفن بزني. مي بيني حتي صدايت را از مادرت دريغ مي كنند. حتماً وقتي شماره خانه را مي گرفتي، بازجويت كنارت ايستاده بود با دستي نزديك به دكمه قطع تماس كه اگر حرف اضافه زدي قطع كند. حتماً مادرت وقتي صدايت را شنيد، صدايش لرزيد، حتماً چند قطره اشكي ريخت، اما نگران نباش. صدايت نلرزد. اشك از چشمانت نريزد كه ما قدم در راهي بزرگ نهاده ايم. اين روزها كه بگذرد دوباره مي شنوم صداي خنده هايت را و دوباره قدم خواهيم زد در خيابان هاي اين شهر و دوباره دور هم جمع خواهيم شد و تو برايمان خواهي گفت كه چه روزهايي بر تو گذشته در بند گرم 209 اين روزها.
هژير برايت نوشته كه صاحب خانه بي رحمي داري كه بيرونت خواهد انداخت از خانه استيجاري بدون اجاره بها و بدون پول آب و برق و گاز و تلفن. و اميدوارم كه صبرش به آخر ماه نرسد
خوب اميرجان: نامه ام بايد كوتاه باشد بي حرفي از ابهام و آينه
اين روزها اگر در گذري ناگهاني ميان بازجويي ها بهاره مان را ديدي بگو: دلمان برايش تنگ است و هي بهار بهار
براي باغ بابونه آرزو مي كنيم . اين روزها بدون شما....
نه، بايد برايت از نو بنويسم:
حال همه ما خوب است اما تو باور نكن
!
جمهوری اسلامی در نیکاراگوئه نیروگاه برق و بندر می سازد
خبرگزاری حکومتی ایسکانیوز : در دیدار قائم مقام وزیر نیرو با رییس جمهور نیکاراگوئه متخصصان ایرانی آمادگی خود را بر احداث نیروگاه برق و بندر اعلام کردند.
رییس جمهور نیکاراگوئه در دیدار حمید چیت چیان ، معاون وزیر نیرو که درصدر هیاتی در ماناگوئه بسر می برد، با تقدیر ازکمک های جمهوری اسلامی به این کشور گفت ایران دارای فناوری های قوی و پیشرفته در ساخت نیروگاه های برق ابی و ساخت بنادر است.دانیل اورتگا گفت:هزینه ساخت طرح بنادر در این کشور حدود 350 میلیون دلار است و ایران آماده انتقال فناوری های خود به نیکاراگوئه در این زمینه است.
چیت چیان قائم مقام وزیر نیرو نیز در این دیدار گفت : متخصصان ایرانی به زودی کار مطالعه ساخت نیروگاه ها و بنادر را در نیکاراگوئه آغاز خواهند کرد .
هیات متخصصان وزارت نیرو قرار است سه روز دیگر با مقامات و کارشناسان نیکاراگوئه درباره طرح ساخت نیروگاه ها و بنادر با انان بحث و تبادل نظر کنند.
دستگيری دهها نفر در مراسم کنسرت در کرج
خبرگزاری ایسنا: "دهها تن از دعوت شدگان فراخوان اينترنتي اجراي كنسرت در كرج دستگير شدند. فرمانده انتظامي استان تهران در این باره گفت: اين اولين بار است كه دهها شركت كننده دختر و پسر با شيوه جديد فراخوان بينالمللي اينترنتي به چنين مراسمي دعوت شدهاند، به طوري كه اغلب دستگيرشدگان از جوانان متمول و تعدادي از آنها ايرانيهاي مقيم خارج از كشور بودهاند كه با هدف شركت در يك كنسرت مهيج شيطاني راهي اين مراسم شدند.
وي افزود: تعدادي از اين خوانندگان از معروفترين اجرا كنندگان مراسمهاي مهيج هستند كه تاكنون در ميان آنان يك خواننده زن به نام «گلاره» گروه «وحيد ديجي» ، «راك دانيال» ، «مارال» ، «رپ» و خوانندهاي به نام «اصلان» شناسايي و دستگير شدهاند كه با دهها دستگاه اكو، باندهاي اجراي كنسرتهاي بزرگ در حال اجراي برنامه بودهاند.
فرمانده انتظامي استان تهران ادامه داد: اين اولين باري است كه دعوت براي شركت در يك مراسم پارتي گونه از طريق اينترنت به شكل بينالمللي پيگيري شده است، به طوري كه دستگيرشدگان در جريان بازجوييها معترف شدند: براي ورود به اين مراسم، كارتهاي ويژهاي را در اختيار داشتهاند و بدون اين مجوز كسي نميتوانست به مراسم راه پيدا كند.
وی گفت برگزاري اين مراسم يك عمليات كاملا سازمانيافته بوده است، چرا كه گروه مجري، تعدادي مامور را اطراف محل برگزاري مراسم در يك باغ به كار گرفته بودند تا با پوشش دادن خيابانهاي اطراف، هر گونه خطر احتمالي را زير نظر گرفته و در صورت مشاهده پليس يا افراد كنجكاو سريعا در جهت پاكسازي مراسم از وجود بيش از 150 بطر مشروباتالكلي، 800 سيدي مستهجن، موادمخدر حشيش، گراس و لباسهاي نيمه عريان وارد عمل شوند.
رييس پليس استان تهران همچنين گفت: مقارن دهم مرداد ماه، يك روز پيش از اجراي مراسم، پليس از طريق عوامل اطلاعاتي از موضوع برگزاري چنين مراسمي اطلاع حاصل كرد، اما گروه سازمان دهنده اين مراسم به طريقي برنامه كنسرت را پيشبيني كرده بودند كه تا ساعاتي قبل از اجرا، هيچ يك از مدعوين از محل برگزاري اطلاعي نداشتند و پليس نيز با شناسايي محل پس از هماهنگي با مقام قضايي و كسب مجوز ورود به محل، جهت دستگيري شركتكنندگان اقدام كرد.
وی افزود تعداد زيادي از اين شركت كنندگان دختر بودهاند كه با لباسهاي به شدت غيرمتعارف در مراسم شركت كرده و به دنبال مصرف شديد مشروباتالكلي و موادمخدر در حال برگزاري مراسم لهو لعب بودند.
وی با اشاره به كشف بيش از 10 دوربين به كار گرفته شده محسوس در باغ محل اجراي اين مراسم پارتي، گفت: به نظر ميرسد برگزاركنندگان به دنبال استفاده از تصاوير شنيع اين مراسم بر روي سيدي جهت انتشار و فروش بودهاند، چرا كه ماموران پس از ورود به محل موفق شدند تعدادي از دوربين در حال فيلمبرداري را در محل كشف كنند.
در حال حاضر تمامي دستگيرشدگان در پليس امنيت استان تهران در حال بازجويي درباره نحوه ورود به مراسم، نوع ارتباطات بين گروهي و بررسي سوابقشان هستند و فرمانده انتظامي استان تهران نيز اعلام خبرهاي آتي را به بررسي نتايج تحقيقات پليس منوط كرده است."
وكيل 9بازداشتشده مقابل دانشگاه اميركبيرودفتر ادوارتحكيم: اتهامها،اقدام عليه امنيت وشركت درتجمع غيرقانوني است
وكيل 9بازداشتشده مقابل دانشگاه اميركبيرودفتر ادوارتحكيم: اتهامها،اقدام عليه امنيت وشركت درتجمع غيرقانوني است
وكيل مدافع 9 تن از بازداشتشدگان پروندهي تجمع مقابل دانشگاه اميركبير و دفتر ادوار تحكيم وحدت از آزادي «سعيد حسيننيا» با صدور وثيقه 50 ميليون توماني خبر داد. هوشنگ پوربابايي درگفتوگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اظهار داشت: «سعيد حسيننيا» پس از توديع وثيقهي 50 ميليون توماني، سهشنبهشب آزاد شد. وي افزود: براي «آرش خاندل» نيز وثيقهاي ده ميليون توماني صادر شد كه وثيقهي مذكور توديع شده و احتمال قريب به يقين فردا آزاد ميشود. پوربابايي دربارهي ديگر موكلانش گفت: براي «علي نيكونسبتي»، «محمدتقي هاشمي»، «بهاره هدايت»، «علي وفقي»، «مجتبي بيات» و «بهرام فياضي» نيز تاكنون هيچگونه قراري صادر نشده و خانوادههايشان از وضعيت آنها ابراز نگراني ميكنند. وي خاطرنشان كرد: با استعلامي كه از معاونت امنيت دادسراي عمومي و انقلاب تهران صورت گرفته اتهام موكلانم «اقدام عليه امنيت داخلي» و «شركت در تجمعهاي غيرقانوني» عنوان شده است. همچنين محمدعلي دادخواه، وكيل مدافع «احسان منصوري»، «مجيد توكلي» و «احمد قصابان»، دانشجويان بازداشتشده در پرونده انتشار مطالب موهن در برخي نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير در گفتوگو با ايسنا از ديدار خانوادههاي موكلانش با يكي از مقامات قضايي خبر داد و اظهار داشت كه به خانوادهها قول مساعد داده شده كه با تبديل قرار بازداشت موقت، اين دانشجويان از زندان آزاد شوند.
بیست و دومین روز اعتصاب غذای مجید توکلی دانشجوی زندانی
کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر : مجید توکلی دانشجوی زندانی که در اعتراض به عدم رسیدگی به پرونده اش و بلاتکلیفی خود، دست به اعتصاب غذا زده بود، وارد بیست و دومین روز اعتصاب خود شد.اعتصاب غذای توکلی در بند 209 زندان اوین در شرایطی صورت می گیرد که با توجه به شرایط امنیتی حاکم در این بند، امکان رسیدن اخبار در مورد شرایط وی به خارج از زندان به دشواری صورت می گیرد. با این حال به گفته خانواده این دانشجوی زندانی، وی در طی مدت اعتصاب غذا حدود 12 کیلوگرم از وزن خود را از دست داده است و اخبار رسیده نیز حکایت از انتقال وی به بهداری بند 209 دارد.توکلی از جمله دانشجویانی است که در اردیبهشت ماه امسال در پی چاپ مطالبی در برخی نشریات دانشگاه امیرکبیر بازداشت و تاکنون در بند 209 زندان اوین به سر می برد. افزایش نگرانی نسبت به سلامتی این دانشجوی زندانی درحالی شدت گرفته است، که در مرداد ماه سال گذشته اکبر محمدی از دانشجویان بازداشت شده در جریان اعتراضات دانشجویی 18 تیرماه 78، در پی اعتصاب غذا در زندان اوین جان باخت و با وجود گذشت یکسال، علل مرگ وی همچنان در پرده ای از ابهام قرار دارد.همچنین در روزهای گذشته نیز اخبار رسیده از زندان اوین، حکایت از اعمال فشار شدید بر توکلی جهت وادار نمودن وی به اعترافات تلویزیونی داشته است.گفتنی است هم اکنون حدود 20 دانشجو در بند 209 وزارت اطلاعات نگهداری می شوند.
مانور بسيجيان ناحيه شمال تهران برای مقابله با ناآراميها آغاز شد
ايرنا : مانور رزمي فرهنگي بسيجيان ناحيه شمال تهران با عنوان "امام علي " با حضور ۳۱گردان عاشورا و الزهرا روز پنجشنبه در جاده "تلو" آغاز شد. فرمانده بسيج ناحيه شمال تهران در حاشيه مراسم آغاز مانور به خبرنگار ايرنا گفت: در مجموع هفت هزار نفر درقالب هفت گردان الزهرا و ۲۴گردان عاشورا در اين مانور حضور دارند. سرهنگ محمدعلي عرب افزود: رزمايش رزمي فرهنگي امام علي تا ۱۸مرداد ماه در شمال شرق تهران ادامه خواهد داشت. وي، هدف از برگزاري اين مانور را تقويت بنيه دفاعي و توانمندي نظامي، افزايش آمادگي گردانهاي عاشورا و الزهرا در سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي و تمرين با دشمن فرضي ذكر كرد. عرب ادامه داد: گردانهاي شركتكننده پيش از آغاز مانور، در زمينههاي تئوري، عملي، عقيدتي و سياسي آموزش ديدند. فرمانده بسيج ناحيه شمال تهران گفت: بسيجيان دراين مانور با تاكتيكهاي شبانه، جنگ و گريز، عمليات دفاع از كوي و برزن، مقابله با ناآراميها و امداد و نجات آشنا ميشوند تا در مواقع حساس توانايي مقابله با تهديدات دشمنان را داشته باشند. وي خاطرنشان كرد: برگزاري اين مانور سبب اقتدار وانسجام بيشتر نيروهاي بسيجي براي مقابله با هر گونه تهديد دشمنان ميشود.
فراخوان «ث. ژ. ت» به تظاهرات در برابر سفارت ایران در پاریس
همبستگی بین المللی پنج شنبه 9 اوت ساعت یک بعدازظهر گردهم آیی در مقابل سفارت ایران در پاریس باردیگر نقض آزادی های سندیکایی و اقدامات حکومت برای سرکوب اتحادیه های مستقل یک مورد نگران کننده را در زمینه ی حقوق اساسی در ایران بوجود آورده است. ث ژت و فدراسیون حمل و نقل آن از تصمیات اتخاذ شده بر علیه فعالان سندیکایی ایران اطلاع یافته و بدون کمترین تردیدی این رفتار حکومت را که با استفاده از نیروی دولتی در پی خفه کردن فعالیت های سندیکایی مستقل است محکوم می کند. س ژت و فدراسیون حمل و نقل آن همبستگی کامل و همه جانبه ی خویش را به زنان و مردان ایرانی که علیرغم سرکوب , مبارزه برای آزادی های سندیکایی را ادامه می دهند ابراز می کند. ث ژت به ویژه تقاضای آزادی بلافاصله و بی قید و شرط دو فعال سندیکایی زیر را دارد: 1- منصور اسانلو، مسئول اتحادیه ی کارگران شرکت واحد تهران و حومه که برای سومین بار درطی هجده ماه گذشته به زندان افتاده است. آخرین بازداشت وی به صورت آدم ربایی در اتوبوس شهری در تهران در روز 10 ژوئیه انجام شد. او در زندان اوین بسر می برد و اتهام وی «توطئه علیه امنیت ملی» می باشد. 2- محمود صالحی، عضو موسس انجمن کارگران نانوایان سقز و کمیته ی هماهنگی ایجاد سازمان های کارگری در حال حاضر در سنندج در استان کردستان در بازداشت به سر می برد. دلایل مستند حکایت از آن دارد که سلامت وی به دلیل مناسب نبودن درمان های پزشکی در زندان رو به وخامت است. علاوه بر این ما از اعدام 16 زندانی در تاریخ 22 ژوئیه 2007 توسط مقامات ایرانی در زندان اوین مطلع شدیم. ما این اعدام ها را با قاطعیت محکوم کرده و تقاضای آزادی همه زندانی های عقیدتی در ایران را داریم. در پاسخ به فراخوان کنفدراسیون بین المللی سندیکاها و فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل ارائه شده است ث ژت یک تجمع همبستگی را فرا می خواند : پنج شنبه 9 اوت ساعت یک بعد ازظهر در مقابل سفارت ایران در پاریس 4, Avenue Iéna 75016 métro Iéna در همبستگی با فعالین سندیکایی در ایران و همانند آنها، ث ژ ت و فدراسیون حمل و نقل آن در جهت جهانی شدن عدالت اجتماعی مبتنی بر همبستگی، حقوق کارگران برای تشکیل و مدیریت اتحادیه های خود و دفاع ازحقوق خویش مبارزه می کند. پاریس 29 ژوئیه 2007
ترجمه و تکثیر: اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
ترجمه و تکثیر: اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
امام جمعه مشهد: امنیت ناموس بالاتر از امنیت جان و مال است
امام جمعه مشهد : امنيت ناموس بالاتر از امنيت جان و مال است/ اراذل و اوباش از سر قلمهاي زهرآگين روزنامهنويسان بوجود آمده / وقتي يك دختر هرزه با صورتي آرايش كرده و لباسي نافرم وارد جامعه ميشود، آتش شهوت در وجود جوان ما شعلهور ميشود
خطيب نماز جمعه مشهد گفت: زندگي در رفاه كامل مالي بدون امنيت اجتماعي، از زهر مار براي مردم تلختر است. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) ـ منطقه خراسان -حجتالاسلاموالمسلمين علمالهدي در خطبههاي نماز جمعه اين هفته مشهد که در صحنهاي قدس، جمهوري اسلامي و مسجد گوهرشاد حرم مطهر رضوي برگزار شد، افزود: آنچه در جامعه ديني و در اين موقعيت زماني خاص مطرح است، مساله امنيت است. وي با بيان اين مطلب كه "وقتي امنيت گفته ميشود ذهنها متوجه جان و مال ميشود" تاكيد كرد: مديران كشور بايد روي مطئمن بودن ملت سرمايهگذاري كنند، چون بالاتر از امنيت جان و مال، امنيت ناموس است. وي با تاكيد بر اينكه "انسان با تجاوز به مالش ميتواند بسازد اما با تجاوز به ناموس و ناامني ناموسي نميسازد" گفت: امنيت ناموسي بالاتر از هر امنيتي است و اين طرح بزرگ ارتقا امنيت اجتماعي براي جامعه ما خيلي ارزش داشت. البته شايد خانوادههايي كه گرفتار نشده بودند زياد برايشان مهم نبود. علمالهدي با مطرح كردن اين سوال كه چه چيز باعث پيدايش اراذل و اوباش شده است؟، پاسخ داد: اين اراذل و اوباش از سر قلمهاي زهرآگين روزنامهنويسان اجنبي كه در 8 سال دفاع مقدس ما در ويلاهاي اروپايي به سر ميبردند، به وجود آمده است. وي تصريح كرد: اين مزدوران پس از جنگ وارد مملكت اسلامي شدند و اين اراذل و اوباش بيناموس از دل قلم بيحيا و بيعفت آن مزدوران در روزنامهها و مقالات درآمد و در واقع اين روزنامهنويسان مزدور، آزادي لاييك غربي صفحه روزنامهها را به دل مردم كشيدند. امام جمعه مشهد با قبول اين مساله كه حجاب يك مساله فرهنگي است، گفت: بدحجابي فساد و بيحجاب فاسد است و نيروي انتظامي بايد علت و عامل اراذل و اوباش را كه بدحجابي است، ريشهكن كند. وي تصريح كرد: وقتي يك دختر هرزه با صورتي آرايش كرده و لباسي نافرم وارد جامعه ميشود، آتش شهوت در وجود جوان ما شعلهور شده و وادار به كارهاي ناشايست ميشود. وي ضمن تشكر و قدرداني از نيروي انتظامي و با بيان اينكه "فضاسازي فرهنگي بر عهده برادران بسيجي ميباشد" اظهار داشت: نيروي انتظامي بايد با بدحجابي قاطعانه برخورد كند و شما مردم بايد وارد صحنه شويد چرا كه در همه جا مشكلات با حضور شما مردم حل شده است.
خزعلی: اگر دين را بفهميد با خبر مي شويد که چه موقع مي ميريد و چه کسي در چه حالي است
يك عضو مجلس خبرگان رهبري تصريح كرد: اگر بفهميد دين با خود چه آورده است، حتي يک نفر هم در دنيا بي دين نمي ماند . به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران( ايسنا) - آيت الله ابوالقاسم خزعلي كه در مراسم سالگرد علامه شيخ محمد تقي بهلول در سالن اجتماعات سازمان تبليغات مشهد سخن ميگفت، با بيان اين مطلب، افزود: حادثه مسجد گوهر شاد و شهداي صحن نو و کهنه را به خاطردارم. وي با بيان اين که" من از سن 10 سالگي علامه بهلول را درک کردم "گفت: در آن زمان رضاخان در ايران و مصطفي آتا ترک در ترکيه هر دو مامور بودند تاريخ اسلام را عوض کنند. وي با تاکيد بر اينکه "اين دو هدفشان برداشتن حجاب و دعوت جوانان به دامان شهوات بود" افزود: رضا خان دستور داده بود که بايد حتما کشف حجاب شود و مرحوم بهلول پس از شنيدن اين امر اذن گرفت تا براي دفاع از اسلام بيرون بيايد و مقابله کند. وي ادامه داد: سرانجام سربازان رضا خان از بالا و پايين وارد مسجد شدند و 2 هزار و 500 نفر (اين مسجد بوده يا استاديوم!مسجد به اين بزرگی! ) از مردم را به شهادت رساندند. وي با تاکيد بر اينکه"خداوند در بزنگاهها اشخاصي را براي حفظ مردان مجاهد قرار مي دهد" گفت: در آن زمان هم که مرحوم بهلول هم فرار کردند، خانمي در خانه اش را به روي علامه باز کرد. آنطور که بهلول مي گفت صبح روز بعد به طرف افغانستان حرکت کرده بود.
خزعلي با بيان اينكه "شاه زماني که فهميد بهلول در افغانستان است دستور داد او را بگيرند واسير و زنداني کنند" گفت: بهلول تعريف مي کرد مرا گرفتند و در خانه اي نمناک و پر از ساس زنداني کردند به طوري که سه شب نتوانستم بخوابم و تمام بدنم زخم شده بود. وي ادامه داد: بهلول مي گويد بعد از سه شب رو به خدا کردم و گفتم خدايا اگر با اين ساس گزيدن اسلام پيش مي رود من راضي ام و گله ندارم،اما اگر پيش نمي رود از تو مي خواهم اين ها را از من دفع کني. اين عضو مجلس خبرگان رهبري افزود: ناگهان ديدم سيلي مورچه وارد اتاق شدند و همه ساسها و تخمهاي آن ها را خوردند و صبح که بيدار شدم نه اثري از ساس ها بود و نه اثري از مورچهها. وي با با بيان اينكه" از اين اتفاقات براي ما كم رخ نداده است " گفت:در زمان حادثه طبس (حمله نيروهاي امريكايي به ايران در 5 ارديبهشت 59)آن ها از عمان، روز 14 ماه آمده بودند تا ايران را بمباران کنند و كلي تجهيزات از جمله 8 هلي کوپتر داشتند. يک هلي کوپتر آن ها موقع سوخت گيري خوابيد و يک هلي کوپتر موقع بلند شدن منفجر شد و همچنين سيل مگس به جان آنها افتاد و به طوري که خواب آلود حرکت کردند و همچنين با مشكل طوفان مواجه شدند. اين عضو مجلس خبر گان رهبري ادامه داد :آنجا بود که فرمانده آن ها با کارتر رئيس جمهور خائن آمريكا که دستور داده بود ايران را بمباران کنيد، تماس گرفت و اطرافيان کارتر متوجه شدند که حالش تغيير کرد چون فرمانده مدام مي گفت آبروميان رفت. خزعلي ادامه داد: همان زمان بود که امام فرمود امريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند و امريکا شيطان بزرگ است. وي با اشاره به اين مثالها گفت: خدا هميشه افرادي چون بهلول را مورد عنايت خود قرار مي دهد. دبير كل بنياد بين المللي غدير در ادامه با اشاره به ويژگي هاي علامه بهلول خاطرنشان كرد :ايشان روحيه اي بلند و زندگي سادهاي داشتند به طوري که غذاي ايشان هميشه نان و خيار و يا نان و هندوانه بود. وي با بيان اينكه "هر کس حسنه اي انجام دهد خداوند 10 برابر به او عطا مي کند" اظهارداشت: بهلول قبول نمي کند با ماشين برود ومي گويد مي خواهم پياده بيايم. مردم هم پول جمع مي کند و جمعا 1500 ريال به او مي دهند.
دبير كل بنياد بين المللي غدير در ادامه با مطرح كردن اين سوال كه اين دين ماست از دين چه مي فهميم؟ گفت: يک ماه روزه گرفتن، خواندن نمازهاي پنج گانه و حج از وظايف است از دين چه به دست آورديم؟ اگر بفهميم دين با خود چه آورده است حتي يک نفر هم در دنياي بي دين نمي ماند مگر يک لجوج و يا فردي چون ابوجهل باشد. اين عضو مجلس خبرگان رهبري با بيان اينكه " اگر دين را بفهميد با خبر مي شويد که چه موقع مي ميريد و چه کسي در چه حالي است " تصريح کرد: امام علي در خطبه 137 نهج البلاغه مي فرمايند اگر بخواهيد مي توانم به شما خبر دهم تمام شما مردم از کجا آمده ايد، شان شما چيست و با که چه کرده ايد،اما به اين دليل اين را به شما نمي گويم چون مي ترسم کفر بورزيد، اين را به اشخاصي خواهم سپرد. وي در ادامه گفت: خواهران و برادران نماز اول وقت را با حضور قلب از دست ندهيد وهيچ گاه از دشمن نترسيد و سعي كنيد دين را به اين شكل بشناسيد .
کد خبر: 42164
هديه ۲۵ميليون دلاري ايران براي بازسازي يك جاده در شرق لبنان
ايرنا : جمهوري اسلامي ايران روز جمعه كمك نقدي به مبلغ ۲۵ميليون دلار به شوراي عالي بازسازي لبنان براي بازسازي يك جاده در شرق اين كشور هديه كرد. به گزارش ايرنا ازبيروت ، "نبيل الجسر" رييس شوراي عالي بازسازي لبنان و "حسام خوش نويس" رييس هيات ايراني ستاد بازسازي لبنان امروز توافقنامهي اين هديه را امضا كردند كه بر اساس آن اين شورا ،كار بازسازي جادهي بعلبك به " توفيقيه " در شرق لبنان را انجام خواهد داد. خوش نويس اعلام كرده است تاكنون از ۲۵پلي كه كار بازسازي آن به ستاد ايراني واگذار شده كار ۱۲پل به پايان رسيده كه معروفترين آنها پل العاصي در شرق لبنان است. رييس ستاد ايراني كمك به بازسازي لبنان اضافه كرده از مجموع ۶۳روستا كه بازسازي و آمادهسازي آن بر عهده ما گذاشته شده كار ۴۳روستا به پايان رسيده است. خوش نويس افزود: ستاد ايراني همچنين كار بازسازي ۲۰۰باب مدرسه را بر عهده گرفت كه از اين تعداد ، ساخت ۱۴۹مدرسه پايان يافته است. به گفته اين مقام ايراني، اين ستاد كاربازسازي ۱۵۰مسجد و ديگر اماكن مذهبي را نيز كه توسط اسرائيلی ها در لبنان تخريب شده بر عهده گرفته كه از بين آنها بازسازي ۵۰مورد به پايان رسيده است. همچنين بر اساس گزارش دفتر ستاد ايراني كمك به بازسازي لبنان،اين ستاد كار ساخت ۲۵مركز پزشكي ، ۱۷۳كيلومتر راه اصلي ، ۳۶۵كيلومتر راه فرعي و كار خنثي كردن مينهاي ۱۰كيلومتر مربع از مناطق مينگذاري شده را برعهده گرفته است.
حمله به نماز جمعه اعضای نهضت آزادی در اصفهان توسط ماموران وزارت اطلاعات
میزان نیوز: به گفته شاهدان عینی، روز جمعه 12/5/86 حدود ساعت 1 بعد از ظهر تعدادی از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی با همراهی نیروهای انتظامی، با حکم دادگاه ویژه روحانیت به محلی در حومه شهر اصفهان که قبلا دکتر سید علی اصغر غروی چندین بار نماز جمعه در آنجا اقامه کرده بود، هجوم آوردند. در حالی که نماز جمعه به علت عدم حضور دکتر غروی توسط شخص دیگری اقامه شده بود و نمازگزاران قصد خروج از محل را داشتند، نیروهای فوق، درحالیکه مسلح بودند وارد محل شده و از خروج نماز گزاران خودداری کردند. در حالیکه برخی از ماموران از همه حاضران در محل و اتومبیل ها به کرات فیلمبرداری می کردند، نیروهای دیگری مشغول بازرسی یک به یک اشخاص و اتومبیلها و بازجویی شفاهی و کتبی از حاضران و مصادره دفاتر یادداشت و نوار و جزوات مشغول می شوند . این افراد که ادعا داشتند تعهدی از دکتر غروی به همراه دارند که طبق آن وی متعهد شده است دیگر نماز جمعه اقامه نکند و جلسات تفسیر قرآن را برگزار ننماید، علت حضورشان را اقامه غیر قانونی نماز اعلام کرده اند. این ادعاء در حالی مطرح می شود که در قوانین موجود جمهوری اسلامی ماده یی که نماز را به قانونی و غیرقانونی تقسیم نماید نداریم . ضمنا اظهارداشته اند که حکم جلب سید علی اصغر غروی و مصطفی مسکین (که هر دو از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی نیز می باشند) را به همراه دارند، که علت آن را ممنوعیت این دو نفر از اقامه نماز و شرکت در هر نماز جمعه یا جماعتی عنوان کرده اند. لازم به ذکر است که به تک تک نمازگزاران، یک فرم سه صفحه یی بازجویی داده شده که شامل سوالاتی در مورد اطلاعات شخصی خودفرد و بستگان او، شماره تلفنهای همراه و ثابت، محل برگزاری نماز جمعه و جلسات تفسیر قرآن و افراد شرکت کننده در آن جلسات بوده است. و پس از آن از همه افراد تعهد کتبی گرفته شده است که دیگرحق شرکت در نماز جمعه و جلسات تفسیر قرآن غروی یا هرگونه ارتباط دیگری با وی را ندارند و در هر زمانی که اداره اطلاعات ایشان را احضار کرد حاضر شوند.
وضعیت ایران در عرصه داخلی و بین المللی همواره پیچیدهتر میشود
دويچه وله : وضعیت ایران در عرصه داخلی و بین المللی همواره پیچیدهتر میشود. قطع همکاری دویچه بانک، توافق آمریکا و انگلیس بر سر گسترش تحریمها، تقویت تسلیحاتی کشورهای حوزه خلیج فارس و موج اعدامها نشانههای تازه این پیچیدگی است. موج اعدامهای تازه، افکار عمومی جهان را بیش از پیش علیه جمهوری اسلامی برانگیخت. اعتراضها این بار از سطح نهادهای مدافع حقوق بشر و مخالفان همیشگی فراتر رفت و حتی از سوی سیاستمدارانی بیان شد که همواره بر حل مسالمتآمیز مناقشه اتمی ایران پای می فشردند.یک نمونه از این سیاستمداران، خانم کلاودیا روت، رئیس حزب سبزهای آلمان بود. او، با اشاره به افزایش اعدامها، با لحنی که به لحاظ شدت بی سابقه بود، هشدار داد که ایران به عنوان کشوری با یکی از کهنترین تمدنهای بشری، نباید "غرق بربریت" شود. روزنامه تاگس تسایتونگ آلمان نوشت که میزان اعدامها در سال جاری میلادی نسبت به سال گذشته به شدت افزایش یافته است. تعداد اعدامیان امسال، ۱۳۷ نفر ذکر شد.بیش از همه، محکومیت عدنان حسنپور و عبدالواحد بوتیمار دو روزنامه نگار کرد، اعتراض برانگیخت و سبب شد که بسیاری از روزنامه ها بنویسند: جمهوری اسلامی ایران مخالفان سیاسی خود را در میان بزهکاران عادی به دار می آویزد. به ویژه، انتشار عکسهای متعدد محکومانی که با جرثقیل اعدام شدند تا تماشاگران بتوانند جان کندن آنها را بهتر ببینند، احساسات شهروندان غربی را تحریک کرد.این تصویرها، در شرایطی به جهانیان رسید که نشانههای تشدید بحران در عرصههای گوناگون آشکارتر از همیشه می شد. ابتدا گوردون براون، نخست وزیر انگلستان در نخستین سفر خود به واشنگتن، بر سر تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران با جورج بوش توافق کرد. پیش از آن تصور میرفت که براون، در برابر اختلافات ایران و آمریکا سیاستی متفاوت با سلف خود تونی بلر را پیشه کند.پس از آن، مجلس نمایندگان آمریکا لایحه تشدید تحریم شرکتهای خارجی همکار با صنعت نفت ایران را تصویب کرد. به موجب این لایحه، فهرست اسامی کنسرنهائی که بیش از ۲۰ میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران سرمایه گذاری کنند، در اختیار نهادهای آمریکائی قرار میگیرد تا از انجام معامله با آنها بپرهیزند. همزمان با آن، دویچه بانک هم همکاریهای خود را با ایران قطع کرد. مهمتر از همه، دولت بوش از کنگره خواست که اجازه فروش دهها میلیارد دلار سلاح جدید را به اسرائیل، مصر، عربستان سعودی و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس صادر کند. این اقدام، همزمان با سفر وزرای خارجه و دفاع آمریکا به خاورمیانه صورت گرفت. رسانه های غربی این را نشانه ایجاد جبههای عربی علیه ایران تلقی کردند. این برداشت را به ویژه موضعگیری اسرائيل تقویت کرد. دولت اسرائيل، برخلاف همیشه، فروش سلاح به کشورهای عربی را به نفع امنیت منطقه دانست و اعلام کرد که واشنگتن برای حفظ توازن، کمک های بیشتری در اختیار تل آویو خواهد گذاشت.تسلیح منطقه در شرایطی مطرح می شود که تمرین نیروهای آمریکائی در قطر ادامه دارد. هدف این تمرینها، مقابله با بسته شدن تنگه هرمز است. رهبران ایران، بارها تهدید کرده اند که در صورت حمله نظامی آمریکا، تنگه هرمز را خواهند بست.توقیف کشتی حامل ماشین آلات سفارش ایران در ایتالیا و تکذیب فروش جنگندههای روسی به ایران، دو اتفاق دیگری بود که از انزوای بیشتر خبر میداد. روزنامه اورشلیم پست نوشته بود که روسیه با صدور تعدادی از جنگنده های "سوخوی ۳۰" به ایران موافقت کرده است، اما مدیرکل شرکت سازنده هواپیماها این گزارش را تکذیب کرد. جواد طالعی
Thursday, August 02, 2007
ميخواستم آنقدر مسئول و قاضي در اين مملكت بكشم تا اشك رييس قوه قضاييه در بيايد مقاومت و پايداری عاملان به هلاکت رساندن قاضي حسن مقدس سبب خشم سعيد مرت


مقاومت و پايداری عاملان به هلاکت رساندن قاضي حسن مقدس سبب خشم سعيد مرتضوی شد: تا همين لحظه هم كه با اين شخص گفتوگو ميكردم به هيچ وجه از كردههاي خود پشيمان نبود و گفت ميخواستم آنقدر مسئول و قاضي در اين مملكت بكشم تا اشك رييس قوه قضاييه در بيايد
ايسنا : دادستان تهران صبح امروز پيش از اجراي حكم اعدام عاملان ترور قاضي مقدس معاون دادستان تهران و سرپرست دادسراي ارشاد به بيان نحوهي دستگيري، محاكمه و اظهارات متهمان پرداخت. به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، سعيد مرتضوي در جمع خبرنگاران تصريح كرد: دو محكوم به اعدام به نامهاي حسين و مجيد كاووسيفر كه عمو و برادرزاده هستند دست به جنايتهاي زيادي در سطح تهران زده بودند كه آخرين جنايتشان ترور شهيد مقدس بود. اين افراد پس از ترور قاضي مقدس، متواري، مخفي، دستگير و نهايتا محاكمه و به اعدام محكوم شدند. وي افزود: اتهام مجيد عبارت بود از مشاركت در 3 فقره قتل عمدي، يك گروهبان محافظ بانك، ارباب رجوع بانك و قاضي مقدس. اتهام ديگر او مباشرت در ايراد ضرب و جرح عمدي در جريان سرقت مسلحانه از بانك به وسيلهي سلاح گرم است. همچنين شركت در 5 فقره سرقت مسلحانه، مشاركت در سرقت مسلحانه 3 دستگاه اتومبيل، مشاركت در سرقت مسلحانهي اسلحهي سازماني سرباز محافظ سفارت قرقيزستان، مشاركت در سرقت سلاح كمري نگهبان بانك، حمل و نگهداري سه قبضه اسلحه به همراه تجهيزات و مهمات مربوطه، از ديگر اتهامات اين شخص بوده است. دادستان تهران در مورد موارد اتهامي حسين كاووسيفر گفت: اين شخص نيز با مجيد در ارتكاب جرايم مربوطه، معاونت، مشاركت و همكاري داشته است. مرتضوي با اشاره به يكي از سرقتهاي اين افراد گفت: اين اشخاص يك بار در خيابان اشرفي اصفهاني از تاكسي تلفني درخواست ماشين ميكنند. در بين راه با چاقو راننده را تهديد كرده و با بيهوش كردن او با استفاده از گاز اشكآور اقدام به سرقت خودروي او ميكنند. در ادامهي راه يك دستگاه خودروي پرشيا ميبينند كه خانمي رانندهي آن بوده است و اين افراد قصد ميكنند خودروي اين خانم را سرقت كنند. به همين دليل يك تصادف صوري ترتيب ميدهند و زماني كه خانم از خودروي خود پياده ميشود، گاز اشكآور به صورت اين خانم زده و نفر دوم پرشيا را سرقت ميكند. وي ادامه داد: اين افراد در ادامه با دو خودروي سرقتي به سرقت مسلحانه از يك بانك ميروند. وقتي متوجه ميشوند خودروها شناسايي شده است آنها را در خيابان رها ميكنند و ميروند. مرتضوي خاطرنشان كرد: اين دو نفر در حين سرقت از بانك وقتي متوجه ميشوند سرباز محافظ بانك متوجه حركات آنان شده و به سمت رييس بانك ميرود، او را به ضرب گلوله به شهادت ميرسانند. همچنين در اقدامات ديگر خود يك استوار نيروي انتظامي را نيز مجروح ميكنند كه حال اين شخص وخيم است. در اين سرقت مسلحانه يك ارباب رجوع بيگناه بانك به نام هوشنگ تلاشي را نيز مورد اصابت گلوله قرار ميدهند كه اين شخص 10 ماه در كما بود و نهايتا فوت كرد. معاون دادستان تهران با اشاره به اقدامات صورت گرفته از سوي اين دو متهم محكوم به اعدام افزود: يكي از نشانههاي جنايتكار بودن اين افراد آن بود كه به هركس كه ميخواستند شليك كنند او را از ناحيهي كمر به بالا مورد اصابت گلوله قرار ميدادند و اين نشان ميدهد قصدشان تنها متوقف كردن افراد نبوده بلكه ميخواستند آنها را بكشند. وي در بيان آخرين اظهارات مجيد كاووسيفر گفت: در گفتوگويي كه الان با اين شخص داشتم وي ادعا ميكرد كه به درجهاي از فهم و شعور رسيده است كه تشخيص بدهد چه كسي فاسد است و با حسين(متهم ديگر) هم عهد شده بودند كه هركسي را تشخيص ميدهند فاسد است او را بكشند. دادستان تهران ادامه داد: اين اشخاص امكانات و وضعيت ماليشان در حد زيادي نبوده كه بتوانند جنايت بزرگ و گستردهاي صورت دهند وگرنه مجيد ادعا ميكند كه ميخواسته از كفر براي انجام اقدامات خود كمك بگيرد، به همين دليل تشخيص داده كه از آمريكا كمك بگيرد، بنابراين بنا به ادعاي خودش با يك تور مسافرتي به كشور امارات و بعد به سفارت آمريكا در آنجا مراجعه كرده است تا از آنها پول و سلاح دريافت كند. وي مدعي است كه بنا داشت اگر در گرفتن سلاح و پول از آمريكا موفق نميشد، به سفارت اسراييل مراجعه كند و براي اقدامات تروريستي خود از آنان پول و سلاح دريافت كند. قاضي مرتضوي گفت: وقتي از اين شخص سوال كردم كه چرا اقدام به سرقت كرده است؟ وي مدعي شد كه احساس ميكرده پولي كه در بانك است پول نفت بوده و حق اوست به همين دليل بايد آن را برميداشته است. زمانيكه پرسيدم چرا در جريان سرقت افراد بيگناه را مجروح كردي و به قتل رساندي؟ ميگويد اين ديگر طبيعت كار است و مشكلي ندارد و همهي اين قتلها غيرعمد به حساب ميآيد. وي در پاسخ به سوالي مبني بر نحوهي دستگيري متهمان گفت: وقتي مجيد كاووسيفر براي تحقق خواستههايي كه مطرح شد قصد ورود به سفارت آمريكا در امارات را داشته است در ابتدا قدري با افسر محافظي كه در مقابل سفارت پست ميداده بگو مگو و مشاجره ميكند. نكته جالب توجه اين است كه مدتي قبل از مراجعهي او به سفارت، شخص ديگري با هويت صالحي به سفارت آمريكا در امارات مراجعه ميكند و ادعا ميكند كه قصد پناهندگي دارد. اما با بررسيهايي كه ميكنند متوجه حالت غيرعادي رواني اين شخص ميشوند به همين دليل دستور انجام معاينات و بررسيهاي پزشكي در مورد او را ميدهند و پي ميبرند كه او به صورت كامل جنون دارد. زماني هم كه مجيد كاووسي به سفارت مراجعه ميكند، در ابتدا به لحاظ برخورد بدي كه با مامور نگهبان سفارت ميكند او را به پاسگاه انتظامي ميبرند و به لحاظ نمونهي قبلي تصور ميكنند كه وي نيز داراي جنون است. مرتضوي ادامه داد: به همين دليل به سفارت ايران در امارات اطلاع ميدهند، سفارت نيز موضوع را به دادسراي تهران منعكس كرد و ما فورا درخواست استرداد مجرمين را كرديم كه خوشبختانه از طريق همكاريهاي پليس بينالملل اين افراد به ايران تحويل داده شد و به تهران منتقل شدند. دادستان تهران با بيان اينكه اين شخص مدعي است قصد پناهندگي نداشته و فقط ميخواسته امكانات و تجهيزات دريافت كند، اظهار داشت: اين شخص عامل دستگيرياش را مشيت الهي ميداند، اما به دليل آنكه ميدانست نهايتا اعدام ميشود محركها، گروهها و افرادي كه او را ترغيب و تشويق به انجام اين اقدامات كرده بودند را به هيچ وجه معرفي نكرد. وي در مورد سلاحهايي كه اين اشخاص در اختيار داشتند، گفت: يكي از سلاحها را مدعي است در سفر به كشور عراق تهيه كرده است. سلاحهاي بعدي را هم از يك سرباز نيروي انتظامي پس از بيهوش كردن او با گاز اشكآور سرقت كرده و باقي سلاحها نيز سرقتي بوده است. به گزارش ايسنا، مرتضوي با بيان نحوهي دستگيري حسين كاووسيفر گفت: زماني كه مجيد در امارات دستگير ميشود با حسين تماس گرفته و به او ميگويد كه همهي مطالب را لو داده و او نيز برود اسلحهها را تحويل داده و خود را معرفي كند. سپس حسين در منزلي كه در محلاتي بوده است تمام اسلحهها را آمادهي شليك ميكند تا وقتي ماموران براي دستگيري او مراجعه ميكنند چندتن از ماموران را هم بكشد. خوشبختانه با هوشياري ماموران انتظامي خانهي اين شخص محاصره ميشود اما هيچ اقدامي براي دستگيري او در طول روز صورت نميگيرد. حدود ساعت 2 يا 3 نيمه شب به منزل او حمله و اين شخص را در خواب دستگير ميكنند. اگر دستگيري او به اين شيوه صورت نميگرفت ممكن بود چند تن از ماموران را نيز هنگام دستگيري به شهادت برساند. از اين افراد بيش از 5 سلاح جنگي كشف شده است. وي در پايان افزود: تا همين لحظه هم كه با اين شخص گفتوگو ميكردم به هيچ وجه از كردههاي خود پشيمان نبود و گفت ميخواستم آنقدر مسئول و قاضي در اين مملكت بكشم تا اشك رييس قوه قضاييه در بيايد. لذا با پاسداشت ياد و خاطرهي شهيد حاج حسن مقدس و ياد مرحوم تلاشي، ارباب رجوع بيگناه بانك و نيز سرباز قطع نخاعي مجروح در پي اقدامات اين محكومان و با آرزوي شفاي عاجل براي مصدومان حوادث صورت گرفته توسط اين اشخاص، حكم اعدام اين محكومان را اجرا ميكنيم.
نماينده ولي فقيه در نيروي مقاومت بسيج : مخالفت با ولايت فقيه، مخالفت با پيامبر و ائمه اطهار است
نماينده ولي فقيه در نيروي مقاومت بسيج : مخالفت با ولايت فقيه، مخالفت با پيامبر و ائمه اطهار است مراقب باشيم افرادي همچون نمايندگان مجلس ششم به صحنه نيايند
ولايت فقيه ادامه رسالت و نبوت ائمه اطهار بوده و مخالفت با ولايت فقيه، مخالفت با پيامبر و ائمه اطهار است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه زنجان، حجت الاسلام محمدي، مسئول نمايندگي ولي فقيه در نيروي مقاومت بسيج كشور در مراسم توديع و معارفه مسئول نمايندگی ولي فقيه در سپاه منطقه زنجان، ضمن بيان مطلب فوق و با اشاره به برگزاري انتخاب مجلس هشتم در سال جاري گفت: مجلس يكي از اركان مهم در كشور است و اگر افراد نااهل وارد مجلس شوند نظام ناامن خواهد شد. وي افزود: در مجلس ششم لوايحي پيشنهاد شد كه خلاف قرآن، اسلام و قانون اساسي بود و با عبرت از آن وقايع نبايد اجازه دهيم كه كشور به دست نامحرمان بيفتد.حجت الاسلام محمدي تأكيد كرد: مراقب باشيم افرادي همچون نمايندگان مجلس ششم به صحنه نيايند؛ چرا كه آنان به شيوه نظامي به صحنه نيامده بلكه با شيوه سياسي مي آيند. وي تصريح كرد: دوم خرداديها در انتخابات مجلس آینده با سه برنامه ائتلاف حداكثري، مطالبات حداقلي و معرفي چهرههاي محبوب نسبي در جامعه به صحنه خواهند آمد. وی افزود: خطر چهرههاي معتدل و ملايم دوم خردادي بيش از چهرههاي افراطي است؛ چرا كه همين معتدلها زماني كه به قرآن و عترت اهانت مي شد، سياهي لشگر بودند. محمدی یادآور شد: در گذشته به نام آزادي بيان به همه مقدسات از جمله ولايت فقيه توهين كردند و چهرههاي معتدل و محبوب كه در آن زمان حضور داشتند هرگز اعتراضي نكردند. وي در ادامه با اشاره به اينكه در مقابل ائتلاف حداكثري دوم خردادی ها، بسيجيان و حزب الهيها هم بايد ائتلاف کرده و هم دل باشند، گفت: همه چهرههايي كه قصد ورود به صحنه انتخابات مجلس هشتم را دارند، بايد شناسايي شده و خط آنها مشخص شود كه آيا با ولايت فقيه هستند و یا خیر؟محمدي با تكيه بر فرمايشات مقام معظم رهبري در دیدار با ناظرين شوراي نگهبان، اظهار داشت: مگر مي شود سرنوشت كشور را به دست افرادي سپرد كه خط و مشي سياسي آنها معلوم نبوده و دلبستگي آنها به بيرون ، بيشتر از داخل است.
ولايت فقيه ادامه رسالت و نبوت ائمه اطهار بوده و مخالفت با ولايت فقيه، مخالفت با پيامبر و ائمه اطهار است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه زنجان، حجت الاسلام محمدي، مسئول نمايندگي ولي فقيه در نيروي مقاومت بسيج كشور در مراسم توديع و معارفه مسئول نمايندگی ولي فقيه در سپاه منطقه زنجان، ضمن بيان مطلب فوق و با اشاره به برگزاري انتخاب مجلس هشتم در سال جاري گفت: مجلس يكي از اركان مهم در كشور است و اگر افراد نااهل وارد مجلس شوند نظام ناامن خواهد شد. وي افزود: در مجلس ششم لوايحي پيشنهاد شد كه خلاف قرآن، اسلام و قانون اساسي بود و با عبرت از آن وقايع نبايد اجازه دهيم كه كشور به دست نامحرمان بيفتد.حجت الاسلام محمدي تأكيد كرد: مراقب باشيم افرادي همچون نمايندگان مجلس ششم به صحنه نيايند؛ چرا كه آنان به شيوه نظامي به صحنه نيامده بلكه با شيوه سياسي مي آيند. وي تصريح كرد: دوم خرداديها در انتخابات مجلس آینده با سه برنامه ائتلاف حداكثري، مطالبات حداقلي و معرفي چهرههاي محبوب نسبي در جامعه به صحنه خواهند آمد. وی افزود: خطر چهرههاي معتدل و ملايم دوم خردادي بيش از چهرههاي افراطي است؛ چرا كه همين معتدلها زماني كه به قرآن و عترت اهانت مي شد، سياهي لشگر بودند. محمدی یادآور شد: در گذشته به نام آزادي بيان به همه مقدسات از جمله ولايت فقيه توهين كردند و چهرههاي معتدل و محبوب كه در آن زمان حضور داشتند هرگز اعتراضي نكردند. وي در ادامه با اشاره به اينكه در مقابل ائتلاف حداكثري دوم خردادی ها، بسيجيان و حزب الهيها هم بايد ائتلاف کرده و هم دل باشند، گفت: همه چهرههايي كه قصد ورود به صحنه انتخابات مجلس هشتم را دارند، بايد شناسايي شده و خط آنها مشخص شود كه آيا با ولايت فقيه هستند و یا خیر؟محمدي با تكيه بر فرمايشات مقام معظم رهبري در دیدار با ناظرين شوراي نگهبان، اظهار داشت: مگر مي شود سرنوشت كشور را به دست افرادي سپرد كه خط و مشي سياسي آنها معلوم نبوده و دلبستگي آنها به بيرون ، بيشتر از داخل است.
برادر مجید توکلی: حتی ما نمی دانيم اتهام برادرم چيست
برادر مجید توکلی: حتی ما نمی دانيم اتهام برادرم چيست// من نمی دانم برادرم را از زندان نجات بدهم يا پدر و مادرم را از مرگ نجات دهم
خبرنامه امير کبير : با وجود اينکه سخنگوی قوه قضاييه، روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگاران اعلام کرد که دانشجويان دستگير شده تحت فشار قرار ندارند و هيچ کس دلش نمی آيد که دانشجويان را شکنجه کند، خانواده مجيد توکلی، دانشجوی بازداشت شده دانشگاه امير کبير می گويند: فرزندشان پس از ۲۱ روز اعتصاب غذا و شکنجه در زندان در شرايط نامساعدی بسر می برد.
برادر مجيد توکلی درباره وضعيت نامساعد جسمی وی به رادیو فردا می گويد: خبرجديدی از او نداريم . اين هفته هم پدرم به دليل ملاقات هفته گذشته با برادرم حال مساعدی نداشت و نتوانست با او ملاقات کند. تنها برادرم با خانه تماس تلفنی کوتاهی گرفت و به قدری حالش بد بود که نمی توانست صحبت کند. فقط گفت که هنوز زنده است. به زور دو سه کلمه حرف زد.
اعتصاب غذای مجيد توکلی در اعتراض به چيست؟به اينکه بی گناه دستگير شده و کار نکرده را می خواهند به گردن او بيندازند. می گويد به زور می خواهند برای کار نکرده از او اعتراف بگيرند که در چاپ مطالب موهن در نشريات دانشجويی که لوگوی آن جعل شده است، نقش داشته است.
وضعيت پدر و مادر من به دليل شرايط بد جسمی و روحی مجيد بسيار وخيم است. پدرم از زمانی که با مجيد ملاقات کرد بيمار شده و مادرم هم وضعيت بدی دارد. من نمی دانم برادرم را از زندان نجات بدهم يا پدر و مادرم را از مرگ نجات دهم.
اين فشارها برای اعتراف گيری چطور به گوش شما رسيده است؟چند ديدار حضوری پدرم با مجيد داشت و از اين فشارها مطلع شد. ما فقط گريه می کنيم و زودتر برای برادرم عزاداری می کنيم. مادرم فقط گريه می کند.شرايط برادرم طوری است که نمی توانست اصلا صحبت کند. از او پرسيدم وضعيتش چطور است، فقط گفت حدود ۱۲ کيلو لاغر شده است ولی هنوز زنده است. آدمی که ۱۲ کيلو وزن کم کند و غذا هم نخورد چطور می تواند دوام بياورد.حتی مادرم با التماس به او گفت اعتصاب غذا را قطع کند اما مجيد می گويد اگر اعتصاب غذا را تمام کند، فشارها بر او دوباره آغاز می شود. او می گويد همچنان فشارها برای اعتراف گيری بر او وجود دارد .
در اين مدت توانسته ايد برای پيگيری وضعيت برادرتان از شيراز به تهران برويد؟نه متاسفانه. وضعيت پدر و مادر من به دليل شرايط بد جسمی و روحی مجيد بسيار وخيم است. پدرم از زمانی که با مجيد ملاقات کرد بيمار شده و مادرم هم وضعيت بدی دارد. من نمی دانم برادرم را از زندان نجات بدهم يا پدر و مادرم را از مرگ نجات دهم.
آقای توکلی، سخنگوی قوه قضاييه روز سه شنبه اعلام کرد دانشجويان بازداشت شده شکنجه نشده اند و هيچ کس دلش نمی آيد دانشجويان را شکنجه کند. با توجه به اينکه پدر شما با برادرتان ملاقات کرده و آثار شکنجه بر بدن او را ديده است، چه واکنشی به حرف های سخنگوی قوه قضاييه داريد؟
من نمی دانم آقای جمشيدی اين حرف ها را روی چه حسابی می زنند. پدر من برادرم را ديده است و بيمار شدن پدرم خود بيانگر وضعيت نامساعد مجيد است. آقای جمشيدی اگر راست می گويد و دلش نمی آيد که دانشجويان را شکنجه کنند، چرا اجازه نمی دهد برادرم و ديگر دانشجويان با قرار وثيقه از زندان آزاد شوند؟
چرا نمی گذارند وکلای دانشجويان با آنها ملاقات کنند؟ چندی پيش آقای مرتضوی دادستان تهران در تلويزيون می گفت هر کسی که دستگير شود به او وکيل می دهيم يا اجازه می دهيم خودش وکيل معرفی کند.
پس چرا نمی گذارند دانشجويان با وکلای خود ديدار کنند؟ حتی ما نمی دانيم اتهام برادرم چيست. فقط می گويند اتهام آنها توهين به مقدسات در نشريات دانشجويی است.برادرم اصلا نشريه دانشجويی ندارد. پيش از اين در يکی از نشريات دانشجويی امير کبير فعاليت می کرد اما اين نشريه از زمانی که رييس جمهوری در آذرماه سال گذشته به دانشگاه امير کبير رفت، توقيف شد. پس از آن هم فعاليتی در نشريات دانشجويی انجام نداده است.
خبرنامه امير کبير : با وجود اينکه سخنگوی قوه قضاييه، روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگاران اعلام کرد که دانشجويان دستگير شده تحت فشار قرار ندارند و هيچ کس دلش نمی آيد که دانشجويان را شکنجه کند، خانواده مجيد توکلی، دانشجوی بازداشت شده دانشگاه امير کبير می گويند: فرزندشان پس از ۲۱ روز اعتصاب غذا و شکنجه در زندان در شرايط نامساعدی بسر می برد.
برادر مجيد توکلی درباره وضعيت نامساعد جسمی وی به رادیو فردا می گويد: خبرجديدی از او نداريم . اين هفته هم پدرم به دليل ملاقات هفته گذشته با برادرم حال مساعدی نداشت و نتوانست با او ملاقات کند. تنها برادرم با خانه تماس تلفنی کوتاهی گرفت و به قدری حالش بد بود که نمی توانست صحبت کند. فقط گفت که هنوز زنده است. به زور دو سه کلمه حرف زد.
اعتصاب غذای مجيد توکلی در اعتراض به چيست؟به اينکه بی گناه دستگير شده و کار نکرده را می خواهند به گردن او بيندازند. می گويد به زور می خواهند برای کار نکرده از او اعتراف بگيرند که در چاپ مطالب موهن در نشريات دانشجويی که لوگوی آن جعل شده است، نقش داشته است.
وضعيت پدر و مادر من به دليل شرايط بد جسمی و روحی مجيد بسيار وخيم است. پدرم از زمانی که با مجيد ملاقات کرد بيمار شده و مادرم هم وضعيت بدی دارد. من نمی دانم برادرم را از زندان نجات بدهم يا پدر و مادرم را از مرگ نجات دهم.
اين فشارها برای اعتراف گيری چطور به گوش شما رسيده است؟چند ديدار حضوری پدرم با مجيد داشت و از اين فشارها مطلع شد. ما فقط گريه می کنيم و زودتر برای برادرم عزاداری می کنيم. مادرم فقط گريه می کند.شرايط برادرم طوری است که نمی توانست اصلا صحبت کند. از او پرسيدم وضعيتش چطور است، فقط گفت حدود ۱۲ کيلو لاغر شده است ولی هنوز زنده است. آدمی که ۱۲ کيلو وزن کم کند و غذا هم نخورد چطور می تواند دوام بياورد.حتی مادرم با التماس به او گفت اعتصاب غذا را قطع کند اما مجيد می گويد اگر اعتصاب غذا را تمام کند، فشارها بر او دوباره آغاز می شود. او می گويد همچنان فشارها برای اعتراف گيری بر او وجود دارد .
در اين مدت توانسته ايد برای پيگيری وضعيت برادرتان از شيراز به تهران برويد؟نه متاسفانه. وضعيت پدر و مادر من به دليل شرايط بد جسمی و روحی مجيد بسيار وخيم است. پدرم از زمانی که با مجيد ملاقات کرد بيمار شده و مادرم هم وضعيت بدی دارد. من نمی دانم برادرم را از زندان نجات بدهم يا پدر و مادرم را از مرگ نجات دهم.
آقای توکلی، سخنگوی قوه قضاييه روز سه شنبه اعلام کرد دانشجويان بازداشت شده شکنجه نشده اند و هيچ کس دلش نمی آيد دانشجويان را شکنجه کند. با توجه به اينکه پدر شما با برادرتان ملاقات کرده و آثار شکنجه بر بدن او را ديده است، چه واکنشی به حرف های سخنگوی قوه قضاييه داريد؟
من نمی دانم آقای جمشيدی اين حرف ها را روی چه حسابی می زنند. پدر من برادرم را ديده است و بيمار شدن پدرم خود بيانگر وضعيت نامساعد مجيد است. آقای جمشيدی اگر راست می گويد و دلش نمی آيد که دانشجويان را شکنجه کنند، چرا اجازه نمی دهد برادرم و ديگر دانشجويان با قرار وثيقه از زندان آزاد شوند؟
چرا نمی گذارند وکلای دانشجويان با آنها ملاقات کنند؟ چندی پيش آقای مرتضوی دادستان تهران در تلويزيون می گفت هر کسی که دستگير شود به او وکيل می دهيم يا اجازه می دهيم خودش وکيل معرفی کند.
پس چرا نمی گذارند دانشجويان با وکلای خود ديدار کنند؟ حتی ما نمی دانيم اتهام برادرم چيست. فقط می گويند اتهام آنها توهين به مقدسات در نشريات دانشجويی است.برادرم اصلا نشريه دانشجويی ندارد. پيش از اين در يکی از نشريات دانشجويی امير کبير فعاليت می کرد اما اين نشريه از زمانی که رييس جمهوری در آذرماه سال گذشته به دانشگاه امير کبير رفت، توقيف شد. پس از آن هم فعاليتی در نشريات دانشجويی انجام نداده است.
بیانیه هشتصد تن از مدافعان حقوق زنان در مورد وضعیت بهاره هدایت و امیر یعقوبعلی
در زماني که، دفاع از حقوق زنان و تلاش براي تغيير مناسبات تبعيض آميز جنسيتي، به يکي از ريشه اي ترين حرکت هاي مسالمت آميز کنشگران جنبش هاي اجتماعي ايران بدل شده است؛ و در شرايطي که متاثر از اين تلاش ها، خوشبختانه بخش هايي از جناح هاي مختلف حاکميت، هم راي شده اند تا قوانين ناعادلانه اي چون ديه، ارث و شهادت را اصلاح کنند؛ متاسفانه هنوز، جرياناتي خشونت گرا وجود دارند که تحمل مواجه شدن با واقعيت هاي اجتماعي را ندارند. جرياناتي که اوليه ترين حقوق انساني را ناديده گرفته و پايمال مي کنند. فشارها و برخوردهاي غيرقانوني و خشونت آميز يک ماهه اخير، از قبيلِ دستگيري و بازداشتِ غيرقانوني فعالان جنبش هاي زنان، دانشجويي، سنديکايي و معلمان، و صدور احکام سنگين حبس و شلاق براي فعالان جامعه مدني (همچون عاليه اقدام دوست، دلارام علي، مريم ضيا و… براي شرکت در تجمع مسالمت آميز ۲۲ خرداد ميدان هفت تير و…)، صدور احکام اعدام براي فعالان مدني (همچون عدنان حسن پور و هيوا بوتيمار که در کردستان به فعاليت هاي مدني و مسالمت آميز مشغول بودند)، گسترش فضاي امنيتي بر شهر به بهانه پوشش زنان، پخش برنامه هاي اعتراف تلويزيوني، توقيف مطبوعات، و محدود ساختن گردش آزاد اطلاعات ، موجِ جديدي از ناامني را هشدار مي دهند. به نظر مي رسد اين بار، هدف و کانونِِ فشارها، نقاط وصل جنبش هاي اجتماعي هستند. کنشگراني که با ايجاد وحدت ميان جنبش ها به فعاليت اجتماعي مي پردازند، مورد کينه قرار گرفته اند. امير يعقوبعلي و بهاره هدايت هر دو از فعالان جنبش زنان و جنبش دانشجويي هستند که بيش از سه هفته است در بازداشت به سر مي برند و از وضعيت آنها خبري نيست. بهاره هدايت، عضو شوراي مرکزي تحکيم وحدت، و از فعالان جنبش زنان، در روز ۱۸ تيرماه در تحصن شش نفره اي که به منظور درخواست آزادي براي دانشجويان بازداشت شده اميرکبير انجام گرفته بود، دستگير شد و اکنون در سلول انفرادي بند ۲۰۹ زندان اوين بسر مي برد. و امير يعقوبعلي، از اعضاي جوان کمپين يک ميليون امضاء و عضو انجمن منتخب دانشگاه علامه طباطبايي، از آنجايي که به عنوان يک مرد توانسته است گفتمان برابري جنسيتي را فراتر از جداسازي هاي نظام مردسالار با مردم در ميان گذارد، در روز ۲۰ تيرماه هنگام جمع آوري امضاء در پارک انديشه بازداشت شد و در حال حاضر در زندان اوين بسر مي برد. علاوه بر دستگيري و بازداشت ناموجه اين دو تن؛ عدم امکان ارتباط و ملاقات آنها با خانواده و وکلايشان، و همچنين احتمال وجود فشارهاي ديگري در داخل زندان، نگراني درباره وضعيت آنها را دوچندان مي کند. ما امضاء کنندگان اين بيانيه، ضمن اعتراض نسبت به بازداشت اين دو فعال جنبش زنان و رفتارهاي غيرقانوني و خشونت آميز با آنان؛ خواستار آزادي هرچه سريعتر امير يعقوبعلي و بهاره هدايت و ديگر دانشجويان بازداشت شده، و نيز لغو احکام سنگين، از جمله لغو احکام اعدام هاي اخير براي فعالان مدني کشور هستيم
امضاء 800 شخصیت سیاسی - فرهنگی
امضاء 800 شخصیت سیاسی - فرهنگی
همایشهای گسترده دولت از درآمد 120 میلیارد دلاری
نوروز: یک کارشناس مسایل اقتصادی با اشاره به طرح موضوع درآمد 120 میلیاردی دولت در سال 86 و مشخص نبودن محل هزینه کرد آن، به خبرنگار نوروز گفت: گرچه بخش مهمی از محل هزینه این درآمد هنگفت نامشخص است، اما آنچه روشن است هزینه های بالایی است که دولت تحت عنوان همایش های مختلف برای سازماندهی و برگزاری جلسات متفاوت با نیروهای خود در نقاط مختلف کشور اختصاص داده است.این کارشناس اقتصادی به برگزاری همایش مدیران و کارگزاران دولت اسلامی در سالروز انتخابات سوم تیر، همایش بزرگ بسیج اساتید در مشهد و همایش مدیران آموزش و پرورش که هردو هفته گذشته انجام شد، اشاره کرد و گفت که اطلاعات موجود از هزینه های میلیاردی این همایشها حکایت می کند.وی با بیان اینکه در همه این همایشها خانواده دعوت شدگان هم بعنوان همراه حضور داشته اند، گفت: دولت نهم که مدعی صرفه جویی و کاهش هزینه های اضافی بود، با استفاده از درآمدهای هنگفت نفتی در زمینه ریخت و پاشهای اداری و بویژه همایشهای گسترده به پرهزینه ترین دولت پس از انقلاب تبدیل شده است.
موج جدید دستگیری و بازجویی روزنامهنگاران
دويچه وله : مسعود باستانی، سهیل آصفی و فرشاد قربانپور سه خبرنگاری هستند که با حکم مستقیم سعید مرتضوی دادستان تهران به خانهشان ریختهاند. مأموران، برگههایی داشتهاند که روی آن نوشته شده بود این افراد مجاز هستند جهت کشف اشیای ممنوعه وارد منزل شوند.
در روز سهشنبه ۹ مرداد مأموران امنیتی به منزل سه تن از روزنامهنگاران رفته و ضمن تفتیش منازل آنان این افراد را با خود بردند.
مسعود باستانی و سهیل آصفی خبرنگاران روزآنلاین بعد از بازرسی منازلشان توسط نیروهای امنیتی، در شعبه امنیت دادسرای انقلاب مورد بازجویی قرار گرفتند. این بازجویی تا بعدازظهر ادامه داشت. مهسا امرآبادی، همسر مسعود باستانی در روز چهارشبه ۱۰ مرداد در مورد محتوای این بازجویی در گفتوگویی تلفنی با دویچه وله چنین گفت: «تا آنجا که من اطلاع دارم بازجوییها یک سری موارد کلی بوده در ارتباط با اشخاص و ارتباط با سایتهای خارج از کشور و همچنین یک سری موضوعات کلی بوده چون که به نظرم هنوز آن وسایلی را که از خانه ما برده بودند به دقت نتوانسته بودند بررسی کنند و به خاطر همین قرار بود امروز وارد مسائل جزیی تر و ارتباط جزیی ترش بشوند».
مسعود باستانی شامگاه چهارشنبه به منزل باز گشت، ولی روز پنجشنبه مجددا باید برای پاسخگویی حاضر شود. از آنجایی که در این روز دادگاه انقلاب تعطیل است، به باستانی گفته شده که منتظر تماس باشد تا جای دیگری با او قرار بگذارند.
مسعود باستانى سابقا سردبيرى يك هفته نامه با نام "نداى اصلاحات" را در اراك بر عهده داشت که به اتهام "نشر اكاذيب و اهانت" به شش ماه حبس و شصت ضربه شلاق محكوم شد و راى او را هم بعد از آن که در جريان شرکت در اعتصاب غذاى اكبر گنجى و بسترى شدن او در بيمارستان ميلاد در دوم مرداد ۱۳۸۴ بازداشت شد به اجرا گذاشتند.
سهیل آصفی نیز دانشجوی رشته سینما و روزنامهنگار است که با سایتهای مختلف همکاری میکند.
فرشاد قربانپور روزنامهنگار روزنامه توقیفشده هممیهن دیگر روزناتمهنگاری است که در روز ۹ مرداد توسط مأمورانی که به منزل او رفتهبودند بازداشت شد.
به گفته همسر وی، مأموران، برگههایی داشتند که روی آن نوشته شده بود این افراد مجاز هستند جهت کشف اشیای ممنوعه وارد منزل شوند. خانم قربانپور جزئیات بازرسی از منزل و دستگیری همسرش را اینگونه شرح میدهد: «۵ نفر بودند آمدند داخل تمام وسایل کامپیوتر و شناسنامه و چک و هرچه که دم دستشان بود حتا سی دی نامه های دوران نامزدی ما من گفتم آقا شما دنبال این نیامدهاید مگر این اشیای ممنوعه شماست تمام نامه های شخصی وسایل شخصی من را زیر و رو کردند تمام خانه ما را به هم ریختند و رفتند دوربین هم داشتند از تمام خانه ما با دوربینشان فیلمبرداری کردند حتا کوچه و ساختمان خانه ما را هرکاری که دلشان خواست کردند حتی نمیگذاشتند من با شوهرم یک کلمه حرف بزنم».
به گفته همسر قربانپور، مأمورانی که وی را با خود بردند از بند ۲۰۹ زندان اوین آمدهبودند به همین دلیل برای پیگیری وضعیت این روزنامهنگار، صبح چهارشنبه همسر وی به بند ۲۰۹ زندان اوین مراجعه کردهاست: «من امروز صبح (۱۰ مرداد) چون از بند ۲۰۹ زندان اوین آمده بودند دیروز سراغش من امروز صبح رفتم آنجا که ببینم وضعیتش چطوری است اصلا آنجا هست یا نیست فقط تنها جوابی که به من دادند گفتند همینجا هست و قرنطینه هست و ما هم هیچ جواب دیگری نمی توانیم به شما بدهیم من فقط میخواستم مطمئن شوم که آنجا هست».
فرشاد قربانپور که با روزنامههای اعتماد ملی و شرق و همچنین هفتهنامه شهروند امروز و سایت اینترنتی روز آنلاین همکاری میکرد، به گفته همکارانش به دلیل نوشتههایش در روز آنلاین بازداشت شده است.
طبق آخرین خبرها به فرشاد قربانپور گفته شده که احتمالا با قرار وثیقه آزاد میشود.
گفته میشود بازداشتهای دیروز و امروز با حکم مستقیم سعید مرتضوی دادستان تهران صورت گرفته است.میترا شجاعی
Wednesday, August 01, 2007
نام شهرتاکستان در موتورهای جستجو فیلتر شد
سايت تابان : تاکستان در موتورهای جستجو فیلتر شده و مشاهده نتایج مربوط به آن غیر قابل دسترس است.واژه تاکستان اکثرا به شهرستان تاکستان، دومین شهرستان بزرگ استان قزوین با جمعیت ۱۰۶۴۵۲ نفر اشاره دارد و به نظر می رسد فیلتر شدن این واژه به خاطر اشتباه نرم افزارهای فیلترینگ در تشخیص کلمات غیر مجاز (نه بخاطر مسئله سنگار) و يا بازتاب منفي خبر مجازات سنگسار در رسانه هاي گروهي جهان باشد.به گزارش وبلاگ خبری تاکستان، کاربران اینترنت این شهر که اشتباه مذکور موجب بوجود آمدن اعتراضات آنها گردیده است درصدد بر آمده اند تا با امضای توماری این اشکال را به اطلاع مسئولین مربوطه برسانند.تابان امیدوار است با حل این مشکل همچنان امکان معرفی اين شهر تاريخي از طریق اینترنت فراهم گردد.
بيانيهی کانون نويسندگان ايران به مناسبت موج اعدامهای تازه
آزادگان! روزگاری است که خبرها پیدرپی از شکنجه و اعدام، زندان و سنگسار و تعقيب و آزار است. آخرين خبر تا لحظة صدور اين بيانيه، اعلام حکمِ اعدام برای دو روزنامهنگار و فعالِ اجتماعی، عدنان حسنپور و هيوا بوتيمار، است. آيا سرانجامِ گفتن و نوشتن و سرودن در سرزمين ما بايد مرگ باشد؟ چهگونه میتوان کسانی را به دستاويزِ "اقدام عليه امنيت کشور" به کام مرگ فرستاد که گناهی جز بيانِ آزادانة عقايد خود ندارند؟ ما هشدار میدهيم که هيچ اقدامی "عليه امنيت کشور" فاجعهبارتر از حذف و نابودیِ نيروهای آزادیخواه، مردمی و پيشرو نيست.کانون نويسندگان ايران خواهانِ لغو همة احکام اعدام، به ويژه احکام صادر شده بر ضد عدنان حسنپور و هيوا بوتيمار است. کانون نويسندگان ايران
بينا داراب زند بازداشت شد
کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر : بينا داراب زند ، فعال سياسي ساعتي پيش در منزل خود ، در شهرستان کرج دستگير شد. ماموران کلانتري مهرشهر کرج به همراه فردي با لباس شخصي به منزل داراب زند مراجعه و بدون ارائه مدرک شناسايي و حکم قضايي وي را در حاليکه لباس منزل به تن داشت بازداشت نمودند. از وضعيت فعلي داراب زند اطلاعي در دست نيست .
کمک های مالی ايران برای يافتن متحدان تازه در دنیا
فريدون خاوند (تحلیلگر اقتصادی)
اوج گيری تنش در روابط با قطب های بزرگ اقتصادی جهان و چشم انداز گسترش مجازات های اقتصادی بين المللی، جمهوری اسلامی ايران را به هزينه کردن منابع روز افزون مالی برای حفظ متحدان سياسی قديمی و يا به دست آوردن متحدان تازه در دنيای در حال توسعه واداشته است.
حجم دقيق کمک های مالی ايران به دوستان خاورميانه ای اش از جمله سوريه، حماس، حزب الله لبنان و شماری از گرايش های سياسی- نظامی عراق، طبعا در هاله ای از ابهام است، ولی ترديدی نيست که اين کمک ها هزينه سنگينی را بر خزانه داری جمهوری اسلامی تحميل می کند.
در ورای منطقه خاورميانه، ايران به ايجاد علقه های مالی و بازرگانی و صنعتی با آفريقا و آمريکای لاتين روی آورده، بی آنکه منطق اقتصادی اين علقه ها چندان قابل درک باشد.
در قاره سياه هدف نهايی از همکاری های مالی و صنعتی جمهوری اسلامی با شماری از فقير ترين کشورهای جهان پرسش برانگيز است، از وعده کمک مالی به زيمبابوه در طرح مونتاژ تراکتور های ايرانی گرفته تا وعده کمک مالی به ساحل عاج از جمله در طرح های شهر سازی، طرح پرداخت وام به سودان برای راه اندازی خط توليد پيکان در اين کشور و نيز ديگر کمک های بلاعوض يا وام هايی که تاکنون به بعضی ديگر از کشور های آفريقايی از جمله تانزانيا پرداخت شده است.
ترديدی نيست که ايران نيز با توجه به توانايی های بالقوه خود بايد زمانی بتواند در چهارچوب يک «ديپلماسی اقتصادی» فعال و هدفدار، از راه اعطای کمک های مالی به ديگر کشور ها، علقه های بازرگانی و مالی و صنعتی خود را با آنها تقويت کرده و به بازار های تازه دست يابد.
علاوه بر قدرت های قديمی، شماری از قدرت های نوظهور از جمله چين، برزيل، تايلند، ترکيه و غيره، از کمک مالی و همکاری های صنعتی با کشورهای فقيرتر از خود به منظور توسعه نفوذ اقتصادی و دستيابی به موقعيت بر تر برای بنگاه های توليدی خود استفاده می کنند.
زيمبابوه با تورم بالای چهار هزار درصد و مردمانی گرفتار قحطی، و يا ساحل عاج که در آشفتگی های درونی دست و پا می زند، دلارهای نفتی جمهوری اسلامی را چگونه به مصرف می رسانند و کمک مالی ايران را چگونه جبران می کنند؟
جمهوری اسلامی ايران، با ساختار اقتصادی واپس مانده و صادرات تک محصولی اش، و در حالی که خود همچنان در پی دريافت تسهيلات مالی بانک جهانی است، در همکاری با کشورهای بسيار فقير قاره سياه چه منافعی را جستجو می کند؟
زيمبابوه با تورم بالای چهار هزار درصد و مردمانی گرفتار قحطی، و يا ساحل عاج که در آشفتگی های درونی دست و پا می زند، دلارهای نفتی جمهوری اسلامی را چگونه به مصرف می رسانند و کمک مالی ايران را چگونه جبران می کنند؟
در شرايطی که ايران بازارهای قفقاز و آسيای ميانه را به رقيبانی چون ترکيه باخته، روی آوردن به بازارهای دور دست، با قدرت خريدی بسيار پايين، با چه منطق اقتصادی قابل توجيه است؟
چنين پيدا است که کمک های مالی و صنعتی ايران به کشور های آفريقای سياه عمدتا متکی بر هدف های غير اقتصادی است.
از سال ها پيش به اين سو، رهبران بعضی از کشور های آفريقايی با برخوداری از دست و دلبازی جمهوری اسلامی، رای خود را در بعضی از نهاد های حساس بين المللی، به ويژه در کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد (که در سال ۲۰۰۶ جای خود را به شورای حقوق بشر سپرد)، به ايران می فروشند.
در آمريکای لاتين نيز، سه کشور ونزوئلا، نيکاراگوئه و کوبا از دست و دلبازی ايران سود می برند.
راديو فردا به تازگی به نقل از آژانس خبری ايتاليايی «کرونوس اينترنشنال» گزارش داد طی يک سال گذشته صنايع بسياری در ونزوئلا با سرمايه و فن آوری ايران راه اندازی شده اند.
خبرگزاری «مهر» نيز هشتم مرداد ماه خبر داد يک کارخانه سيمان با تسهيلات ۲۷ ميليون دلاری بانک توسعه صادرات توسط مهندسان ايرانی در ونزوئلا ساخته می شود.
چنين پيدا است که بخش قابل ملاحظه ای از وام های اعطايی ايران، باز پس داده نمی شود. طهماسب مظاهری، وزير پيشين امور اقتصادی و دارايی و مدير عامل کنونی بانک توسعه صادرات ايران از اين که برخی کشورها بدهی های خود را به ايران نمی پردازند، ابراز تاسف کرد.
در ميان کشورهای بد حساب، آقای مظاهری به عنوان نمونه از تانزانيا، سودان و نيکاراگوئه نام برد.
او افزود: «راه درست اين است که از چنين کشورهايی امتياز يا حق مالکانه دريافت کنيم تا به ازای آن طلب ايران تضمين بازگشت داشته باشد.»
هفت نفر دیگر در ایران به دار آویخته شدند
در دور دوم اعدام ها در ايران، روز چهارشنبه، اول مردادماه هفت نفر ديگر به اتهام «اراذل و اوباش » بودن در شهر مشهد و در ملاء عام به دار آويخته شدند.
دادستان عمومی و انقلاب مشهد در گفت وگو با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ايرنا، اتهام اين افراد را « تجاوز به عنف، ارتکاب اعمال خلاف اخلاق و عفت عمومی، آدم ربايی و سرقت» اعلام کرده است.
پنج نفر از اين افراد در منطقه آزاد شهر و انتهای بلوار امامت و دو نفر ديگر که سن آنها ۲۴ سال اعلام شده است در منطقه رضاييه شهر مشهد دار زده شدند.
غلامحسين اسماعيلی گفته است که « در اين زمينه دو پرونده ديگر نيز در ديوان عالی کشور مفتوح است که در آن افرادی محکوم به اعدام شده اند.»
دادستان مشهد به تعداد اين افراد اشاره نکرد.
وی در عين حال به پرونده های ديگری در ارتباط با افراد موسوم به « اراذل و اوباش» در استان خراسان رضوی اشاره کرد و اظهار داشت که « صاحبان اين پرونده ها هم مستحق اعدام هستند.»
مقام های ايران هنوز حاضر نشده اند تا نام و مشخصات افراد اعدام شده را در اختيار افکار عمومی قرار دهند و اکنون اين نگرانی مجامع بين المللی برانگيخته شده است که احتمالا افرادی با پيشنيه سياسی نيز در ميان افراد ياد شده اعدام شده باشند.
به گفته سخنگوی قوه قضاییه ایران، «اصطلاح اراذل و اوباش به موارد اتهامی چون تجاوز به عنف، آدم ربایی، زنای محصنه و مواردی از این قبیل اطلاق می شود و این نوع متهمان از همه حقوق قانونی خود برخوردار هستند، اما قوه قضاییه در صدور حکم با قاطعیت برخورد می کند.»
ميزان و صدور حکم اعدام در ايران طی ماه های جاری روند رو به رشد و فزاينده ای يافته است و ماه گذشته هم قاضی سعيد مرتضوی از اعدام ۱۲ نفر از افرادی که آنها را « اراذل و اوباش» ناميدند خبر دادند.
دادستان کل تهران همچنين اعلام کرد که صدور حکم اعدام برای ۱۷ نفر ديگر از «اراذل و اوباش» در دستور کار قرار دارد.
مقام های ايران هنوز حاضر نشده اند تا نام و مشخصات افراد اعدام شده را در اختيار افکار عمومی قرار دهند و اکنون اين نگرانی مجامع بين المللی برانگيخته شده است که احتمالا افرادی با پيشنيه سياسی نيز در ميان افراد ياد شده اعدام شده باشند.
روز سه شنبه، عليرضا جمشيدی، سخنگوی قوه قضاييه ايران از صدور حکم اعدام برای دو روزنامه نگار کرد به نام های عدنان حسن پور و هيوا بوتيمار خبر داد.
از سوی ديگر، دو نفر که جرم آنها قتل ماموران پليس و اتهام آنها « محاربه با خدا» اعلام شده است روز چهارشنبه در زندانی در شهر زاهدان، مرکز استان سيستان و بلوچستان اعدام شدند.
در هشت ماه گذشته، ۱۴۸ نفر در ايران اعدام شده اند که اغلب این اعدام ها با طناب دار و در ملاء عام صورت گرفته است.
بر اساس گزارش سازمان های بين المللی، ايران در سال ۲۰۰۶ نزديک به ۱۷۷ نفر را اعدام کرده است که اين کشور را پس از چين در رتبه دوم جهانی قرار می دهد.
ناو هواپيمابر آمريکا به منطقه خاورميانه رسيد
نيروی دريايی آمريکا روز چهارشنبه، ۱ اوت، اعلام کرد که ناو هواپيمابر اينترپرايز که در تاريخ دهم ژوئيه عازم خليج فارس شده بود، به منطقه عملياتی پايگاه پنجم نيروی دريايی آمريکا رسيده است.
ناو هواپيمابر اينترپرايز، که مجهز به هواپيماهای جنگی، زيردريايی، موشک های هدايت شونده و کشتی های جنگی است، از کانال سوئز گذشته و به دريای سرخ رسيده است. اين ناو هم اکنون به سمت آب های خليج فارس در حرکت است.
با آنکه گفته می شود اعزام اين ناو هواپيمابر به منطقه بخشی از قدرت نمايی آمريکا در منطقه خليج فارس به منظور آمادگی برای رويارويی با برنامه هسته ای بحث انگيز ايران است، اما جان گِی افسر نيروی دريايی آمريکا از پايگاه پنجم نيروی دريايی اين کشور در بحرين، اعزام اين ناو را يک روند عادی ناميده است.
خبرگزاری رويتر به نقل از آقای گی گزارش داده که اينترپرايز، «در اين لحظه، تنها ناو هواپيمابر در سراسر منطقه زير مسئوليت پايگاه پنجم نيروی دريايی آمريکا است.»
کاهش حضور آمريکا در خليج فارس
دو ناو هواپيمابر آمريکا که برای فرستان پيامی به ايران، ماه ها در منطقه خليج فارس مستقر شده بودند، اين منطقه را ترک کرده اند.
حوادث جهانی تعيين کننده است. اگر تغيير چشمگيری در ثبات و امنيت منطقه رخ دهد، احتمالا در تعداد ناوهای موجود در منطقه نيز تجديد نظر به عمل خواهد آمد
یک مقام نیروی دریایی آمریکا
نيميتس، يکی از دو ناو هواپيمابری که پيشتر در منطقه خليج فارس مستقر شده بودند، در اواسط ماه ژوئيه اين منطقه را ترک کرده است. اين دو ناو اکنون در پايگاه هفتم نيروی دريايی آمريکا در اقيانوس آرام مستقر هستند.
دست کم يک هفته، هيچ ناو هواپيمابری در منطقه خليج فارس وجود نداشته است. با اين حال دنيس گارسيا فرمانده نيروی دريايی آمريکا در منامه به آسوشيتدپرس گفته است که پايگاه آمريکا، در اين مدت به اندازه کافی از توان دريايی و هوايی برخوردار بوده است و «توانايی ما هيچ کاهشی نداشته است.» دريادار دانيل هالووی، فرمانده ناو اينترپرايز گفته است که نيروی دريايی آمريکا در راستای حفظ امنيت و ثبات منطقه عمل خواهد کرد.
با آنکه جان گی افسر نيروی دريايی آمريکا گفته است که احتمال از سرگيری عمليات از سوی ناوهای استنيز و نيميتس (با روی هم رفته ۱۵ هزار تن پرسنل و تفنگدار دريايی) در خليج فارس بسيار کم است اما با اين وجود او افزود نمی توان درباره عمليات آينده پيشاپيش سخن گفت.
به گفته وی: «حوادث جهانی در اين باره تعيين کننده است. اگر تغيير چشمگيری در ثبات و امنيت منطقه رخ دهد، احتمالا در تعداد ناوهای موجود در منطقه نيز تجديد نظر به عمل خواهد آمد.»
پنتاگون وزارت دفاع آمريکا، ماه گذشته اعلام کرد که تصميمی به افزايش توان دريايی آمريکا در منطقه ندارد و اعزام اين ناو هواپيمابر فقط يک جايگزينی معمولی است.
ايالات متحده آمريکا به جز عراق، در حدود ۴۰ هزار نيروی نظامی نيز در کشورهای ديگر حوزه خليج فارس از جمله کويت، قطر، بحرين و امارات متحده عربی دارد.
جبهه متحد عرب در کنار آمريکا
تفسير کريستين ساينس مانيتور -
پنجشنبه 11 مرداد 1386 [2007.08.02]
هووارد لافرانچي
واشنگتن - سفر نسبتا غير متعارف کوندليزا رايس، وزير امور خارجه آمريکا و رابرت گيتز، معاون وزارت دفاع آمريکا به مصر و خاورميانه، پيام ناگفته روشني داردو آن اينکه ديگر در سياست خارجي دولت بوش دوگانگي وجود ندارد و اکنون تيم يکپارچه سياست خارجي آمريکا منتظر نتايج است.
رايس و گيتز در مصر ايده بوش در زمينه برپايي يک کنفرانس صلح خاورميانه را مطرح خواهند کرد. همچنين ازعربستان سعودي خواهند خواست همکاري بيشتري در عراق به عمل آورد و مهم تر از همه سايه ايران را از اين کشور دور نگاه دارد.
ولي معني جانبي اين سفر رسيدن به اتحاد نظر در سياست خارجي آمريکاست. ريموند تانتر مي گويد: "همراهي کردن رايس و گيتز در واقع بيان سياست يکپارچه آمريکاست. وزرات خارجه و وزرات دفاع که ستون هاي اصلي سيستم هستند سابقا اتفاق نظر کامل نداشتند."
يکي از دلايل برکناري رامسفلد و جايگزيني گيتز کاهش شکاف بين وزارت خارجه و پنتاگون، بخصوص در مساله عراق و موضوع اعراب واسرائيل بود. رايس از ابتداي سال يافتن راه حل هايي براي مساله فلسطين را در دستور کار خود قرار داد و در فکر پيشبرد سياست هاي بوش در اين زمينه بوده است، در حاليکه گيتز بيشتر به مساله عراق توجه داشته و با هر گونه خروج زود رس نيروهاي آمريکا از اين کشورمخالف است. اکنون سفر مشترک اين دو بيشتر براي متقاعد کردن عربستان سعودي به همکاري بيشتر است. عربستان که متحد قديمي واشنگتن به شمار مي آيد اخيرا روابط چندان نزديکي با واشنگتن نداشته است.
ناظران معتقدند حضور هر دو جناح در کنار هم در مذاکرات با عربستان سعودي به اين کشور نشان خواهد داد که نمي تواند با کنار آمدن با يکي عليه ديگري اقدام کند. لذا جاي مانووري براي عربستان باقي نمي ماند.
آمريکا بطور روزافزوني از عدم حمايت کامل عربستان سعودي از دولت نوري الملکي در عراق نگران است. اين مساله زماني علنا مطرح شد که روز يکشنبه زلماي خليل زاد سعودي ها را متهم کرد که در پشت پرده عليه آمريکا در عراق قدم برمي دارند.
خليل زاد در مصاحبه با سي ان ان روز يکشنبه گفت: "عربستان سعودي هر چه از دستش بر مي آيد را براي حمايت از دولت درعراق به عمل نمي آورد." آمريکا مي گويد عربستان به اندازه کافي از نفوذ تروريست ها به خاک عراق جلو گيري نمي کند و همچنين اين کشور را متهم کرده است که از ستيزه جويان سني در عراق حمايت مي کند.
اقاي تانتر گفت: "سني ها آمريکاييان را مي کشند و عربستان نيز به آن ها کمک مالي مي کند. اين درست نيست." وي که رئيس کميته خط مشي ايران است و از مخالفين رژيم ايران حمايت مي کند گفت ايجاد ثبات در عراق همکاري بيشتري را توسط همسايگان اين کشور ايجاب مي کند و مستلزم آن است که آمريکا کوشش هايي رابراي وارد آوردن فشار بر ايران انجام دهد.
وي گفت: "هسته هاي عرب سني کليد ثبات عراق هستند. آمريکا بايد براي فشار آوردن به ايران با گروه مجاهدين خلق که در عراق هستند ارتباط برقرار کند چرا که اين گروه ارتباط بسيار خوبي با سياستمداران سني عراق و ارتش آمريکا دارد."
دولت بوش در حال گرفتن موافقتنامه فروش 20 ميليارد دلار اسلحه به عربستان سعودي است. رايس روز دو شنبه فروش 13 ميليارد سلاح به مصر را نيز اعلام کرد.
مساله آن است که اين معاملات اسلحه آيا مي تواند رفتار عربستان سعودي و عرب هاي سني را عوض کند به نحوي که از دولت عراق حمايت کنند؟ ولي به گفته ناظران از ديد عربستان سعودي ايران و عراق کشور هايي هستند که در منطقه باقي خواهند ماند و بايد با آن ها سياست هاي دراز مدتي را پي ريزي کرد درحاليکه ديدگاه واشنگتن در اين مساله متفاوت است.
سفر اخير رايس و گيتز در اين زمينه مي تواند زمينه سازبرطرف کردن سوءظن هاي منطقه نسبت به سياست هاي آمريکا باشد.
منبع : کريستين ساينس مانيتور، 1 آگوست 2007
هووارد لافرانچي
واشنگتن - سفر نسبتا غير متعارف کوندليزا رايس، وزير امور خارجه آمريکا و رابرت گيتز، معاون وزارت دفاع آمريکا به مصر و خاورميانه، پيام ناگفته روشني داردو آن اينکه ديگر در سياست خارجي دولت بوش دوگانگي وجود ندارد و اکنون تيم يکپارچه سياست خارجي آمريکا منتظر نتايج است.
رايس و گيتز در مصر ايده بوش در زمينه برپايي يک کنفرانس صلح خاورميانه را مطرح خواهند کرد. همچنين ازعربستان سعودي خواهند خواست همکاري بيشتري در عراق به عمل آورد و مهم تر از همه سايه ايران را از اين کشور دور نگاه دارد.
ولي معني جانبي اين سفر رسيدن به اتحاد نظر در سياست خارجي آمريکاست. ريموند تانتر مي گويد: "همراهي کردن رايس و گيتز در واقع بيان سياست يکپارچه آمريکاست. وزرات خارجه و وزرات دفاع که ستون هاي اصلي سيستم هستند سابقا اتفاق نظر کامل نداشتند."
يکي از دلايل برکناري رامسفلد و جايگزيني گيتز کاهش شکاف بين وزارت خارجه و پنتاگون، بخصوص در مساله عراق و موضوع اعراب واسرائيل بود. رايس از ابتداي سال يافتن راه حل هايي براي مساله فلسطين را در دستور کار خود قرار داد و در فکر پيشبرد سياست هاي بوش در اين زمينه بوده است، در حاليکه گيتز بيشتر به مساله عراق توجه داشته و با هر گونه خروج زود رس نيروهاي آمريکا از اين کشورمخالف است. اکنون سفر مشترک اين دو بيشتر براي متقاعد کردن عربستان سعودي به همکاري بيشتر است. عربستان که متحد قديمي واشنگتن به شمار مي آيد اخيرا روابط چندان نزديکي با واشنگتن نداشته است.
ناظران معتقدند حضور هر دو جناح در کنار هم در مذاکرات با عربستان سعودي به اين کشور نشان خواهد داد که نمي تواند با کنار آمدن با يکي عليه ديگري اقدام کند. لذا جاي مانووري براي عربستان باقي نمي ماند.
آمريکا بطور روزافزوني از عدم حمايت کامل عربستان سعودي از دولت نوري الملکي در عراق نگران است. اين مساله زماني علنا مطرح شد که روز يکشنبه زلماي خليل زاد سعودي ها را متهم کرد که در پشت پرده عليه آمريکا در عراق قدم برمي دارند.
خليل زاد در مصاحبه با سي ان ان روز يکشنبه گفت: "عربستان سعودي هر چه از دستش بر مي آيد را براي حمايت از دولت درعراق به عمل نمي آورد." آمريکا مي گويد عربستان به اندازه کافي از نفوذ تروريست ها به خاک عراق جلو گيري نمي کند و همچنين اين کشور را متهم کرده است که از ستيزه جويان سني در عراق حمايت مي کند.
اقاي تانتر گفت: "سني ها آمريکاييان را مي کشند و عربستان نيز به آن ها کمک مالي مي کند. اين درست نيست." وي که رئيس کميته خط مشي ايران است و از مخالفين رژيم ايران حمايت مي کند گفت ايجاد ثبات در عراق همکاري بيشتري را توسط همسايگان اين کشور ايجاب مي کند و مستلزم آن است که آمريکا کوشش هايي رابراي وارد آوردن فشار بر ايران انجام دهد.
وي گفت: "هسته هاي عرب سني کليد ثبات عراق هستند. آمريکا بايد براي فشار آوردن به ايران با گروه مجاهدين خلق که در عراق هستند ارتباط برقرار کند چرا که اين گروه ارتباط بسيار خوبي با سياستمداران سني عراق و ارتش آمريکا دارد."
دولت بوش در حال گرفتن موافقتنامه فروش 20 ميليارد دلار اسلحه به عربستان سعودي است. رايس روز دو شنبه فروش 13 ميليارد سلاح به مصر را نيز اعلام کرد.
مساله آن است که اين معاملات اسلحه آيا مي تواند رفتار عربستان سعودي و عرب هاي سني را عوض کند به نحوي که از دولت عراق حمايت کنند؟ ولي به گفته ناظران از ديد عربستان سعودي ايران و عراق کشور هايي هستند که در منطقه باقي خواهند ماند و بايد با آن ها سياست هاي دراز مدتي را پي ريزي کرد درحاليکه ديدگاه واشنگتن در اين مساله متفاوت است.
سفر اخير رايس و گيتز در اين زمينه مي تواند زمينه سازبرطرف کردن سوءظن هاي منطقه نسبت به سياست هاي آمريکا باشد.
منبع : کريستين ساينس مانيتور، 1 آگوست 2007
نا کارآمدی دولت از تحریم بدتراست
گفت وگو با احمد شيرزاد:
- پنجشنبه 11 مرداد 1386 [2007.08.02] اميد معماريان
o.memarian@roozonline.comاحمدشيرزاد، نماينده مردم درششمين مجلس شوراي اسلامي و عضوشوراي مرکزي حزب مشارکت اسلامي، درگفت وگويي با روز از دلايل شيوع حرکت هاي تندروانه جناج راست طي هفته هاي گذشته، حمله به سفرهاي استاني خاتمي، دستگيري دانشجويان و متهم سازي منتقدان به ارتباط با آن سوي مرزها سخن گفته است. شيرزاد، که داراي مدرک دکتراي فيزيک ازدانشگاه صنعتي شريف است، اعتقاد دارد: "دولت فعلي به دليل ناکارآمدي درانديشه اقتصادي خودش و ناکارآمدي درمديريت آنقدر به اقتصاد کشور صدمه زده که اثر تحريم ها چندان درمقابل آن زياد نيست." دکتر شيرزاد، هنگام مصاحبه هم همان استاد دانشگاه دلسوزي است که کمي آنسوي مصاحبه که مي روي، اکيدا توصيه مي کند درس خواندن وتحصيل را به هيچ بهانه اي کنار نگذاريم. اين گفت وگو را درزيرمي خوانيد:به نظر شما سفرهاي استاني خاتمي به چه منظوري صورت مي گيرد چرا که طبق روال سالهاي بعد ازانقلاب مسئوليني دراين مرتبه، بعدازپايان دوره کاري خود راهي کتابخانه ويا دانشگاه شده اند وازجامعه سياسي فاصله گرفته اند. اين موضوع اما درمورد آقاي خاتمي ظاهرا صدق نمي کند؟خوشبختانه آقاي خاتمي برعکس خيلي ازشخصيت هايي که دوره اي درصحنه سياسي بودند و بعد از اتمام مسئوليت خودشان را به کلي بازنشسته کردند، بعد ازپايان رياست جمهوري به نوعي دوست دارد که درصحنه سياسي ايران فعال باشد وحضور موثري هم داشته باشد. اين البته به معناي اين نيست که ايشان قصد کانديداتوري مجدد را براي انتخابات آتي مجلس و يا رياست جمهوري دارد. اما ازشواهد پيداشت که آقاي خاتمي تمايل دارد که به عنوان يک چهره موثر درميان اصلاح طلبان وبه عنوان يک عامل وحدت بخش و انسجام دهنده حضور فعال داشته باشد. علي رغم اينکه شما مي گوييد، آقاي خاتمي هيچ قصدي براي کانديداتوري درانتخابات ندارد، چرا نيروهاي محافظه کار طي ماه هاي گذشته، وي را آماج حملات خود قرارداده و ازهيچ فرصتي براي خدشه وارد کردن به اعتبارايشان فروگذاري نمي کنند؟ آنها مي دانند که آقاي خاتمي قصد کانديدا شدن ندارد وحرفش را هم دراين زمينه جدي گفته است. اما من فکر مي کنم ريشه نگراني آنها دراين است که آقاي خاتمي بتواند به عنوان يک محور وحدت بخش و يک عامل انسجام آفرين براي اصلاح طلبان درعرصه سياسي حاضر بشود واين چيزي نيست که آنها بپسندند چرا که آنها ازميزان نفوذ ومحبوبيت وصداقت خاتمي باخبرند ومي توانند حدس بزنند که چنين حضوري به چه معنايي است.چنين حملاتي شخصي وموردي صورت مي گيرد يا آنکه يک رويکرد جناحي برنامه دار است؟ حملاتي که انجام مي شود به شکل سال 76 نيست. چرا که درحال حاضر آقاي خاتمي به نوعي درموقعيتي قرارگرفته که نمي توانند مانع آن بشوند. البته کارهاي مانند نامه پخش کردن وتبلغيات سوء وبايکوت خبري کارهاي است که انجام داده اند وطبيعي هم است. بيشتر نگراني آنها اين است که خاتمي به عنوان يک محور فکري نقش تبلغياتي موثري را براي جناح اصلاح طلب ايفاکند. چرا چنين حملاتي را طبيعي مي ناميد؟ نه به معناي اينکه يک رفتار قانوني و معقول است، بلکه به لحاظ شناختي که ما ازجناع راست داريم طبيعي به نظر مي رسد. شايد بهتر باشد بگوييم که اينها، واکنش هايي قابل انتظار هستند. درهرحال آنها تصورشان اين بود که جريان اصلاحات جريان مرده است و ديگر امکان حضور درعرصه کشور را ندارد و فکر مي کردند با روي کار آمدن مجلس خودشان مي توانند طوري برجريان امور مسلط شوند که مردم ديگر علاقه مند به اصلاح طلبان نباشند. اما بعداز دوسالي که از عمر اين دولت گذشته و به دليل ناکامي هايي که درحوزه هاي فرهنگ و سياست و اقتصاد داشته طبيعي است که مردم و آنها اين تصور را داشته باشند که مهمترين جايگزين و آلترناتيو سياسي موجود، درجبهه اصلاحات يافت مي شود. چه موضوعي شاهدي براين مدعاست؟ دربين مردم، به موازات افزايش مشکلات، محبوبيت خاتمي افرايش پيدا کرده است. چرا که مردم با مقايسه عملکردها مي بينند با همه مشکلاتي که در دولت خاتمي وجود داشت و انتقاداتي که به آن مي شد، اما درمجموع عملکرد دولت هاي خاتمي تاثيرمثبت محسوسي درزندگي مردم داشت، به خصوص درابعاد اقتصادي آن.آيا گرايش هايي وجود دارد که خواستاراين باشند که آقاي خاتمي درعرصه انتخابات حاضر شوند؟ درلايه هاي مختلف مردم چنين تمايلي وجود دارد ولي خود خاتمي به چنين کاري اصلا تمايل ندارد و اگر بخواهد جدي مطرح شود، ممکن است درميان اصلاح طلبان هم مخالفاني وجود داشته باشد. بيشتر دوستان ايشان فکر مي کنند که آقاي خاتمي به عنوان يک سرمايه سياسي واجتماعي بيشتر مي تواند مورد استفاده قرارگيرد تا اينکه بخواهند دريکي ازسمت هاي سياسي قراربگيرند و بارديگر با همان مشکلات دست وپنجه نرم کنند. به نظر شما آنچه مخالفان آقاي خاتمي – وبه صورت کلي جريان اصلاح طلبان – انجام مي دهند، مبتني برنقد عملکرد دولت هاي ايشان است يا نگراني از ظهور يک جريان جايگزين قدرتمند؟ نقد عملکرد دولت گذشته و انداختن تقصير ناکامي ها به گردن دولت هاي گذشته الان ترجيع بند همه تبليغات دولتي است و چيز تازه اي نيست. بنابراين دررسانه هاي راست، هرمشکلي که به وجود مي آيد و مورد بحث قرارمي گيرد بدون اينکه اراده اي براي پاسخگويي وجود داشته باشد، تقصير ها را به گردن دولت گذشته مي اندازند. آنها دريک شرايط نابرابري رسانه اي اتهاماتي را متوجه مديران قبلي مي کنند که نمي توانند پاسخ بدهند که اين هم چيز تازه اي نيست، اما کاري که مي تواند اتفاق بيافتد تخريب شخصيت است وعلم کردن اتهامات تندي که جنبه لجن پراکني داشته باشند. هدف ديگر اين است که فشار برجوانان، دانشجويان و مطبوعات را افزايش دهند و به ايجاد فضاي بسته اي اقدام کنند که بخواهند هم درآن فضاي بسته کار را براي خود آسان تر بکنند و هم بگويند که اصلاح طلبان دربرابر فشارهاي جناح تند رو راست قادر به کاري نيستند، که اين قسمت دوم بيشتر مورد نظر آنان است. راست افراطي چندان ازاينکه چهره اش کريه جلوه کند نگراني ندارد ولي حاضر است گهگاه با چنگ ودندان نشان دادن به مردم بگويد که اگر اينها سرکاربيايند، همچنان توقيف مطبوعات و دستگيري و مسائلي ازاين قبيل که دو دوره خاتمي همواره درمسير راه دولت ايجاد مي شد، برقرارخواهد بود.با توجه به حضورچنين جرياناتي درداخل وخارج دولت، آيا مي تواند انتظار داشت، که اصلاح طلبان وديگر گروه ها، درفضاي بالنبسه برابري به رقابت بپردازند وهمان شانسي را داشته باشند که مثلا آقاي خاتمي درسال 76 داشت؟ اينکه انتخابات به معناي مطلق آزاد باشد مشابه کشورهاي دموکراتيک که قطعا اين اتفاق نخواهد افتاد. اما اگر به اندازه کافي فشاراجتماعي وجود داشته باشد ومردم علاقه مندي به انتخابات نشان بدهند وجدي تر درصحنه باشند تجربه نشان مي دهد که شدت رد صلاحيت ها کمتر خواهد بود. البته جناح راست هميشه ازاين ابزار استفاده کرده و شکل بازي را با استفاده ازحربه رد صلاحيت به نفع خودش تغييرداده است. اما اگر فضاي انتخاباتي گرمتر باشد وفضاي سياسي فعال ترباشد، اين امکان براي آنها کمتر خواهد بود. به صفرنمي رسد، اما شرايط بهتري خواهد بود. تجربه نشان مي دهد درحالتي که مردم حالت انفعال بگيرند آنها کارخود را مي کنند و پاسخگو هم نخواهند بود.به اين ترتيب شما دستگيري هاي اخيردانشجويان وفعالان جامعه مدني را نيز با جهت گيري هاي جناح راست ويا حداقل راديکال ترين لايه هاي آن بي ارتباط نمي دانيد؟ هدف آنها ازاين فشارها ايجاد روحيه ياس وانفعال است. اما هميشه هم معلوم نيست اين رفتارها چنين نتيجه اي بدهد. به خصوص اگر با شروع سال تحصيلي ما شاهد حرکت بيشتر جنبش دانشجويي باشيم آنها نتيجه عکس خواهند گرفت.الان دوره رکود است و دانشگاه ها بسته است. اما اگر اين دستگيري ها بخواهد درمهرماه ادامه پيدا کند، آنگاه فکر مي کنم اين موضوع فضاي دانشجويي را عليه دستگيري هاي انجام شده، به شدت ملتهب خواهد کرد و نتيچه معکوس خواهد بود. فکر مي کنم آنها براي جلوگيري از مواجهه با چنين فضايي، زودتر دانشجوها را آزاد کنند. آنها هدفشان اين است که روحيه ياس ونااميدي برجوانان حاکم شود. شما به عوامل داخلي اشاره کرديد که مي تواند انتخابات را ازخود متاثرکنند. اما عوامل خارجي مانند تحولات پرونده هسته اي چگونه مي تواند اين روند را از خود متاثرکند؟ والله فکر مي کنم درشرايط فعلي پرونده هسته اي درست مثل دستگاه صوتي است که دکمه "ايست" آن را زده اند. يعني درهمان حالت ترمز کرده اند و درآب نمک خوابانده اند که تا شرايط مساعد بود به تحرک وادار کنند. به نظرمن، فشارهاي خارجي برايران نتيجه مثبتي نخواهد داشت وقطعا باعث مي شود فضاي رايکال جناج راست تشديد شود. از طرف ديگر مشاهده مي کنيم که يک حالت رکود دربرنامه هسته اي است. من نسبت به اين فضا خوشبين هستم. فضايي که ازدو طرف يک حرکت هاي تند وشتاب انگيزي صورت بگيرد و حاکميت يک سايه تهديد خارجي را دائما برکشورببيند، احتمال امکان فشار ومتهم کردن مخالفين به همراهي با خارجي ها زياد است ونتيجه مثبتي نخواهد داشت. اميد من اين است که ما تا زمان انتخابات شاهد يک فضاي آرام باشيم.به نظر شما بي توجهي به تاثيرات اقداماتي مانند تحريم هاي سازمان ملل، چگونه ممکن است معادلات داخلي را ازخود متاثرکند؟ اگر مقابله بسيار شديد عليه ايران دامن زده بشود، ممکن است جناح حاکم در دراز مدت به جهت ناکارآمدي ومشکلات اقتصادي که برکشور حاکم مي شود مشکل پيدا کند. اما در کوتاه مدت ازفضاي فشارخارجي بهره برداري مي کند. چون طول مي کشد که اثر تحريم ها آشکارشود واز فضاي تبلغياتي اش استفاده خواهند کرد. من فکر مي کنم که دولت فعلي به دليل ناکارآمدي درانديشه اقتصادي خودش و ناکارآمدي درمديريت آنقدر به اقتصاد کشور صدمه زده که اثر تحريم ها چندان درمقابل آن زياد نيست. شايد اين تحريم ها درقضاي تبليغاتي به نفع دولت باشد که گناه ناکارآمدي خودشان را به تحريم نسبت بدهند. فکر مي کنم که اگر اين دولت به حال خود گذاشته شود بيشتر درذهن مردم ناکارآمدي آن مشخص خواهد شد تا اينکه تحت فشارهاي خارجي قراربگيرد

افراد بيشتري بالاي دار
- پنجشنبه 11 مرداد 1386 [2007.08.02]
فريبا صراف
با بالا گرفتن موج اعدام ها درايران و به ويژه شايعه حضور افراد سياسي در ميان جمع اعدام شدگان، گروه ها و شخصيت هاي جهاني به اعتراض با اين اعدام ها برخاسته و خواستار توقف اعدام در ايران شده اند.
در همين ارتباط برنار کوشنر، وزيرخارجه فرانسه با صدور بيانيه اي با تاکيد بر مواضع کشور متبوع خويش در مورد مجازات اعدام از ايران خواست از اعدام عدنان حسن پور و عبدالواحد (هيوا بوتيمار) دو روزنامه نگار کرد ايراني خودداري کند.
در بيانيه وزيرخارجه فرانسه تاکيد شده که "فرانسه همراه با ديگر اعضاي اتحاديه اروپا متعهد به براندازي مجازات اعدام در سراسر جهان است". او سپس با ابراز نگراني از صدور حکم اعدام براي دو روزنامه نگار کرد، از دولت ايران خواسته است تا آزادي بيان و مطبوعات را پاس بدارد.
سازمان گزارشگران بدون مرز نيز که مقر آن در فرانسه است با صدور اطلاعيه اي خواستار توقف حکم اعدام اين دو کرد ايراني شد و با گذاردن طوماري در سايت خود مخالفان اعدام را به امضاي اين طومار فراخواند.
: http://www.rsf.org/article.php3?id_article=15054
در بخش ديگري از اعلاميه سازمان گزارشگران بدون مرز با اشاره به دستگيري هاي اخير روزنامه نگاران در ايران، از جمله فرشاد قربانپور، مسعود باستاني، احضار سهيل آصفي و حکم زندان براي عماد الدين باقي، فاطمه کمالي احمد سرايي[همسر]و همچنين دختر وي اين سئوال مطرح شده است که:"در چنين فضايي روزنامه نگاران منتقد که نظام قضايي آنان را مجبور به مهاجرت و يا سکوت مي کند، چگونه مي توانند به فعاليت خود ادامه دهند؟"
در چنين شرايطي اخبار تازه اعدام ها و به ويژه نمايش آشکار آن در سطح شهرها، افکار عمومي جهان را بار ديگر متوجه ايران کرده که به لحاظ اعدام، دومين مقام جهاني، پس از چين را داراست.در هشت ماه گذشته، ۱۴۸ نفر در کشور اعدام شده اند. اغلب اين اعدام ها هم با طناب دار و در ملاء عام صورت گرفته است.
در دور جديد اين اعدام ها روز اول مرداد هفت نفر ديگر به عنوان "اراذل و اوباش" در شهر مشهد و در ملاء عام به دار آويخته شدند. دادستان عمومي و انقلاب مشهد در گفت وگو با خبرگزاري جمهوري اسلامي، ايرنا، اتهام اين افراد را "تجاوز به عنف، ارتکاب اعمال خلاف اخلاق و عفت عمومي، آدم ربايي و سرقت" اعلام کرد.
به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر که از اعدام 15 نفر ديگر نيز در اوين خبر داده است، دادرسي بسياري از اين اعدام شدگان مراحل قانوني را پشت سر نگذارده و در مدتي کمتر از يک ماه حکم اعدام آنان به اجرا گذارده شده است.در عين حال در ميان اعدام شدگان و يا کسان ديگري که به اين عنوان در انتظار اعدام هستند، افراد ديگري نيز وجود دارند که به اتهام اقدام عليه امنيت در زندان به سر مي برند.
ادوار نيوز به نقل از کميته گزارشگران حقوق بشر در اين مورد مي نويسد: "احکام اعدام در شرايطي اجرا مي شود که هفته گذشته پس از انتشار تصاويري از اعدام شدگان، مشخص شد ۲ تن از آنان به اتهام «اقدام عليه امنيت» در بازداشت بوده و از افراد ايل بختياري مي باشند. ميثم لطفي از متهمان کوي دانشگاه هم که در ۱۹ سالگي در جريان قيام دانشجويي ۱۸ تيرماه بازداشت شد، از جمله افرادي است که احتمال مي رود فردا در ميان اعدام شدگان قرار داشته باشد. لطفي که به گواه تمامي نزديکان و همسايگانش، هيچ گونه سابقه شرارتي در محل سکونت خود نداشته است، شامگاه ۲۵ ارديبهشت در پي حمله نيروهاي انتظامي به منزلش بازداشت شد. خانواده لطفي مي گويند که مأمورين وي را پس از شليک ۱۷ گلوله بازداشت کرده اند و در جريان اين حمله مادر و خواهر او را نيز مورد ضرب و شتم قرار دادند. که از ناحيه بيني و دست دچار آسيب ديدگي شديد شدند. مادر لطفي مي گويد: مأموران پس از بازداشت پسرم، وي را مقابل من آورده و گفتند که در برابر چشمان من کتکش مي زنند، و آنقدر او را مورد ضرب و شتم قرار دادند تا بيهوش شد."
فريبا صراف
با بالا گرفتن موج اعدام ها درايران و به ويژه شايعه حضور افراد سياسي در ميان جمع اعدام شدگان، گروه ها و شخصيت هاي جهاني به اعتراض با اين اعدام ها برخاسته و خواستار توقف اعدام در ايران شده اند.
در همين ارتباط برنار کوشنر، وزيرخارجه فرانسه با صدور بيانيه اي با تاکيد بر مواضع کشور متبوع خويش در مورد مجازات اعدام از ايران خواست از اعدام عدنان حسن پور و عبدالواحد (هيوا بوتيمار) دو روزنامه نگار کرد ايراني خودداري کند.
در بيانيه وزيرخارجه فرانسه تاکيد شده که "فرانسه همراه با ديگر اعضاي اتحاديه اروپا متعهد به براندازي مجازات اعدام در سراسر جهان است". او سپس با ابراز نگراني از صدور حکم اعدام براي دو روزنامه نگار کرد، از دولت ايران خواسته است تا آزادي بيان و مطبوعات را پاس بدارد.
سازمان گزارشگران بدون مرز نيز که مقر آن در فرانسه است با صدور اطلاعيه اي خواستار توقف حکم اعدام اين دو کرد ايراني شد و با گذاردن طوماري در سايت خود مخالفان اعدام را به امضاي اين طومار فراخواند.
: http://www.rsf.org/article.php3?id_article=15054
در بخش ديگري از اعلاميه سازمان گزارشگران بدون مرز با اشاره به دستگيري هاي اخير روزنامه نگاران در ايران، از جمله فرشاد قربانپور، مسعود باستاني، احضار سهيل آصفي و حکم زندان براي عماد الدين باقي، فاطمه کمالي احمد سرايي[همسر]و همچنين دختر وي اين سئوال مطرح شده است که:"در چنين فضايي روزنامه نگاران منتقد که نظام قضايي آنان را مجبور به مهاجرت و يا سکوت مي کند، چگونه مي توانند به فعاليت خود ادامه دهند؟"
در چنين شرايطي اخبار تازه اعدام ها و به ويژه نمايش آشکار آن در سطح شهرها، افکار عمومي جهان را بار ديگر متوجه ايران کرده که به لحاظ اعدام، دومين مقام جهاني، پس از چين را داراست.در هشت ماه گذشته، ۱۴۸ نفر در کشور اعدام شده اند. اغلب اين اعدام ها هم با طناب دار و در ملاء عام صورت گرفته است.
در دور جديد اين اعدام ها روز اول مرداد هفت نفر ديگر به عنوان "اراذل و اوباش" در شهر مشهد و در ملاء عام به دار آويخته شدند. دادستان عمومي و انقلاب مشهد در گفت وگو با خبرگزاري جمهوري اسلامي، ايرنا، اتهام اين افراد را "تجاوز به عنف، ارتکاب اعمال خلاف اخلاق و عفت عمومي، آدم ربايي و سرقت" اعلام کرد.
به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر که از اعدام 15 نفر ديگر نيز در اوين خبر داده است، دادرسي بسياري از اين اعدام شدگان مراحل قانوني را پشت سر نگذارده و در مدتي کمتر از يک ماه حکم اعدام آنان به اجرا گذارده شده است.در عين حال در ميان اعدام شدگان و يا کسان ديگري که به اين عنوان در انتظار اعدام هستند، افراد ديگري نيز وجود دارند که به اتهام اقدام عليه امنيت در زندان به سر مي برند.
ادوار نيوز به نقل از کميته گزارشگران حقوق بشر در اين مورد مي نويسد: "احکام اعدام در شرايطي اجرا مي شود که هفته گذشته پس از انتشار تصاويري از اعدام شدگان، مشخص شد ۲ تن از آنان به اتهام «اقدام عليه امنيت» در بازداشت بوده و از افراد ايل بختياري مي باشند. ميثم لطفي از متهمان کوي دانشگاه هم که در ۱۹ سالگي در جريان قيام دانشجويي ۱۸ تيرماه بازداشت شد، از جمله افرادي است که احتمال مي رود فردا در ميان اعدام شدگان قرار داشته باشد. لطفي که به گواه تمامي نزديکان و همسايگانش، هيچ گونه سابقه شرارتي در محل سکونت خود نداشته است، شامگاه ۲۵ ارديبهشت در پي حمله نيروهاي انتظامي به منزلش بازداشت شد. خانواده لطفي مي گويند که مأمورين وي را پس از شليک ۱۷ گلوله بازداشت کرده اند و در جريان اين حمله مادر و خواهر او را نيز مورد ضرب و شتم قرار دادند. که از ناحيه بيني و دست دچار آسيب ديدگي شديد شدند. مادر لطفي مي گويد: مأموران پس از بازداشت پسرم، وي را مقابل من آورده و گفتند که در برابر چشمان من کتکش مي زنند، و آنقدر او را مورد ضرب و شتم قرار دادند تا بيهوش شد."
تحريم ها يکي يکي اشکار مي شود
خروج چيني ها، توقف طرح هاي نفتي - پنجشنبه 11 مرداد 1386 [2007.08.02]
حميد احدي
در حالي که دو روز پيش دولت هاي آمريکا و بريتانيا از موثر بودن تحريم هاي اقتصادي عليه جمهوري اسلامي خبر داده اند، گزارش ها حاکي است که فشار دولت بر رسانه ها براي پنهان داشتن اين تاثيرها بيش تر مي شود. نهاد رياست جمهوري به بهانه شرايط اضطراري و مقابله با جنگ رواني دشمن فشار بر روزنامه ها را زياد مي کند، اما همزمان با آن با توقف چند طرح بزرگ که با سرمايه گذاري هاي مشترک در حال ساخت بود، نشانه هاي اثرگذاري تحريم ها آشکار شده است.
کارشناسان با اشاره به اتفاقاتي که در ماه هاي اخير در بنادر جنوبي کشور افتاده است معتقدند واگذاري پيمانکاري پروژه هاي نفتي به سپاه هم نتوانسته تاثيري بگذارد جز اين که موسسات بيشتري را در فهرست سياه تحريم ها قرار داده است.
از ديد اين کارشناسان اعتراف وزارت راه به تاثير تحريم هوائي کشور در فرسودگي ناوگان و سقوط هواپيماها، عملي که در دوران خاتمي يک وزير راه بابت به زبان آوردنش در مجلس استيضاح و برکنار شد، سرآغاز يک سري فعاليت هاي بين المللي و نشانه آن است که ديگر امکان پنهان کردن اين تاثيرات وجود ندارد.
يک هفته بعد از خبري درباره تصميم گيري بزرگ ترين بانک آلمان به قطع مراوادات مالي با ايران، و سه روز بعد از آن که بريتانيا به بهانه کهنه بودن ناوگان هوائي ايران پرواز هاي ماهان ار را به اين کشور قطع کرد، در حالي که سرانجام مقامات روسي بدون اين که تاريخ دقيقي براي راه اندازي نيروگاه بوشهر به دست بدهند اعلام داشتند که زودتر از پائيز سال آينده راه اندازي آزمايشي مقدور نخواهد بود، گزارش ها از توقف کارگاه هاي راهسازي چيني ها و ابهام در سرنوشت طرح بزرگراه تهران – شمال خبر مي دهد.
بزرگراه شمال
هفته گذشته يک نماينده مجلس در گفتگوئي با روزنامه ها گفت در دو سال گذشته كه گسترش روابط سياسي و اقتصادي با برخي قدرتهاي غيرغربي در كانون توجه دولتمردان نهم قرار گرفت و اخباري از قراردادهاي بزرگ اقتصادي بين ايران و دو عضو داراي حق وتو در شوراي امنيت يعني چين و روسيه منتشر شد، بسياري از صاحب نظران سياسي نسبت به همراهي واقعي اين دو كشور با ايران در بحرانهاي احتمالي ابراز ترديد مي كردند، اما دولت همه جا با تکذيب و انکار با اين نظر روبرو شد تا حالا که علاوه بر طرح هاي مشترک نفتي خبر رسيده که خودداري چين از مشارکت در طرح هاي کشور به راهسازي هم کشيده است.
به گفته اين نماينده همراهي بي چون و چراي چين با امريكا در اعلام موافقت با قطعنامه هاي ضد ايراني شوراي امنيت سازمان ملل و شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي موضوعي بود كه در سالهاي اخير و علي رغم ابراز علاقه هاي ظاهري آن كشور به گسترش روابط با ايران، بارها تجربه شد. چندي پيش نيز اين كشور در آخرين مراحل، از امضاي انعقاد قرارداد براي فروش 22 فروند هواپيماي بوئينگ MD به ايران خودداري كرد تا همراهي خود با تحريم هوايي امريكا عليه ايران را به اثبات برساند.
روز سه شنبه روزنامه اعتماد ملي در گزارشي از روند پيشرفت پروژه آزاد راه شمال نشان داد چيني ها همان روشي را در پيش گرفته اند که روس ها از اولين قطعنامه شوراي امنيت آغاز کردند. در اجراي پروژه آزاد راه شمال اين روش آشکار شده است پروژه اي که به از سال 1380 به يك شركت چيني سپرده شد، اما تاكنون پيشرفتي ملاحظهاي نداشته و حتي در روزهاي اخير، چينيها حضور پرسنل كارگاهي خود را هم در سايت هاي بزرگراه به شدت كاهش دادهاند. اين در حالي است كه خبرگزاري مهر روز گذشته به نقل از محمد رحمتي وزير راه و ترابري اعلام كرد برا ي اجراي اين پروژه فاينانس 260 ميليون دلار گشايش اعتبار شده است.
به گزارش فارس تاکنون اين شركت با كارشكنيهاي متعدد بهانههاي مختلفي را براي آغاز نكردن كار مطرح كرده است. به گفته يك مقام آگاه، تعدادي از مهندسان شركت چيني كه چندي پيش به منظور نشان دادن آمادگي خود براي شروع كار به منطقه يك آزادراه آمده و در كارگاهها مستقر شده بودند، اينک کارگاه ها را ترک کرده اند.
توقف در عسلويه
همزمان با اين خبر يک نماينده مجلس گوشه اي ديگر از آن چه را در جنوب و مناطق نفتي پيدا شده اشکار کرد. گفته هاي نماينده دير و کنگان با عنوان توقف و رکود طرحهاي عسلويه در روزنامه ها منعکس شده است. بر اساس اين گزارش در پايان فعاليت دولت قبلي 50 هزار کارگر و متخصص در طرحهاي حوزه گازي پارس جنوبي و عسلويه شاغل بودند. از همين رو عسلويه اولين جائي بود که احمدي نژاد پس از رياست جمهوري بدان جا رفت و با مشاهده مشکلات منطقه که از اثر خارج شدن پيمانکاران خارجي بود وعده هائي داد که عملا برآورده کردن از عهده شرکت هاي بخش خصوصي ايراني خارج بود با اين وجود در آمار و ارقام هميشه اين طرح بزرگ نمائي شد. بر اساس پيشبينيها و برنامهريزيهاي صورت پذيرفته بايد سالانه هزاران شاغل جديد در طرحهاي اين منطقه فعاليت ميکردند، اما جمعيت شاغل و کارگري عسلويه به کمتر از 27 هزار نفر کاهش يافته است.. قيصر صالحيپور نماينده مردم دير و کنگان در مجلس گفته: من به عنوان نماينده اصولگراي مجلس و کسي که حاميدولت بودهام ميگويم هيچ فعاليت جديدي در عسلويه انجام نشده و وزارت نفت طرح تازهاي شروع نکرده است.
به گزارش ايسنا، صالحي پور گفته در حالي که آوازه کار و اشتغال و فرصتهاي شغلي بيشتر جوانان اين مرز و بوم را اميدوار کرد، اما متاسفانه امروز يکي از دغدغههاي جوانان اين منطقه مشکل بيکاري است. با وجود آن که چندينبار شاهد کلنگ زنيها و آغاز به کار در عسلويه بودهايم اما در چند ماه گذشته هيچگاه عملياتي جدي انجام نشده است و به جاي آن که جمعيت کارگران اضافه شود، ماهانه هزاران نفر کاهش نيرو داشتهايم. طبق برنامه زمانبندي بيش از 20 فاز پالايشگاه و دهها فاز پتروشيمي در حوزه خليج پاس جنوبي و در راس برنامههاي اقتصادي دولت قرار داشت و مقامات وزارت نفت از شخص وزير و مديران عامل شرکتهاي متولي توسعه پالايشگاه کشور بارها اعلام داشته اند در دو سال گذشته بالغ بر 40 درصد در ساخت و توسعه پالايشگاهها سرمايهگذاري شده اما من شخصا در جريان توقف و رکود در مهمترين حوزه نفت و گاز يعني پارسجنوبي هستم.
مشکلات بانکی
حتی قبل از آن که با افشاگری اشيگل لغو معامله دويچه بانک با ايرانی ها از پرده به در افتد بازرگانان ايرانی می دانستند با چه مشکلی روبرو هستند. چنان که در ميهان صبحانه اتاق بازرگانی که به سووال و جواب بزرگان بخش خصوصی و دولتمردان اختصاص دارد، شاهرخ ظهيری کفته بود حتي بانک هاي آلماني، حساب شهروندان آلماني که در ايران فعاليت مي کنند را نيز مسدود کرده اند. در اين شرايط مذاکرات بايد آغاز شود تا راهي براي گذر از بحران به وجود آيد. افراد زيادي با بانک هاي خارجي مراوده داشته اند ولي وقتي حساب ها مسدود شود آنها ديگر چه کاري مي توانند انجام دهند. حتي در اين برهه زماني بانک مرکزي هم بايد وارد عمل شود.»
روزنامه شرق نوشت شاهرخ ظهيري در مورد موضوعي اظهارنظر مي کند که طي چند هفته اخير به اصلي ترين سوژه مطبوعات آلماني بدل شده بود. حتي مجله آلماني «اشپيگل» نيز در گزارشي به اين موضوع اشاره کرده بود. بر اساس اطلاعات منتشر شده «دويچه بانک» به عنوان اصلي ترين بانک آلماني اعلام کرده تحت فشارهاي ايالات متحده تصميم گرفته تا استراتژي هاي خود در قبال ايران را تغيير دهد. بروز چنين رفتاري از سوي «دويچه بانک» موجب شده تا ساير بانک هاي آلماني نيز به اين سمت حرکت کنند. «دويچه بانک» در بسياري از پروژه هاي اقتصادي ايران شريک است به همين دليل تغيير رفتار اين بانک آلماني مي تواند براي فعالان بخش خصوصي ايران بسيار مشکل ساز باشد.
اما ماجرا به آلمان – قبلا سويس و هلند، آمريکا و برخی از بانک های بريتانيا – مخصوص نیست در همين حال از امارات نيز اخباري به گوش مي رسد که براي فعالان بخش خصوصي ايران بسيار مشکل ساز خواهد بود. بر اين اساس بانک هاي اماراتي براي سرمايه گذاران و تجار ايران مهلت سه روزه اي را تعيين کرده اند که پس از آن اقدام به مسدود کردن حساب ايراني ها خواهند کرد.
يکي از اعضاي هيات نمايندگان اتاق بازرگاني و صنايع و معادن تهران نيز ضمن تاييد اين جريان مي گويد؛ بانک هاي اماراتي به تجار ايراني مهلت سه روزه اي داده اند که پس از آن ديگر با ايراني ها دادوستد نخواهند کرد.به گفته پدرام سلطاني در صورتي که اقدامات بازدارنده اي انجام نشود، به زودي حساب هاي ايرانيان فعال در امارات بسته خواهد شد. اين اتفاقات در حالي رخ مي دهد که در داخل ايران نيز با مشکلات بانکي بسياري مواجه اند. با اين شرايط مشخص نيست که فعالان بخش خصوصي بايد به فکر حل مشکلات داخلي باشند يا خارجي.
حميد احدي
در حالي که دو روز پيش دولت هاي آمريکا و بريتانيا از موثر بودن تحريم هاي اقتصادي عليه جمهوري اسلامي خبر داده اند، گزارش ها حاکي است که فشار دولت بر رسانه ها براي پنهان داشتن اين تاثيرها بيش تر مي شود. نهاد رياست جمهوري به بهانه شرايط اضطراري و مقابله با جنگ رواني دشمن فشار بر روزنامه ها را زياد مي کند، اما همزمان با آن با توقف چند طرح بزرگ که با سرمايه گذاري هاي مشترک در حال ساخت بود، نشانه هاي اثرگذاري تحريم ها آشکار شده است.
کارشناسان با اشاره به اتفاقاتي که در ماه هاي اخير در بنادر جنوبي کشور افتاده است معتقدند واگذاري پيمانکاري پروژه هاي نفتي به سپاه هم نتوانسته تاثيري بگذارد جز اين که موسسات بيشتري را در فهرست سياه تحريم ها قرار داده است.
از ديد اين کارشناسان اعتراف وزارت راه به تاثير تحريم هوائي کشور در فرسودگي ناوگان و سقوط هواپيماها، عملي که در دوران خاتمي يک وزير راه بابت به زبان آوردنش در مجلس استيضاح و برکنار شد، سرآغاز يک سري فعاليت هاي بين المللي و نشانه آن است که ديگر امکان پنهان کردن اين تاثيرات وجود ندارد.
يک هفته بعد از خبري درباره تصميم گيري بزرگ ترين بانک آلمان به قطع مراوادات مالي با ايران، و سه روز بعد از آن که بريتانيا به بهانه کهنه بودن ناوگان هوائي ايران پرواز هاي ماهان ار را به اين کشور قطع کرد، در حالي که سرانجام مقامات روسي بدون اين که تاريخ دقيقي براي راه اندازي نيروگاه بوشهر به دست بدهند اعلام داشتند که زودتر از پائيز سال آينده راه اندازي آزمايشي مقدور نخواهد بود، گزارش ها از توقف کارگاه هاي راهسازي چيني ها و ابهام در سرنوشت طرح بزرگراه تهران – شمال خبر مي دهد.
بزرگراه شمال
هفته گذشته يک نماينده مجلس در گفتگوئي با روزنامه ها گفت در دو سال گذشته كه گسترش روابط سياسي و اقتصادي با برخي قدرتهاي غيرغربي در كانون توجه دولتمردان نهم قرار گرفت و اخباري از قراردادهاي بزرگ اقتصادي بين ايران و دو عضو داراي حق وتو در شوراي امنيت يعني چين و روسيه منتشر شد، بسياري از صاحب نظران سياسي نسبت به همراهي واقعي اين دو كشور با ايران در بحرانهاي احتمالي ابراز ترديد مي كردند، اما دولت همه جا با تکذيب و انکار با اين نظر روبرو شد تا حالا که علاوه بر طرح هاي مشترک نفتي خبر رسيده که خودداري چين از مشارکت در طرح هاي کشور به راهسازي هم کشيده است.
به گفته اين نماينده همراهي بي چون و چراي چين با امريكا در اعلام موافقت با قطعنامه هاي ضد ايراني شوراي امنيت سازمان ملل و شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي موضوعي بود كه در سالهاي اخير و علي رغم ابراز علاقه هاي ظاهري آن كشور به گسترش روابط با ايران، بارها تجربه شد. چندي پيش نيز اين كشور در آخرين مراحل، از امضاي انعقاد قرارداد براي فروش 22 فروند هواپيماي بوئينگ MD به ايران خودداري كرد تا همراهي خود با تحريم هوايي امريكا عليه ايران را به اثبات برساند.
روز سه شنبه روزنامه اعتماد ملي در گزارشي از روند پيشرفت پروژه آزاد راه شمال نشان داد چيني ها همان روشي را در پيش گرفته اند که روس ها از اولين قطعنامه شوراي امنيت آغاز کردند. در اجراي پروژه آزاد راه شمال اين روش آشکار شده است پروژه اي که به از سال 1380 به يك شركت چيني سپرده شد، اما تاكنون پيشرفتي ملاحظهاي نداشته و حتي در روزهاي اخير، چينيها حضور پرسنل كارگاهي خود را هم در سايت هاي بزرگراه به شدت كاهش دادهاند. اين در حالي است كه خبرگزاري مهر روز گذشته به نقل از محمد رحمتي وزير راه و ترابري اعلام كرد برا ي اجراي اين پروژه فاينانس 260 ميليون دلار گشايش اعتبار شده است.
به گزارش فارس تاکنون اين شركت با كارشكنيهاي متعدد بهانههاي مختلفي را براي آغاز نكردن كار مطرح كرده است. به گفته يك مقام آگاه، تعدادي از مهندسان شركت چيني كه چندي پيش به منظور نشان دادن آمادگي خود براي شروع كار به منطقه يك آزادراه آمده و در كارگاهها مستقر شده بودند، اينک کارگاه ها را ترک کرده اند.
توقف در عسلويه
همزمان با اين خبر يک نماينده مجلس گوشه اي ديگر از آن چه را در جنوب و مناطق نفتي پيدا شده اشکار کرد. گفته هاي نماينده دير و کنگان با عنوان توقف و رکود طرحهاي عسلويه در روزنامه ها منعکس شده است. بر اساس اين گزارش در پايان فعاليت دولت قبلي 50 هزار کارگر و متخصص در طرحهاي حوزه گازي پارس جنوبي و عسلويه شاغل بودند. از همين رو عسلويه اولين جائي بود که احمدي نژاد پس از رياست جمهوري بدان جا رفت و با مشاهده مشکلات منطقه که از اثر خارج شدن پيمانکاران خارجي بود وعده هائي داد که عملا برآورده کردن از عهده شرکت هاي بخش خصوصي ايراني خارج بود با اين وجود در آمار و ارقام هميشه اين طرح بزرگ نمائي شد. بر اساس پيشبينيها و برنامهريزيهاي صورت پذيرفته بايد سالانه هزاران شاغل جديد در طرحهاي اين منطقه فعاليت ميکردند، اما جمعيت شاغل و کارگري عسلويه به کمتر از 27 هزار نفر کاهش يافته است.. قيصر صالحيپور نماينده مردم دير و کنگان در مجلس گفته: من به عنوان نماينده اصولگراي مجلس و کسي که حاميدولت بودهام ميگويم هيچ فعاليت جديدي در عسلويه انجام نشده و وزارت نفت طرح تازهاي شروع نکرده است.
به گزارش ايسنا، صالحي پور گفته در حالي که آوازه کار و اشتغال و فرصتهاي شغلي بيشتر جوانان اين مرز و بوم را اميدوار کرد، اما متاسفانه امروز يکي از دغدغههاي جوانان اين منطقه مشکل بيکاري است. با وجود آن که چندينبار شاهد کلنگ زنيها و آغاز به کار در عسلويه بودهايم اما در چند ماه گذشته هيچگاه عملياتي جدي انجام نشده است و به جاي آن که جمعيت کارگران اضافه شود، ماهانه هزاران نفر کاهش نيرو داشتهايم. طبق برنامه زمانبندي بيش از 20 فاز پالايشگاه و دهها فاز پتروشيمي در حوزه خليج پاس جنوبي و در راس برنامههاي اقتصادي دولت قرار داشت و مقامات وزارت نفت از شخص وزير و مديران عامل شرکتهاي متولي توسعه پالايشگاه کشور بارها اعلام داشته اند در دو سال گذشته بالغ بر 40 درصد در ساخت و توسعه پالايشگاهها سرمايهگذاري شده اما من شخصا در جريان توقف و رکود در مهمترين حوزه نفت و گاز يعني پارسجنوبي هستم.
مشکلات بانکی
حتی قبل از آن که با افشاگری اشيگل لغو معامله دويچه بانک با ايرانی ها از پرده به در افتد بازرگانان ايرانی می دانستند با چه مشکلی روبرو هستند. چنان که در ميهان صبحانه اتاق بازرگانی که به سووال و جواب بزرگان بخش خصوصی و دولتمردان اختصاص دارد، شاهرخ ظهيری کفته بود حتي بانک هاي آلماني، حساب شهروندان آلماني که در ايران فعاليت مي کنند را نيز مسدود کرده اند. در اين شرايط مذاکرات بايد آغاز شود تا راهي براي گذر از بحران به وجود آيد. افراد زيادي با بانک هاي خارجي مراوده داشته اند ولي وقتي حساب ها مسدود شود آنها ديگر چه کاري مي توانند انجام دهند. حتي در اين برهه زماني بانک مرکزي هم بايد وارد عمل شود.»
روزنامه شرق نوشت شاهرخ ظهيري در مورد موضوعي اظهارنظر مي کند که طي چند هفته اخير به اصلي ترين سوژه مطبوعات آلماني بدل شده بود. حتي مجله آلماني «اشپيگل» نيز در گزارشي به اين موضوع اشاره کرده بود. بر اساس اطلاعات منتشر شده «دويچه بانک» به عنوان اصلي ترين بانک آلماني اعلام کرده تحت فشارهاي ايالات متحده تصميم گرفته تا استراتژي هاي خود در قبال ايران را تغيير دهد. بروز چنين رفتاري از سوي «دويچه بانک» موجب شده تا ساير بانک هاي آلماني نيز به اين سمت حرکت کنند. «دويچه بانک» در بسياري از پروژه هاي اقتصادي ايران شريک است به همين دليل تغيير رفتار اين بانک آلماني مي تواند براي فعالان بخش خصوصي ايران بسيار مشکل ساز باشد.
اما ماجرا به آلمان – قبلا سويس و هلند، آمريکا و برخی از بانک های بريتانيا – مخصوص نیست در همين حال از امارات نيز اخباري به گوش مي رسد که براي فعالان بخش خصوصي ايران بسيار مشکل ساز خواهد بود. بر اين اساس بانک هاي اماراتي براي سرمايه گذاران و تجار ايران مهلت سه روزه اي را تعيين کرده اند که پس از آن اقدام به مسدود کردن حساب ايراني ها خواهند کرد.
يکي از اعضاي هيات نمايندگان اتاق بازرگاني و صنايع و معادن تهران نيز ضمن تاييد اين جريان مي گويد؛ بانک هاي اماراتي به تجار ايراني مهلت سه روزه اي داده اند که پس از آن ديگر با ايراني ها دادوستد نخواهند کرد.به گفته پدرام سلطاني در صورتي که اقدامات بازدارنده اي انجام نشود، به زودي حساب هاي ايرانيان فعال در امارات بسته خواهد شد. اين اتفاقات در حالي رخ مي دهد که در داخل ايران نيز با مشکلات بانکي بسياري مواجه اند. با اين شرايط مشخص نيست که فعالان بخش خصوصي بايد به فکر حل مشکلات داخلي باشند يا خارجي.
ايران بردار
ايران بردار
مهرداد شيباني m.shaibani@roozonline.com - پنجشنبه 11 مرداد 1386 [2007.08.02]
در مرداد ـ ماه مشروطيت، ماه آزادي ـ استاد محمد رضا شجريان براي نخستين بار از خواندن "مرغ سحر" در کنسرتش تن مي زندو انگار فضا را باز مي گذارد که صداي عارف مانند آغاز قرن زير آسمان ايران طنين بياندازد: از خون جوانان وطن لاله لاله.... لاله دميده ....
جواناني که صد سال پيش در "باغشاه" شکنجه مي شدند وحالا در "اوين" گرفتار اوباشي هستند که مي خواهند با استعمال "تخم مرغ پخته" و "شيشه نوشابه" ازآنها اعتراف به جاسوسي وبر اندازي بگيرند که نوع نرمش مدروز است.يکي از اين جوانان "مجيد توکلي" نام داردو21 روز از اعتصاب غذايش در اعتراض به شکنجههاي طاقت فرسا و غيرانساني، گرفتن اعترافات دروغ و تحت فشار مي گذرد. مي خواهنداو راوادار کنند که بپذيرد روزنامه جعلي تهيه شده توسط بسيج دانشگاه کار اوست.
مادرش که حتي پول آمدن به تهران را ندارد؛ همه اندوه وتنهايي خود را فريادمي کند: "پسرم دارد مي ميرد."
شبيه اين حرف ها را همسر عبداله مومني مي زند: "همسرم بشدت تحت فشار است." هنوز هفته به آخر نرسيده که سعيدمرتضوي با آستينهائي که براي کشتار تازه بالا زده، به ميدان مي آيد. 16 نفر ديگر رابا برچسب "اوباش" به دار مي آويزند. سراغ فعالين اجتماعي مي آيند. حکم زندان عمادالدين باقي صادر مي شود ونه تنها براي خودش، براي همسرش و دخترش.
نوبت به روزنامه نگاران مي رسد. فرشاد قربانپور را مي برند و سهيل آصفي را بعد از غارت خانه اش، احضار مي کنند. دو روزنامه نگار کرد را هم در صف اعدام قرار مي دهند. همه نجات جان اين دو تن را مي طلبند، فقط صالح نيک بخت است که از سخنگوي قوه قضائيه هم تندتر حرف مي زند.
تمام هفته تصاوير ويدئوئي از ايران مي رسد و در سراسر جهان پخش مي شود. تکان دهنده ترينشان صحنه اعدام زني است به نام ايران. طناب دار را چنان بسته اند که با زجر تمام جان بدهد. دو مردهمراهش بر طناب مرگ رابوس زده اند وايران همچنان تا لحظات دراز در تشنج مرگ است. جايي گوينده اي مي گويد:- اين ايران است که بر دار است.
بابک احمدي در خانه عبداله مومني مي گويد: "امروز جمهوري اسلامي جمهوري وحشت است."
هاشم آقاجري همانجا مي گويد: "جامعه ما را کينه و نفرت پرکرده است."
کانون نويسندگان ايران، در آخرين بيانيه خود مي پرسد: «آيا سرانجامِ گفتن و نوشتن و سرودن در سرزمين ما بايد مرگ باشد؟ چهگونه ميتوان کساني را به دستاويزِ "اقدام عليه امنيت کشور" به کام مرگ فرستاد که گناهي جز بيانِ آزادانة عقايد خود ندارند؟ ما هشدار ميدهيم که هيچ اقدامي "عليه امنيت کشور" فاجعهبارتر از حذف و نابودي نيروهاي آزاديخواه، مردمي و پيشرو نيست.»
و عباس عبدي بادرايت تمام پرده را از وحشت بزرگ پس مي زند: "حکومت اگر احساس قدرت و ثبات مي کرد، اينگونه با شعله و جرقه نارضائي در جامعه برخورد تند و خشن نمي کرد. البته آنها چون ميدانند، برخلاف ادعاهايشان قدرت آهنين نيستند، بيم دارند که هر جرقه اي و هر شعله اي بسرعت به حريقي سراسري تبديل شود و به همين دليل اينگونه برخورد مي کنند. شواهد نشان ميدهد که مسئله اتمي ايران، در طول اين دوماه فرصت نيز نه تنها حل نخواهد شد، بلکه احتمال بازگشت به وضع گذشته و حتي تشديد خطرات زياد است. با همين اعتقاد است که حاکميت سعي مي کند در دوماهي که فرصت جهاني دارد و با استفاده از فرصت و آرامشي که برقرار است سرکوب داخلي را تمام کند و آماده حوادث پس از دو ماه فرصت شود."
و مجريان اين سياست کسا ني اند از قماش سردار طلائي که يک روزنامه داخلي تصويري تمام عيار از آنها بدست مي دهد: "يارانش هنوز او را يک «سردار» مي دانند، حتي در کت و شلوار و بدون پيشوند فرماندهي. انساني است که مي شود «تا ابد برايش پا چسباند». منتقدانش هم او را يک «سردار» مي دانند. حتي بدون درجه هايش. براي آنها مرتضي طلايي نظامي اي است که شورا و شهرداري را با پادگان اشتباه گرفته و همه را به چشم نيروهاي تحت امرش مي بيند.طلايي اما بيش از هر چيزي خود را «بنده خدا» مي داند، يک اصولگرا که مرام سياسي اش «اصولگرايي اصلاح طلبانه» است، رفتارش «اصولگرايي اخلاق گرا» و فرهنگش «اصولگرايي مسجدمحور»."
مغز متفکر فرهنگي شان هم مهدي کلهر است که با فارسي خاصي حرف مي زند: "نميدانستم كه رداي سياسي تك سايز يا فري سايز است، بلكه تصور ميكردم مثل رداي مديريت اجرايي است كه از اسمال سايز تا ايكس ايكس لارج در نوسان است كه در اين دو سال، بارها به مديران اجرايي نسبت داده شده است."
رئيس دولت اينان احمدي نژاد است. شيمون پرز او را "جوکي باورنکردني" مي خواند که "بمب اتم را بيشتر از خدامي پرستد"، و فاطمه آليا ـ نماينده اي از قماش رئيس جمهور- به صراحت تمام خبرمي دهد که احمدي نژاد هر دوشنبه " خدمت رهبري مي رسد، گزارش مي دهد ودستورات لازم را مي گيرد."
رئيس شوراي امنيت ملي شان هم دکترعلي لاريجاني است که اين هفته کشف مي کند: "برنامه هسته اي مانند نفس کشيدن است."
وقتي هم هاشمي رفسنجاني وضع کشور را "ويژه" مي خواند و دلايلش را بر مي شمارد، "بنده هاي خدا" به ميان مي آيند و ايز به گربه گم مي کنند.
هاشمي رفسنجاني که احتما ل دارد با جانشيني علي مشکيني در مجمع تشخيص مصلحت، جاي پاي محکمتري در ساخت سياسي پيدا کند، با اشاره به موضع مشترك رئيس جمهور آمريكا و نخست وزير انگليس مي گويد:"اين مسائل شرايط ويژهاي را براي كشورمان در مقطع فعلي ايجاد ميكند كه لازم است با سياستي بسيار دقيق و مدبرانه و حفظ اتحاد در داخل و حفظ و تقويت روابط دوستانه با كشورهاي منطقه كه در دوران رياست جمهوري خود من با تلاشهاي فراوان ايجاد شده بود، اين مقطع را پشت سر بگذاريم."
مجتبي هاشمي ثمره، که حالا مرتب هم در تيپ هاي تازه عکس مي اندازد، جواب مي دهد: "اگر منظور كساني كه اين مطلب را بيان كردند اين است كه كشور اكنون در حال پيشرفت و توسعه است مطلب درستي است."
مصطفي پور محمدي، هم حرف او را تکميل مي کند: "شرايط ايران هميشه ويژه بوده است چون هر روز جايگاه ما ارتقاء مييابد."
لابد در چنين موقعيت "ويژه" اي است که علي لاريجاني که هفته پيش مي گفت "نياز به ضمانت امنيتي آمريکا" نداريم، اين هفته "حتي اگر آمريکا ضمانت امنيتي بدهد" را هم کافي نمي داند. او هم مثل احمدي نژاد بدون اتم نمي تواند نفس بکشد. و لابد مانند حسن روحاني براي پيشبرد اين سياست از مقام رهبري "دستور کتبي" هم دارد.
و درهمين شرايط ويژه که هر روز جايگاه ما ارتقاء مي يابد و کشور درحال پيشرفت وتوسعه است بعد از سهميه بندي بنزين و زمزمه تکرار الگوي آن در مورد برق نوبت به اعلام جيره بندي گازوئيل مي رسد.
خبر حذف شوراي پول و اعتبار هم لابد به دليل "ارتقاء وضعيت اقتصادي" است : يکي - تنگتر شدن حلقه محاصره بانکي است که اين هفته دويچه بانک آلمان هم به آن مي پيوندد، و ديگري اعلام مقامات مالي آمريکا در مورد تاثير تحريم هاي قبلي و تدارک تحريم هاي تازه از جمله توسط بانک جهاني.
در جبهه سياسي هم که براستي وضع "ويژه" است. عزت اله سحابي مي گويد: "آمريکا واسرائيل کم بودند، حالا اعراب هم تهديمان مي کند." اعرابي که بر اثر سياست خارجي" طلبکارانه" جمهوري اسلامي، هم به امريکا نزديکتر مي شوند و هم دوستي را جانشين دشمني با اسرائيل مي کنند.
هوشنگ امير احمدي، يک فعال سياسي، منظره را چنين مي بيند: "آمريکا فقط در چارچوب تحريم با ايران جلو نميرود، بلکه سياستي چند وجهي دنبال ميکند که يک بخش آن تحريم است. کسب اجماع بينالمللي عليه ايران در شوراي امنيت، ايجاد اتحاد در دنياي عرب و در منطقه عليه ايران يا ايجاد جنبشهاي قومي در کشور و کمک به نيروهاي دمکراسي خواه مخالف حکومت ساير جنبه هاي اين سياست هستند. آمريکا همزمان گزينه نظامي را هم روي ميز نگاه داشته است."در چهار چوب اين سياست، عربستان سعودي رسما کنفرانس صلح خاورميانه بر اساس طرح بوش را مي پذيرد و وزراي امور خارجه اردن و مصر به نمايندگي از اتحاديه عرب اين هفته به اسرائيل مي روند و عملا تابوي عدم روابط اعراب با اسراييل را مي شکنند.
وزراي خارجه و دفاع آمريکا براي بستن يک قراداد 60 ميليارد دلاري با کشورهاي متحد خود به منطقه مي آيند و کوندو ليزارايس صاف و ساده مقصداز اين سفر ومعامله را شرح مي دهد: "اين تلاش ها منجر به تقويت جريان هاي ميانه رو و حمايت از استراتژي گسترده تري مي شود که در جهت مقابله با نفوذ منفي ايران، سوريه، حزب الله و القاعده است."
اگر صد سال بعد از انقلاب مشروطيت جامعه ايران آزادي يک قرن پيش را داشت، روزنامه ها درمي آمدند و عشقي و عارف در شعر و ترانه نداي آزادي مي دادند، اين سخن عباس عبدي بايدتيتر اول مطبوعات مي شد: "من به لحاظ تحليلي معتقدم جامعه ايران فروپاشيده است. شرايط ايران بيشتر شبيه شرايط اتحاد جماهيرشوروي قبل از فروپاشي است."
عشقي اين سخن بابک احمدي رادستمايه شعري مي کرد: "ايستادن در برابر اهريمن استبداد و ارتجاع و شجاعت در برابر تلاش حاکمان براي مرعوب کردن ما وظيفه ماست."
و اين فرياد اکبر گنجي، در شعر علي اکبر دهخدا جاري مي شد: "ما را چه مي شود که بر زنداني شدن عزيزانمان چشم مي پوشيم؟ آن انساني که مي توانست بگريد کجا رفت؟ بر سر آن آرمانهاي شريف اخلاقي چه آمد؟ از کجا به کجا رسيده ايم؟ اين سقوط اخلاقي- معنوي که جز به مصرف به چيز ديگري نمي انديشد چگونه در ما پديد آمد؟ چرا اين همه دروغ مي بافيم؟ اين خود خواهي و خود بزرگ بيني بيمارگونه در ما چگونه پديد آمد؟ چرا کسي بي رحمانه ما را سرزنش نمي کند ؟ چرا سکوت در مقابل ظلم و بيداد؟"
و در اين مرداد داغ پر بيداد، اهريمن استبداد سخت در کار است، مرغ سحر بر بال صداي شجريان نمي نشيند و تنها صداي عارف جاريست:- از خون جوانان وطن لاله.... لاله.... لاله دميده است.
مهرداد شيباني m.shaibani@roozonline.com - پنجشنبه 11 مرداد 1386 [2007.08.02]
در مرداد ـ ماه مشروطيت، ماه آزادي ـ استاد محمد رضا شجريان براي نخستين بار از خواندن "مرغ سحر" در کنسرتش تن مي زندو انگار فضا را باز مي گذارد که صداي عارف مانند آغاز قرن زير آسمان ايران طنين بياندازد: از خون جوانان وطن لاله لاله.... لاله دميده ....
جواناني که صد سال پيش در "باغشاه" شکنجه مي شدند وحالا در "اوين" گرفتار اوباشي هستند که مي خواهند با استعمال "تخم مرغ پخته" و "شيشه نوشابه" ازآنها اعتراف به جاسوسي وبر اندازي بگيرند که نوع نرمش مدروز است.يکي از اين جوانان "مجيد توکلي" نام داردو21 روز از اعتصاب غذايش در اعتراض به شکنجههاي طاقت فرسا و غيرانساني، گرفتن اعترافات دروغ و تحت فشار مي گذرد. مي خواهنداو راوادار کنند که بپذيرد روزنامه جعلي تهيه شده توسط بسيج دانشگاه کار اوست.
مادرش که حتي پول آمدن به تهران را ندارد؛ همه اندوه وتنهايي خود را فريادمي کند: "پسرم دارد مي ميرد."
شبيه اين حرف ها را همسر عبداله مومني مي زند: "همسرم بشدت تحت فشار است." هنوز هفته به آخر نرسيده که سعيدمرتضوي با آستينهائي که براي کشتار تازه بالا زده، به ميدان مي آيد. 16 نفر ديگر رابا برچسب "اوباش" به دار مي آويزند. سراغ فعالين اجتماعي مي آيند. حکم زندان عمادالدين باقي صادر مي شود ونه تنها براي خودش، براي همسرش و دخترش.
نوبت به روزنامه نگاران مي رسد. فرشاد قربانپور را مي برند و سهيل آصفي را بعد از غارت خانه اش، احضار مي کنند. دو روزنامه نگار کرد را هم در صف اعدام قرار مي دهند. همه نجات جان اين دو تن را مي طلبند، فقط صالح نيک بخت است که از سخنگوي قوه قضائيه هم تندتر حرف مي زند.
تمام هفته تصاوير ويدئوئي از ايران مي رسد و در سراسر جهان پخش مي شود. تکان دهنده ترينشان صحنه اعدام زني است به نام ايران. طناب دار را چنان بسته اند که با زجر تمام جان بدهد. دو مردهمراهش بر طناب مرگ رابوس زده اند وايران همچنان تا لحظات دراز در تشنج مرگ است. جايي گوينده اي مي گويد:- اين ايران است که بر دار است.
بابک احمدي در خانه عبداله مومني مي گويد: "امروز جمهوري اسلامي جمهوري وحشت است."
هاشم آقاجري همانجا مي گويد: "جامعه ما را کينه و نفرت پرکرده است."
کانون نويسندگان ايران، در آخرين بيانيه خود مي پرسد: «آيا سرانجامِ گفتن و نوشتن و سرودن در سرزمين ما بايد مرگ باشد؟ چهگونه ميتوان کساني را به دستاويزِ "اقدام عليه امنيت کشور" به کام مرگ فرستاد که گناهي جز بيانِ آزادانة عقايد خود ندارند؟ ما هشدار ميدهيم که هيچ اقدامي "عليه امنيت کشور" فاجعهبارتر از حذف و نابودي نيروهاي آزاديخواه، مردمي و پيشرو نيست.»
و عباس عبدي بادرايت تمام پرده را از وحشت بزرگ پس مي زند: "حکومت اگر احساس قدرت و ثبات مي کرد، اينگونه با شعله و جرقه نارضائي در جامعه برخورد تند و خشن نمي کرد. البته آنها چون ميدانند، برخلاف ادعاهايشان قدرت آهنين نيستند، بيم دارند که هر جرقه اي و هر شعله اي بسرعت به حريقي سراسري تبديل شود و به همين دليل اينگونه برخورد مي کنند. شواهد نشان ميدهد که مسئله اتمي ايران، در طول اين دوماه فرصت نيز نه تنها حل نخواهد شد، بلکه احتمال بازگشت به وضع گذشته و حتي تشديد خطرات زياد است. با همين اعتقاد است که حاکميت سعي مي کند در دوماهي که فرصت جهاني دارد و با استفاده از فرصت و آرامشي که برقرار است سرکوب داخلي را تمام کند و آماده حوادث پس از دو ماه فرصت شود."
و مجريان اين سياست کسا ني اند از قماش سردار طلائي که يک روزنامه داخلي تصويري تمام عيار از آنها بدست مي دهد: "يارانش هنوز او را يک «سردار» مي دانند، حتي در کت و شلوار و بدون پيشوند فرماندهي. انساني است که مي شود «تا ابد برايش پا چسباند». منتقدانش هم او را يک «سردار» مي دانند. حتي بدون درجه هايش. براي آنها مرتضي طلايي نظامي اي است که شورا و شهرداري را با پادگان اشتباه گرفته و همه را به چشم نيروهاي تحت امرش مي بيند.طلايي اما بيش از هر چيزي خود را «بنده خدا» مي داند، يک اصولگرا که مرام سياسي اش «اصولگرايي اصلاح طلبانه» است، رفتارش «اصولگرايي اخلاق گرا» و فرهنگش «اصولگرايي مسجدمحور»."
مغز متفکر فرهنگي شان هم مهدي کلهر است که با فارسي خاصي حرف مي زند: "نميدانستم كه رداي سياسي تك سايز يا فري سايز است، بلكه تصور ميكردم مثل رداي مديريت اجرايي است كه از اسمال سايز تا ايكس ايكس لارج در نوسان است كه در اين دو سال، بارها به مديران اجرايي نسبت داده شده است."
رئيس دولت اينان احمدي نژاد است. شيمون پرز او را "جوکي باورنکردني" مي خواند که "بمب اتم را بيشتر از خدامي پرستد"، و فاطمه آليا ـ نماينده اي از قماش رئيس جمهور- به صراحت تمام خبرمي دهد که احمدي نژاد هر دوشنبه " خدمت رهبري مي رسد، گزارش مي دهد ودستورات لازم را مي گيرد."
رئيس شوراي امنيت ملي شان هم دکترعلي لاريجاني است که اين هفته کشف مي کند: "برنامه هسته اي مانند نفس کشيدن است."
وقتي هم هاشمي رفسنجاني وضع کشور را "ويژه" مي خواند و دلايلش را بر مي شمارد، "بنده هاي خدا" به ميان مي آيند و ايز به گربه گم مي کنند.
هاشمي رفسنجاني که احتما ل دارد با جانشيني علي مشکيني در مجمع تشخيص مصلحت، جاي پاي محکمتري در ساخت سياسي پيدا کند، با اشاره به موضع مشترك رئيس جمهور آمريكا و نخست وزير انگليس مي گويد:"اين مسائل شرايط ويژهاي را براي كشورمان در مقطع فعلي ايجاد ميكند كه لازم است با سياستي بسيار دقيق و مدبرانه و حفظ اتحاد در داخل و حفظ و تقويت روابط دوستانه با كشورهاي منطقه كه در دوران رياست جمهوري خود من با تلاشهاي فراوان ايجاد شده بود، اين مقطع را پشت سر بگذاريم."
مجتبي هاشمي ثمره، که حالا مرتب هم در تيپ هاي تازه عکس مي اندازد، جواب مي دهد: "اگر منظور كساني كه اين مطلب را بيان كردند اين است كه كشور اكنون در حال پيشرفت و توسعه است مطلب درستي است."
مصطفي پور محمدي، هم حرف او را تکميل مي کند: "شرايط ايران هميشه ويژه بوده است چون هر روز جايگاه ما ارتقاء مييابد."
لابد در چنين موقعيت "ويژه" اي است که علي لاريجاني که هفته پيش مي گفت "نياز به ضمانت امنيتي آمريکا" نداريم، اين هفته "حتي اگر آمريکا ضمانت امنيتي بدهد" را هم کافي نمي داند. او هم مثل احمدي نژاد بدون اتم نمي تواند نفس بکشد. و لابد مانند حسن روحاني براي پيشبرد اين سياست از مقام رهبري "دستور کتبي" هم دارد.
و درهمين شرايط ويژه که هر روز جايگاه ما ارتقاء مي يابد و کشور درحال پيشرفت وتوسعه است بعد از سهميه بندي بنزين و زمزمه تکرار الگوي آن در مورد برق نوبت به اعلام جيره بندي گازوئيل مي رسد.
خبر حذف شوراي پول و اعتبار هم لابد به دليل "ارتقاء وضعيت اقتصادي" است : يکي - تنگتر شدن حلقه محاصره بانکي است که اين هفته دويچه بانک آلمان هم به آن مي پيوندد، و ديگري اعلام مقامات مالي آمريکا در مورد تاثير تحريم هاي قبلي و تدارک تحريم هاي تازه از جمله توسط بانک جهاني.
در جبهه سياسي هم که براستي وضع "ويژه" است. عزت اله سحابي مي گويد: "آمريکا واسرائيل کم بودند، حالا اعراب هم تهديمان مي کند." اعرابي که بر اثر سياست خارجي" طلبکارانه" جمهوري اسلامي، هم به امريکا نزديکتر مي شوند و هم دوستي را جانشين دشمني با اسرائيل مي کنند.
هوشنگ امير احمدي، يک فعال سياسي، منظره را چنين مي بيند: "آمريکا فقط در چارچوب تحريم با ايران جلو نميرود، بلکه سياستي چند وجهي دنبال ميکند که يک بخش آن تحريم است. کسب اجماع بينالمللي عليه ايران در شوراي امنيت، ايجاد اتحاد در دنياي عرب و در منطقه عليه ايران يا ايجاد جنبشهاي قومي در کشور و کمک به نيروهاي دمکراسي خواه مخالف حکومت ساير جنبه هاي اين سياست هستند. آمريکا همزمان گزينه نظامي را هم روي ميز نگاه داشته است."در چهار چوب اين سياست، عربستان سعودي رسما کنفرانس صلح خاورميانه بر اساس طرح بوش را مي پذيرد و وزراي امور خارجه اردن و مصر به نمايندگي از اتحاديه عرب اين هفته به اسرائيل مي روند و عملا تابوي عدم روابط اعراب با اسراييل را مي شکنند.
وزراي خارجه و دفاع آمريکا براي بستن يک قراداد 60 ميليارد دلاري با کشورهاي متحد خود به منطقه مي آيند و کوندو ليزارايس صاف و ساده مقصداز اين سفر ومعامله را شرح مي دهد: "اين تلاش ها منجر به تقويت جريان هاي ميانه رو و حمايت از استراتژي گسترده تري مي شود که در جهت مقابله با نفوذ منفي ايران، سوريه، حزب الله و القاعده است."
اگر صد سال بعد از انقلاب مشروطيت جامعه ايران آزادي يک قرن پيش را داشت، روزنامه ها درمي آمدند و عشقي و عارف در شعر و ترانه نداي آزادي مي دادند، اين سخن عباس عبدي بايدتيتر اول مطبوعات مي شد: "من به لحاظ تحليلي معتقدم جامعه ايران فروپاشيده است. شرايط ايران بيشتر شبيه شرايط اتحاد جماهيرشوروي قبل از فروپاشي است."
عشقي اين سخن بابک احمدي رادستمايه شعري مي کرد: "ايستادن در برابر اهريمن استبداد و ارتجاع و شجاعت در برابر تلاش حاکمان براي مرعوب کردن ما وظيفه ماست."
و اين فرياد اکبر گنجي، در شعر علي اکبر دهخدا جاري مي شد: "ما را چه مي شود که بر زنداني شدن عزيزانمان چشم مي پوشيم؟ آن انساني که مي توانست بگريد کجا رفت؟ بر سر آن آرمانهاي شريف اخلاقي چه آمد؟ از کجا به کجا رسيده ايم؟ اين سقوط اخلاقي- معنوي که جز به مصرف به چيز ديگري نمي انديشد چگونه در ما پديد آمد؟ چرا اين همه دروغ مي بافيم؟ اين خود خواهي و خود بزرگ بيني بيمارگونه در ما چگونه پديد آمد؟ چرا کسي بي رحمانه ما را سرزنش نمي کند ؟ چرا سکوت در مقابل ظلم و بيداد؟"
و در اين مرداد داغ پر بيداد، اهريمن استبداد سخت در کار است، مرغ سحر بر بال صداي شجريان نمي نشيند و تنها صداي عارف جاريست:- از خون جوانان وطن لاله.... لاله.... لاله دميده است.
Subscribe to:
Posts (Atom)