Tuesday, November 13, 2007

یادآوری یک حادثه: پدری که دخترش را زنده به گور کرد


یادآوری یک حادثه: پدری که دخترش را به میل وی زنده به گور کرد
نجات فقط نگاهش را به آسمان دوخته بود
*ابتدا با بيل خاک ها را روی پاهايش ريختم.هيچ حرفی نمی زد...

روشنگري: بعضی گريه ميکنند و فرياد ميزنند "ميخواهم زنده بمانم"، بعضی بيگناهی خود را داد ميزنند و از بيداد مینالند، بعضی تمنای بخشش ميکنند، دوعا خليل اسود از درد به خود میپيچيد و نمیدانيم چه ميگفت.. اما "نجات" هيچ نگفت، گريه نکرد، التماس نکرد، پرخاش نکرد، تقاضای بخشش نکرد. او آرام نگاه کرد تا پدر گورش را بکند، آرام در گور فرو رفت تا پدر بر او آنقدر خاک بريزد که ديگر نفس نکشد، نگاه نکند، حس نکند، فکر نکند، "شرمنده" نباشد، لکه ای بر "ناموس" پدر نباشد، نيست شود، نابود شود، ديگر نباشد...
"نجات" ميدانست در جامعه ای که زن ستيزی در آن سنتی ريشه دار است، در جامعه‌ای که سنت زن ستيزی توسط حکومت تقديس ميشود، در جامعه‌ای که پليس نجابت در خيابان ها جولان ميدهد تا با بالا و پائين کشيدن پارچه روی بدن زن، "ناموس" رژيم را حفظ کند، نجات از زندان هستی خود را بايد در نيستی جستجو کند. داستان او آنقدر دردناک است که قلم از نوشتن باز ميماند...
بگذار تصويری از لحظات آخر، خود سخن بگويد:
"اين مرد در مورد لحظات پر دلهره و تلخ زنده به گور کردن دخترش گفت:" وقتی چاله را حفر کردم بی‌آنکه حرفی بزنم دخترم به طرف چاله رفت و در گودال دراز کشيد. حال بدی داشتم ولی فکر می کردم کار درستی را انجام می دهم... ابتدا با بيل خاک ها را روی پاهايش ريختم. هيچ حرفی نمی زد. فقط نگاهش را به آسمان دوخته بود. خاک ها را روی شکم و سينه اش ريختم ولی باز هم حرفی نزد. از من نمی خواست که اين کار را نکنم. لحظه آخر نگاهش کردم. قبل از آنکه روی صورتش را با خاک بپوشانم صدايم کرد و گفت بابا از دخترم نگاهداری کن ..."
مطلب را به بالاترین بفرستید:
به نقل از هم روزنامه ميهن

Sunday, November 04, 2007

تا زنده ايم مستبدين آسايش نخواهند داشت
دانشجويان در حمايت از همکلاسي هاي زنداني: - دوشنبه 14 آبان 1386 [2007.11.05]

سورنا کياني
‏"اگر دوستان ما را که امروزبازداشت شدند، هر چه زود ‏تر و بي هيچ قيد و شرط آزاد نکنيد، تجمعات نه تنها به سطح کليه ‏ي دانشکده هاي علامه که به تمام دانشگاههاي تهران ‏کشيده خواهد شد." اين واپسين جملات آخرين سخنران تجمع اعتراضي ‏و تريبون آزاد دانشجويان دانشگاه علامه در هفته گذشته بود.اين وعده عملي شد؛ و اين بار دانشکده ي مديريت دانشگاه ‏تهران، جايي که بهنام سپهرمند، يکي از دستگير شدگان در آن تحصيل مي کند ميزبان دانشجويان معترض بود.‏
تجمع دانشجويان دانشگاه علامه ي که در اعتراض به "زنداني شدن دانشجويان و محروم شدنشان از تحصيل برگزار شده ‏بود" در پايان بازداشت 7 دانشجوي ديگر را هم در پي داشت. از آن هفت دانشجو سه تن به بند 209 زندان اوين منتقل ‏شدند: آرمان صداقتي، مازيار سميعي و بهنام سپهرمند.‏
دانشجويان دانشگاههاي تهران حالا تبديل به يک خانواده شده اند؛ خانواده اي که فرزندانش در بندند. هر روز هم عضوي ‏جديد به اين خانواده اضافه مي شود. اين بار دانشجوياني از دانشگاه تربيت معلم هم آمده بودند تا در کنار دانشجويان علامه، ‏تهران، پلي تکنيک، شريف، خواجه نصير و دانشجويان دانشگاه آزاد قرار بگيرند.‏
‏ به اعتقاد البرز زاهدي، عضو انجمن دموکراسي خواه دانشگاه تهران "فشار بر دانشجويان آنها را متحد کرده است، امروز ‏طيفهاي مختلف جنبش دانشجويي در کنار هم خواستار آزادي ياران در بند و حفظ استقلال دانشگاه هستند."‏
سراسر دانشکده ي مديريت دانشگاه تهران با عکسهايي از 9 دانشجوي زنداني پوشيده شده بود:احمد قصابان، مجيد توکلي، ‏احسان منصوري، آرمان صداقتي، مازيار سميعي، بهنام سپهرمند، هدايت غزالي، صباح نصري و ياسر گلي.‏
پلاکاردهايي با مضمون تقاضاي آزادي دانشجويان در بند و تاکيد بر حفظ استقلال دانشگاه روي ديوارهاي دانشکده ي ‏مديريت خود نمايي مي کرد.‏
دانشجويان ديگر دانشگاهها اما باز هم با مشکل ورود مواجه بودند. نگهبانان از ساعات ابتدايي صبح با کنترل درب ورودي ‏دانشکده از ورود ديگر دانشجويان جلوگيري مي کردند، ولي هميشه راهي هست. دانشجويان هر کدام به طريقي وارد ‏دانشکده شدند: برخي از روي سر نگهبانان نگهبانان و برخي با پرش از روي نرده ها، که به قول يکي از اعضاي شوراي ‏مرکزي دفتر تحکيم "ديگر به يکي از تخصصهاي اصلي فعالين دانشجويي تبديل شده است."‏
‏ دانشجويان دانشگاه تهران اگر چه توانسته بودند "تريبون" اين مراسم را تدارک بينند اما به دستور رييس دانشکده و به رغم ‏دستور کتبي يکي از معاونتها از تهيه ي "ميکروفون" بازمانده بودند . روي تريبون دانشجويان نوشته بود: دانشگاه زنده ‏است. تريبون آزاد با سخنراني فريد هاشمي، عضو انجمن دموکراسي خواه دانشگاه تهران آغاز شد:‏‏"ما اينجا جمع شده ايم تا صداي اعتراض خود را نسبت به محدود کردن آزادي هاي آکادميک، بازداشت سه اهورايي در بند ‏پلي تکنيک و سه دانشجوي بازداشت شده در دانشگاه علامه به گوش مسئولين برسانيم. اين تريبون آزاد براي نشان دادن اين ‏است که داشگاه هنوز زنده است و تا ما زنده ايم مستبدين از دست ما آسايش نخواهند داشت. ما اينجا جمع شده ايم تا صداي ‏فرياد ما را دوباره بشنوند. ما بار ديگر تاکيد مي کنيم که تجمعات ما تا آزادي همه ي دانشجويان زنداني ادامه خواهد داشت."‏
فريد هاشمي همچنين با نام بردن از دانشجويان زنداني کرد- نصري، گلي و غزالي- خواهان آزادي آنها شد. در اين هنگام ‏جمعيت شعار مي داد: دانشجوي زنداني آزاد بايد گردد. شعاري که بارها و بارها طي هفته هاي اخير در جريان تجمعات ‏دانشجويي سر داده شده است. ‏
روي يکي از پلا کاردها نوشته بود؛جاي دانشجو در زندان نيست. ‏
مضموني که فرناز معيريان، دانشجوي دانشگاه علامه از ديگر سخنرانان اين تريبون آزاد آن را باز تر مي گويد: "رفتاري ‏که در دانشگاه علامه با دانشجويان شد از جمله کشيدن گوني بر سر دانشجويان و ضرب و شتم آنان با هيچ اراذل و اوباشي ‏صورت نگرفته است. اگر امروز ما ساکت بنشينيم به جايي مي رسيم که دانشجو بودن جرم خواهد شد، مگر دانشجويان چه ‏کرده اند که با آنان اين چنين سفاکانه برخورد مي کنيد؟"‏
در گوشه ديگري جمعيت پلاکاردي بود که روي آن نوشته شده بود "صدور حکم شلاق و دوسال و شش ماه حبس براي ‏دلارام علي را محکوم مي کنيم". پلاکارد را نيلوفر گلکار، از فعالين کمپين يک ميليون امضا در دست گرفته بود. گلکار که ‏خود براي 25 آذر به دادگاه انقلاب فرا خوانده شده، به عنوان يکي از سخنرانان اين تريبون آزاد گفت: "اين حکم را به چه ‏جرمي براي دلارام علي صادر کرديد؟ به جرم کتک خوردن از نيروي انتظامي؟ به جرم مطالبه ي حقوق برابر؟ به چه ‏جرمي؟"‏
مجيد دري، دانشجوي ديگر دانشگاه علامه نيز طي سخناني با محکوم کردن بازداشت سميعي، صداقتي و سپهرمند که به ‏دنبال برگزاري تجمع هفته ي پيش دانشگاه علامه روانه ي زندان شدند، و با اشاره به وضعيت اسفناک دانشگاه علامه تحت ‏رياست صدر الدين شريعتي، طي سخناني گفت: "شاهد بوديم که در دانشگاه تهران به دانشجويان اجازه پرسيدن سوالات خود ‏از احمدي نژاد را ندادند. چندي پيش در دانشگاه علامه دانشجويان بازداشت شدند و امروز در دانشگاه تهران شاهد تجمع ‏ديگري هستيم و اين نشان دهنده اتحاد و انسجام دانشجويان است. ما در دانشگاه علامه جهت ملغي کردن احکام انضباطي و ‏آزادي دانشجويان جمع شده بوديم که باز هم ۴ دانشجوي ديگر بازداشت شده اند. آن ها بدانند که ما خسته نيستيم بلکه کساني ‏که هر روز دانشجويان را تهديد مي کنند، از دست دانشجويان خسته شده اند."‏
حالا نوبت شعار اصلي جنبش دانشجويي از 16 به اين سو بود: "مرگ بر ديکتاتور". و اينکه: "دانشجو مي رزمد- استبداد ‏مي لرزد" و يا: "دانشجو مي ميرد- ذلت نمي پذيرد"، "مي ميريم مي ميريم- ذلت نمي پذيريم".‏
مجتبي بيات، عضو سابق شوراي مرکزي دفتر تحکيم وحدت و دانشجوي دانشگاه تهران سخنران ديگر اين تجمع بود که ‏ضمن انتقاد شديد از حاکميت، انجمن سنتي دانشگاه تهران را نيز به خاطر سکوت در برابر سرکوب دانشجويان مورد انتقاد ‏قرار داد و گفت: "متاسفانه امروز در دولت نهم شاهد رشد روز افزون انجمن هاي موازي هستيم که داعيه دار پيگيري ‏مطالبات دانشجويي هستند. اما آن ها ثابت کرده اند که کارکردي جز حرکت در سوي اهداف جريان اقتدارگرا ندارند."‏
‏ عضو سابق شوراي مرکزي دفتر تحيکم وحدت در ادامه از همه تشکل هاي مستقل دانشجويي و از اساتيد دانشگاه خواست ‏پيگير وضعيت دانشجويان بازداشتي باشند‎.‎
مهرداد بزرگ، فعال دانشجويي ليبرال دانشگاه تهران، ديگر سخنران اين تريبون آزاد دانشجويي نيز با برشمردن موارد ‏نقض گسترده ي حقوق دانشجويان طي ماههاي اخير تاکيد کرد که: "دانشجويان لحظه اي از مبارزه ي پيگيرشان در راه ‏آزادي، دموکراسي و حقوق بشر پا پس نخواهند کشيد."‏
در ادامه برنامه يکي از دانشجويان دانشکده مديريت ضمن قرائت بيانيه شوراي صنفي اين دانشگاه اعلام کرد که شوراي ‏صنفي پيگير وضعيت بهنام سپهرمند خواهد بود. همچنين مجري تريبون اعلام کرد کلاس هاي ساعت ۱۳:۳۰ در اعتراض ‏به بازداشت دانشجويان تعطيل است. دانشجويان حاضر در اين تجمع با سر دادن شعار "همکلاسي زندانه، کلاس فايده ‏نداره" و "کلاسهاي پادگان، تعطيل بايد گردند" با اين تصميم شوراي صنفي همراهي کردند‏‎.‎
گفتني است طي تمام مدت برگزاري تجمع چند دستگاه از خودروهاي پليس امنيت، محوطه ي دانشکده ي مديريت دانشگاه ‏تهران را زير نظر داشتند. اين تجمع اما به ارامي و بدون بازداشت هيچ دانشجويي تا لحظه ي تنظيم اين گزارش خاتمه ‏يافت. تلاش برخي اعضاي بسيج دانشجويي براي بر هم زدن اين تجمع نيز با مقاومت دانشجويان راه به جايي نبرد. بسيج ‏دانشجويي طي مدت تجمع، از طريق بلندگو دانشجويان را به شرکت در مراسم 13 آبان- سالروز اشغال سفارت امريکا- ‏دعوت مي کردند، اما دانشجويان حضور در تجمعي را که به خاطر "اعتراض به نقض حقوق دانشجويان" برگزار شده بود ‏ترجيح دادند. به اين ترتيب برنامه ي بسيج دانشجويي به دليل عدم استقبال دانشجويان برگزار نشد.‏
در پايان اين مراسم بيانيه انجمن اسلامي دانشکده مديريت دانشگاه تهران قرائت شد. در اين بيانيه به ادامه بازداشت ‏دانشجويان و شکنجه آنان در بند ۲۰۹ شديدا اعتراض شده بود. همچنين در ادامه ي اين بيانيه گفته شده بود که يکي از دلايل ‏بازداشت سپهرمند، عضويت او در انجمني بود که هيچ گاه تسليم طيف سنتي انجمن اسلامي دانشگاه تهران نشد‏‎.‎
دانشجويان در پايان تريبون آزاد با سر دادن سرودهاي يار دبستاني و اي ايران به راهپيمايي در صحن دانشکده ي مديريت ‏پرداختند و با از سر گيري فرياد هاي "مرگ بر ديکتاتور" و "دانشجوي زنداني- آزاد بايد گردد" به اين دور از تجمعات ‏خود پايان دادند. آنها اما دوباره تاکيد کردند که اگر دوستانشان آزاد نشوند اعتراضات در سطح وسيع تري "ادامه" خواهد ‏داشت. اين در حاليست که در آخرين لحظات تنظيم اين گزارش، خبر رسيد که علي عزيزي، عضو شوراي مرکزي دفتر ‏تحکيم به نحو خشونت آميزي در منزل خود بازداشت شده است. عزيزي در تجمع سي تير پلي تکنيک سئوالاتي خطاب به ‏‏"آيت الله خامنه اي" مطرح کرده بود.‏‎ ‎‏ بايد ديد در روزهاي آينده دانشجويان چه واکنشي به اين اقدام‎ ‎نهادهاي امنيتي نشان ‏خواهند داد.‏

Saturday, November 03, 2007

اخبارروز یکشنبه 13 آبان


احضار سفير ايران در كابل در اعتراض به اعدام افغان ها
معاون وزير خارجه افغانستان كاردار ايران در كابل را احضار كرد تا اعتراض كشورش را در خصوص مجازات اعدام براي افغان ها و همچنين اخراج پناهندگان افغاني اعلام كند. به گزارش ايرنا "محمد كبير فرحي" همچنين ابراز نگراني كرد كه ادعاهايي درباره كتك‌كاري افغاني‌ها در تهران مطرح شده است. وزارت خارجه افغانستان در بيانيه‌‌اي با بيان اين مطالب اظهار داشت: «اعدام قاچاقچيان افغاني در استان‌هاي مرزي ايران غيرمعمول است.» يك گروه حقوق بشر افغانستان در آخرين مقاله خود در اكتبر ادعا كرد كه يك جوان 17 ساله افغاني به جرم قاچاق يك و نيم كيلو هروئين در ايران به اعدام محكوم شد. بر اساس اين بيانيه، فرحي اظهار داشت كه قاچاقچيان مواد مخدر از اين جوانان سوءاستفاده مي‌كنند و محكوم كردن آنان مغاير با حقوق بشر، استانداردهاي بين‌المللي و همچنين روابط بسيار خوب دو كشور همسايه است. وي همچنين اخراج اجباري افغان‌ها از مناطق مرزي را محكوم كرد و گفت: «افغانستان در اين وضعيت توانايي پذيرش گروه‌هاي پناهنده را ندارد و ما از مقامات ايراني مي‌خواهيم در اين تصميم تجديد‌نظر كنند.» ايران به خاطر فشارهاي فراوان در پي تحمل چند دهه پناهندگان افغاني تقريباً 160 هزار پناهنده را از 21 آوريل اخراج كرده است. ايران و افغانستان داراي روابط خوب سياسي هستند اما آمريكا ادعا مي‌كند كه شورشيان طالبان از سوي ايرانيان تجهيز مي‌شوند. اين در حالي است كه طالبان هر گونه رابطه احتمالي با ايران را رد كرده است.
ارسال بسته‌های حجاب به دانشگاهها به عنوان يک مرحله پیش اقدام برای گسترش فرهنگ حجاب
بسته‌های نمایشگاهی حجاب و عفاف که از الگوهای مختلف مانتو و مقنعه از زنان قدیم و زنان ملل در آن استفاده شده است به دانشگاههای کشور ارسال می‌شود. دکتر محسن اسلامی مدیرکل امور فرهنگی وزارت علوم در گفتگو با مهر در خصوص سیاست‌های این وزارتخانه در بسط فرهنگ حجاب و عفاف در دانشگاهها گفت : این اعتقاد در مجموعه فرهنگی وزارت علوم وجود دارد که در جامعه دانشگاهی باید قبل از اقدام به برخورد، یک پیش اقدام صورت گیرد و جامعه دانشگاهی در حال حاضر در مرحله پیش اقدام برای گسترش فرهنگ حجاب است.وی در تشریح پیش اقدام‌ها در بحث پوشش دانشجویی به مهر گفت : دعوت از طراحان لباس برای حضور در دانشگاه‌ها، برگزاری نمایشگاه‌های پوشش و معرفی شکل‌های جدید از حجاب می تواند در گسترش فرهنگ حجاب موثر باشد. البته که شکل‌ها بسیار مهم هستند اما حقایق نیز تغییر ناپذیرند. اسلامی خاطرنشان کرد : زمانی که در جوامع صحبت از این می شود که یک تنوعی به حجاب بدهیم، منظور این است که الگوهای حجاب در محافل عمومی متنوع شود و در این صورت است که جامعه خود به خود استقبال می کند، زیرا احکام الهی منبعث از فطرت است.
راي پرونده مرگ زهرا كاظمي تا آخر هفته صادر مي‌شود
راي پرونده مرگ زهرا كاظمي به زودي از سوي شعبه‌ي 15 ديوان عالي كشور صادر مي‌شود. سيدمحمد سيف‌زاده، وكيل مدافع مادر زهرا كاظمي در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقي ايسنا اظهار داشت: در ملاقاتي كه من با قضات پرونده داشتم اظهار كردند كه تا آخر اين هفته راي اين پرونده صادر خواهد شد. وي با ابراز گله از اينكه پس از آخرين جلسه دادگاه صدور راي بيش از حد معمول به درازا كشيده است، تصريح كرد: با توجه به جو جلسه دادگاه به نظر مي‌رسد قضات، بسياري از اعتراضات ما را وارد خواهند دانست. به گزارش ايسنا، آخرين جلسه دادگاه اين پرونده، 11 تيرماه در شعبه 15 تشخيص ديوان عالي كشور به رياست قاضي اميري با حضور نماينده‌ي دادستان كل كشور، وكلاي مادر زهرا كاظمي و وكيل تنها متهم اين پرونده برگزار شده بود.
برای اولین بار طی 30 سال اخیر کشتی های یگان دریای خزر روسیه به ایران رفتند
خبرگزاری «نووستی» : ناخدا یکم "ایگور دیگالو" دستیار فرمانده نیروی دریایی روسیه به «نووستی» اطلاع داد که بر اساس برنامه همکاری های وزارت دفاع روسیه با کشورهای خارجی برای اولین بار طی بیش از 30 سال اخیر کشتی های یگان دریای خزر نیروی دریایی روسیه برای انجام دیداری وارد ایران شدند. وی توضیح داد: "این کشتی ها تحت فرماندهی دریا دار "ویکتور کرافچوک" متشکل از کشتی موشک انداز "تاتارستان"، یدک کش دریایی "ام ب-58" و کشتی هیدروگرافیکی" "آناتولی گوژوین" از 20 اکتبر تا اول نوامبر به بندر انزلی سفر کردند". به گفته وی سفیر و سرکنسول روسیه در ایران، نمایندگان نیروی دریایی ایران و شهر انزلی از کشتی های روسیه بازدید بعمل آوردند. برای خدمه کشتی سیر و سیاحتی در شهر ترتیب داده شد. دیگالو گفت: "این سفر نقش مهمی در امر تحکیم اعتماد متقابل در دریای خزر ایفا می کند". روز شنبه کشتی های روسی به محل استقرار خود باز گشتند.
گاردين : اگر آمریکا قصد ندارد به ایران حمله کند؛ بهتر است این گزینه را از روی میز حذف کند
روزنامه انگلیسی گاردين به آمریکا هشدار داد که هرگونه ماجراجویی نظامی علیه ایران، پیامدهای مصیبت باری برای این کشور خواهد داشت. به گزارش خبرگزاری مهر، "گاردین" در ادامه تحلیل خود نوشت : حتی اگر به تاسیسات هسته ای ایران حمله شود بازهم آمریکا به هدف خود دست نخواهد یافت.این روزنامه با پرداختن به این نکته که بر اساس گزارشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی هنوز اقدام ایران برای تولید سلاح های هسته ای ثابت نشده، نوشت : اگر آمریکا به ایران حمله کند، تهران به آن پاسخ خواهد داد.به نوشته این روزنامه انگلیسی، ایران به راحتی می تواند 154 هزار هدف آمریکایی در عراق را مورد حمله قرار دهد ؛ از سوی دیگر ایران تهدید کرده که در صورت افزایش فشارها بر تهران، از NPT کنار خواهد رفت و آنگاه دیگر نمی توان بر فعالیتهای هسته ای این کشور نظارت کرد.گاردین در ادامه به توضیح این مطلب می پردازد که اگر غرب با ادامه برنامه هسته ای ایران موافقت کند چه اتفاقی رخ می دهد.این روزنامه با وجود تاکید مستمر ایران بر اینکه هرگز در پی ساخت سلاح هسته ای نیست، زیرا این موضوع بر خلاف اصول و دکترین دفاعی آن است، مدعی شد: اگر ایران اقدام به ساخت سلاح هسته ای کند؛ آنگاه کشورهای حوزه خلیج فارس درگیر مسابقه تسلیحاتی خواهند شد.در ادامه این مطلب، گاردین به نشست روز گذشته 1+5 در لندن و اختلافهای موجود میان اعضا برای افزایش فشارها بر ایران و مسئله حمله به ایران از سوی آمریکا پرداخت و نوشت : اگر آمریکا قصد ندارد به ایران حمله کند؛ بهتر است این گزینه را از روی میز حذف کند؛ آنچه ایران را نگران می کند؛ مواجهه با 1+5 متحد است و تا زمانی که این کشورها اختلافات خود را درباره ایران کنار نگذارند؛ نمی توان به برنامه مشخصی در برابر ایران دست پیدا کرد.گاردین ادعا کرد: با حذف شدن گزینه نظامی از روی میز، باید تلاش کرد تا چین و روسیه و همچنین آلمان و ایتالیا را به افزایش فشار بر ایران و اعمال تحریمهای اقتصادی تشویق کرد ؛ در صورت تحقق این هدف، آنگاه ایران میان ادامه برنامه هسته ای خود و فقر، یکی را انتخاب خواهد کرد.

کد خبر: 44673 تاريخ خبر: دوازدهم آبان ۱۳۸۶ برابر با سوم نوامبر ۲۰۰۷
32 دانشجو در يك پارتي شبانه مختلط در گوهردشت كرج دستگير شدند
جهان نيوز: 32 دانشجو در يك پارتي شبانه مختلط در گوهردشت كرج دستگير شدند.به گزارش خبرنگار «جهان»، ساعت 23 پنجشنبه گذشته، ماموران پليس امنيت اخلاقي كرج از طريق تماس‌هاي تلفنی در جريان برگزاري يك ميهاني شبانه در يك منزل در گوهردشت كرج قرار گرفتند.پس از اطلاع، بلافاصله گروهي از ماموران براي بررسي موضوع در محل حاضر شده و 11 دختر و 21 پسر را در اين منزل دستگير كردند.در جريان بازجويي از دستگير شدگان، مشخص شد دختران و پسران دانشجوي رشته كامپيوتر هستند كه صاحبخانه به بهانه فارغ التحصيل شدن اقدام به برپايي اين ميهماني كرده بود.همچنين در بازديد از خانه مقداري مشروبات الكلي نيز كشف شد.پس از تحقيقات اوليه پرونده ميهمانان پارتي شبانه براي ادامه رسيدگي به شعبه ششم بازپرسي دادسراي جنايي كرج فرستاده شد.
خبرهای کوتاه : ضرب و شتم خبرنگاري در كرجباهنر:احمدی نژاد رئیس جمهور 8 ساله است
ضرب و شتم خبرنگاري در كرج
فرمانده انتظامي شهرستان كرج اعلام كرد: خبرنگار و عكاس نشريه صبح آزادي صبح امروز در كرج مورد ضرب و شتم قرار گرفت. مجيد بزمون در گفتگو با فارس در كرج اظهار داشت: با اعلام مركز فوريت‌هاي پليس 110 مطلع شديم كه امروز صبح يكي از خبرنگاران در كرج مورد ضرب و شتم قرار گرفته و چاقو خورده است. وي افزود:‌ با توجه به حساسيت موضوع بلافاصله ماموران متخصص به محل اعزام و سه نفر ضارب شناسايي و دستگير شدند. اين فرمانده انتظامي افزود: خبرنگار فوق به ماموران گفته است كه اين سه ضارب به هنگام ضرب و شتم وي اعلام كرده اند كه از سوي مدير مسئول يك نشريه محلي مامور به اين كار شده‌اند كه البته هنوز براي ما ثابت نشده و در حال تحقيق و پيگيري اين موضوع هستيم. ----------------------------------------باهنر:احمدی نژاد رئیس جمهور 8 ساله است
محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین درگفتگو با مهر در مورد انتخابات آينده رياست جمهوری گفت : بالاخره احمدی نژاد 8 سال رئیس جمهور خواهد بود کما اینکه رئیس جمهورهای قبلی نیز 8 سال در مسند قدرت بودند و در زمان هاشمی رفسنجانی حزب کارگزاران سازندگی و در زمان خاتمی نیز جبهه مشارکت 8 سال در صدر قرار داشتند.
منصور اسانلو به بیمارستان منتقل می شود
ايسنا : وکیل مدافع منصور اسانلو، از متهمان پرونده کارگران شرکت واحد، از جراحی چشم موکلش در یکی از بیمارستان‌های تهران خبر داد و گفت که وی در بهداری اوین تحت مداوا و درمان است.پرویز خورشید اظهار داشت: اواخر هفته گذشته که موکلم برای جراحی چشم از زندان اوین به بیمارستان منتقل شده بود، به ملاقات وی در بیمارستان رفتیم.وی افزود: در حال حاضر موکلم در بهداری اوین تحت مداواست و قرار است برای ادامه‌ی معالجه از زندان به بیمارستان اعزام شود.
بهروز جاوید تهرانی را به 3 سال حبس محکوم شد
فعالان حقوق بشر در ایران : بنا بر گزارشات رسیده شعبه 15 دادگاه انقلاب طی امروز آقای بهروز جاوید تهرانی را به 3 سال حبس محکوم کرد. آقای بهروز جاوید تهرانی زندانی سیاسی در پرونده اخیر خود که به همراه کیوان رفیعی در سال 84 دستگیر شده بود به اتهام ارتباط با گروه های مخالف نظام و شعار نویسی به 2 سال حبس و همچنین به دلیل توهین به رهبری به 1 یکسال حبس محکوم شد.دادگاه وی طی امروز صبح در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست صلواتیان بدون حضور وکیل متهم و هیات منصفه برگزار شد لازم به ذکر است که کیوان رفیعی نیز در فروردین ماه سال 85 طی این پرونده به یکسال حبس تعلیقی محکوم شده بود ، آقای بهروز جاوید تهرانی مجموعا به تحمل 7 سال زندان محکوم شده است.
مالکی: با پ‌ک‌ک مقابله می‌کنیم
بی بی سی : ترکیه با آغاز نشستی درباره برقراری ثبات و امنیت در عراق که در استانبول برگزار می شود، تدابیر امنیتی را در این کشور افزایش داده است.هدف از این نشست، یافتن راه هایی برای برقراری ثبات و امنیت در عراق است و وزرای خارجه شش کشور همسایه عراق در آن شرکت کرده اند.نوری مالکی، نخست وزیر عراق در سخنان خود در این نشست متعهد شد تا با تدابیر فوری به مقابله با پ ک ک بپردازد و مانع از استفاده این گروه از پایگاه های خود در شمال عراق برای حمله به خاک ترکیه شود.وزرای خارجه پنج کشور عضو دایم شورای امنیت، هشت کشور صنعتی، مقام های ارشد سازمان ملل، اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی در نشست استانبول شرکت می کنند.نوری مالکی، نخست وزیر عراق پیش از سفر به ترکیه گفت کشورش امیدوار است تا شاهد اقدام های عملی و نه تنها حرف باشد.
قرار است در این نشست در مورد مسایلی چون بخشودگی بدهی های عراق، کمک های اقتصادی و سرنوشت چهار میلیون آواره عراقی بحث و مذاکره شود.خبرنگار بی بی سی در بغداد می گوید که عراق مایل به آن نیست تا این نشست تحت الشعاع تنش میان عراق و ترکیه بر سر فعالیت های پ ک ک قرار گیرد.جیم میور می گوید که عراقی ها به کاهش خشونت طی ماه های اخیر در عراق اشاره خواهند کرد و ارائه خدمات و ایجاد شغل را برای حفظ این دستاورد ضروری خواهند دانست.اولین دور مذاکرات برقراری ثبات و امنیت در عراق ماه مه امسال در شرم الشیخ مصر برگزار شد اما این نشست، نتیجه خاصی در بر نداشت.منوچهر متکی و کاندولیزا رایس، وزرای خارجه ایران و آمریکا که در نشست شرم الشیخ حضور داشتند، قرار است در نشست استانبول هم شرکت کنند.مانند نشست پیشین، بیشترین تاکید در نشست استانبول بر روی کشورهای همسایه و قدرت های عمده ای خواهد بود که در عراق حضور دارند. خبرنگار بی بی سی می گوید که هدف، همکاری این کشورها برای برقراری ثبات در عراق خواهد بود.خبرنگار بی بی سی می افزاید که حضور وزیر خارجه آمریکا و وزرای خارجه ایران و سوریه، باعث بیشترین جلب توجه خواهد بود و هر نوع فعل و انفعال مثبت، هم برای عراق نتایج مثبتی خواهد داشت و هم برای لبنان.ترکیه به مناسبت برپایی این اجلاس، تدابیر امنیتی شدیدی را در استانبول و شهرهای بزرگ به اجرا گذاشته است.ترکیه خواهان آن است تا آمریکا علیه فعالیت های پ ک ک در شمال عراق وارد عمل شود.خانم رایس روز جمعه در دیدار با علی باباجان، وزیر امور خارجه ترکیه، پ ک ک را دشمن مشترک ترکیه، عراق و آمریکا خواند.قرار است وزرای خارجه ترکیه، آمریکا و عراق در حاشیه نشست با یکدیگر دیدار کنند.
خبرهای کوتاه : کنسرسیوم غنی سازی اورانیوم باید در ایران ساخته شود* صدور حکم زندان برای یک نویسنده و مترجم
کنسرسیوم غنی سازی اورانیوم باید در ایران ساخته شود
خبرگزاری «نووستی»: "علاالدین بروجردی" رییس کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران روز شنبه به خبرنگاران اطلاع داد که اگر ابتکار ایجاد کنسرسیوم بین المللی غنی سازی اورانیوم در خاور نزدیک به مرحله عمل برسد چنین موسسه ای باید در خاک ایران احداث شود. وی تاکید کرد که ایران یکی از مبتکران این کنرسرسیوم بود که ایده ایجاد آن در سطح عالی بررسی شده است. بروجردی خاطر نشان ساخت که در چنین کنسرسیومی کشورهای دارای فناوری های هسته ای می توانند حضور یابند. وی اعلام کرد: "با توجه به اینکه ایران سرمایه های عظیمی را در زمینه هسته ای بکار انداخته کنسرسیوم، اگر ایجاد شود، مسلما باید در کشور (ایران) باشد". ---------------------------------------------صدور حکم زندان برای یک نویسنده و مترجم آژانس خبری موکریان : شعبه اول دادگاه انقلاب شهر سقز یک نویسنده و مترجم کرد به نام خانم چنور فتحی را به حبس محکوم کرد . نامبرده به استناد ماده 499 قانون مجازات اسلامی به اتهام عضویت در یکی از احزاب کرد اپوزیسیون به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است . گفتنی است اجرای تمام مجازات حبس وی به مدت دو سال معلق شده است.
بازجو راسخ یکی دیگر از خانواده های قتل عام1367 را دستگیر کرد
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران : بنابه گزارشات دریافتی با یورش مامورین وزارت اطلاعات خانم مهین صارمی همسر آقای علی صارمی از خانواده های قتل عام زندانیان سیاسی صبح امروز 12 آبان 1386 در فروشگاه همسرشان در خانی آباد نو دستگیر وبه نقطۀ نامعلومی انتقال داده شد. ایشان در طی هفته های گذشته برای اطلاع یافتن از آقای علی صارمی که به دلیل شرکت در مراسم 19 سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در 11 شهریور دستگیر شده بودند بارها به دادگاه انقلاب مراجعه نمودند. ولی هر بار با تهدیدات بازجو راسخ مواجه بودند ، راسخ بارها ایشان را در صورت مراجعه و پیگری همسرشان بازداشت خواهد کرد تا اینکه امروز توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شندند.
همراهی متکی با موضع ترکیه در اجلاس استانبول
بی بی سی : طی همایشی که در استانبول در زمینه ثبات و امنیت در عراق تشکیل شده، وزير امورخارجه ایران در سخنرانی خود موضعی نزدیک به ترکیه اتخاذ کرد.در این همایش وزیران خارجه کشورهای همسایه عراق، اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل، آلمان، ژاپن و کانادا با همراهی نخست وزیر عراق و دبیرکل سازمان ملل متحد حضور داشتند.با اینکه موضوع نشست، ثبات و امنیت عراق تعیین شده بود، تنشی که اخیراً در روابط عراق و ترکیه بر سر فعالیت جدایی طلبان کرد ترکیه در شمال عراق پدید آمده، نشست را تحت الشعاع خود قرار داد.ترکیه به دولت عراق هشدار داده که اگر به فعالیت پ ک ک در خاک خود پایان ندهد و رهبران آن را به ترکیه تحویل ندهد، دست به عملیات نظامی در شمال عراق خواهد زد، طی نشست استانبول نیز وزیرخارجه با وجود مخالفت دولتهایی همچون آمریکا و فرانسه تصریح کرد که ترکیه همچنان حق مداخله نظامی در عراق را برای خود محفوظ می دارد.
گفتگو در استانبول زیر سایه جنگمنوچهر متکی، وزیر امورخارجه ایران طی سخرانی خود در نشست استانبول از ایران، ترکیه، سوریه و عربستان سعودی به عنوان کشورهای مؤثر منطقه یاد کرد و از دولت عراق خواست با كمك این كشورها و سازمان ملل متحد، نسبت به اخراج همه گروههای سازمانيافته تروريستی از خاک خود اقدام كند.ایران نیز همچون ترکیه آماج شاخه ایرانی پ ک ک، موسوم به پژاک است و در تعقیب اعضای این گروه بارها مناطق کردنشین عراق را در سطحی گسترده تر از ترکیه هدف حمله از راه دور قرار داده است.آقای متکی درباره تهدید ترکیه که اعلام کرده نیروهای خود را در تعقیب پ ک ک به داخل خاک عراق خواهد فرستاد اظهارنظری نکرد.موضع دیگری که وزیر امورخارجه ایران در همراهی با ترکیه ابراز کرد در مورد حاکمیت شهر کرکوک بود که دارای ذخائر نفتی غنی است و همچنین تقسیم درآمد حاصل از درآمد نفتی کل عراق میان مردم این کشور بر اساس ترکیب قومی.ساکنان اصلی کرکوک را کردها و ترکمانان (ترکهای عراق) تشکیل می دهند اما در زمان حکومت صدام حسین با کوچاندن عربها به این شهر تلاش شد تا ترکیب جمعیتی این شهر به نفع اکثریت عرب عراق تغییر داده شود.این روند در پی سقوط حکومت صدام حسین و با بازگشت کردهایی که به اجبار از این شهر کوچانده شده بودند و بازگشت بخشی از عربها، جهت عکس پیدا کرد و دولت خودمختار کردستان عراق با تکیه بر اکثریت کرد شهر کرکوک خواهان آن شد که این شهر نیز به مناطق تحت حاکمیت کردستان عراق بپیوندد.ترکیه آشکارا تهدید کرده که از پیوستن کرکوک به کردستان عراق جلوگیری خواهد کرده و در قانون اساسی عراق نیز تصمیم گرفته شده که حاکمیت این شهر به همه پرسی سپرده شود، ترکیه با این همه پرسی نیز مخالفت ورزیده است.دستیابی دولت خودمختار کرد به ذخائر نفتی کرکوک می تواند درآمدی ملی برای کردستان عراق ایجاد کند و انگیزه ای باشد در پیشرفت این منطقه بسوی استقلال و جدایی از عراق و مایه نگرانی ایران و ترکیه باشد که بخشی از جمعیتشان را کردها تشکیل می دهند و با حرکتهای جدایی طلبانه در مناطق کردنشین مواجه بوده اند.منوچهر متکی در سخنرانی خود در اجلاس استانبول گفته: "ضمن احترام به قانون اساسی عراق و تأكيد بر اجرای آن، ليكن با توجه به اختلافات موجود و نگرانيهای سياسی كه موجب شكاف سياسی و اجتماعي در عراق شده، طرحهای مورد اختلاف از جمله توزيع ثروتهای نفتی و عنايت به اين نكته كه اساساً ثروتهای ملی متعلق به همه آحاد مردم عراق است، تعيين مرزهای استانی و موضوع شهر كركوك به مدت دو سال متوقف شود". ایران و ترکیه نسبت به افزایش اقتدار دولت خودمختار کرد عراق و همچنین فعالیت گروههای کرد مخالف خود در کردستان عراق نگرانی مشترک دارند.در حالی که ایران در اعمال فشار بر عراق برای مقابله با پ ک ک در کنار ترکیه قرار گرفته، دولت عراق بر خلاف ترکیه وعده ای به ایران برای مقابله با پژاک نداده است.دولت عراق همزمان با اجلاس استانبول اعلام کرده که تدابیری برای بازداشت اعضای پ ک ک آغاز کرده اما با وجود اینکه ایران بارها به حضور اعضای پژاک در کردستان عراق اعتراض کرده، هنوز برای اقدام علیه پژاک وعده ای نداده است.البته پایگاههای پ ک ک در مناطق کردنشین عراق قرار دارند که خارج از کنترل دولت مرکزی و تحت تسلط دولت خودمختار کردستان عراق است.مسعود بارزانی، رئیس حکومت خودمختار کرد نیز طی مصاحبه ها و سخنرانیهایش در روزهای گذشته تصریح کرده که به هیچ قیمتی حاضر نخواهد بود هیچیک از اعضای پ ک ک را به ترکیه تحویل دهد و تحت هیچ شرایطی به مقابله نظامی با این گروه نخواهد پرداخت.
خانواده‌هاي سه دانشجوي بازداشت‌شده در رابطه با تجمع دانشگاه علامه آخرين وضعيت آنان را شرح دادند
خانواده‌هاي بهنام سپهرمند (دانشجوي دانشگاه تهران)، مازيار سميعي (دانشجوي دانشگاه علامه) و آرمان صداقتي (دانشجوي دانشگاه اميركبير) كه در ارتباط با تجمع روز سه شنبه گذشته دانشگاه علامه طباطبايي بازداشت شده بودند، به بيان آخرين وضعيت فرزندانشان پرداختند. برادر بهنام سپهرمند درباره آخرين وضعيت پرونده برادرش به خبرنگار حقوقي ايسنا گفت: پس از دستگيري برادرم در بعدازظهر روز سه شنبه، وي تماس تلفني كوتاهي با منزل داشت و گفت كه شنبه وضعيت وي مشخص مي‌شود. برادر سپهرمند با بيان اين كه روز چهارشنبه به معاونت امنيت دادسراي عمومي و انقلاب تهران مراجعت كرده اظهار داشت: امروز نيز به معاونت امنيت مراجعه كرديم كه به ما گفته شد هنوز برادرم را آنجا تحويل نداده‌اند. وي بيان كرد:‌ به ما گفته شد كه براي پيگيري وضعيت برادرم روز سه‌شنبه مراجعه كنيم. همچنين مادر مازيار سميعي ديگر دانشجوي بازداشت شده در رابطه با تجمع دانشگاه علامه با ابراز نگراني از وضعيت فرزندش گفت‌: فرداي روز دستگيري، فرزندم تماس تلفني گرفت و گفت حالش خوب است. وي افزود: امروز به دادگاه انقلاب مراجعه كرديم و آنها گفتند كه اطلاعي از وي ندارند. پدر آرمان صداقتي، دانشجوي بازداشت‌شده دانشگاه اميركبير نيز با بيان اين‌كه امروز براي پيگيري وضعيت فرزندش از شهرستان محل سكونت به تهران مراجعه مي‌كند به ايسنا گفت: از زمان بازداشت تا كنون فرزندم يك‌بار تماس تلفني گرفت و گفت كه جاي وي خوب است.
رفتن از ديوار دشمن
نفيسه زارع کهن - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]

اکنون بيست و هشت سال از آن روز گذشته است، همان روزکه دانشجويان انقلابي مهياي تصرف سفارت امريکا ‏در ايران شدند و از مجموع دانشگاههاي تهران گرد هم آمدند، از ديوار سفارت بالا رفتند و با شکستن در به ‏راحتي به حياط سفارت وارد شدند وبه اين ترتيب واقعه اي را رقم زدند که تا قريب به سه دهه پس از آن هم ادامه ‏پيدا کرد.‏
آن روز دانشجويان، روحاني انقلابي سيد محمد موسوي خوئيني ها را براي پرسش نظر رهبر انقلاب در ‏خصوص اشغال سفارت راهي کردند و نظر موافق او بود که موسوي خوئيني رابه سرپرستي دانشجويان ‏گروگانگير نشاند. ‏
اما گويي نحسي سيزدهمين روز از ماه آبان قرار بود دامان دانشجويان پيرو خط امام را هم بگيرد که ادامه کار از ‏دستشان خارج شد وآنان که مي خواستند تنها چند روز ميهمان ناخوانده سفارت امريکا باشند ناچار 444 روز 52 ‏امريکايي را پشت درهاي بسته نگاه داشتند.‏‎ ‎
بعدها اگرچه ويليام سوليوان آخرين سفير امريکا در ايران علت تصرف سفارت امريکا را روش سست و بي بنياد ‏حکومت کارتر و اقدامات نامعقول برژينسکي دبير وقت شوراي امنيت ملي امريکا در درک واقعيت هاي ايران ‏دانست اما در داخل کشوردلايلي ديگري مطرح بود که يکي از آن ها دست دادن مهندس مهدي بازرگان رييس ‏دولت موقت با برژينسکي در سفر به الجزاير بود که اين گونه دانشجويان انقلابي، دولت موقت و رييسش را به ‏سازشکاري متهم کردند و دور هر نوع گفت و گوي ديپلماتيک با امريکا راخط قرمز کشيدند.‏
اين علت اگرچه در نهايت دولت موقت را به استعفا کشاند اما برخي علت را در سخنان رهبر انقلاب که درفرداي ‏روز تصرف سفارت امريکا اظهار داشت دانستند آنگاه که گفت: "امريکا توقع دارد که شاه راببرد به آن جا براي ‏توطئه، پايگاهي براي توطئه درست کنند و جوانهاي ما بنشينند و تماشا کنند" و اين چنين بود که گمانه پذيرش شاه ‏فراري براي مداوا از سوي امريکا نيز يکي ديگر از علل تسخير سفارت خوانده شد.‏
اما علت اشغال سفارت هرچه که بود آتش تابويي را رقم زده بود که آغاز جنگ ايران و عراق بر آن دامن زد چرا ‏که ايران عراق را نماينده کشوري دانست که سال پيش از آغاز جنگ سفارتش در ايران به دست دانشجويان خط ‏امامي اش اشغال شده بود و به اين ترتيب مقامات امريکايي دست نشانده امريکا خوانده شدند و اين مسئله تا آغاز ‏دولت سازندگي ادامه پيدا کرد تا آن روز که عطالله مهاجراني سخن از مذاکره مستقيم گفت و کشيدن ديواري بلند ‏درو کشور را امري ناپسند خواند هرچند که چنان واکنش هاي تندي نسبت به او ابراز شد که حتي هاشمي ‏رفسنجاني هم نتوانست در برابر اين واکنش ها حرکنتي بکند و خط قرمز رابطه با امريکا تا دوران اصلاحات ‏کشيده شد.‏
اما دولت اصلاحات و سيد محمد خاتمي هم گره گشاي اين مسئله نبود که او نيز در برابرواکنش هاي تند راست ‏نشينان در برابر "شيطان بزرگ" سکوت پيشه کرد و در نشست سازمان ملل خود را از ديد کلينتون رييس دولت ‏وقت امريکا پنهان کرد تا مبادا دستي به سويش دراز شود و او آن را بفشارد. ‏
و اين چنين چرخ زمانه چرخيد وچرخيد تا دولت اصولگراي احمدي نژاد، که داستان ديگرگونه شد. رييس دولت ‏اصولگرا اگرچه تند ترين شعارها را عليه دولت امريکا سر داد، و حتي به عقيده همفکرانش با حضوردر دانشگاه ‏کلمبيا هويت مخدوش آنان را هويدا کرد اما از سوي ديگر به رييس دولتش نامه نوشت تا او را ارشاد کند و بارها ‏از باز بودن راه مذاکره سخن راند واين همه ماجرا نبود که دولت اصولگرا نماينده خودش را پاي ميز مذاکره با ‏امريکا بر سر همسايه قديمي اش عراق فرستاد تا دو کشور سر آن چه که صلاح منطقه و عراق است گفت و گو ‏کنند واين چيزي بود که بيست و هشت سال دولت هاي مختلف حتي خوابش را هم نمي ديدند و نتوانسته بودند ‏عملي اش کنند.‏
اين گونه است که با نگاهي به رفتاردولت نهم با امريکا دردوسال گذشته ازعمرش بايد اميدوار بود شايد بيست ‏وهشت سال پس از گره اي که دانشجويان خط امامي در آن روز پاييزي بر رابطه ايران و امريکا زدند اين گره نه ‏با دست دولت هاي سازندگي و اصلاح طلب بلکه به زعم بسياري بايد به دست دولت اصولگرا باز شود، دولتي ‏که اجازه شکستن تابوها را دارد و از اين کار لذت مي برد.‏
"صلح " را با "حقوق برابر" هم آواز مي کنيم
آسيه اميني - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
وقتي در جغرافياي ملي و سياسي کشور خودت‏‎ ‎هستي و سقف خواسته ها و چشم انداز فعاليتهاي سياسي در ‏کشورت، مقابل ‏‎ ‎ديدگانت است، همه چيز فرق مي کند نسبت به زماني که از اين چشم انداز فاصله ‏‎ ‎مي ‏گيري و از دور تر و در فضايي بازتر مورد سوال و جواب قرار مي گيري. در‎ ‎زمستان گذشته در سفري ‏که (براي شرکت فروم اجتماعي جهاني) به کشور ‏‎ ‎کنيا رفته بودم، پسري مصري که خودش از فعالان ‏اجتماعي کشور مصر بود از ‏‎ ‎من پرسيد، آيا شما از دخالت کشور امريکا در مورد مسائل هسته اي تان ‏ناراحت ‏‎ ‎نيستيد؟ آيا شما انرژي هسته اي را حق کشورتان نمي دانيد؟ آيا شما از ‏‎ ‎سياستهاي هسته اي ‏کشورتان حمايت مي کنيد؟ آيا جنبشهاي اجتماعي در ايران ‏‎ ‎براي مبارزه با سياستهاي جنگ طلبانه امريکا ‏امريکا برنامه ريزي دارند؟ و.... ‏
‎ ‎به نظر مي رسيد در فضاي ضد امريکايي‎-‎‏ ‏‎ ‎امپرياليستي فروم، پاسخ اين سوالها براي حاضران از پيش ‏تعيين شده بود. پاسخي ‏‎ ‎که براي فعالان اجتماعي داخل کشور ما که همواره سقف کوتاه و ديوار تنگ ‏‎ ‎فعاليتهايشان خود، علاوه بر تهديدهاي بيروني، تهديدي جدي است، چندان هم از پيش تعيين شده نبود. ‏
‎ ‎زحمت زيادي کشيدم تا به او بفهمانم که ‏‎ ‎در کشورم ضرب المثلي هست با مضمون "چوب دوسر... !" که ‏ما بخشي از ‏‎ ‎فعالان جنبشهاي اجتماعي مصداق آنيم! هم چوب و چماق براندازي و طراحي ‏‎ ‎انقلابهاي ‏رنگين و مخملين را از سوي حکومتگران مي خوريم و هم‎ ‎چون صلح جو ‏‎ ‎و ضد جنگيم و‎ ‎معتقديم ‏دموکراسي‎ ‎بايد با با آموزش و فرهنگ به رگهاي جامعه ‏‎ ‎وارد شود نه با شوک انقلابي و جنگ، متهميم به ‏سازشکاري با همان ‏‎ ‎حکومتگران‎ !‎
اين روزها ولي، بوي بد جنگ نياز به شامه ‏‎ ‎تيز سياسي ندارد تا دريابيم که چون هميشه معادلات و ‏معاملات سياست ‏‎ ‎ورزان و دولت مردان جهان، مردم بي دفاع سرزمينمان را تهديد مي کند. از ‏‎"‎تهديد" ‏حرف مي زنم و نه از خود جنگ. از بوي بد جنگ حرف مي زنم نه از خود جنگ. زيرا معتقدم حتا تهديد ‏جنگ نيز سلامت جامعه و امنيت فرزندان ما را به ‏‎ ‎خطر مي اندازد. تهديد جنگ نيز فضا را نا مطمئن ونا ‏امن مي کند. چنان که کرده ‏‎ ‎است؛ تشويش اذهان عمومي هم نمي کنم و معتقدم که اتفاقا اين حس نا امني، از ‏خود دولت مردان به جمع و جامعه تسري يافته است. تکرار واژگان دشمن‎ ‎و ستون پنجم و برانداز و طراح ‏انقلاب رنگين و مخملين و نسبت دادن آن به ‏‎ ‎فعالان مدني، است. ستگيري فعالان و کنشگران اجتماعي بوده ‏است. کنشگراني که جز باري، فعالان اجتماعي کشور از يک طرف ‏‎ ‎موافق دخالت هيچ قدرت مداخله ‏گري چه به صورت نظامي و چه غير نظامي به مسائل‏‎ ‎داخلي کشورمان نيستند، بويژه که اين دخالت تهديد ‏جنگ را براي کشورمان به ‏‎ ‎همراه دارد. و از سويي هم اين کنش ضد جنگ و ضد امپرياليستي، نبايد ‏‎ ‎حمايت از بنيادگرايي يا هر قدرت انحصارگر يا انحصار خواه ديگري تلقي شود. ‏‎ ‎ونيز نبايد موجب آن شود که حمايت خانواده جامعه مدني جهاني يا ‏‎ ‎خانواده حقوق بشر جهاني از فعالان‏مدني و فعالان حقوق بشر، نوعي مداخله در‏‎ ‎امور داخلي کشور ما محسوب شود. ‏
اين روزها بسياري از ما با پرسشي هم سخت و‏‎ ‎هم آسان روبروييم؛ که در اين شرايط چه بايد کرد؟
‎ ‎پاسخ اين سوال براي هر فعال مدني واقعي و‏‎ ‎هر فعال اجتماعي برابري خواهي مشخص است. کدام فعال ‏حقوق زنان و حقوق بشر‎ ‎را مي يابيد که راضي به ريخته شدن خون حتي‎ ‎يک زن يا کودک يا هر فرد بي ‏‎ ‎دفاع باشد؟ و کدام جنگي را مي شناسيد که در آن مظلومترين و بي دفاعترين ‏‎ ‎قربانيان زنان و کودکان ‏نباشند؟ بنابراين پاسخ فعالان اجتماعي ايران به اين سوال روشن و واضح است. آنان صلح مي خواهند. ‏آرامش مي خواهند. امنيت مي ‏‎ ‎خواهند. آنها مي خواهند از پنجره هاي خانه هايشان پرچم سفيد ‏‎ ‎بياويزند. اما ‏همين که چوب پرچم از پنجره بيرون بيايد، لابد به جرم بيرون‎ ‎آمدن سلاح سرد بايد پاسخ بدهند ومحاکمه ‏شوند! پاسخ آسان همينجا سخت مي ‏‎ ‎شود!‏‎ ‎که چگونه مي شود هم جنگ را پس زد و هم بنيادگرايي و ‏انحصارگري‎ ‎را ‏‎ ‎تاييد نکرد؟ چگونه مي شود هم برابري خواهي را ترويج کرد و هم تن نداد ‏‎ ‎به آن نسخه ‏برابري خواهي از پيش پيچيده شده اي که گويا داروي‎ ‎همه ‏‎ ‎کشورهاي جهان سومي است که بوي نفتشان با ‏بوي باروت آغشته است! چگونه مي شود هم ‏‎ ‎هويت ملي و منافع عمومي‎ ‎را پاس داشت، و هم حقوق فردي ‏و گروهي و جنسيتي و ‏‎ ‎قشري و قومي را دنبال کرد؟‏
چه کسي اين دو را روبروي هم قرار داده ‏‎ ‎است؟ و از اين تقابل چه سودي مي برد؟ چرا مدافعان حقوق ‏اقليتي و برابري ‏‎ ‎خواهان حقوق جنسيتي، در طي اين چند سال آن قدر آماج تهمت اقدام عليه‎ ‎امنيت ملي و ‏منافع ملي قرار گرفته اند که اينک مفاهيم سياسي و تعبيرهاي ‏‎ ‎عمومي همگي نياز به تعمير و بازنگرييافته اند! منافع ملي ما را اين روزها چه‎ ‎کسي پاس مي دارد؟ و چه کسي بوي بد جنگ را از مشام ‏کودکانمان دور مي کند؟‏
‎ ‎چه کسي دلسوزتر از همين فعالان جنبش زنان که از اواخر همين آبان ماه تا ‏‎ ‎اواسط اسفند دوباره دادگاههايشان شروع مي شود، حافظ منافع و حقوق ‏‎ ‎عمومي جامعه بوده اند؟ و اتهامي که در برگه هاي بازجويي ‏مقابل آنها نهاده ‏‎ ‎مي شود چيست؟ "اقدام عليه امنيت ملي‎!"‎‏ آنها طرفدار صلحند. زنان طرفدار صلحند. ‏
‎ ‎فعالان اجتماعي و مدني طرفدار صلحند. اما صلح به معني سازش با قدرت ‏‎ ‎انحصارگر نيست! در برابر ‏جنگ افروزي، بدون شک آنها فرياد اعتراضشان را بلند ‏‎ ‎خواهند کرد. اما اين به معني تاييد سياستهاي ‏حکومتگراني که آنها را ‏‎ ‎در مخمصه جامعه تک صدايي قرار مي دهند نيست. در بي صدايي رسانه هايي ‏که منع شده، يا ‏‎ ‎خود را منع کرده اند از نوشتن و دنبال کردن وضعيت فعالان اجتماعي و مدني ‏‎ ‎و وضعيت ‏مدافعان حقوق بشري که خود اينک جزء قربانيان حقوق بشر محسوب مي‎ ‎شوند، به دو دليل خبري از گروه ‏هاي ضدجنگ نيز يافت نمي شود. اول اينکه‎ ‎بسياري از گروه هاي اجتماعي مخالف جنگ، اعم از فعالان ‏حقوق زنان و کودکان، فعالان حقوق بشر، فعالان جامعه مدني، فعالان جنبش دانشجويي و حتا ‏‎ ‎فعالان ‏سياسي، اين روزها چنان درگير مسائل و مصائب افراد گروه هاي خويشند و ‏‎ ‎چنان در رفت و آمد به دادسرا ‏و دادگاه ها و زندان ها سرگرم رفع اتهام ‏‎ ‎اقدام عليه امنيت ملي هستند که براي دفاع از امنيت ملي، نه تواني ‏‎ ‎برايشان مانده است نه اعتمادي به اين که از آن رفتار ايشان نيز سوء برداشت ديگري نشود! از سوي ديگر ‏گرچه گروه هايي نيز اينک در تدارک برنامه هايي در ‏‎ ‎تقبيح جنگ و حمايت از صلح طلبي هستند، ولي ‏چنان اين برنامه ها در کشاکش‎ ‎اخبار پر سرو صداي تنش ها و اعتراض ها و خشونتهاي داخلي کمرنگ ‏مي شود ‏‎ ‎که در ابعاد خبري نيز جاذبه هاي خود را براي نشستن بر صفحه رسانه ها از‏‎ ‎دست مي دهد. ‏
با اين وصف و با وجود همه فشاري که از هر‏‎ ‎سو‎ ‎بر ما مي رود، به نظر مي رسد گامهاي موازي مان در ‏پيش رفتن به سمت ‏‎ ‎صلح و دموکراسي نياز به هماهنگي بيشتري دارد. تشخيص تفاوتهاي ساختاري‎ ‎مخالفت با جنگ، در عين مقابله با حقوق نابرابر و‎ ‎نيز حرکت کردن در مسير ‏‎ ‎جنبشهاي‎ ‎مدني صلح طلب ‏و حفظ استقلال از سياستهايي که‏‎ ‎به دور از چشم و ‏‎ ‎گوش نمايندگان جامعه مدني تصميم گيري مي شود، ‏مهمي است که اين ‏‎ ‎روزها شايد بيش از ساير مسائل، نيازمند توجه بيش از پيش فعالان جنبشهاي اجتماعي ‏است. ما به صداي مستقل خود براي سردادن نه فقط "نه جنگ"، که "صلح، امنيت و حقوق برابر‎"‎‏ ‏نيازمنديم. ‏
سازمان دیده بان حقوق بشر: حکم اعدام برای پرونده نوجوان را لغو کنید محکومیت بی پایه با توجه به انکار شهود در دادگاه باید اعاده دادرسی شود
(واشنگتن سوم آبان ماه 1386) – سازمان دیده بان حقوق بشر اظهار داشت که مقامات مسئول ایرانی باید هر چه سریعتر از اعدام مکوان مولود زاده جلوگیری کنند و حکم مرگ وی را تغییر دهند. مولود زاده بیست ساله توسط دادگاهی بر اساس مستندات شائبه دار و مخدوش در خرداد ماه سال جاری محکوم به اعدام شد در حالی که وی در هنگام ارتکاب جرم، کودکی 13 ساله بود.شعبه هفت دادگاه جنایی شهرستان کرمانشاه، مکوان مولود زاده را به اتهام تجاوز به سه کودک در سن 13 سالگی در چهارم خرداد ماه سال جاری به مجازات مرگ محکوم کرد. این دادگاه در حالی بر محکومیت فوق اصرار داشت که بخشی از شاکیان اتهام های شان را پس گرفتند و همچنین در روند دادرسی،به نظر میرسد که تخلفات متعدد از آئین دادرسی جزایی ایران صورت گرفت.جو استورک معاون مدیر بخش خاور میانه سازمان دیده بان حقوق بشر گفت:" مکوان مولود زاده در حالی با حکم مرگ روبه رو می شود که در هنگام ارتکاب جرم 13 سال داشته است که حتی مدعیانش پذیرفتند که آن جرائم رخ نداده اند.آیت الله شاهرودی رئیس قوه قضائیه شایسته است تا اقدامی انجام دهد تا اطمینان حاصل شود که حکم اعدام لغو شده است و پرونده مولود زاده مجددا مورد دادرسی قرار گیرد."یک روزنامه نگار که پرونده مولود زاده را پیگیری کرده و با پدر وی نیز صحبت کرده است به سازمان دیده بان حقوق بشر گفت که متصدیان مربوطه از همین الان محلی را که قرار است مولود زاده در آنجا در ملا عام به طناب دار آویزان شود، مشخص کرده اند و این امر گمانه ای است که ممکن است زمان اعدام وی نزدیک باشد.سه مرد در شهریور ماه 1385 به یک پاسگاه پلیس در شهر پاوه مراجعه نموده و شکایت کردند که مولود زاده هفت سال پیش به آنها تجاوز کرده است.پلیس وی را دستگیر کرد و سپس او را با زدن مو های سرش ،نشاندن بر روی خر و گرداندن در دور شهر تحقیر کرد.قوانین ایرانی مربوط به جرائم عفت عمومی از قبیل تجاوز اشعار می دارد که دادستانی دادگاه عمومی باید پرونده را برای تحقیقات بیشتر به دادگاه جزائی بفرستد، جایی که قاضی ممکن است از شاکیان سئوال کند و ترتیبی دهد تا توسط یک پزشک قانونی معاینه گردند. سعید اقبالی وکیل مولود زاده به روزنامه های ایرانی گفت که دادستانی دادگاه عمومی قوانین مربوطه را نقض کرد . تحقیقات را خودش انجام داد و پرونده را به دادگاه فرستاد و دادگاه نیز از پذیرش انصراف شاکیان امتناع کرد.مولود زاده در جریان دادرسی ادعا کرد که تمامی اعترافاتی که او درباره جرائم مربوطه کرده بود نادرست بوده و تحت فشار از وی اخذ شده است. قاضی همچنین از پذیرش ادعای مولود زاده مبنی بر اینکه مجبور شده است تا اتهاماتی را بپذیرد که مرتکب نشده بود، سرباز زد و پرونده را مختومه نکرد.بر اساس قوانین ایرانی جرائم مربوط به عفت عمومی نظیر تجاوز مستقیما برای تجدید نظر خواهی نهایی به دیوان عالی کشور ارسال می شود. دیوان عالی کشور در 28 تیرماه امسال مجازات مرگ را تایید کرد که ممکن است هر لحظه اجرا شود.
زمینه ایران مقام اول دنیا در اعدام مجرمان جوان را دارد یعنی متهمانی که در هنگام ارتکاب جرم، سن شان زیر 18 سال بوده است.همچنین مشخص شده است که ایران دو نوجوان را در همین سال اعدام کرده است. یکی از آنها محمد رضا موسوی شیرازی بیست ساله بود که در زندان عادل آباد شهرستان شیراز در تاریخ 4/02/1386 اعدام شد. دلیل اعدام وی دخالت در قتلی بود که در 16 سالگی انجام شده بود. دیگری سعید قنبر زهی بود که در تاریخ 6/03/1386 در شهرستان زاهدان اعدام شد. وی وقتی 17 سال داشت در جرمی مشارکت کرده بود.سازمان دیده بان حقوق بشر با مجازات اعدام در تمامی حوزه ها به دلیل ماهیت غیر انسانی و نا عادلانه آن مخالف است.بویژه تحمیل مجازات مرگ برای کسانی که در هنگام وقوع جرم ، سن شان زیر 18 سال بوده است. حکومت ایران به نحو بارز و صریحی ، الزامات حقوق بشری را زیر پا گذاشته است. معاهده حقوق مدنی و سیاسی و همچنین کنوانسیون حقوق کودک که هر دوی آنها توسط حکومت ایران امضا شده اند، صدور حکم اعدام برای مجرمانی که سن شان پایین تر از 18 سال است، را ممنوع کرده اند.این قوانین در اصل این واقعیت را منعکس می کنند که کودکان از بزرگسالان متفاوت هستند.آنها تجربه، قضاوت،بلوغ و خود کنترلی بزرگسالان را ندارند.مقامات ایرانی مدعی هستند قوانینی که از مرداد 1385 در پارلمان در انتظار تصویب هستند، به اعدام نوجوانان پایان خواهند داد. در حقیقت، این قوانین فقط امکان تقلیل احکام در موارد محدودی را پیشنهاد می دهند.برای مطالعه کار های بیشتر سازمان دیده بان حقوق بشر در زمینه اعدام کودکان در ایران می توانید لینک زیر را ببینید:• " ایران، پیشرو در اعدام نوجوانان در دنیا"http://hrw.org/persian/docs/2007/06/20/iran16226.htm
برای اطلاعات بیشتر می توانید با افراد زیر تماس حاصل فرمائید:جو استورک در واشنگتن ( انگلیسی):4925-299-202-1+جسیکا استرن(انگلیسی) در نیویورک:0130-549-646-1+کلری بنکومو (انگلیسی و عربی)در قاهره: 20-10-970-9911 +
امام جمعه مشهد: با ورزش بانوان مخالف نيستم، بلكه با نمايش ورزش بانوان مخالفم
نواندیش- امام جمعه مشهد بار ديگر ضمن انتقاد از سازمان‌هاي ميراث فرهنگي و تربيت بدني كشور گفت: هنوز مشكلات ضدارزشي سازمان‌هاي ميراث فرهنگي و تربيت بدني را نتوانسته‌ايم با دولت حل كنيم. آيت ‌الله سيد احمد علم‌الهدي در همايش نقش مديريت مساجد در اتحاد ملي و انسجام اسلامي در مشهد افزود: خيلي به دولت مكتبي دل‌خوش نكنيم؛ همين الان هم خيلي از مسائلي را كه با دولت مطرح مي‌كنيم به جايي نمي‌رسد. عضو مجلس خبرگان رهبري ضمن ابراز تاسف گفت: امروز در دولت نهم ورزش بانوان توسعه يافته كه يك منكر قطعي است و هر چه گفتيم حريف نشديم. امام جمعه مشهد در حاشيه برگزاري اين همايش در گفت‌وگو با خبرنگاران اظهار داشت: با ورزش بانوان مخالف نيستم، بلكه با نمايش ورزش بانوان مخالفم.آيت الله علم‌الهدي افزود: بانوان براي سلامتي خود ورزش مي‌كنند ولي آوردن آنان در معرض ديد مردان نامحرم و اعزام آن‌ها به بازي‌هاي خارج كشور و در موقعيت‌هايي كه به هيچ‌وجه ارزش‌هاي ديني رعايت نمي‌‌شود و جست‌و‌خيز و رفت و آمد آن‌ها در مقابل چشمان مردان نامحرم، خلاف شرع و حرام است. وي ادامه داد: دارند اين حرام را توسعه و ترويج مي‌دهند و بنده چهارماه قبل از اعزام بانوان ورزشكار به مسابقات فوتبال و واليبال هم به رئيس‌جمهور و هم به رئيس تربيت بدني تذكر دادم، اما اعتنا نكردند.
همه در آمريکا، خواهان وضع تحريم هاي جديد
تفسير سانفرانسيسکو کرونيکل از اختلاف ها بر سر حمله به ايران - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
‏‏ديويد استرينگر ‏
مقامات آمريکايي روز جمعه گفتند که چين و روسيه مانع تحرک شوراي امنيت سازمان ملل در تصويب دور ‏سوم تحريم ها عليه ايران شده اند. اين مجازات ها به خاطر خودداري ايران از توقف غني سازي اورانيوم در ‏نظر گرفته شده بودند. ‏
نيکلاس برنز، معاون وزير امور خارجه آمريکا گفت روز جمعه ميان پنج عضو دايم شوراي امنيت به علاوه ‏آلمان توافقي صورت گرفته بود و لازم بود بر سر اين مساله فشارها تشديد شود. بر اساس اين توافق قرار بود ‏چنانچه گزارش ماه نوامبر اتحاديه اروپا و آژانس بين المللي انرژي هسته اي بر عدم پيشرفت همکاري ايران ‏دلالت کند، شوراي امنيت قطعنامه تحريم جديدي را صادر کند.‏
برنز در پايان ديدار مقامات ايالات متحده، روسيه، چين، انگلستان و آلمان در لندن به گفت: "ايالات متحده قوياَ ‏معتقد است که بايد تحرکات ديپلماتيک را در جهت تشديد تحريم ها افزايش داد. ما طرفدار يک راه حل ‏ديپلماتيک هستيم و مايل نيستيم در اين مورد نااميد شويم. اما براي اين کار به کمک هر پنج عضو دايم شوراي ‏امنيت، خصوصاَ چين و روسيه احتياج داريم." ‏
يک ديپلمات ارشد ايالات متحده در شوراي امنيت در مقر سازمان ملل در نيويورک گفت اين پنج عضو ‏نتوانستند در مورد اينکه تحريم ها در قالب يک قطعنامه جديد صادر شوند به توافق برسند. او نخواست نامش ‏فاش شود زيرا مذاکرات در اين مورد همچنان ادامه دارد.‏
يک مقام ارشد وزارت امور خارجه آمريکا، در حالي که او هم نخواست نامش فاش شود، گفت نمايندگان چين ‏و روسيه در حالي به لندن آمده اند که آماده نهايي کردن قطعنامه سوم نيستند. اين موضوع نشان مي دهد نه ‏مسکو و نه پکن حتي ورود به مرحله يک پيش نويس ابتدايي را هم قبول نکرده اند.‏
برنز گفت ايالات متحده معتقد است کشور چين با افزايش روابط تجاري با ايران ظرف شش ماه گذشته، علايم ‏نادرستي را از نحوه عملکرد جامعه جهاني در برابر برنامه هسته اي به ايران ارسال کرده است.‏
برنز اعلام کرد: "ما از کم کاري چين در تصويب قطعنامه سوم نا خشنوديم. ما فکر نمي کنيم چين در اين ‏حرکت همراه ما باشد."‏
تام کيسي، سخنگوي وزارت خارجه ايالات متحده، در واشنگتن گفت به نظر نمي رسد چين و روسيه هم مثل ‏‏"ما و ساير اعضاء براي انجام کارها احساس ضرورت کنند".‏
روسيه و چين در اين مورد اظهار نظري نکرده اند. اما روسيه در برابر تصويب تحريم هاي جديد موضع ‏سختي گرفته است. اين مخالفت ها علي الخصوص شامل تصويب قوانين يک جانبه اخير واشنگتن عليه سپاه ‏پاسداران انقلاب ايران نيز مي شود.‏
ولاديمير پوتين، رييس جمهور روسيه، هفته گذشته در پرتغال گفته بود: "چرا بايد با تهديد به تحريم اوضاع را ‏وخيم تر کنيم و آنرا به نقطه بي بازگشت برسانيم؟ اين بهترين راه حل ممکن نيست که مثل يک مرد ديوانه تيغ ‏به دست دوره بيافتيم."‏
کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه ايالات متحده، و همتايان او از ساير کشورهاي عضو در شوراي امنيت ‏سازمان ملل و نيز آلمان، ماه گذشته در نيويورک توافق کرده بودند چنانچه گزارش هاي جديد اتحاديه اروپا و ‏شوراي امنيت همچنان بر بي اعتنايي ايران دلالت کند، دست به تصويب تحريم هاي جديد بزنند.‏
محمد البرادعي، رييس آژانس بين المللي انرژي هسته اي، ماه آينده گزارش خود را درباره ميزان همکاري ‏ايران براي شفاف سازي در قبال ابهامات و سوالات موجود از عملکرد هسته اي گذشته تا چهار سال پيش ‏همزمان با آشکار شدن اين فعاليت ها، ارايه نمايد. خاوير سولانا، مذاکره کننده ارشد اتحاديه اروپا نيز قرار ‏است گزارشي در مورد ميزان آمادگي ايران براي توقف غني سازي اورانيوم ارايه کند. غني سازي اورانيوم ‏مي تواند در نهايت منجر به توليد سوخت هسته اي و نيز مواد لازم در تهيه هسته قابل شکافت کلاهک هسته ‏اي شود.‏
دفتر وزارت خارجه انگلستان گفت اعضاء شواراي امنيت سازمان ملل به همراه آلمان روز جمعه توافق کرده ‏اند "متن قطعنامه سوم تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل را نهايي کنند تا در اين شورا به راي گذاشته ‏شود، مگر اينکه گزارش ماه نوامبر دکتر سولانا و دکتر البرادعي بر نتايح مثبتي از تلاش هايشان دلالت کند."‏ايران بارها گفته است غني سازي را متوقف نخواهد کرد و مقامات آژانس هم در خفا مي گويند ايران در ‏حال توسعه برنامه هايش است.‏
حتي اگر قدرت هاي جهان در نهايت بر سر لزوم وضع تحريم هاي جديد به توافق برسند، ممکن است اجراي ‏آن به خاطر رودر روئي روسيه و چين با شرکاي غربي خود درباره شدت تنبيهات، ماه ها به طول بکشد. ‏يک سخنگوي دفتر وزارت خارجه بريتانيا گفت ديپلمات هايي که روز جمعه در لندن تشکيل جلسه دادند، بار ‏ديگر روز 19 نوامبر براي ارزيابي گزارش هاي نيمه تمام با هم ديدار خواهند کرد.‏
بريتانيا و فرانسه از دعوت ايالات متحده براي تصويب دور سوم تحريم ها عليه ايران در صورت خودداري ‏اين کشور از تعليق غني سازي، حمايت کرده اند. ‏
هاشمي رفسنجاني، رييس جمهور سابق ايران، اظهار داشت گفتگوها ميان ايران و آژانس هسته اي سازمان ‏ملل در حال پيشرفت بوده است. او به ايالات متحده هشدار داد از توسل به تهديدات خودداري کند.‏
او گفت: "ايالات متحده مرتکب اشتباه مي شود. ايران در حال گفتگو با آژانس هسته اي است و به سوالات ‏آژانس پاسخ خواهد داد. آنها تدريجاَ جواب هاي خود را مي گيرند. بايد منتظر ماند، گفتگو کرد و تصميم ‏گرفت."‏
منبع: سانفرانسيسکو کرونيکل – 2 نوامبر ‏
تنها راه خروج از بحران هسته اي ايران
نوول ابزرواتور و لزوم ايجاد يک کنسرسيوم - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
‏‏سارا لوگراند
کشورهاي شوراي همکاري خليج [فارس] متشکل از بحرين، کويت، عمان، قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي، روز ‏پنج شنبه اول نوامبر طي پيشنهادي اظهار داشته اند که کنسرسيومي ايجاد شود تا کشورهاي منطقه، از جمله ايران، بتوانند براي ‏مصارف صلح آميز خود، اورانيوم غني شده تأمين کنند.‏ونسان ژور، کارشناس و روزنامه نگار باسابقه نوول ابزرواتور به سؤالاتي پيرامون اين مسأله پاسخ مي دهد.‏
‎‎آيا به نظر شما ايران چنين پيشنهادي را مي پذيرد؟‎ ‎اگر ايران چنين پيشنهادي را بپذيرد، مطمئناً کشورهاي حوزه خليج فارس بسيار خوشحال خواهند شد. ولي ايران اين پيشنهاد را ‏نخواهد پذيرفت. از يک طرف، احتمال ساخت مراکز هسته اي و آغاز فعاليت هاي غني سازي در اين کشورها بسيار بالاست، زيرا ‏نمي خواهند در اين زمينه از ايران عقب بيفتند و چه بسا در صورت شروع، از ايران نيز پيشي گيرند. دولت تهران نيز حتي يک ‏لحظه از بيان "حق مسلم غني سازي اورانيوم" فروگذار نمي کند. از طرف ديگر، در صورت رد اين پيشنهاد از سوي تهران، ‏مشخص خواهد شد که دولتمردان جمهوري اسلامي به هيچ وجه نسبت به خواسته هاي کشورهاي غربي در اين زمينه تسليم نخواهند ‏شد.‏
البته پيشنهاد روسيه بسيار جالب تر است. زيرا اين پيشنهاد در رابطه با کنسرسيومي است که از قبل وجود خارجي دارد و کاملاً با ‏کنسرسيوم پيشنهاد شده توسط کشورهاي خليج فارس که همگي مسلمان و سني اند و در عين حال چندان هم خوشايند مسؤولان ‏ايراني نيستند، تفاوت دارد. دو سال پيش، روس ها پيشنهاد ايجاد کنسرسيومي در داخل خاک خود را ارائه کردند و تمامي کشورهاي ‏بزرگ آن را پذيرفتند. مسکو اين تصور را داشت که اين مسأله موجب پيروي ايران از خواسته هاي غرب شود، ولي دولت تهران ‏در نهايت اين پروژه را نپذيرفت. با اين حال، روس ها طرح را دنبال کردند. اکنون همه فکر مي کنند پوتين در سفر دو هفته پيش ‏خود به تهران، به مقامات ايراني گفته است که اکنون اين برنامه آماده شده.‏
‎‎آيا امروز مي دانيم دولتمردان ايراني در خصوص اين کنسرسيوم چه نظري دارند؟‏‎ ‎خير، زيرا آنچه احمدي نژاد و پوتين در اين رابطه به يکديگر گفته اند، همچنان محرمانه باقي مانده. ولي اين مسأله که کنسرسيوم ‏پيشنهادي روسيه از مرحله تئوري به مرحله احتمالاً عملي برسد، تنها راه ممکن براي خروج از اين بحران است. دولتمردان ‏جمهوري اسلامي بدين طريق مي توانند انرژي هسته اي صلح آميز را، بدون تسلط پيدا کردن بر اين فن آوري، به خدمت گيرند. ‏آنها با پذيرفتن اين پيشنهاد ديگر نخواهند توانست اورانيوم غني شده توليد کنند. ‏
ولي هنوز هيچ چيز نشان نمي دهد که آنها قصد پذيرفتن پيشنهاد روسيه را دارند. با اينکه مرکز هسته اي بوشهر، به عنوان تنها ‏مرکز هسته اي ايران، هنوز در حال ساخت است و هنوز به مرحله بهره برداري نرسيده، ولي دولتمردان جمهوري اسلامي در ‏توليد سوخت اتمي بسيار عجله دارند. اين مسأله دليل اصلي ظن و ترديد کشورهاي غربي نسبت به نيات و خواسته هاي واقعي ايران ‏است. ‏
‎‎ر صورتي که ايران اين پيشنهاد را رد کند، چه خواهد شد؟ آيا مداخله نظامي امريکا واقعاً جدي است؟‏‎ ‎اينکه دقيقاً بفهميم اين دو کشور، يعني ايران و ايالات متحده، چه نيتي در سر دارند، بسيار مشکل است. کل مسأله بر سر نيت واقعي ‏دولتمردان اين دو کشورست. حال چند سؤال مطرح مي شود. آيا تهديد امريکا عليه ايران صرفاً براي اعمال فشار است يا به واقع ‏قصد دارد تا مرحله عمل پيش رود؟ آيا ايران به واقع در حال اشراف بر فن آوري هسته اي و غني سازي اورانيوم است؟ آيا واقعاً ‏در جستجوي دستيابي به بمب است يا اينکه صرفاً مي خواهد به آستانه اتمي، يعني توليد بمب ظرف چند ماه [در صورت نياز]، ‏برسد؟ ازطرف ديگر، شک و ترديدهايي نيز در خصوص ژاپن وجود دارد، مبني بر اينکه به آستانه اتمي دست يافته. ‏
‎‎آيا ايران مي خواهد مانند نمونه هندوستان عمل کند، يعني در برابر ديدگان تمامي دنيا و به هر قيمت ممکن به بمب اتمي ‏دست يابد؟ البته ايران برخلاف هندوستان، يکي از امضاء کنندگان پيمان منع گسترش جنگ افزارهاي اتمي است. از طرف ديگر، ‏نبايد اين مسأله را ناديده گرفت که در وراي مناقشات "فني" بر سر برنامه هسته اي ايران، يک موضوع ژئوپليتيکي نيز وجود ‏دارد: آيا کشورهاي ديگر قبول مي کنند که ايران رهبري منطقه را برعهده گيرد؟‎ ‎
در ايالات متحده، تهديد حمله به ايران روز به روز جدي تر مي شود. دولتمردان امريکايي منتظر آماده شدن افکار عمومي اند و به ‏نظر مي رسد که به تدريج در حال نايل شدن به اين هدف هستند، زيرا براساس يک همه پرسي که اخيراً انجام شده، 56 درصد از ‏مردم امريکا با حمله عليه ايران موافق اند. از طرف ديگر، سناتورهاي دموکرات روز گذشته نامه مخالفت با حمله عليه ايران را به ‏بوش ارسال کردند. مناقشات بين موافقان و مخالفان طرح حمله احتمالي به ايران در ايالات متحده آغاز شده. ‏
‎‎آيا بايد به ايران حمله کرد يا اينکه چنين طرحي را فراموش کرد؟ آيا حملات بايد به تأسيسات هسته اي محدود شوند؟‏‎ ‎‎‎‏ بوش و اطرافيانش همچنين در تلاشند تا موضوع جنگ با ايران را در صورت کافي نبودن بهانه هسته اي، به مسايل ديگر نيز ‏مربوط کنند. قطعنامه اي که در ماه سپتامبر در مجلس سنا به تصويب رسيد و طي آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جرگه ‏سازمان هاي تروريستي طبقه بندي شد، گواه اين امر است. ‏
منبع: نوول ابزرواتور، 2 نوامبر ‏
مترجم: علي جواهريalijava_rooz@yahoo.es
کارگردان فرانسوي- ايراني به دادگاه مي رود
گزارش سي بي سي از وضعيت مهرنوش سلوکي - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
مهرنوش سلوکي کارگردان ايراني الاصل تبعه فرانسه و ساکن مونترال، به اتهام تبليغ عليه نظام، در ماه نوامير در ‏دادگاهي غير علني در ايران محاکمه مي شود.‏
اين کارگردان 38 ساله و تحصيلکرده دانشگاه کبک روز 17 نوامبر[26 آبان] محاکمه مي شود. مردم و حتي ‏اعضاي خانواده اش، حق حضور در دادگاه را ندارند. او پس از مصاحبه با اعضاي خانواده يکي از رهبران ‏گروه هاي مخالف حکومت ايران، در تهران دستگير شد و يک ماه در زندان اوين به سر برد.‏
سلوکي که در سال 2003 از فرانسه به کانادا مهاجرت کرد و توانسته بود از مقامات ايراني براي ساختن فيلم ‏مستند درباره وقايع بعد از جنگ ايران و عراق در ايران، مجوز بگيرد.‏
مهرنوش بعد از آزادي از زندان اجازه خروج از کشور را ندارد. مقامات ايراني يادداشت ها و فيلم او را ضبط ‏کرده اند. وي که پاسپورت فرانسوي دارد، درباره بازداشتش مي گويد که اين اقدام "بسيار عجيب" است، زيرا ‏فيلمش هنوز کاملا ساخته نشده و هيچ تبليغي براي آن نشده است.‏
سازمان عفو بين الملل و گزارشگران بدون مرز که مقرش در پاريس است، پرونده او را در اختيار گرفته اند و ‏درباره وضعيت او دائما گزارش مي دهند. گزارشگران بدون مرز مي گويد که خانواده اين فيلمساز در فرانسه ‏خانه شان را گرو گذاشته اند تا وثيقه دخترشان را در ماه مارس پرداخت کنند. سلوکي بعد از گذراندن يک ماه در ‏سلول انفرادي زندان بدنام اوين، بعد از اينکه خانواده اش وثيقه 116 هزار دلاري را پرداخت کردند، آزاد شد.‏
‎‎تحت فشار رواني‎‎
در گزارشي که در 21 ژوئيه در سايت گزارشگران بدون مرز منتشر شد، سلوکي گفته بود که از جلوگيري از ‏خروجش از ايران، گيج شده است. او گفته بود: "پس چرا هنوز من را در ايران نگه داشته اند؟ آيا جرم من داشتن ‏مليت فرانسوي است؟ يا به اين دليل که در کانادا اقامت دارم؟ و يا به خاطر اين است که من يک فيلمساز مستقل ‏هستم؟"‏
دنيس مک کريدي، فيلمساز کانادايي که حرکتي را براي آزادي سلوکي سازماندهي مي کند، مي گويد که وي نوميد ‏است و تحت فشارهاي رواني شديدي قرار دارد. ‏
مقامات ايراني در سرکوب روزنامه نگاران، سابقه أي طولاني دارند. زهرا کاظمي، عکاس خبري ايراني- ‏کانادايي، در سال 2003 و درست سه هفته بعد ازاينکه به جرم عکاسي در بيرون از زندان اوين در جريان ‏اعتراض هاي دانشجويي، در زندان فوت کرد.‏
منبع: شبکه سي بي سي کانادا 3 نوامبر‏
‏ ‏
ايران، موضوع داغ انتخاباتي امريکا
نگاه لوموند: - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
‏‏کورين لنه
ايران به يکي از موضوعات اصلي در تبليغات و مبارزات انتخاباتي ايالات متحده تبديل شده است. از نظر جمهوري خواهان، اين ‏موضوعي است که به واسطه آن مي توان به "امنيت ملي" پرداخت و از مباحث ناراحت کننده عراق دوري گزيد و از نظر ‏دموکرات ها، اين وسيله اي است براي حمله به سوگلي هيلاري کلينتون. ‏
جدا از رون پل، کانديداي ايالت تگزاس و يکي از مخالفان جنگ عراق، جمهوري خواهان از روحيه لازم براي تطبيق خود با ‏سياست بوش مبني بر حمله بازدارنده برخوردار نيستند. رودي جولياني، شهردار سابق نيويورک، اظهار داشته که دستيابي ‏جمهوري اسلامي به سلاح هسته اي، ايران را 5 تا 10 سال به عقب باز مي گرداند.‏
‏ جولياني روز دوشنبه 29 اکتبر رقباي دموکرات خود را به مدارا با تهران و تلاش براي مذاکره [به هر قيمت ممکن] محکوم کرد. ‏او با حالتي طعنه آميز اظهار داشت: "کل مناقشه اي که بين هيلاري کلينتون و براک اوباما روي داده، اين است که آيا بايد احمدي ‏نژاد و بن لادن را براي مراسم انتصاب دعوت کرد يا خير."‏
در اردوگاه دموکرات ها، رأي مثبت خانم کلينتون و توصيه وي به جرج بوش براي قراردادن سپاه پاسداران در رديف سازمان هاي ‏تروريستي، راه را براي انتقاد عليه او باز کرد. او در ميان هشت کانديداي دموکرات، تنها کانديدايي بود که از اين قطعنامه ‏‏[تصويب شده در تاريخ 26 سپتامبر در مجلس سنا] حمايت کرد.‏
مطابق با ماده اصلاحي اين قطعنامه، مقرر شده که جلوگيري از تلاش دولت ايران داير بر تبديل شبه نظاميان شيعه عراقي به قدرتي ‏شبيه به حزب الله يکي از ارکان مهم براي امنيت ملي ايالات متحده است. در اين ماده همچنين توصيه شده که آمريکائي ها به فعاليت ‏هاي خشونت آميز در داخل خاک عراق خاتمه دهند و بدين ترتيب هرگونه دستيازي احتمالي به خاک ايران نيز مردود شناخته شده. ‏در متن اين قطعنامه همچنين آمده است که از دستگاه هاي دولتي امريکا در زمينه هاي ديپلماتيک، اقتصادي و نظامي به شکلي ‏محتاطانه و مدبرانه استفاده شود.‏
در پانزدهمين مناظره تلويزيوني دموکرات ها که روز سه شنبه 30 اکتبر در فيلادلفيا انجام شد، خانم کلينتون به دليل رأي خود به ‏شدت مورد اعتراض قرار گرفت. او در دفاع از خود اظهار داشت: من با مقوله جنگ مخالفم، ولي با دست روي دست گذاشتن نيز ‏موافق نيستم. آنچه که مورد نظر من است، انجام يک ديپلماسي قاطع و اعمال تحريم است.‏
تيم روسرت، روزنامه نگار و مجري برنامه، با لحني بسيار رسمي اين سؤال را از شرکت کنندگان پرسيد: آيا شما خود را موظف ‏مي دانيد که ايران را از دستيابي به سلاح هسته اي بازداريد؟ ابتدا خانم کلينتون پاسخ داد: "من قصد دارم تا آنجا که در توانم است ‏از دستيابي ايران به بمب جلوگيري کنم روسرت از او پرسيد: آيا اين يک وظيفه است؟ و پاسخ هيلاري کلينتون مثبت بود. ‏
ازطرف ديگر، براک اوباما که در پاسخ به اين سؤال مردد بود، آن را به شيوه ديگري مطرح کرد و در نهايت نيز به عنوان پاسخ، ‏به "سياست ايجاد وحشت" رييس جمهور بوش اشاره کرد. دنيس کوسينيچ، کانديداي چپ گرا نيز به نوبه خود از مجري برنامه ‏خواست تا با شيوه بهتر و دقت بيشتري مسايل مربوط به ايران را مطرح کند. وي در اين خصوص گفت: اين رسانه ها بودند که ما ‏را به حمله عليه عراق واداشتند. من از آنها مي خواهم که قدري خويشتن داري کنند.‏
همه در انتظار يک اوباماي جنگ طلب بودند. جان ادواردز، ديگر کانديداي حزب دموکرات و يار انتخاباتي جان کري در انتخابات ‏رياست جمهوري 2004، به شدت خانم کلينتون را مورد اعتراض قرار داد. او از خانم کلينتون به عنوان يک کانديداي "حزب باد" ‏ياد کرد و اظهار داشت که او بيشترين بهره را از لابي هاي واشنگتن برده است. ادواردز همچنين او را در رابطه با ملحق شدن به ‏قطعنامه تنظيم شده توسط نومحافظه کاران ملامت کرد.‏
در اين مناظره تلويزيوني که به برادرکشي انجاميد، جو بايدن، ديگر نامزد انتخابات رياست جمهوري و از اعضاي کميسيون ‏خارجه مجلس سنا، همکاران خود را به آرامش و احترام دعوت کرد. او گفت: من به طور کامل با موضع هيلاري مخالف نيستم. از ‏طرف ديگر، او ترجيح داد که آقاي جولياني را مورد هدف قرار دهد و با خنده اظهار داشت: او پس از جرج بوش، اولين کسي است ‏که داراي کمترين شرايط براي رياست جمهوري است. و در پايان نيز افزود: "او تنها سه چيز را مي تواند در يک جمله بياورد: ‏اسم، فعل و عبارت 11 سپتامبر.‏
منبع: لوموند، 31 اکتبر ‏مترجم: علي جواهريalijava_rooz@yahoo.es
راه اندازي مرکز کنترل اس ام اس
مدير عامل ارتباطات سيار تائيد کرد - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]

شهرام رفيع زاده
مديرعامل شركت ارتباطات سيار مي گويد که مرکزي براي "کنترل مزاحمت هاي پيامک و ‏mms ‎‏ راه اندازي ‏شده است". وحيد صدوقي هم چنين گفته که "تدوين آيين‌نامه‌ي مربوط به‎ MMS ‎در‎ ‎سازمان تنظيم مقررات و ‏ارتباطات راديويي در حال بررسي است".‏
وي از ارائه جزئيات اين آئين خودداري کرده ولي گفته است: "نكته‌اي كه‎ ‎درباره‌ي ارسال‎ MMS ‎در آيين‌نامه‌ي ‏مربوطه اشاره شده، بحث مزاحمت‌ها است؛ در اين‎ ‎سرويس همانند پيام كوتاه، مشترك پيام را به مشترك خاص ‏ارسال مي‌كند كه بعضا اين‎ ‎پيام‌ها براي عموم ارسال شده و مزاحمت ايجاد مي‌كند".‏
مديرعامل شركت ارتباطات سيارافزوده: "سيستمي براي رسيدگي و كنترل‎ ‎اين‌گونه مزاحمت‌ها درنظر گرفته شده ‏است و سعي كرديم با پيش‌بيني يك سرور، شرايطي‎ ‎را فراهم كنيم تا اگر مشترك پيام‌ ناخواسته‌اي دريافت كرد، آن ‏را براي سرور مربوط‎ ‎ارسال كندتا به‌طور اتوماتيك پيام هشداري مبني بر شكستن حريم قانوني و به‌عنوان‎ ‎تذكر به ‏ارسال كننده‌ي پيام فرستاده ‌شود، و در صورتي كه اين امر تكرار شود نسبت به‎ ‎برخوردهاي قانوني و طبق ‏آيين‌نامه با وي برخورد ‌شود".‏
به گفته وحيد صدوقي "پيش‌بيني مركز جلوگيري از مزاحمت‎ ‎تلفن همراه هم به پيام كوتاه و هم براي‎ MMS ‎مربوط مي‌شود؛ طبق بررسي‌هاي ميداني‎ ‎انجام شده در ميان اپراتور‌هاي تلفن همراه در چندين كشور، برخوردهاي ‏قانوني در اين‎ ‎باره شامل جريمه‌هاي نقدي، ‌از چند هزار دلار تا قطع سرويس است".‏
وي هم چنين گفته که "در همه‌ي موارد، ابتدا يك پيام‎ ‎هشدار برروي تلفن همراه ارسال و در مراحل بعد اقدامات ‏قانوني انجام مي‌شود، اما نوع‎ ‎مراحل برخورد در كشور طي آيين‌نامه‌ي مربوط كه در سازمان تنظيم مقررات در ‏دست تدوين‎ ‎است، ذكر خواهد شد".‏
‎‎نگراني از پيامک‎‎
اس ام اس که از چندي پيش مقام هاي رسمي کشور از عنوان "پيامک" براي آن استفاده مي کنند و حتي يکي از ‏اعضاي مجلس پيشنهاد کرده که براي آن از عنوان "پک"استفاده شود، اززمان انتخابات رياست جمهوري سال 84 ‏به عنوان يکي از نگراني هاي مقام هاي دولت فعلي مطرح شده است.‏
در آن هنگام محمود احمدي نژاد بر صفحه تلويزيون ادعا کرد که رقبا او را با استفاده از جوک هاي اس ام اسي ‏مورد تخريب قرار داده اند.‏‎ ‎او حتي گفت جوک در خصوص حمام نرفتنش را به خود وي نيز ارسال کرده اند.با ‏اين حال نه در آن روزهاي انتخاباتي و نه در دو سال گذشته صحت اين ادعا به اثبات نرسيد.‏
در آذر ماه سال 85، در آستانه انتخابات شوراهاي شهر و روستا، حجت اله فلاحت پيشه يکي از اعضاي هيات ‏نظارت بر انتخابات اعلام کرد: "بعضي تصور مي كنند وبلاگ يا "‏SMS‏" يك محدوده شخصي است و افراد مي ‏توانند با استفاده از آن هر مطلبي را به ديگران ارايه دهند، اما واضح است كه اينگونه نيست". ‏
فلاحت پيشه تاکيد کرد که "هرمطلب خلاف قانون كه به وسيله راههاي مختلف به اطلاع عمومي برسد و ديگران ‏بتوانند به آن دسترسي داشته باشند، جزو موارد تخلف به شمار مي آيد و نبايد مواردي مانند وب لاگ يا "‏SMS‏" ‏را شخصي تلقي كرد، زيرا ديگران به راحتي به آن دسترسي پيدا مي کنند". ‏
در ارديبهشت سال 86 نيز خبرگزاري فارس از مصوبه اي در مورد پيام هاي تلفني در شوراي عالي انقلاب ‏فرهنگي خبر داد.‏
به نوشته اين خبرگزاري "براساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي که به تاييد اعضاي آن از جمله وزير ‏ارتباطات، وزير ارشاد و رئيس سازمان صدا و سيما رسيده است، وزارت ارتباطات موظف خواهد بود با خريد ‏تجهيزات لازم از سوء استفاده احتمالي و اعمال غير اخلاقي از سرويس ‏MMS‏ و نيز بروز مسايل اجتماعي ‏جلوگيري کند".‏
‎‎اخلاقي يا سياسي‎‎
در ابتداي تيرماه سال جاري نيز وفا غفاريان، رييس هيات مديره شرکت مخابرات ايران از تعيين جايزه براي لو ‏دادن و معرفي ارسال کنندگان پيام هاي کوتاه يا تصويري تلفني خبر داد.وي در گفت و گو با خبرگزاري ايسنا اين ‏اقدام را بخشي از "تدابير اجرايي جهت جلوگيري از ارسال ‏MMSهاي غير اخلاقي، اعم از شکايت به مراجع ‏قضايي و تشويق افراد گزارش دهنده و معرفي کننده ارسالکنندگان ‏MMSهاي غير اخلاقي" عنوان کرد.‏
اما دو روز بعد صمد مومن بالله، معاون حقوقي و امور مجلس وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات انتشار چنين ‏اخباري را تکذيب کرد و گفت: "وزارت ارتباطات و‎ ‎فناوري اطلاعات هيچ گونه الزام و اصراري براي کنترل و ‏فيلتر کردن پيام هاي کوتاه‏‎ ‎ارسالي کاربران ندارد". وي با اشاره به اينکه "شرکت مخابرات و ارتباطات سيار‎ ‎هم ‏اکنون امکان نظارت و کنترل بر پيام هاي کوتاه ارسالي کاربران را ندارد" گفت: "افراد از اين آزادي برخوردار ‏هستند تا پيام هاي کوتاه با مضامين هاي گوناگون‏‎ ‎براي يکديگر ارسال کنند به گونه اي که در برخي ايام و مناسب ‏هاي ويژه چندين هزار‎ ‎پيام کوتاه از جانب دريافت کنندگان ارسال شده و وزارت ارتباطات در اين خصوص هيچ‎ ‎گونه دخالتي نداشته است".‏
وي تاکيد کرد: "تا دستور قوه قضاييه در اين زمينه وجود نداشته باشد، وزارت ارتباطات‎ ‎وفناوري اطلاعات از ‏هيچ گونه قدرت اجرايي برخوردار نيست".‏
مومن بالله در عين حال گفت: "مجلس‎ ‎شوراي اسلامي مي تواند مصوبه اي را در اين خصوص داشته باشد و اين ‏امرنيز مانند‎ ‎کميته تعيين مصاديق به عهده وزارت ارتباطات گذاشته شود".‏
حال تاسيس "مرکز کنترل پيامک ها" در شرايطي صورت مي گيرد که مردم ماهانه بيش از 600 ميليون تومان ‏بابت ارسال اس ام اس به خزانه دولت واريز مي کنند.مدير عامل شرکت ارتباطات سيار چندي پيش به خبرنگاران ‏گفته بود: "روزانه 45 ميليون پيام كوتاه ارسال مي شود و 45 ميليون دقيقه نيز مكالمه‎ ‎انجام مي گيرد و ميزان ‏ارسال پيام كوتاه، ماهانه ميليارد و 100 ميليون پيام‎ ‎محاسبه شده كه مخابرات از محل ارسال پيام كوتاه، روزانه ‏به طور متوسط 630 ميليون‎ ‎تومان درآمد كسب مي كند".‏
از سوي ديگر طي ماه هاي اخير گزارش هائي انتشار يافته که حاکي از وارد کردن اتهام جديدي به برخي از ‏فعالان اجتماعي و سياسي براساس اس ام اس هاي ارسالي است.‏‎ ‎بارز ترين نمونه از اين دست وارد کردن اتهام ‏‏"تبليغ جهت شرکت در تظاهرات از طريق اس ام اس" به اکبر پاشائي، از فعالان دانشجوئي در اروميه است.‏
در جلسه دادگاه اين فعال دانشجوئي در شعبه يک دادگاه انقلاب اروميه صراحتا اعلام شد که يکي از اتهامات او ‏‏"تبليغ تظاهرات از طرق ارسال اس ام اس" است، اتهامي که اين فعال دانشجوئي آن را رد کرده است.‏

تبعيد به زندان اشرار

تبعيد به زندان اشرار
تنبيه جديد براي زندانيان سياسي - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
ناناز اويسي
بهروز جاويد تهراني، زنداني سياسي و عضو جبهه دمکراتيک ايران، در حکم ديگري از سوي شعبه 15 دادگاه ‏انقلاب تهران به 3 سال حبس تعزيري محکوم شد.‏‎ قاضي صلواتيان، بهروز جاويد تهراني را به ارتباط با گروههاي ضد انقلاب، فعاليت تبليغي عليه نظام و توهين به ‏رهبر جمهوري اسلامي ايران متهم و بدون حضور وکيل مدافع و هيات منصفه اين حکم را صادر کرده است.‏
بهروز جاويد تهراني که از زمان دستگيري اش در 4 خرداد 1384 در زندان به سر مي برد، پس از اتمام دوره ‏تحقيقات و بازجويي به 4 سال حبس تعزيري محکوم شده بود که با حساب حکم جديد 7 سال زندان را بايد تحمل ‏کند. ‏
اين زنداني سياسي، در جريان اعتراضات دانشجويي تيرماه سال 78 بازداشت و به 8 سال زندان محكوم شد. ‏بهروز جاويد تهراني در سال 1382 و تنها پس از يک ماه از درگذشت مادرش، با استفاده از قانون آزادي مشروط ‏از زندان رجايي شهر كرج آزاد شد، اما به خانه اي بازگشت كه وجود مادر از آن رخت بربسته بود.‏‏ بهروز پس از آزادي، فعاليت هاي خود را با حضور در جبهه متحد دانشجويي از سر گرفت. او در بيشتر تحصن ‏ها و اعتراضات مدني و مسالمت آميزي كه در دفاع از زندانيان سياسي برگزار مي شد مشارکت مي کرد. تا اينکه ‏در يكي از همين تحصن ها در خرداد ماه سال 1383 در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران، توسط اطلاعات ‏ناجا بازداشت و سپس به وزارت اطلاعات و بند 209 تحويل داده شد.‏
او سال بعد مجددا در‎ ‎تاريخ 4‏‎ ‎خرداد‎ 84 ‎‏ در منزل مسكوني اش در منطقه ظفر تهران توسط ماموران وزارت ‏اطلاعات دستگير و براي بار چهارم روانه بازداشتگاه 209 اين نهاد در زندان اوين شد. پس از اين بازداشت بود ‏که مورد شکنجه قرار گرفت و سپس به 4 سال زندان محكوم شد. ‏
بهروز جاويد تهراني، در حال حاضر در زندان رجائي شهر(گوهر دشت) که به سر مي برد. زنداني که در طبقه ‏بندي سازمان زندان ها براي زندانياني با جرايم عمدي از قبيل قتل و شرارت در نظر گرفته شده است و هر روز ‏خبر جديدي از درگيري، ضرب و جرح و قتل زندانيان در آن منتشر مي شود.پيش از اين، زندانيان سياسي چندين ‏بار در اين زندان مورد حمله مجرمان خطرناک قرار گرفته اند که بعد روشن شده مسئولين زندان در اين ‏برخوردها نقش داشته اند.‏
در آخرين خبر منتشر شده، يک زنداني بلوچ به نام اسدالله وفايي توسط يک گروه از ماموران زندان گوهر دشت ‏به دستور رئيس‎ ‎زندان مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفته است.‏‎ ‎وي قرباني يکي از طرح هاي وزارت اطلاعات ‏ايران است که در زندان زاهدان ده‎ ‎ها قرباني گرفته است. پاسداران از اين زنداني خواسته اند تا خود را از‏‎ ‎اعضاي گروه جند الله و يکي از بمب گذاران در جنوب شرقي ايران معرفي کند.‏

اعدام نوجوانان را متوقف کنید

اعدام نوجوانان را متوقف کنید
اطلاعیه دیده بان حقوق بشر درباره اعدام مکوان - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]

‏ سازمان دیده بان حقوق بشر در
اطلاعیه ای اعلام داشت مقامات مسئول ایرانی باید هر چه سریعتر از اعدام ‏مکوان مولود زاده جلوگیری کنند و حکم مرگ وی را تغییر دهند. مولود زاده بیست ساله توسط دادگاهی بر ‏اساس مستندات شائبه دار و مخدوش در خرداد ماه سال جاری محکوم به اعدام شد در حالی که وی در هنگام ‏ارتکاب جرم، کودکی 13 ساله بود.‏‏ ‏شعبه هفت دادگاه جنایی شهرستان کرمانشاه، مکوان مولود زاده را به اتهام تجاوز به سه کودک در سن 13 ‏سالگی در چهارم خرداد ماه سال جاری به مجازات مرگ محکوم کرد. این دادگاه در حالی بر محکومیت فوق ‏اصرار داشت که بخشی از شاکیان اتهام های شان را پس گرفتند و همچنین در روند دادرسی،به نظر میرسد ‏که تخلفات متعدد از آئین دادرسی جزایی ایران صورت گرفت.‏‏ ‏جو استورک معاون مدیر بخش خاور میانه سازمان دیده بان حقوق بشر گفت:" مکوان مولود زاده در حالی با ‏حکم مرگ روبه رو می شود که در هنگام ارتکاب جرم 13 سال داشته است که حتی مدعیانش پذیرفتند که آن ‏جرائم رخ نداده اند.آیت الله شاهرودی رئیس قوه قضائیه شایسته است تا اقدامی انجام دهد تا اطمینان حاصل ‏شود که حکم اعدام لغو شده است و پرونده مولود زاده مجددا مورد دادرسی قرار گیرد."‏‏ ‏یک روزنامه نگار که پرونده مولود زاده را پیگیری کرده و با پدر وی نیز صحبت کرده است به سازمان دیده ‏بان حقوق بشر گفت که متصدیان مربوطه از همین الان محلی را که قرار است مولود زاده در آنجا در ملا ‏عام به طناب دار آویزان شود، مشخص کرده اند و این امر گمانه ای است که ممکن است زمان اعدام وی ‏نزدیک باشد.‏‏ ‏سه مرد در شهریور ماه 1385 به یک پاسگاه پلیس در شهر پاوه مراجعه نموده و شکایت کردند که مولود ‏زاده هفت سال پیش به آنها تجاوز کرده است.پلیس وی را دستگیر کرد و سپس او را با زدن مو های ‏سرش ،نشاندن بر روی خر و گرداندن در دور شهر تحقیر کرد.‏‏ ‏قوانین ایرانی مربوط به جرائم عفت عمومی از قبیل تجاوز اشعار می دارد که دادستانی دادگاه عمومی باید ‏پرونده را برای تحقیقات بیشتر به دادگاه جزائی بفرستد، جایی که قاضی ممکن است از شاکیان سئوال کند و ‏ترتیبی دهد تا توسط یک پزشک قانونی معاینه گردند.‏‏ ‏سعید اقبالی وکیل مولود زاده به روزنامه های ایرانی گفت که دادستانی دادگاه عمومی قوانین مربوطه را نقض ‏کرد . تحقیقات را خودش انجام داد و پرونده را به دادگاه فرستاد و دادگاه نیز از پذیرش انصراف شاکیان ‏امتناع کرد.‏‏ ‏مولود زاده در جریان دادرسی ادعا کرد که تمامی اعترافاتی که او درباره جرائم مربوطه کرده بود نادرست ‏بوده و تحت فشار از وی اخذ شده است.‏‎ ‎قاضی همچنین از پذیرش ادعای مولود زاده مبنی بر اینکه مجبور ‏شده است تا اتهاماتی را بپذیرد که مرتکب نشده بود، سرباز زد و پرونده را مختومه نکرد.‏‏ ‏بر اساس قوانین ایرانی جرائم مربوط به عفت عمومی نظیر تجاوز مستقیما برای تجدید نظر خواهی نهایی به ‏دیوان عالی کشور ارسال می شود. دیوان عالی کشور در 28 تیرماه امسال مجازات مرگ را تایید کرد که ‏ممکن است هر لحظه اجرا شود.‏‎ ‎زمینه ‏‏ ‏ایران مقام اول دنیا در اعدام مجرمان جوان را دارد یعنی متهمانی که در هنگام ارتکاب جرم، سن شان زیر ‏‏18 سال بوده است.‏‏ ‏همچنین مشخص شده است که ایران دو نوجوان را در همین سال اعدام کرده است. یکی از آنها محمد رضا ‏موسوی شیرازی بیست ساله بود که در زندان عادل آباد شهرستان شیراز در تاریخ 4/02/1386 اعدام شد. ‏دلیل اعدام وی دخالت در قتلی بود که در 16 سالگی انجام شده بود. دیگری سعید قنبر زهی بود که در تاریخ ‏‏6/03/1386 در شهرستان زاهدان اعدام شد. وی وقتی 17 سال داشت در جرمی مشارکت کرده بود.‏‏ ‏سازمان دیده بان حقوق بشر با مجازات اعدام در تمامی حوزه ها به دلیل ماهیت غیر انسانی و نا عادلانه آن ‏مخالف است.بویژه تحمیل مجازات مرگ برای کسانی که در هنگام وقوع جرم ، سن شان زیر 18 سال بوده ‏است. حکومت ایران به نحو بارز و صریحی ، الزامات حقوق بشری را زیر پا گذاشته است. معاهده حقوق ‏مدنی و سیاسی و همچنین کنوانسیون حقوق کودک که هر دوی آنها توسط حکومت ایران امضا شده ‏اند، صدور حکم اعدام برای مجرمانی که سن شان پایین تر از 18 سال است، را ممنوع کرده اند.این قوانین ‏در اصل این واقعیت را منعکس می کنند که کودکان از بزرگسالان متفاوت هستند.آنها تجربه، قضاوت،بلوغ و ‏خود کنترلی بزرگسالان را ندارند.‏‏ ‏مقامات ایرانی مدعی هستند قوانینی که از مرداد 1385 در پارلمان در انتظار تصویب هستند، به اعدام ‏نوجوانان پایان خواهند داد. در حقیقت، این قوانین فقط امکان تقلیل احکام در موارد محدودی را پیشنهاد می ‏دهند.‏‏ ‏‏ ‏

باهنر: گراني، پاشنه آشيل ماست

باهنر: گراني، پاشنه آشيل ماست
تورم از مرداد 85 تاكنون دائما افزايش داشته - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]

اميرحسين لطيفي
در پي هشدار طهماسب مظاهري، رئيس بانك مركزي در خصوص افزايش نقدينگي و تورم كه روز پنجشنبه در ‏روزنامه‌هاي چاپ تهران انعكاس گسترده‌اي داشت، بانك مركزي روز شنبه با انتشار گزارشي در خصوص ‏افزايش نقدينگي منجر به تورم، شش دليل را براي گراني‌ها و روند رو به افزايش سطح قيمت‌ها ذكر كرد كه به ‏عقيده كارشناسان، همه اين موارد به طور مستقيم يا غيرمستقيم از تبعات اقدامات دولت نهم بوده‌اند.‏
در همين حال محمدرضا باهنر، رئيس فراكسيون اصولگرايان در مجلس هفتم نيز در مصاحبه با خبرگزاري مهر ‏درباره انتخابات آينده مجلس، تورم و افزايش قيمت‌ها را "پاشنه آشيل اصولگرايان" دانست و خواستار چاره‌انديشي ‏در اين باره شد. وي گفت: "اصولگرايان در خصوص مسئله تورم و افزايش قيمتها که براي مردم بسيار آزار ‏دهنده شده، بايد چاره انديشي کنند." باهنر سپس به صراحت اين مشكلات را به كارهاي دولت نسبت داد و افزود: ‏‏"چنانچه اين مشکلات مرتفع گردد، مردم دوباره به اصولگرايان روي خواهند آورد."‏
به عقيده كارشناسان، بحران اقتصادي ناشي از حجم رو به افزايش نقدينگي در جامعه، و بر اثر آن نرخ رو به ‏رشد تورم در همه كالاها، نتيجه سياست‌هاي طبيعي دولت اصولگراي احمدي نژاد در دو سال اخير است كه در ‏هر دو بودجه مصوب 85 و 86 مورد تاييد مجلس اصولگراي هفتم نيز قرار گرفته است. از همين روست كه ‏باهنر به درستي نگران آن است كه تورم و گراني و تبعات سياسي آنها دامنگير اصولگرايان شود و شعارها و ‏تبليغات هم از عهده اقناع مردم در اين باره بر نيايد.‏
در اين حال و با وجود آنكه در يك سال اخير، ابتدا در محافل خصوصي و كمي بعد در مجالس علني، صحبت از ‏اين شده است كه تورم بايد به هر شكل ممكن كنترل شود و در غير اين صورت باعث ضربه‌هاي جبران ناپذير به ‏حاكميت اصولگرايان مي‌شود، دولت نهم نتوانسته است هيچ برنامه مشخصي را براي مهار تورم در دستور كار ‏قرار دهد؛ جر اينكه در برهه‌هاي مختلف دشمن، مخالفان بي‌هويت و دست‌هاي پنهاني موهوم را به توطئه در اين ‏باره متهم كند.‏
ناتواني دولت در مهار تورم در حالي در كنار سرعت روزافزون افزايش تورم قرار گرفته است كه اطلاعات ‏موجود و بررسي‌هاي كارشناسي، همه از بحراني‌تر شدن اوضاع و شايد چيزي شبيه يك انفجار در ماههاي پاياني ‏امسال و ابتداي سال آينده خبر مي‌دهند. افزايش عجيب قيمت طلا در روزهاي اخير، تاثير بيروني افزايش قيمت ‏نفت در قيمت بخشي از كالاهاي وارداتي و احتمال افزايش دوباره نرخ مسكن به‌رغم اشباع بازار نمونه‌هايي از ‏مولفه‌هاي هشداردهنده در خصوص آغاز يك وضعيت بحراني تا شش ماه آينده هستند.‏
‎‎شش دليل تورم، همگي ناشي از عملكرد دولت!‏‎ ‎
هشدار مظاهري در خصوص حجم بالاي نقدينگي در جامعه (به طوري كه كارشناسان معتقدند و اثبات مي‌كنند كه ‏در دو سال اخير به اندازه يكصد سال پيش از اين، نقدينگي به جامعه ايران وارد شده است) نشانه توجه اين نهاد ‏مسئول دولتي به بخش ديگري از وضعيت در معرض بحران اقتصاد كشور بود. طبق برآوردها، حجم نقدينگي تا ‏سال 84 در حدود 70 هزار ميليارد تومان بود كه در اين دو سال به اعتراف روز چهارشنبه رئيس بانك مركزي ‏دولت احمدي نژاد، به 140 هزار ميليارد تومان رسيده است!‏
بانك مركزي براي اينكه نشان دهد هشدار رئيس خود درباره نقدينگي، يك اظهارنظر كم‌اهميت در حاشيه همايش ‏اقتصاد اسلامي و در پاسخ به خبرنگاران نبود بلكه با هدف اعلام شد، روز شنبه با انتشار گزارش مجددي در اين ‏باره، با عدد و رقم به ذكر 6 دليل براي افزايش سطح عمومي قيمت‌ها پرداخت كه همه آنها به نوعي ناظر به مساله ‏افزايش نقدينگي و مديريت نشدن آن از سوي دولت و بلكه دامن زدن دولت به بحران افزايش نقدينگي بودند. در اين ‏گزارش اعتراف شده كه: "نرخ تورم از مردادماه سال 85 همواره روند افزايشي داشته است."‏
اما نكته جالب اينجاست كه همه دلايلي كه بانك مركزي در توجيه علت افزايش قيمت‌ها ذكر كرده، نه ناشي از ‏توطئه دشمن يا دست‌هاي پنهاني و يا مخالفان دولت، بلكه مستقيم يا غير مستقيم ناشي از عملكرد دولت احمدي نژاد ‏هستند.‏
در گزارش بانك مركزي "جذب نشدن نقدينگي توسط ساير بازارها مانند طلا، سکه، ارز، اتومبيل و تلفن همراه ‏طي سالهاي اخير و حتي خروج نقدينگي از اين بازارها"، "تداوم رکود در بازار سرمايه و خروج نقدينگي از اين ‏بازار طي سالهاي 83 تا 85" و نيز "طولاني شدن و تعميق دوره رکود سالهاي 81 تا 84" از جمله عوامل ‏افزايش سطح عمومي قيمت‌ها ذکر شده است.‏
اين گزارش همچنين "رشد کمتر شاخص بهاي مسکن از رشد شاخص کل طي سالهاي مذکور"، "گسترش فعاليت ‏موسسات اعتباري غيربانکي فاقد مجوز از بانک مرکزي و صندوق هاي قرض الحسنه در چند سال اخير" و نيز ‏‏"افزايش ناگهاني و شديد قيمت نهاده‌هاي توليد مسکن به ويژه فولاد، سيمان، دستمزد و مجوزهاي قانوني در سال ‏‏85 و 86" را به عنوان ديگر عوامل موثر در نرخ رشد قيمت‌ها اعلام كرده است.‏
اين علل در حالي از سوي بانك مركزي اعلام شده است كه به عقيده كارشناسان، اين دولت و اتخاذ سياست‌هايي ‏همچون نرخ سود دستوري و قيمت‌گذاري دستوري از سوي آن بوده كه باعث شده است ميزان جذب نقدينگي در ‏بازارهاي مختلف تا حدي كم شود. با اين حال كارشناسان معتقدند حجم نقدينگي سرگردان در اقتصاد كشور در اين ‏دو سال (طبق آمار خود دولت) آنقدر بالا رفته كه هيچ بازاري توان جذب آن را نداشته و ندارد.‏
اعتراف بانك مركزي به خروج نقدينگي جامعه از بازار سرمايه پس از روي كار آمدن احمدي نژاد هم در حالي ‏است كه پيش از اين حامين احمدي نژاد همواره ادعا مي‌كردند با روي كار آمدن دولت نهم، بورس رونق گرفته ‏است، سرمايه‌گذاري داخلي و حتي خارجي بيشتر شده است و سياست‌هاي برگرفته از اصل 44 قانون اساسي در ‏جهت خصوصي ‌سازي نيز به فعال شدن بيش از پيش بخش خصوصي منجر شده است؛ اما اكنون بانك مركزي ‏اعتراف مي‌كند كه خبري از جذب سرمايه نيست.‏
به زعم ناظران اقتصادي، جالب‌تر از اينها اعتراف مركزي به اثر منفي فعاليت‌هاي بي‌حساب بخش قرض الحسنه ‏بر مديريت نقدينگي است؛ و جالب‌تر اين است كه بانك مركزي دقيقا در مقطعي به اين تاثير منفي بر نقدينگي و ‏تورم اعتراف مي‌كند كه دولت و بانك‌ها به دستور احمدي نژاد در تلاش‌اند تا حجم فعاليت‌هاي قرض الحسنه را به ‏طور شگفتي‌سازي افزايش دهند؛ كه در اين صورت تاسيس قريب‌الوقوع بانك قرض الحسنه دولتي و وعده اعطاي ‏مجوز "بانك‌هاي قرض الحسنه جديد" معنايي جز اراده دولت براي افزايش بيش از اين نقدينگي و تورم نخواهد ‏داشت! در خصوص نقش سياست‌هاي نسنجيده دولت در افزايش قيمت و بروز وضعيت بحراني در حوزه‌هاي ‏فولاد، سيمان و مصالح اوليه ساختماني نيز كارشناسان بارها سخن گفته‌اند.‏
در اين شرايط بسياري از كارشناسان هشدار مي‌دهند كه از اين به بعد كمترين بي‌تدبيري دولت همچون دو سال ‏گذشته مي‌تواند به افزايش مشكلات اقتصاد كشور منجر شود. اقتصاددانان متعلق به هر دو گرايش مهم علمي ‏اقتصادي در كشور، اين روزها در خصوص تصميمات دولت براي بودجه سال آينده، تاثيرات منفي انحلال ‏سازمان مديريت بر مخارج دولت و تبعات ناگوار هزينه كردن بي‌برنامه درآمد افسانه‌اي 140 ميليارد دلاري ‏هشدار مي‌دهند.‏
به عقيده صاحبنظران، انحلال سازمان مديريت موجب بي‌انضباطي مالي دستگاههاي دولتي خواهد شد، آنچنان كه ‏تاكنون شده است، و در نتيجه به بروز كسري بودجه سنگين در سال آينده، آنچنان كه در بودجه امسال بود و هست، ‏خواهد شد. از سوي ديگر كاهش حجم بودجه و سپردن اختيار بي‌حساب خرج كردن به وزيران و استانداران، به ‏بي‌انضباطي مالي دامن خواهد زد و نظم دولت را به هم خواهد ريخت.‏
به اين ترتيب انتقادات پياپي برخي اقتصاددانان اصولگرا همچون احمد توكلي به بي‌برنامگي دولت احمدي نژاد در ‏حوزه اقتصاد را مي‌توان تلاش‌هايي براي جدا كردن حساب دولت از مجلس اصولگرا در خصوص ناكامي‌هاي ‏فعلي و آتي ارزيابي كرد؛ تلاش‌هايي كه رئيس فراكسيون اصولگرايان در عمل آنها را بي‌فايده مي‌بيند، چرا كه بر ‏تداوم حمايت از دولت تاكيد مي‌كند. اما او هم در عين حال اذعان دارد كه: "تورم و افزايش قيمت‌ها پاشنه آشيل ‏اصولگرايان است."

فقط يک احوالپرسي کوتاه

فقط يک احوالپرسي کوتاه
برادر رزاقي در‏‎ ‎گفت و گو با روز: - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
‏‏الله مرادر رزاقي، برادر دکترسهراب رزاقي مدير موسسه کنشگران که از روز دوم آبان تاکنون درزندان اوين به ‏سر مي برد درگفت وگو با روز گفت انتظار دارد روز دوشنبه که روزملاقات زندانيان بند امنيتي است بتواند با ‏برادر خود ديدار کند. ‏
اوگفت اززمان دستگيري تاکنون وي تنها يک بار، روز پنج شنبه، با خانواده اش تماس گرفته واحوالپرسي کوتاهي ‏با آنها داشته است: "اين اولين وآخرين تماس بود. هيچ صحبت ديگري نشده است." وي با اشاره با تماس خود با ‏قاضي پرونده افزود: "درتماسي که باقاضي پرونده داشتم او گفت ما در عملکردشان ابهاماتي داريم که بايد پاسخ ‏بدهند ولي ايشان خواستارحضور وکيل هستند ومي گويند دراين شرايط حرفي براي گفتن ندارم." ‏
وي درخصوص دسترسي به وکيل گفت: "گفته اند تا بازجويي ما تمام نشود نمي توانيم وکيل ويا وثيقه براي آزادي ‏شان قبول کنيم." برادر دکتر سهراب رزاقي افزود که وکيل وي دکتر شيرين عبادي است که عملا تا زمان پايان ‏بازپرسي تاثيري درپرونده نخواهد داشت: "من خواسته ام که اجازه بدهند با وي ديدار داشته باشيم، اما گفته اند که ‏تنها خود وي مي تواند به حل پرونده اش کمک کند. ما انتظار داريم درروز دوشنبه که روزملاقات زندانيان بند ‏امنيت است بتوانيم با وي ديدار کنيم." ‏
الله مراد رزاقي با اشاره به گفت وگوي خود با وکيل برادرش افزود: "امروز با خانم عبادي صحبت کردم. ايشان ‏مي گويند هم بايد حوصله کنيم وهم اقدام." به گفته وي "وکالت نامه اوليه اي که قبلا دکتر رزاقي به خانم عبادي ‏داده، در يک نوبت ديگر مورد استفاده قرارگرفته است و بايد درخواست وکالت نامه ديگري بدهيم که بتوانند کار ‏را پيگيري کنند".‏
رزاقي که پيش ازروي کار آمدن محمود احمدي نژاد، استاد علوم سياسي دردانشگاه علامه طباطبايي تهران بود، ‏‏ازجمله اولين استاداني است که از ادامه تدريس دردولت جديد بازداشته شد. او همزمان عضو کميسيون سياسي ‏هيات ‏دولت درزمان سيدمحمد خاتمي بود. پيش ازآن وي سالها مديريت کل دفترمطالعات سياسي وزارت کشور را ‏به ‏عهده داشت که درکار تحکيم فعاليت هاي سازمان هاي غيردولتي و ترويج الگوهاي مشارکت مردمي بود. ‏
رزاقي پس از جدا شدن ازهيات دولت به صورت تمام وقت، فعاليت درحوزه جامعه مدني وفعاليت هاي تحقيقاتي ‏‏مرتبط با آن را در دستور کارخود قرارداد. موسسه کنشگران داوطلب مرکز هماهنگ کننده غرب آسيا درکنفرانس ‏‏جهاني جامعه اطلاعاتي درژنو بود که کنفرانس هاي منطقه اي را دراين خصوص درتهران وکيش برگزار کرد.‏
تا کنون مسئولان دولتي علي رغم پلمپ دفترهاي ياد شده وبررسي دفاتر مالي آنها ازارائه هرگونه دليلي براي ‏‏اقدامات خود خودداري کرده اند. ‏

چرا با استاد دانشگاه مانند جاني برخورد مي شود؟

چرا با استاد دانشگاه مانند جاني برخورد مي شود؟
ديدار با خانواده سهراب رزاقي - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
‏‏‏ کيان آشنا
نمايندگان سازمان هاي جامعه مدني روز پنجشنبه در منزل دكتر سهراب رزاقي با خانواده مديرعامل موسسه ‏‏"كنشگران جامعه مدني" ديدار و ابراز اميدواري كردند كه وي نيز چون ديگر فعالان سياسي و مطبوعاتي و ‏كنشگران جنبش زنان و دانشجويي كه هر روز به بهانه اي دستگير و پس از مدتي رها مي شوند، هرچه ‏زودتر از زندان اوين آزاد شود.‏
در اين نشست كه نمايندگان تعدادي از سازمان هاي غيردولتي و اعضاي هيات مديره و شوراي مركزي ‏سازمان هاي جامعه مدني، چون انجمن دفاع از حقوق زندانيان، ادوار تحكيم وحدت، تحكيم وحدت، انجمن ‏دفاع از آزادي مطبوعات، انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران حضور داشتند، اعلام شد كه فرزندان خردسال ‏دكتر رزاقي از دوري پدر بي تابي مي كنند و پدر پير او نيز نگران وضعيت نامبرده در بند امنيتي زندان اوين ‏است.‏
خانم رزاقي خطاب به حضار گفت كه اگرچه پس از بيش از يك هفته، درست دقايقي پيش از انجام اين نشست ‏به شوهرش اجازه تماس تلفني داده اند، اما گفت و گوي انجام شده با كل اعضاي خانواده حدود يك دقيقه بوده ‏است و متاسفانه فرزندان ايشان نتوانسته اند با پدر خود صحبت كنند.‏
الله مراد رزاقي، برادر مديرعامل موسسه كنشگران در شرح تلاش يك هفته اي خود براي ديدار با مسئولان ‏امنيتي دادستاني تهران و بازرس پرونده، خاطر نشان كرد كه پس از رفت و آمدهاي متعدد وي عاقبت در وقت ‏ملاقات عمومي توانسته است با قاضي حداد معاون امنيتي دادستاني تهران چند دقيقه اي صحبت كند. وي با ‏اشاره به خدمات خانواده رزاقي در دوران انقلاب و پس از انقلاب تاكيد كرد كه" من به آقاي حداد گفتم ما نه ‏تنها نمي توانيم جوابگوي اين نوع اقدام هاي شما در برابر نمايندگان رسانه ها و افكار عمومي باشيم، بلكه ‏زبانمان در قبال بستگان و آشنايان نيزبسته است، چون آنها مي پرسند وقتي با خانواده شما كه خود «تابلوي ‏نظام» هستيد اين گونه برخورد مي شود، وضعيت ديگر شهروندان در اين كشور چگونه خواهد بود."‏
او به اين نكته نيز اشاره كرد كه در اين ديداراين پرسش را مطرح كرده است كه "اگر بحث كنشگران ‏موضوع فعاليت هاي مالي اين موسسه است، برخورد اطلاعاتي و امنيتي با اين پرونده چه معنايي مي دهد و ‏چرا بايد با يك استاد دانشگاه و مديرسابق كشور مانند جاني و بزهكار برخورد شود و به جاي احضار قانوني و ‏رسمي او را در خيابان بازداشت كرده و به بند امنيتي اوين انتقال دهند؟"‏
وي افزود "پس از اين ديدار و دستور آقاي حداد بود كه حجت الاسلام موسوي بازرس شعبه دوم امنيتي ‏دادستاني اجازه داد كه من بتوانم با او صحبت كنم و مسائلي در مورد شخصيت، سابقه و منش و روش دكتر ‏رزاقي را كه از مديران نظام بوده است بيان دارم."‏
وي خاطرنشان كرد "اگرچه حتي تلاش هاي متعدد من براي ديدار با دكتر رزاقي، به دليل ممنوع الملاقات ‏اعلام شدن وي بي نتيجه بوده است، اما به دليل اصراري كه به عمل آمد، امروز تنها اجازه يك تماس تلفني يك ‏دقيقه اي داده شد، كه آن هم تنها به احوالپرسي گذشت و متاسفانه فرزندان خردسالش كه در جريان دستگيري ‏قرار ندارند و تصور مي كنند كه پدرشان به سفر رفته است، نتوانستند با وي گفت و گويي انجام دهند و دائم ‏مي گويند بابا هميشه وقتي سفر هم مي رفت به ما تلفن مي كرد، پس او كجاست، چرا سراغ ما را نمي گيرد؟"‏
در اين نشست رضا يوسفيان، نماينده دوره ششم مجلس و رئيس هيات مديره موسسه كنشگران نيز اعلام كرد ‏كه "بازجويان وزارت اطلاعات گفته اند كه تمام مسائل كنشگران داوطلب، از جمله مسائل مالي و رفت و ‏آمدهاي اساتيد خارجي شفاف و روشن بوده و مقام هاي ذيربط از جمله وزارت خارجه در جريان امر بوده اند ‏و جايي براي بستن دفاتر موسسات و اين نوع برخوردهاي امنيتي باقي نمي ماند". وي افزود "دكتر رزاقي ‏تمام وقت و تلاش خود را صرف توانمند سازي نهادهاي مدني كشور كرد، و حتي در اين تلاش و از ‏خودگذشتگي شغل خود را در دانشگاه از دست داد و در دوران احمدي نژاد پاكسازي شد".‏
سوسن طهماسبي ديگر عضو هيات مديره كنشگران نيز اعلام كرد كه "موسسات حسابرسي رسمي كشور تمام ‏حساب هاي مالي را بررسي كرده و گزارش هاي رسمي ارائه داده بودند كه بر روي سايت كنشگران در ‏دسترس همه از جمله افكار عمومي قرار داشت و دليلي براي اين نوع برخوردها و زير سوال بردن وضعيت ‏حقوق بشر ايران وجود ندارد". وي تاكيد كرد كه "من به مسئولان پرونده گفته ام كه در شرايطي كه كشور در ‏وضعيت خطرناك قرار دارد و خطر جنگ ايران را تهديد مي كند، اين رفتار جز ايجاد دلسردي و نارضايتي ‏در مردم چه فايده اي مي تواند براي منافع كشور داشته باشد".‏
نمايندگان نهادهاي جامعه مدني حاضر در اين نشست نيز در سخنان كوتاهي هر يك به نقد اين گونه برخوردها ‏با موسساتي كه كار و فعاليت و همچنين آموزش ها و مساعدت ها و معاضدت هايشان چيزي جزو توانمند ‏سازي سازمان هاي غيردولتي و نهادهاي جامعه مدني بوده است پرداخته و ابراز اميدواري كردند كه دكتر ‏رزاقي نيز هرچه زودتر آزاد شده و بار ديگر خدمت به جامعه، ملت و خانواده را از سر بگيرد.‏
دکتر سهراب رزاقي، استاد سابق دانشگاه علامه و مدير حوزه سازمان هاي غيردولتي وزارت کشور در دوره ‏رياست جمهوري سيد محمد خاتمي بوده است. او اولين استادي است كه در پي روي كار آمدن دولت احمدي ‏ن‍ژاد و شروع دوره دوم پاكسازي دانشگاهها از استادان دگرانديش از دانشگاه علامه طباطبائي اخراج شد. ‏‏ در جريان برخورد مقام هاي امنيتي ايران با "سازمان هاي غيردولتي"، دفاتر موسسه كنشگران داوطلب ‏كه موسسه اي ترويجي و آموزشي است در اسفند ماه 85 از جانب ماموران دادستاني مهر و موم شد و اسناد ‏و مدارك آن ضبط، حساب هاي مالي مسدود و رايانه هاي آن مورد تفتيش قرار گرفتند يا به مكان نامشخصي ‏انتقال يافتند و در نهايت مديرعامل موسسه نيز چهارشنبه گذشته بازداشت و زنداني شد. ‏‏ ‏

انتخابات پايان تاريخ نيست

انتخابات پايان تاريخ نيست
رضا عليجاني: - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]

ياشار سعيدي
رضا عليجاني فعال ملي- مذهبي در ديدار با اعضاي کميته سياسي دفتر تحکيم وحدت با تاکيد بر اينکه "انتخابات ‏پايان تاريخ نيست و فضاي داخلي تشکلها نبايد رو به کدورت برود" اظهار داشت: "اگرچه انجمنها در شرايط فعلي ‏با بحران انگيزه روبرو هستند اما مثل گذشته نگاه به قدرت نداشته و فضاي دروني سالم تري دارند".‏
در اين ديدار ابتدا مهدي عربشاهي، دبير سياسي دفتر تحکيم وحدت با اشاره به برنامه کميته سياسي براي ديدار با ‏صاحبنظران ونخبگان سياسي، مهمترين خواسته دانشجويان را طلب کردن برنامه اي روشن از سياستمداران براي ‏گشودن مسير دموکراسي و توسعه دانست. وي انتخابات مجلس هشتم و پرونده هسته اي را از مهمترين مسايل ‏سياسي ايران دانست و افزود: "دفتر تحکيم با عدم مشارکت در انتخابات رياست جمهوري گذشته، گفتمان ‏اصلاحات انتخابات محور به سبک اصلاح طلبان را با توجه به نتايجش ناکافي و غيرموثر دانست که درباره ان ‏بحثهاي گوناگوني نيز شده و نقدهايي هم به عملکرد دانشجويان و هم عملکرد اصلاح طلبان در آن دوران وارد ‏شده است. اما امروز با گذشت بيش از 2 سال، آنچه که براي مردم عينيت دارد دولت احمدي نژاد و سياستهاي ‏نادرست آن است. در اين شرايط ما نيازمند همفکري و ارائه طرحي ايجابي براي خروج از اين وضعيت هستيم و ‏کساني نيز که قصد شرکت در انتخابات آينده را دارند بايد طرحي ايجابي براي خروج از اين وضعيت ارائه ‏کنند.از اين رو اين ديدار نخستين جلسه از سلسله برنامه هاي کميته سياسي دفتر تحکيم براي گفتگو با صاحبنظران ‏در جهت تحليل فضاي سياسي و تصميم گيري در مورد نوع مواجهه اتحاديه با بن بست سياسي فعلي مي باشد".‏
‎‎انسجام تشکيلاتي‎‎
در ادامه اين جلسه رضا عليجاني از دانشجويان خواست تا نظر خود را در مورد انتخابات بگويند و اينکه آيا در ‏صورت حمايت از اصلاح طلبان آنها مي توانند در مجلس اکثريت شوند؟ و آيا راي آوردن آنها به سود تحول ‏خواهان خواهد بود؟ همچنين وي در مورد تاثير اصلاح طلبان بر فضاي کشورو بر تصميم گيريهاي کلان، ‏راهکاري براي نظارت بر وعده هايي که اصلاح طلبان مي دهند، امکان تاييد صلاحيت آنها در انتخابات آينده و ‏نگراني از تکرار فرايندي بيهوده و در نهايت تداوم برخي از بداخلاقيها از سوي برخي از اصلاح طلبان سئوالاتي ‏مطرح کرد که اعضا کميته سياسي دفتر تحکيم وحدت در اين موارد نظريات خود را مطرح کردند.‏
در ادامه جلسه عليجاني با اشاره به اينکه حتي احزاب هم به طور جدي در مورد انتخابات بحث چنداني نکرده و ‏در اين مورد سردرگم هستند، تصميم دانشجويان را در شکل دادن به فضاي نهايي و تصميم گيري مردم در آخرين ‏لحظه بسيار موثر دانست. وي مهمترين مساله را در مورد انتخابات توجه به انسجام تشکيلاتي دانست و گفت:‏‎ ‎‏"انتخابات رياست جمهوري از نظر تشکيلاتي تجربه موفقي براي گروهها نبود و اکثر جريانها چند پاره شده و ‏دچار بحران تشکيلاتي شدند. بايد توجه کرد که انتخابات پايان تاريخ نيست و فضاي داخلي تشکلها نبايد رو به ‏کدورت برود. بيش از هر چيزي بايد به تبعات دروني تصميم خود توجه کنيد تا هيچ کس احساس نکند که در فرايند ‏تصميم گيري حذف شده است".‏
‏ اين فعال ملي- مذهبي افزود:‏‎ ‎‏"اگرچه انجمنها در شرايط فعلي با بحران انگيزه روبرو هستند اما مثل گذشته به ‏قدرت نگاه ندارند و فضاي دروني سالم تري دارند".‏
‎‎فضاي نيمه باز اعتراض‎‎
عليجاني سپس نيروهاي سياسي را فاقد پروژه کوتاه مدت تعيين کننده و دقيق دانست و ادامه داد: "اصلاحات ‏انتخابات محور قابل پيشروي نيست چرا که اصلاح طلبان ضعيف بازي کرده و اقتدارگرايان نيز همه منافذ را ‏بسته اند. اگر از طريق انتخابات، مسايل ملي حل مي شد بهترين راه حل بود، امااين نوعي آرزوانديشي است". ‏
وي شرايط امروز را دوران تعليق استراتژي دانست و با تاکيد بر صبر، اعتراض، انباشت و ارتباط به توضيح آنها ‏پرداخت و گفت:‏‎ ‎‏"صبر به معني داشتن ديد بلند مدت و تحمل فاصله بين پايان يک استراتژي و تولد استراتژي جديد ‏است. در شرايط رواني خاص دوران تعليق، بسياري از گروهها با يکديگر درگيري هاي سطحي پيدا مي کنند و ‏بسياري نيز صحنه فعاليت را ترک مي کنند اما آنها که مي مانند ديد بلند مدت به مسايل پيدا مي کنند. فرايند شکل ‏گيري استبداد در ايران چند هزار ساله است و حل آن هم نياز به زمان دارد".‏
عليجاني با ابراز خوشحالي از اينکه هنوز فضاي نيمه بازي براي اعتراض وجود دارد، اعتراض را يک وظيفه ‏اخلاقي دانست و ادامه داد:‏‎ ‎‏"هر کس ميوه ممنوعه آگاهي را بخورد ديگر نمي تواند بي تفاوت شده و به زندگي ‏روزمره تن دهد. اعتراض و انتقاد در اين دوره چندان معطوف به نتيجه نيست اما نمي توانيم طور ديگري زندگي ‏کنيم و با اعتراض و انتقاد در موارد نقض حقوق شهروندي، منافع ملي و حقوق اساسي ملت همچنان در صحنه ‏خواهيم بود تا فراموش نشويم."‏
وي انباشت را مهمترين وجه 4 مورد ذکر شده دانست و افزود:‏‎ ‎‏"بايد به جمع بندي آنچه که گذشت بپردازيم و ‏جنبش دانشجويي هم مي تواند به ارزيابي انتقادي گذشته خود دست بزند. تجارب تئوريک و استراتژيک و حتي ‏اخلاقي را بايد با يک ديد رو به جلو بازخواني کرد و نبايد به مرثيه خواني بپردازيم. شايد مهمترين نقد اخلاقي به ‏برخورد ابزاري بخشي از اصلاح طلبان با دانشجويان برگردد که آثار آن تا امروز هم ادامه يافته است".‏
اين فعال ملي- مذهبي ارتباط بيشتر ميان نهادهاي مدني و اجتماعي را نيز ضروري دانست و در مورد انتخابات ‏گفت:‏‎ ‎‏"با انتخابات و شرکت يا عدم شرکت در آن نبايد به صورت ايدئولوژيک برخورد کنيم. با توجه به شرايط ‏ايران بايد در هر انتخابات نيمه آزاد و نيمه موثر شرکت کرد و اگر کساني باشند که بتوانند حداقل رفاه را براي ‏جامعه و حداقل امنيت را براي فعالان جامعه مدني تامين کنند بايد به آنها راي بدهيم".‏
وي انتخابات را در ايران مثل بازار دستفروشي دانست که به دليل ريشه دار نبودن احزاب، برخي چهره ها و ‏گروهها يک شبه ظهور مي کنند و شعارهايي مي دهند و از مردم راي مي گيرند اما به کسي پاسخگو نيستند. به ‏همين دليل بايد "برنامه محور" بود و از احزاب برنامه هاي عملي خواست و نه شعارهاي کلي. او اضافه کرد:‏‎ ‎‏"به ‏نظر مي رسد بهترين مواجهه دانشجويان با انتخابات اين باشد که وعده هاي کوچک و عملي از کانديداها بخواهند و ‏ببينند آيا آنها مي توانند به طور مثال مشکلات دانشجويان ستاره دار و محروم از تحصيل را حل کنند و براي ‏فعاليت هاي دانشجويي بستر مناسب تري مهيا کنند يا خير؟"‏
عليجاني تجربه اقليت هاي اصلاح طلب در مجلس، شوراها و مجمع تشخيص را موفق ندانست. از نظر اين فعال ‏سياسي نيروهاي سياسي ايران ضمن پرهيز از خود بزرگ بيني بايد بپذيرند که "ايران جامعه متکثري است و در ‏شرايط آزاد هيچ کس در آن اکثريت مطلق نخواهد داشت."‏

تلاش براي بازگشت خاتمي

تلاش براي بازگشت خاتمي
اقتدار گرايان: محبويت خاتمي قصه است - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
شيرين کريمي
هفته پيش، تيتر اول روزنامه اعتماد ملي درکنار عکس بسيار بزرگ خاتمي کليد يک سياست رايج تبليغاتي در جمهوري ‏اسلامي را رقم زد: "مي آِيد، نمي آِيد." آيا سياستي که مبتکر و پيرو دائمي اش، هاشمي رفسنجاني است، اکنون از طرف ‏اصلاح طلبان به برنامه محمد خاتمي تبديل شده است؟‏ ‏تير ماه سال 1384 و بعد ازبرکشيدن محمود احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري ايران، مردي ساختمان نهاد ‏رياست جمهوري را ترک کرد که هشت سال پيش از آن با رايي بي سابقه به اين ساختمان پا گذاشته بود.‏
محمد خاتمي آن روزها به همه خبرنگاراني که درباره آينده سياسي اش از او مي پرسيدند مي گفت هشت سال رياست ‏جمهوري برايش بس بوده و ديگر هرگز مقامي رسمي در حکومت را نخواهد پذيرفت. چند بار هم در طول سال هاي ‏اخير تاکيد کرد که هرگز به" قدرت" باز نخواهد گشت.‏
اما اصلاح طلبان که اکنون کشور را در "شرايط ويژه"، "مخاطره آميز" و "بحراني" مي بينند، تمام تلاش خود رابکار ‏گرفته اند تا محمد خاتمي که بار اول با "لبخند" و بار دوم با"گريه" نام خود را بر اوراق راي نزديک به 23 ميليون ‏ايراني رقم زد، حرفش را پس بگيرد و به کانون آتش در مجلس يا کاخ رياست جمهوري بر گردد.‏
‎‎خاتمي بيايد‎‎
تنها تيتر اول اعتماد ملي نبود که خاتمي را سر ليست احتمالي حزب مهدي کروبي اعلام کرد. سخنگوي حزب اعتماد ‏ملي گفت: "در صورت ورود سيد محمد خاتمي به عرصه انتخابات مجلس هشتم، قطعا وي به عنوان سرليست حزب ‏اعتماد ملي معرفي خواهد شد."‏
‏ جبهه مشارکت هم همين نظر را داشت. آذر منصوري، معاون سياسي دبيرکل جبهه مشارکت ايران اسلامي به سايت ‏نوروز گفت: "ما اميدواريم که اگر آقاي خاتمي براي انتخابات مجلس هشتم کانديدا نمي شوند حتما براي انتخابات رياست ‏جمهوري آينده اعلام آمادگي کنند و بپذيرند که در آن انتخابات حضور يابند. ما اميدواريم که بتوانيم موافقت آقاي خاتمي ‏را براي حضور در انتخابات آينده رياست جمهوري کسب نماييم چرا که معتقديم ايشان در جايگاه رياست جمهوري به ‏شکل مؤثرتري مي‌توانند براي خروج ايران از وضعيت مخاطره آميز و بحراني فعلي ايفاي نقش نمايند."‏
سيدمحمدعلي ابطحي مشاور و دوست بسيارنزديک محمدخاتمي هم به ايسنا گفت: "انتشار برخي اخبار مبني بر ‏کانديداتوري سيدمحمد خاتمي ناشي از يک خواست و مطالبه‌ اجتماعي است و با توجه به شرايط موجود طبيعتاً قوت ‏مجلس مي‌تواند بسيار به قوت کشور کمک کند و خاتمي نيز بسيار مي‌تواند به ايجاد اين قوت کمک و وحدت را در ‏صفوف انتخابات ايجاد کند."‏‎ ‎
محمد علي ابطحي، مقاله مفصلي نيز تحت عنوان "آقاي خاتمي، براي نمايندگي مجلس کانديدا شويد لطفاً" در وب نوشت ‏خودمنتشر کرد و دلايل ضرورت آمدن خاتمي را بر شمرد و در پايان نتيجه گرفت: "همه علاقه مندان به سرنوشت ‏کشور بايد تلاش کنند تا آقاي خاتمي کانديداي انتخابات مجلس شود."‏
سيدمصطفي تاج‌زاده، عضو شوراي مرکزي جبهه مشارکت هم به سايت آفتاب گفت: "فشار زيادي از سوي قشرهاي ‏مختلف به آقاي خاتمي وارد مي‌شود براي اينکه ايشان نامزدي انتخابات مجلس هشتم را بپذيرد. دانشگاهيان، ‏صنعتگران، هنرمندان، فرهنگيان، زنان، ‌احزاب، سياسيون و قشرهاي مختلفي که به آقاي خاتمي دسترسي پيدا مي‌کنند ‏به صورت مکتوب يا حضوري خواهان اين هستند که خاتمي در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود.استدلال تمامي اين ‏گروه‌ها اين است که کشور در شرايط ويژه قرار دارد و مخاطرات بسياري ايران را تهديد مي‌کند. بر اين اساس اين ‏فشارها روزمره است و بسياري از گروه‌ها و احزاب چنين درخواستي را دارند." ‏
مرتضي حاجي رييس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان تهران بزرگ در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ‏ايران گفت: "بسياري از شخصيت‌هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي با نگاه به شرايط کشور، به طور جد از ‏آقاي خاتمي درخواست کردند که در عرصه سياسي به صورت پررنگ‌تري ظاهر شده و نامزدي انتخابات هشتمين دوره ‏از مجلس شوراي اسلامي را بپذيرند؛ چراکه اعتقاد بر اين است که با وجود ايشان بسياري از مسايل کشور قابل حل ‏خواهد بود."‏
‎‎خاتمي نمي آِيد‎‎
تمام کساني که از خاتمي دعوت کرده اند تا خواست مردم را بپذيرد و براي نجات کشور به قدرت بر گردد، اعلام کرده ‏اند که او با اين خواست موافقت نکرده است.‏
به گفته محمد علي ابطحي "در جلسه مجمع روحانيون مبارز قرار شد کميته انتخاباتي آن، ليست افراد پيشنهادي را مثل ‏ساير احزاب مشخص کند و جزء ائتلاف آن را ارائه نمايد. من اعتقادم بر آن است که آقاي خاتمي سرليست باشد. امروز ‏هم روزنامه اعتماد ملي آن را زده است ولي باز هم امروز که با آقاي خاتمي صحبت مي کرديم، کانديداتوري اش را ‏براي مجلس رد مي کرد."‏
مرتضي حاجي گفت: "آقاي خاتمي تصميم بر کانديداتوري ندارند ولي هنوز پافشاري‌ها برايشان ادامه دارد، البته به ‏نظر من چنين خواستي از آقاي خاتمي فارغ از معذوريت‌هاي ايشان، نابه‌جا نيست، اما به هر حال ايشان هم براي خود ‏دلايلي دارند."‏
و مصطفي تاج زاده تاکيدکرد: "آقاي خاتمي حاضر نشده در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود، اما به دليل همين شرايط ‏ويژه و مخاطره‌آميز پذيرفته‌ است در انتخابات حضور فعال داشته باشد."‏
‎‎حضور در پشت صحنه‎‎
اين سخنان هم مانند دعوت از محمدخاتمي به بازگشت توسط کساني ديگر اعلام مي شود و بنابراين فضا را براي شنيدن ‏نظر مستقيم محمد خاتمي آماده مي کند؛ امري که هسته مرکزي سياست "مي آيد، نمي آيد" است. سخناني که نشان مي ‏دهد خاتمي بخاطر"شرايط ويژه و مخاطره آميز" در پشت پرده حضور دارد، هر چندهنوز حضور در جلوي صحنه را ‏نپذيرفته است.‏
‏ روزنامه کيهان که بلافاصله بعد از انتشار اخبار بالا دو سر مقاله بسيار تند و توهين آميز در باره خاتمي نوشت و به ‏نحو بيسابقه اي به تحقير او پرداخت، فاش کرد که خاتمي در پشت پرده انتخابات شوراها هم حضور داشته است: "نقش ‏آفريني پس پرده خاتمي در انتخابات شوراها منجر به ورود 5 نفر از اصلاح طلبان به شوراي شهر 15 نفره تهران شد."‏
سايت فارسي بي بي سي هم نحوه فعاليت خاتمي را چنين شرح داد: "از چند ماه پيش بعضي از چهره هاي سياسي در ‏ايران از نقش پررنگ آقاي خاتمي در تلاش هاي اصلاح طلبان براي ائتلاف در مجلس هشتم خبر دادند، اما در اين مدت ‏جزئيات چنداني از نحوه فعاليت هاي او در اين زمينه منتشر نشده بود. گزارش روز جمعه صفدر حسيني، عضو شوراي ‏مرکزي جبهه مشارکت ايران و رئيس کميته استان هاي ستاد ائتلاف اصلاح طلبان، به کنگره دهم جبهه مشارکت نشان ‏داد که آقاي خاتمي عملا مرد اول تلاش ها در راه به وحدت رسيدن گروه هاي اصلاح طلب است.آقاي حسيني در ‏گزارش خود گفت که آقاي خاتمي در اوايل سال جاري حدود 300 نفر از چهره هاي جريان اصلاحات را به جلسه اي ‏دعوت کرده و در واقع کليد شروع پروژه ائتلاف را زده است. به گفته آقاي حسيني از ميان آن افراد جمعي 22 نفره، که ‏بعدا تعداد آنها به 28 نفر افزايش پيدا کرده، ستاد ائتلاف اصلاح طلبان را تشکيل داده اند که «جلسات اين ستاد از يک ‏ماه قبل به شکل هفتگي با حضور آقاي خاتمي» تشکيل مي شود و «انگيزه و پيگيري خاتمي در اين انتخابات به همه ‏نيروها براي فعاليت و انشاءالله پيروزي در انتخابات، انگيزه داده است." خود آقاي خاتمي نيز چند روز پيش در جمع ‏روزنامه نگاران اصلاح طلب به اميدواري اش درباره انتخابات تاکيد کرد: "من به دوستان گفته ام در انتخابات مجلس ‏مشاركت كنند، منتهي آدم هاي معقول جناح اصلاح طلب اگر در زير يک چتر در آيند، مطمئن باشيد نتيجه انتخابات ‏متفاوت تر از چيزي خواهد بود كه دوستان الان پيش بيني مي كنند."‏
‎‎سفر هاي استاني‎‎
فعاليت هاي جديد محمد خاتمي محدود به راهبري ائتلاف اصلاح طلبان نمي شود. يکي از مسئولان بنياد باران، بنيادي ‏که خاتمي بعد از پايان دوره رياست جمهوري خود تاسيس کرده و فعاليت هاي خود را در قالب آن پي مي گيرد، روز ‏شنبه از آغاز سفرهاي استاني خاتمي در آينده نزديک خبر داد.‏
پيش از انتخابات رياست جمهوري سال 1376، خاتمي که در آن زمان کانديدايي با بخت پيروزي نه چندان بالا بود، با ‏اتوبوس به نقاط مختلف ايران سفر و براي مردم سخنراني کرد. بسياري از تحليلگران نقش اين سفرها و گفتگوهاي ‏رودررو را در پيروزي چشمگير خاتمي در انتخابات آن سال قابل توجه ارزيابي مي کنند.‏
‏ به نوشته سايت بي بي سي "سفرهاي استاني آقاي خاتمي، اگر به گستردگي آنچه ده سال پيش اتفاق افتاد باشد، مي تواند ‏دو نتيجه اصلي داشته باشد: اول، ارتباط دوباره با مردم سراسر ايران و تشويق آنها به راي دادن به احزاب اصلاح ‏طلب، و دوم، بالا بردن روحيه نيروهاي اصلاح طلب در استان ها."‏
‎‎تحقير خاتمي‎‎
روزنامه کيهان که سخنگوي عملي نيروهاي امنيتي ـ نظامي شمرده مي شود، در دو سرمقاله پياپي به خاتمي هتاکي کرد، ‏او را سخت مورد تحقير قرار دادو طبق معمول رئيس جمهور سابق را به وابستگي به آمريکا و اسرائيل متهم کرد. ‏حسين شريعتمداري تحت عنوان "خود گوئي و خود خندي، عجب مرد هنرمندي" که ملايم شده يک تکيه کلام لاتي ‏است، نوشت: "از طرح گفت وگوي تمدن هاي آقاي خاتمي با افتخار ياد مي كنيد و اولاً توضيح نمي دهيد كه تهيه كننده ‏اصلي اين طرح آقاي داريوش شايگان- عضو دفتر فرح پهلوي- بوده است و طرح مزبور را در دوران طاغوت و از ‏سوي بنياد فرح پهلوي ارائه كرده بود... البته مجمع عمومي سازمان ملل در سال 2001 به اتفاق آراء اين طرح را ‏تصويب كرد و معلوم بود كه تصويب مي كند، زيرا هيچ كشوري حاضر نيست در ظاهر و به طور علني جنگ تمدن ها ‏را بر گفت وگوي تمدن ها ترجيح بدهد، اما نتيجه چه بود؟ در همان سال 2001، جرج بوش ايران را يكي از سه كشور ‏‏«محور شرارت» ناميد و آقاي خاتمي در اولين مصاحبه خود با ‏CNN‏ از «شهيد آبراهام لينكلن» تجليل كرد. در همان ‏سال بوش به افغانستان حمله كرد و مدعيان اصلاحات از ضرورت همكاري با طالبان سخن گفتند مگر شما نبوديد كه در ‏مطبوعات وابسته به خود با افتخار مي نوشتيد «مبارزه با اسرائيل مبناي فقهي ندارد»! و تاكيد مي كرديد كه ايران بايد ‏از سازش ساف با اسرائيل سرمشق بگيرد! و از اسرائيل به عنوان يك كشور دموكراتيك كه حقوق همه مسلمانان در آن ‏رعايت مي شود ياد مي كرديد! و... با توجه به مواضع و عملكرد 8ساله مدعيان اصلاحات كه آنچه به آن اشاره شد فقط ‏مشتي از خروارها و اندكي از بسيارهاست و تمامي آنها مستند و موجود است، بايد از آقايان پرسيد، مگر آمريكا و ‏اسرائيل از طرفداران خود چه مي خواستند كه شما آنگونه نبوديد؟"‏
و همکار ديگرش در سازمان اطلاعاتي کيهان روز بعد، ادامه داد: "موج مطرح كردن سيدمحمد خاتمي به روش هاي ‏گوناگون البته جديد نيست. از اين حيث، دوستان آن طرف آب آقايان اصلاح طلب بر آنها فضل تقدم دارند. هنوز چند ‏ماهي از انتخابات سوم تير و نه قاطع مردم به بزرگترين ائتلاف تاريخ اصلاح طلبان نگذشته بود كه اروپا و آمريكا ‏آغوش خود را به روي رئيس جمهور سابق گشودند و مكرراً به بهانه هاي مختلف او را ميزباني كردند. پيام اين كار هم ‏البته واضح بود، همانطور كه خودشان گفته اند مي خواستند به مردم ايران نشان بدهند اساساً چطور رئيس جمهوري را ‏مي پسندند و چرا از نتيجه انتخاب آنها در سوم تير سخت ناخشنودند. خاتمي اگرچه ممكن است در اين وانفساي بي سرو ‏صاحبي اضطراراً بتواندنقشي موثرتر از ديگران در جبهه اصلاحات ايفا كند، اما قدرمطلق تاثير او هرگز از مقدار ‏معيني فراتر نخواهد رفت. به تعبير ديگر، اصلاح طلبان- به دلايلي كه خواهيم گفت- دربرآورد محبوبيت خاتمي چه در ‏ميان مردم و چه حتي در خود جبهه اصلاحات اندكي بيش از حد مجاز خطا كرده اند. قصه اگر چه خيلي جدي نيست؛‎ ‎خاتمي البته درست فهميده بود، بيش از 80 درصد كساني كه او رايحه دشمني از كردارشان استشمام كرد اكنون تحت ‏حمايت بنيادهاي وابسته به سرويس هاي غربي در خارج از ايران به «مبارزه براي دموكراسي»(؟!) مشغولند و آن ‏‏20درصد باقي مانده در ايران هم فعلاً به لطف كرم و نجابت نظام جمهوري اسلامي، آشكارا در حال توطئه اند تا كي ‏نوبت مسافرتشان به پاريس و آمستردام و پراگ برسد.
"‏