Wednesday, August 01, 2007

نا کارآمدی دولت از تحریم بدتراست

گفت وگو با احمد شيرزاد:
- پنجشنبه 11 مرداد 1386 [2007.08.02] اميد معماريان
o.memarian@roozonline.comاحمدشيرزاد، نماينده مردم درششمين مجلس شوراي اسلامي و عضوشوراي مرکزي حزب مشارکت اسلامي، درگفت وگويي با روز از دلايل شيوع حرکت هاي تندروانه جناج راست طي هفته هاي گذشته، حمله به سفرهاي استاني خاتمي، دستگيري دانشجويان و متهم سازي منتقدان به ارتباط با آن سوي مرزها سخن گفته است. شيرزاد، که داراي مدرک دکتراي فيزيک ازدانشگاه صنعتي شريف است، اعتقاد دارد: "دولت فعلي به دليل ناکارآمدي درانديشه اقتصادي خودش و ناکارآمدي درمديريت آنقدر به اقتصاد کشور صدمه زده که اثر تحريم ها چندان درمقابل آن زياد نيست." دکتر شيرزاد، هنگام مصاحبه هم همان استاد دانشگاه دلسوزي است که کمي آنسوي مصاحبه که مي روي، اکيدا توصيه مي کند درس خواندن وتحصيل را به هيچ بهانه اي کنار نگذاريم. اين گفت وگو را درزيرمي خوانيد:به نظر شما سفرهاي استاني خاتمي به چه منظوري صورت مي گيرد چرا که طبق روال سالهاي بعد ازانقلاب مسئوليني دراين مرتبه، بعدازپايان دوره کاري خود راهي کتابخانه ويا دانشگاه شده اند وازجامعه سياسي فاصله گرفته اند. اين موضوع اما درمورد آقاي خاتمي ظاهرا صدق نمي کند؟خوشبختانه آقاي خاتمي برعکس خيلي ازشخصيت هايي که دوره اي درصحنه سياسي بودند و بعد از اتمام مسئوليت خودشان را به کلي بازنشسته کردند، بعد ازپايان رياست جمهوري به نوعي دوست دارد که درصحنه سياسي ايران فعال باشد وحضور موثري هم داشته باشد. اين البته به معناي اين نيست که ايشان قصد کانديداتوري مجدد را براي انتخابات آتي مجلس و يا رياست جمهوري دارد. اما ازشواهد پيداشت که آقاي خاتمي تمايل دارد که به عنوان يک چهره موثر درميان اصلاح طلبان وبه عنوان يک عامل وحدت بخش و انسجام دهنده حضور فعال داشته باشد. علي رغم اينکه شما مي گوييد، آقاي خاتمي هيچ قصدي براي کانديداتوري درانتخابات ندارد، چرا نيروهاي محافظه کار طي ماه هاي گذشته، وي را آماج حملات خود قرارداده و ازهيچ فرصتي براي خدشه وارد کردن به اعتبارايشان فروگذاري نمي کنند؟ آنها مي دانند که آقاي خاتمي قصد کانديدا شدن ندارد وحرفش را هم دراين زمينه جدي گفته است. اما من فکر مي کنم ريشه نگراني آنها دراين است که آقاي خاتمي بتواند به عنوان يک محور وحدت بخش و يک عامل انسجام آفرين براي اصلاح طلبان درعرصه سياسي حاضر بشود واين چيزي نيست که آنها بپسندند چرا که آنها ازميزان نفوذ ومحبوبيت وصداقت خاتمي باخبرند ومي توانند حدس بزنند که چنين حضوري به چه معنايي است.چنين حملاتي شخصي وموردي صورت مي گيرد يا آنکه يک رويکرد جناحي برنامه دار است؟ حملاتي که انجام مي شود به شکل سال 76 نيست. چرا که درحال حاضر آقاي خاتمي به نوعي درموقعيتي قرارگرفته که نمي توانند مانع آن بشوند. البته کارهاي مانند نامه پخش کردن وتبلغيات سوء وبايکوت خبري کارهاي است که انجام داده اند وطبيعي هم است. بيشتر نگراني آنها اين است که خاتمي به عنوان يک محور فکري نقش تبلغياتي موثري را براي جناح اصلاح طلب ايفاکند. چرا چنين حملاتي را طبيعي مي ناميد؟ نه به معناي اينکه يک رفتار قانوني و معقول است، بلکه به لحاظ شناختي که ما ازجناع راست داريم طبيعي به نظر مي رسد. شايد بهتر باشد بگوييم که اينها، واکنش هايي قابل انتظار هستند. درهرحال آنها تصورشان اين بود که جريان اصلاحات جريان مرده است و ديگر امکان حضور درعرصه کشور را ندارد و فکر مي کردند با روي کار آمدن مجلس خودشان مي توانند طوري برجريان امور مسلط شوند که مردم ديگر علاقه مند به اصلاح طلبان نباشند. اما بعداز دوسالي که از عمر اين دولت گذشته و به دليل ناکامي هايي که درحوزه هاي فرهنگ و سياست و اقتصاد داشته طبيعي است که مردم و آنها اين تصور را داشته باشند که مهمترين جايگزين و آلترناتيو سياسي موجود، درجبهه اصلاحات يافت مي شود. چه موضوعي شاهدي براين مدعاست؟ دربين مردم، به موازات افزايش مشکلات، محبوبيت خاتمي افرايش پيدا کرده است. چرا که مردم با مقايسه عملکردها مي بينند با همه مشکلاتي که در دولت خاتمي وجود داشت و انتقاداتي که به آن مي شد، اما درمجموع عملکرد دولت هاي خاتمي تاثيرمثبت محسوسي درزندگي مردم داشت، به خصوص درابعاد اقتصادي آن.آيا گرايش هايي وجود دارد که خواستاراين باشند که آقاي خاتمي درعرصه انتخابات حاضر شوند؟ درلايه هاي مختلف مردم چنين تمايلي وجود دارد ولي خود خاتمي به چنين کاري اصلا تمايل ندارد و اگر بخواهد جدي مطرح شود، ممکن است درميان اصلاح طلبان هم مخالفاني وجود داشته باشد. بيشتر دوستان ايشان فکر مي کنند که آقاي خاتمي به عنوان يک سرمايه سياسي واجتماعي بيشتر مي تواند مورد استفاده قرارگيرد تا اينکه بخواهند دريکي ازسمت هاي سياسي قراربگيرند و بارديگر با همان مشکلات دست وپنجه نرم کنند. به نظر شما آنچه مخالفان آقاي خاتمي – وبه صورت کلي جريان اصلاح طلبان – انجام مي دهند، مبتني برنقد عملکرد دولت هاي ايشان است يا نگراني از ظهور يک جريان جايگزين قدرتمند؟ نقد عملکرد دولت گذشته و انداختن تقصير ناکامي ها به گردن دولت هاي گذشته الان ترجيع بند همه تبليغات دولتي است و چيز تازه اي نيست. بنابراين دررسانه هاي راست، هرمشکلي که به وجود مي آيد و مورد بحث قرارمي گيرد بدون اينکه اراده اي براي پاسخگويي وجود داشته باشد، تقصير ها را به گردن دولت گذشته مي اندازند. آنها دريک شرايط نابرابري رسانه اي اتهاماتي را متوجه مديران قبلي مي کنند که نمي توانند پاسخ بدهند که اين هم چيز تازه اي نيست، اما کاري که مي تواند اتفاق بيافتد تخريب شخصيت است وعلم کردن اتهامات تندي که جنبه لجن پراکني داشته باشند. هدف ديگر اين است که فشار برجوانان، دانشجويان و مطبوعات را افزايش دهند و به ايجاد فضاي بسته اي اقدام کنند که بخواهند هم درآن فضاي بسته کار را براي خود آسان تر بکنند و هم بگويند که اصلاح طلبان دربرابر فشارهاي جناح تند رو راست قادر به کاري نيستند، که اين قسمت دوم بيشتر مورد نظر آنان است. راست افراطي چندان ازاينکه چهره اش کريه جلوه کند نگراني ندارد ولي حاضر است گهگاه با چنگ ودندان نشان دادن به مردم بگويد که اگر اينها سرکاربيايند، همچنان توقيف مطبوعات و دستگيري و مسائلي ازاين قبيل که دو دوره خاتمي همواره درمسير راه دولت ايجاد مي شد، برقرارخواهد بود.با توجه به حضورچنين جرياناتي درداخل وخارج دولت، آيا مي تواند انتظار داشت، که اصلاح طلبان وديگر گروه ها، درفضاي بالنبسه برابري به رقابت بپردازند وهمان شانسي را داشته باشند که مثلا آقاي خاتمي درسال 76 داشت؟ اينکه انتخابات به معناي مطلق آزاد باشد مشابه کشورهاي دموکراتيک که قطعا اين اتفاق نخواهد افتاد. اما اگر به اندازه کافي فشاراجتماعي وجود داشته باشد ومردم علاقه مندي به انتخابات نشان بدهند وجدي تر درصحنه باشند تجربه نشان مي دهد که شدت رد صلاحيت ها کمتر خواهد بود. البته جناح راست هميشه ازاين ابزار استفاده کرده و شکل بازي را با استفاده ازحربه رد صلاحيت به نفع خودش تغييرداده است. اما اگر فضاي انتخاباتي گرمتر باشد وفضاي سياسي فعال ترباشد، اين امکان براي آنها کمتر خواهد بود. به صفرنمي رسد، اما شرايط بهتري خواهد بود. تجربه نشان مي دهد درحالتي که مردم حالت انفعال بگيرند آنها کارخود را مي کنند و پاسخگو هم نخواهند بود.به اين ترتيب شما دستگيري هاي اخيردانشجويان وفعالان جامعه مدني را نيز با جهت گيري هاي جناح راست ويا حداقل راديکال ترين لايه هاي آن بي ارتباط نمي دانيد؟ هدف آنها ازاين فشارها ايجاد روحيه ياس وانفعال است. اما هميشه هم معلوم نيست اين رفتارها چنين نتيجه اي بدهد. به خصوص اگر با شروع سال تحصيلي ما شاهد حرکت بيشتر جنبش دانشجويي باشيم آنها نتيجه عکس خواهند گرفت.الان دوره رکود است و دانشگاه ها بسته است. اما اگر اين دستگيري ها بخواهد درمهرماه ادامه پيدا کند، آنگاه فکر مي کنم اين موضوع فضاي دانشجويي را عليه دستگيري هاي انجام شده، به شدت ملتهب خواهد کرد و نتيچه معکوس خواهد بود. فکر مي کنم آنها براي جلوگيري از مواجهه با چنين فضايي، زودتر دانشجوها را آزاد کنند. آنها هدفشان اين است که روحيه ياس ونااميدي برجوانان حاکم شود. شما به عوامل داخلي اشاره کرديد که مي تواند انتخابات را ازخود متاثرکنند. اما عوامل خارجي مانند تحولات پرونده هسته اي چگونه مي تواند اين روند را از خود متاثرکند؟ والله فکر مي کنم درشرايط فعلي پرونده هسته اي درست مثل دستگاه صوتي است که دکمه "ايست" آن را زده اند. يعني درهمان حالت ترمز کرده اند و درآب نمک خوابانده اند که تا شرايط مساعد بود به تحرک وادار کنند. به نظرمن، فشارهاي خارجي برايران نتيجه مثبتي نخواهد داشت وقطعا باعث مي شود فضاي رايکال جناج راست تشديد شود. از طرف ديگر مشاهده مي کنيم که يک حالت رکود دربرنامه هسته اي است. من نسبت به اين فضا خوشبين هستم. فضايي که ازدو طرف يک حرکت هاي تند وشتاب انگيزي صورت بگيرد و حاکميت يک سايه تهديد خارجي را دائما برکشورببيند، احتمال امکان فشار ومتهم کردن مخالفين به همراهي با خارجي ها زياد است ونتيجه مثبتي نخواهد داشت. اميد من اين است که ما تا زمان انتخابات شاهد يک فضاي آرام باشيم.به نظر شما بي توجهي به تاثيرات اقداماتي مانند تحريم هاي سازمان ملل، چگونه ممکن است معادلات داخلي را ازخود متاثرکند؟ اگر مقابله بسيار شديد عليه ايران دامن زده بشود، ممکن است جناح حاکم در دراز مدت به جهت ناکارآمدي ومشکلات اقتصادي که برکشور حاکم مي شود مشکل پيدا کند. اما در کوتاه مدت ازفضاي فشارخارجي بهره برداري مي کند. چون طول مي کشد که اثر تحريم ها آشکارشود واز فضاي تبلغياتي اش استفاده خواهند کرد. من فکر مي کنم که دولت فعلي به دليل ناکارآمدي درانديشه اقتصادي خودش و ناکارآمدي درمديريت آنقدر به اقتصاد کشور صدمه زده که اثر تحريم ها چندان درمقابل آن زياد نيست. شايد اين تحريم ها درقضاي تبليغاتي به نفع دولت باشد که گناه ناکارآمدي خودشان را به تحريم نسبت بدهند. فکر مي کنم که اگر اين دولت به حال خود گذاشته شود بيشتر درذهن مردم ناکارآمدي آن مشخص خواهد شد تا اينکه تحت فشارهاي خارجي قراربگيرد

No comments: