Saturday, November 03, 2007

تلاش براي بازگشت خاتمي

تلاش براي بازگشت خاتمي
اقتدار گرايان: محبويت خاتمي قصه است - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
شيرين کريمي
هفته پيش، تيتر اول روزنامه اعتماد ملي درکنار عکس بسيار بزرگ خاتمي کليد يک سياست رايج تبليغاتي در جمهوري ‏اسلامي را رقم زد: "مي آِيد، نمي آِيد." آيا سياستي که مبتکر و پيرو دائمي اش، هاشمي رفسنجاني است، اکنون از طرف ‏اصلاح طلبان به برنامه محمد خاتمي تبديل شده است؟‏ ‏تير ماه سال 1384 و بعد ازبرکشيدن محمود احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري ايران، مردي ساختمان نهاد ‏رياست جمهوري را ترک کرد که هشت سال پيش از آن با رايي بي سابقه به اين ساختمان پا گذاشته بود.‏
محمد خاتمي آن روزها به همه خبرنگاراني که درباره آينده سياسي اش از او مي پرسيدند مي گفت هشت سال رياست ‏جمهوري برايش بس بوده و ديگر هرگز مقامي رسمي در حکومت را نخواهد پذيرفت. چند بار هم در طول سال هاي ‏اخير تاکيد کرد که هرگز به" قدرت" باز نخواهد گشت.‏
اما اصلاح طلبان که اکنون کشور را در "شرايط ويژه"، "مخاطره آميز" و "بحراني" مي بينند، تمام تلاش خود رابکار ‏گرفته اند تا محمد خاتمي که بار اول با "لبخند" و بار دوم با"گريه" نام خود را بر اوراق راي نزديک به 23 ميليون ‏ايراني رقم زد، حرفش را پس بگيرد و به کانون آتش در مجلس يا کاخ رياست جمهوري بر گردد.‏
‎‎خاتمي بيايد‎‎
تنها تيتر اول اعتماد ملي نبود که خاتمي را سر ليست احتمالي حزب مهدي کروبي اعلام کرد. سخنگوي حزب اعتماد ‏ملي گفت: "در صورت ورود سيد محمد خاتمي به عرصه انتخابات مجلس هشتم، قطعا وي به عنوان سرليست حزب ‏اعتماد ملي معرفي خواهد شد."‏
‏ جبهه مشارکت هم همين نظر را داشت. آذر منصوري، معاون سياسي دبيرکل جبهه مشارکت ايران اسلامي به سايت ‏نوروز گفت: "ما اميدواريم که اگر آقاي خاتمي براي انتخابات مجلس هشتم کانديدا نمي شوند حتما براي انتخابات رياست ‏جمهوري آينده اعلام آمادگي کنند و بپذيرند که در آن انتخابات حضور يابند. ما اميدواريم که بتوانيم موافقت آقاي خاتمي ‏را براي حضور در انتخابات آينده رياست جمهوري کسب نماييم چرا که معتقديم ايشان در جايگاه رياست جمهوري به ‏شکل مؤثرتري مي‌توانند براي خروج ايران از وضعيت مخاطره آميز و بحراني فعلي ايفاي نقش نمايند."‏
سيدمحمدعلي ابطحي مشاور و دوست بسيارنزديک محمدخاتمي هم به ايسنا گفت: "انتشار برخي اخبار مبني بر ‏کانديداتوري سيدمحمد خاتمي ناشي از يک خواست و مطالبه‌ اجتماعي است و با توجه به شرايط موجود طبيعتاً قوت ‏مجلس مي‌تواند بسيار به قوت کشور کمک کند و خاتمي نيز بسيار مي‌تواند به ايجاد اين قوت کمک و وحدت را در ‏صفوف انتخابات ايجاد کند."‏‎ ‎
محمد علي ابطحي، مقاله مفصلي نيز تحت عنوان "آقاي خاتمي، براي نمايندگي مجلس کانديدا شويد لطفاً" در وب نوشت ‏خودمنتشر کرد و دلايل ضرورت آمدن خاتمي را بر شمرد و در پايان نتيجه گرفت: "همه علاقه مندان به سرنوشت ‏کشور بايد تلاش کنند تا آقاي خاتمي کانديداي انتخابات مجلس شود."‏
سيدمصطفي تاج‌زاده، عضو شوراي مرکزي جبهه مشارکت هم به سايت آفتاب گفت: "فشار زيادي از سوي قشرهاي ‏مختلف به آقاي خاتمي وارد مي‌شود براي اينکه ايشان نامزدي انتخابات مجلس هشتم را بپذيرد. دانشگاهيان، ‏صنعتگران، هنرمندان، فرهنگيان، زنان، ‌احزاب، سياسيون و قشرهاي مختلفي که به آقاي خاتمي دسترسي پيدا مي‌کنند ‏به صورت مکتوب يا حضوري خواهان اين هستند که خاتمي در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود.استدلال تمامي اين ‏گروه‌ها اين است که کشور در شرايط ويژه قرار دارد و مخاطرات بسياري ايران را تهديد مي‌کند. بر اين اساس اين ‏فشارها روزمره است و بسياري از گروه‌ها و احزاب چنين درخواستي را دارند." ‏
مرتضي حاجي رييس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان تهران بزرگ در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ‏ايران گفت: "بسياري از شخصيت‌هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي با نگاه به شرايط کشور، به طور جد از ‏آقاي خاتمي درخواست کردند که در عرصه سياسي به صورت پررنگ‌تري ظاهر شده و نامزدي انتخابات هشتمين دوره ‏از مجلس شوراي اسلامي را بپذيرند؛ چراکه اعتقاد بر اين است که با وجود ايشان بسياري از مسايل کشور قابل حل ‏خواهد بود."‏
‎‎خاتمي نمي آِيد‎‎
تمام کساني که از خاتمي دعوت کرده اند تا خواست مردم را بپذيرد و براي نجات کشور به قدرت بر گردد، اعلام کرده ‏اند که او با اين خواست موافقت نکرده است.‏
به گفته محمد علي ابطحي "در جلسه مجمع روحانيون مبارز قرار شد کميته انتخاباتي آن، ليست افراد پيشنهادي را مثل ‏ساير احزاب مشخص کند و جزء ائتلاف آن را ارائه نمايد. من اعتقادم بر آن است که آقاي خاتمي سرليست باشد. امروز ‏هم روزنامه اعتماد ملي آن را زده است ولي باز هم امروز که با آقاي خاتمي صحبت مي کرديم، کانديداتوري اش را ‏براي مجلس رد مي کرد."‏
مرتضي حاجي گفت: "آقاي خاتمي تصميم بر کانديداتوري ندارند ولي هنوز پافشاري‌ها برايشان ادامه دارد، البته به ‏نظر من چنين خواستي از آقاي خاتمي فارغ از معذوريت‌هاي ايشان، نابه‌جا نيست، اما به هر حال ايشان هم براي خود ‏دلايلي دارند."‏
و مصطفي تاج زاده تاکيدکرد: "آقاي خاتمي حاضر نشده در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود، اما به دليل همين شرايط ‏ويژه و مخاطره‌آميز پذيرفته‌ است در انتخابات حضور فعال داشته باشد."‏
‎‎حضور در پشت صحنه‎‎
اين سخنان هم مانند دعوت از محمدخاتمي به بازگشت توسط کساني ديگر اعلام مي شود و بنابراين فضا را براي شنيدن ‏نظر مستقيم محمد خاتمي آماده مي کند؛ امري که هسته مرکزي سياست "مي آيد، نمي آيد" است. سخناني که نشان مي ‏دهد خاتمي بخاطر"شرايط ويژه و مخاطره آميز" در پشت پرده حضور دارد، هر چندهنوز حضور در جلوي صحنه را ‏نپذيرفته است.‏
‏ روزنامه کيهان که بلافاصله بعد از انتشار اخبار بالا دو سر مقاله بسيار تند و توهين آميز در باره خاتمي نوشت و به ‏نحو بيسابقه اي به تحقير او پرداخت، فاش کرد که خاتمي در پشت پرده انتخابات شوراها هم حضور داشته است: "نقش ‏آفريني پس پرده خاتمي در انتخابات شوراها منجر به ورود 5 نفر از اصلاح طلبان به شوراي شهر 15 نفره تهران شد."‏
سايت فارسي بي بي سي هم نحوه فعاليت خاتمي را چنين شرح داد: "از چند ماه پيش بعضي از چهره هاي سياسي در ‏ايران از نقش پررنگ آقاي خاتمي در تلاش هاي اصلاح طلبان براي ائتلاف در مجلس هشتم خبر دادند، اما در اين مدت ‏جزئيات چنداني از نحوه فعاليت هاي او در اين زمينه منتشر نشده بود. گزارش روز جمعه صفدر حسيني، عضو شوراي ‏مرکزي جبهه مشارکت ايران و رئيس کميته استان هاي ستاد ائتلاف اصلاح طلبان، به کنگره دهم جبهه مشارکت نشان ‏داد که آقاي خاتمي عملا مرد اول تلاش ها در راه به وحدت رسيدن گروه هاي اصلاح طلب است.آقاي حسيني در ‏گزارش خود گفت که آقاي خاتمي در اوايل سال جاري حدود 300 نفر از چهره هاي جريان اصلاحات را به جلسه اي ‏دعوت کرده و در واقع کليد شروع پروژه ائتلاف را زده است. به گفته آقاي حسيني از ميان آن افراد جمعي 22 نفره، که ‏بعدا تعداد آنها به 28 نفر افزايش پيدا کرده، ستاد ائتلاف اصلاح طلبان را تشکيل داده اند که «جلسات اين ستاد از يک ‏ماه قبل به شکل هفتگي با حضور آقاي خاتمي» تشکيل مي شود و «انگيزه و پيگيري خاتمي در اين انتخابات به همه ‏نيروها براي فعاليت و انشاءالله پيروزي در انتخابات، انگيزه داده است." خود آقاي خاتمي نيز چند روز پيش در جمع ‏روزنامه نگاران اصلاح طلب به اميدواري اش درباره انتخابات تاکيد کرد: "من به دوستان گفته ام در انتخابات مجلس ‏مشاركت كنند، منتهي آدم هاي معقول جناح اصلاح طلب اگر در زير يک چتر در آيند، مطمئن باشيد نتيجه انتخابات ‏متفاوت تر از چيزي خواهد بود كه دوستان الان پيش بيني مي كنند."‏
‎‎سفر هاي استاني‎‎
فعاليت هاي جديد محمد خاتمي محدود به راهبري ائتلاف اصلاح طلبان نمي شود. يکي از مسئولان بنياد باران، بنيادي ‏که خاتمي بعد از پايان دوره رياست جمهوري خود تاسيس کرده و فعاليت هاي خود را در قالب آن پي مي گيرد، روز ‏شنبه از آغاز سفرهاي استاني خاتمي در آينده نزديک خبر داد.‏
پيش از انتخابات رياست جمهوري سال 1376، خاتمي که در آن زمان کانديدايي با بخت پيروزي نه چندان بالا بود، با ‏اتوبوس به نقاط مختلف ايران سفر و براي مردم سخنراني کرد. بسياري از تحليلگران نقش اين سفرها و گفتگوهاي ‏رودررو را در پيروزي چشمگير خاتمي در انتخابات آن سال قابل توجه ارزيابي مي کنند.‏
‏ به نوشته سايت بي بي سي "سفرهاي استاني آقاي خاتمي، اگر به گستردگي آنچه ده سال پيش اتفاق افتاد باشد، مي تواند ‏دو نتيجه اصلي داشته باشد: اول، ارتباط دوباره با مردم سراسر ايران و تشويق آنها به راي دادن به احزاب اصلاح ‏طلب، و دوم، بالا بردن روحيه نيروهاي اصلاح طلب در استان ها."‏
‎‎تحقير خاتمي‎‎
روزنامه کيهان که سخنگوي عملي نيروهاي امنيتي ـ نظامي شمرده مي شود، در دو سرمقاله پياپي به خاتمي هتاکي کرد، ‏او را سخت مورد تحقير قرار دادو طبق معمول رئيس جمهور سابق را به وابستگي به آمريکا و اسرائيل متهم کرد. ‏حسين شريعتمداري تحت عنوان "خود گوئي و خود خندي، عجب مرد هنرمندي" که ملايم شده يک تکيه کلام لاتي ‏است، نوشت: "از طرح گفت وگوي تمدن هاي آقاي خاتمي با افتخار ياد مي كنيد و اولاً توضيح نمي دهيد كه تهيه كننده ‏اصلي اين طرح آقاي داريوش شايگان- عضو دفتر فرح پهلوي- بوده است و طرح مزبور را در دوران طاغوت و از ‏سوي بنياد فرح پهلوي ارائه كرده بود... البته مجمع عمومي سازمان ملل در سال 2001 به اتفاق آراء اين طرح را ‏تصويب كرد و معلوم بود كه تصويب مي كند، زيرا هيچ كشوري حاضر نيست در ظاهر و به طور علني جنگ تمدن ها ‏را بر گفت وگوي تمدن ها ترجيح بدهد، اما نتيجه چه بود؟ در همان سال 2001، جرج بوش ايران را يكي از سه كشور ‏‏«محور شرارت» ناميد و آقاي خاتمي در اولين مصاحبه خود با ‏CNN‏ از «شهيد آبراهام لينكلن» تجليل كرد. در همان ‏سال بوش به افغانستان حمله كرد و مدعيان اصلاحات از ضرورت همكاري با طالبان سخن گفتند مگر شما نبوديد كه در ‏مطبوعات وابسته به خود با افتخار مي نوشتيد «مبارزه با اسرائيل مبناي فقهي ندارد»! و تاكيد مي كرديد كه ايران بايد ‏از سازش ساف با اسرائيل سرمشق بگيرد! و از اسرائيل به عنوان يك كشور دموكراتيك كه حقوق همه مسلمانان در آن ‏رعايت مي شود ياد مي كرديد! و... با توجه به مواضع و عملكرد 8ساله مدعيان اصلاحات كه آنچه به آن اشاره شد فقط ‏مشتي از خروارها و اندكي از بسيارهاست و تمامي آنها مستند و موجود است، بايد از آقايان پرسيد، مگر آمريكا و ‏اسرائيل از طرفداران خود چه مي خواستند كه شما آنگونه نبوديد؟"‏
و همکار ديگرش در سازمان اطلاعاتي کيهان روز بعد، ادامه داد: "موج مطرح كردن سيدمحمد خاتمي به روش هاي ‏گوناگون البته جديد نيست. از اين حيث، دوستان آن طرف آب آقايان اصلاح طلب بر آنها فضل تقدم دارند. هنوز چند ‏ماهي از انتخابات سوم تير و نه قاطع مردم به بزرگترين ائتلاف تاريخ اصلاح طلبان نگذشته بود كه اروپا و آمريكا ‏آغوش خود را به روي رئيس جمهور سابق گشودند و مكرراً به بهانه هاي مختلف او را ميزباني كردند. پيام اين كار هم ‏البته واضح بود، همانطور كه خودشان گفته اند مي خواستند به مردم ايران نشان بدهند اساساً چطور رئيس جمهوري را ‏مي پسندند و چرا از نتيجه انتخاب آنها در سوم تير سخت ناخشنودند. خاتمي اگرچه ممكن است در اين وانفساي بي سرو ‏صاحبي اضطراراً بتواندنقشي موثرتر از ديگران در جبهه اصلاحات ايفا كند، اما قدرمطلق تاثير او هرگز از مقدار ‏معيني فراتر نخواهد رفت. به تعبير ديگر، اصلاح طلبان- به دلايلي كه خواهيم گفت- دربرآورد محبوبيت خاتمي چه در ‏ميان مردم و چه حتي در خود جبهه اصلاحات اندكي بيش از حد مجاز خطا كرده اند. قصه اگر چه خيلي جدي نيست؛‎ ‎خاتمي البته درست فهميده بود، بيش از 80 درصد كساني كه او رايحه دشمني از كردارشان استشمام كرد اكنون تحت ‏حمايت بنيادهاي وابسته به سرويس هاي غربي در خارج از ايران به «مبارزه براي دموكراسي»(؟!) مشغولند و آن ‏‏20درصد باقي مانده در ايران هم فعلاً به لطف كرم و نجابت نظام جمهوري اسلامي، آشكارا در حال توطئه اند تا كي ‏نوبت مسافرتشان به پاريس و آمستردام و پراگ برسد.
"‏

No comments: