تلاش براي بازگشت خاتمي
اقتدار گرايان: محبويت خاتمي قصه است - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
شيرين کريمي
هفته پيش، تيتر اول روزنامه اعتماد ملي درکنار عکس بسيار بزرگ خاتمي کليد يک سياست رايج تبليغاتي در جمهوري اسلامي را رقم زد: "مي آِيد، نمي آِيد." آيا سياستي که مبتکر و پيرو دائمي اش، هاشمي رفسنجاني است، اکنون از طرف اصلاح طلبان به برنامه محمد خاتمي تبديل شده است؟ تير ماه سال 1384 و بعد ازبرکشيدن محمود احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري ايران، مردي ساختمان نهاد رياست جمهوري را ترک کرد که هشت سال پيش از آن با رايي بي سابقه به اين ساختمان پا گذاشته بود.
محمد خاتمي آن روزها به همه خبرنگاراني که درباره آينده سياسي اش از او مي پرسيدند مي گفت هشت سال رياست جمهوري برايش بس بوده و ديگر هرگز مقامي رسمي در حکومت را نخواهد پذيرفت. چند بار هم در طول سال هاي اخير تاکيد کرد که هرگز به" قدرت" باز نخواهد گشت.
اما اصلاح طلبان که اکنون کشور را در "شرايط ويژه"، "مخاطره آميز" و "بحراني" مي بينند، تمام تلاش خود رابکار گرفته اند تا محمد خاتمي که بار اول با "لبخند" و بار دوم با"گريه" نام خود را بر اوراق راي نزديک به 23 ميليون ايراني رقم زد، حرفش را پس بگيرد و به کانون آتش در مجلس يا کاخ رياست جمهوري بر گردد.
خاتمي بيايد
تنها تيتر اول اعتماد ملي نبود که خاتمي را سر ليست احتمالي حزب مهدي کروبي اعلام کرد. سخنگوي حزب اعتماد ملي گفت: "در صورت ورود سيد محمد خاتمي به عرصه انتخابات مجلس هشتم، قطعا وي به عنوان سرليست حزب اعتماد ملي معرفي خواهد شد."
جبهه مشارکت هم همين نظر را داشت. آذر منصوري، معاون سياسي دبيرکل جبهه مشارکت ايران اسلامي به سايت نوروز گفت: "ما اميدواريم که اگر آقاي خاتمي براي انتخابات مجلس هشتم کانديدا نمي شوند حتما براي انتخابات رياست جمهوري آينده اعلام آمادگي کنند و بپذيرند که در آن انتخابات حضور يابند. ما اميدواريم که بتوانيم موافقت آقاي خاتمي را براي حضور در انتخابات آينده رياست جمهوري کسب نماييم چرا که معتقديم ايشان در جايگاه رياست جمهوري به شکل مؤثرتري ميتوانند براي خروج ايران از وضعيت مخاطره آميز و بحراني فعلي ايفاي نقش نمايند."
سيدمحمدعلي ابطحي مشاور و دوست بسيارنزديک محمدخاتمي هم به ايسنا گفت: "انتشار برخي اخبار مبني بر کانديداتوري سيدمحمد خاتمي ناشي از يک خواست و مطالبه اجتماعي است و با توجه به شرايط موجود طبيعتاً قوت مجلس ميتواند بسيار به قوت کشور کمک کند و خاتمي نيز بسيار ميتواند به ايجاد اين قوت کمک و وحدت را در صفوف انتخابات ايجاد کند."
محمد علي ابطحي، مقاله مفصلي نيز تحت عنوان "آقاي خاتمي، براي نمايندگي مجلس کانديدا شويد لطفاً" در وب نوشت خودمنتشر کرد و دلايل ضرورت آمدن خاتمي را بر شمرد و در پايان نتيجه گرفت: "همه علاقه مندان به سرنوشت کشور بايد تلاش کنند تا آقاي خاتمي کانديداي انتخابات مجلس شود."
سيدمصطفي تاجزاده، عضو شوراي مرکزي جبهه مشارکت هم به سايت آفتاب گفت: "فشار زيادي از سوي قشرهاي مختلف به آقاي خاتمي وارد ميشود براي اينکه ايشان نامزدي انتخابات مجلس هشتم را بپذيرد. دانشگاهيان، صنعتگران، هنرمندان، فرهنگيان، زنان، احزاب، سياسيون و قشرهاي مختلفي که به آقاي خاتمي دسترسي پيدا ميکنند به صورت مکتوب يا حضوري خواهان اين هستند که خاتمي در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود.استدلال تمامي اين گروهها اين است که کشور در شرايط ويژه قرار دارد و مخاطرات بسياري ايران را تهديد ميکند. بر اين اساس اين فشارها روزمره است و بسياري از گروهها و احزاب چنين درخواستي را دارند."
مرتضي حاجي رييس ستاد ائتلاف اصلاحطلبان تهران بزرگ در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران گفت: "بسياري از شخصيتهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي با نگاه به شرايط کشور، به طور جد از آقاي خاتمي درخواست کردند که در عرصه سياسي به صورت پررنگتري ظاهر شده و نامزدي انتخابات هشتمين دوره از مجلس شوراي اسلامي را بپذيرند؛ چراکه اعتقاد بر اين است که با وجود ايشان بسياري از مسايل کشور قابل حل خواهد بود."
خاتمي نمي آِيد
تمام کساني که از خاتمي دعوت کرده اند تا خواست مردم را بپذيرد و براي نجات کشور به قدرت بر گردد، اعلام کرده اند که او با اين خواست موافقت نکرده است.
به گفته محمد علي ابطحي "در جلسه مجمع روحانيون مبارز قرار شد کميته انتخاباتي آن، ليست افراد پيشنهادي را مثل ساير احزاب مشخص کند و جزء ائتلاف آن را ارائه نمايد. من اعتقادم بر آن است که آقاي خاتمي سرليست باشد. امروز هم روزنامه اعتماد ملي آن را زده است ولي باز هم امروز که با آقاي خاتمي صحبت مي کرديم، کانديداتوري اش را براي مجلس رد مي کرد."
مرتضي حاجي گفت: "آقاي خاتمي تصميم بر کانديداتوري ندارند ولي هنوز پافشاريها برايشان ادامه دارد، البته به نظر من چنين خواستي از آقاي خاتمي فارغ از معذوريتهاي ايشان، نابهجا نيست، اما به هر حال ايشان هم براي خود دلايلي دارند."
و مصطفي تاج زاده تاکيدکرد: "آقاي خاتمي حاضر نشده در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود، اما به دليل همين شرايط ويژه و مخاطرهآميز پذيرفته است در انتخابات حضور فعال داشته باشد."
حضور در پشت صحنه
اين سخنان هم مانند دعوت از محمدخاتمي به بازگشت توسط کساني ديگر اعلام مي شود و بنابراين فضا را براي شنيدن نظر مستقيم محمد خاتمي آماده مي کند؛ امري که هسته مرکزي سياست "مي آيد، نمي آيد" است. سخناني که نشان مي دهد خاتمي بخاطر"شرايط ويژه و مخاطره آميز" در پشت پرده حضور دارد، هر چندهنوز حضور در جلوي صحنه را نپذيرفته است.
روزنامه کيهان که بلافاصله بعد از انتشار اخبار بالا دو سر مقاله بسيار تند و توهين آميز در باره خاتمي نوشت و به نحو بيسابقه اي به تحقير او پرداخت، فاش کرد که خاتمي در پشت پرده انتخابات شوراها هم حضور داشته است: "نقش آفريني پس پرده خاتمي در انتخابات شوراها منجر به ورود 5 نفر از اصلاح طلبان به شوراي شهر 15 نفره تهران شد."
سايت فارسي بي بي سي هم نحوه فعاليت خاتمي را چنين شرح داد: "از چند ماه پيش بعضي از چهره هاي سياسي در ايران از نقش پررنگ آقاي خاتمي در تلاش هاي اصلاح طلبان براي ائتلاف در مجلس هشتم خبر دادند، اما در اين مدت جزئيات چنداني از نحوه فعاليت هاي او در اين زمينه منتشر نشده بود. گزارش روز جمعه صفدر حسيني، عضو شوراي مرکزي جبهه مشارکت ايران و رئيس کميته استان هاي ستاد ائتلاف اصلاح طلبان، به کنگره دهم جبهه مشارکت نشان داد که آقاي خاتمي عملا مرد اول تلاش ها در راه به وحدت رسيدن گروه هاي اصلاح طلب است.آقاي حسيني در گزارش خود گفت که آقاي خاتمي در اوايل سال جاري حدود 300 نفر از چهره هاي جريان اصلاحات را به جلسه اي دعوت کرده و در واقع کليد شروع پروژه ائتلاف را زده است. به گفته آقاي حسيني از ميان آن افراد جمعي 22 نفره، که بعدا تعداد آنها به 28 نفر افزايش پيدا کرده، ستاد ائتلاف اصلاح طلبان را تشکيل داده اند که «جلسات اين ستاد از يک ماه قبل به شکل هفتگي با حضور آقاي خاتمي» تشکيل مي شود و «انگيزه و پيگيري خاتمي در اين انتخابات به همه نيروها براي فعاليت و انشاءالله پيروزي در انتخابات، انگيزه داده است." خود آقاي خاتمي نيز چند روز پيش در جمع روزنامه نگاران اصلاح طلب به اميدواري اش درباره انتخابات تاکيد کرد: "من به دوستان گفته ام در انتخابات مجلس مشاركت كنند، منتهي آدم هاي معقول جناح اصلاح طلب اگر در زير يک چتر در آيند، مطمئن باشيد نتيجه انتخابات متفاوت تر از چيزي خواهد بود كه دوستان الان پيش بيني مي كنند."
سفر هاي استاني
فعاليت هاي جديد محمد خاتمي محدود به راهبري ائتلاف اصلاح طلبان نمي شود. يکي از مسئولان بنياد باران، بنيادي که خاتمي بعد از پايان دوره رياست جمهوري خود تاسيس کرده و فعاليت هاي خود را در قالب آن پي مي گيرد، روز شنبه از آغاز سفرهاي استاني خاتمي در آينده نزديک خبر داد.
پيش از انتخابات رياست جمهوري سال 1376، خاتمي که در آن زمان کانديدايي با بخت پيروزي نه چندان بالا بود، با اتوبوس به نقاط مختلف ايران سفر و براي مردم سخنراني کرد. بسياري از تحليلگران نقش اين سفرها و گفتگوهاي رودررو را در پيروزي چشمگير خاتمي در انتخابات آن سال قابل توجه ارزيابي مي کنند.
به نوشته سايت بي بي سي "سفرهاي استاني آقاي خاتمي، اگر به گستردگي آنچه ده سال پيش اتفاق افتاد باشد، مي تواند دو نتيجه اصلي داشته باشد: اول، ارتباط دوباره با مردم سراسر ايران و تشويق آنها به راي دادن به احزاب اصلاح طلب، و دوم، بالا بردن روحيه نيروهاي اصلاح طلب در استان ها."
تحقير خاتمي
روزنامه کيهان که سخنگوي عملي نيروهاي امنيتي ـ نظامي شمرده مي شود، در دو سرمقاله پياپي به خاتمي هتاکي کرد، او را سخت مورد تحقير قرار دادو طبق معمول رئيس جمهور سابق را به وابستگي به آمريکا و اسرائيل متهم کرد. حسين شريعتمداري تحت عنوان "خود گوئي و خود خندي، عجب مرد هنرمندي" که ملايم شده يک تکيه کلام لاتي است، نوشت: "از طرح گفت وگوي تمدن هاي آقاي خاتمي با افتخار ياد مي كنيد و اولاً توضيح نمي دهيد كه تهيه كننده اصلي اين طرح آقاي داريوش شايگان- عضو دفتر فرح پهلوي- بوده است و طرح مزبور را در دوران طاغوت و از سوي بنياد فرح پهلوي ارائه كرده بود... البته مجمع عمومي سازمان ملل در سال 2001 به اتفاق آراء اين طرح را تصويب كرد و معلوم بود كه تصويب مي كند، زيرا هيچ كشوري حاضر نيست در ظاهر و به طور علني جنگ تمدن ها را بر گفت وگوي تمدن ها ترجيح بدهد، اما نتيجه چه بود؟ در همان سال 2001، جرج بوش ايران را يكي از سه كشور «محور شرارت» ناميد و آقاي خاتمي در اولين مصاحبه خود با CNN از «شهيد آبراهام لينكلن» تجليل كرد. در همان سال بوش به افغانستان حمله كرد و مدعيان اصلاحات از ضرورت همكاري با طالبان سخن گفتند مگر شما نبوديد كه در مطبوعات وابسته به خود با افتخار مي نوشتيد «مبارزه با اسرائيل مبناي فقهي ندارد»! و تاكيد مي كرديد كه ايران بايد از سازش ساف با اسرائيل سرمشق بگيرد! و از اسرائيل به عنوان يك كشور دموكراتيك كه حقوق همه مسلمانان در آن رعايت مي شود ياد مي كرديد! و... با توجه به مواضع و عملكرد 8ساله مدعيان اصلاحات كه آنچه به آن اشاره شد فقط مشتي از خروارها و اندكي از بسيارهاست و تمامي آنها مستند و موجود است، بايد از آقايان پرسيد، مگر آمريكا و اسرائيل از طرفداران خود چه مي خواستند كه شما آنگونه نبوديد؟"
و همکار ديگرش در سازمان اطلاعاتي کيهان روز بعد، ادامه داد: "موج مطرح كردن سيدمحمد خاتمي به روش هاي گوناگون البته جديد نيست. از اين حيث، دوستان آن طرف آب آقايان اصلاح طلب بر آنها فضل تقدم دارند. هنوز چند ماهي از انتخابات سوم تير و نه قاطع مردم به بزرگترين ائتلاف تاريخ اصلاح طلبان نگذشته بود كه اروپا و آمريكا آغوش خود را به روي رئيس جمهور سابق گشودند و مكرراً به بهانه هاي مختلف او را ميزباني كردند. پيام اين كار هم البته واضح بود، همانطور كه خودشان گفته اند مي خواستند به مردم ايران نشان بدهند اساساً چطور رئيس جمهوري را مي پسندند و چرا از نتيجه انتخاب آنها در سوم تير سخت ناخشنودند. خاتمي اگرچه ممكن است در اين وانفساي بي سرو صاحبي اضطراراً بتواندنقشي موثرتر از ديگران در جبهه اصلاحات ايفا كند، اما قدرمطلق تاثير او هرگز از مقدار معيني فراتر نخواهد رفت. به تعبير ديگر، اصلاح طلبان- به دلايلي كه خواهيم گفت- دربرآورد محبوبيت خاتمي چه در ميان مردم و چه حتي در خود جبهه اصلاحات اندكي بيش از حد مجاز خطا كرده اند. قصه اگر چه خيلي جدي نيست؛ خاتمي البته درست فهميده بود، بيش از 80 درصد كساني كه او رايحه دشمني از كردارشان استشمام كرد اكنون تحت حمايت بنيادهاي وابسته به سرويس هاي غربي در خارج از ايران به «مبارزه براي دموكراسي»(؟!) مشغولند و آن 20درصد باقي مانده در ايران هم فعلاً به لطف كرم و نجابت نظام جمهوري اسلامي، آشكارا در حال توطئه اند تا كي نوبت مسافرتشان به پاريس و آمستردام و پراگ برسد."
اقتدار گرايان: محبويت خاتمي قصه است - یکشنبه 13 آبان 1386 [2007.11.04]
شيرين کريمي
هفته پيش، تيتر اول روزنامه اعتماد ملي درکنار عکس بسيار بزرگ خاتمي کليد يک سياست رايج تبليغاتي در جمهوري اسلامي را رقم زد: "مي آِيد، نمي آِيد." آيا سياستي که مبتکر و پيرو دائمي اش، هاشمي رفسنجاني است، اکنون از طرف اصلاح طلبان به برنامه محمد خاتمي تبديل شده است؟ تير ماه سال 1384 و بعد ازبرکشيدن محمود احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري ايران، مردي ساختمان نهاد رياست جمهوري را ترک کرد که هشت سال پيش از آن با رايي بي سابقه به اين ساختمان پا گذاشته بود.
محمد خاتمي آن روزها به همه خبرنگاراني که درباره آينده سياسي اش از او مي پرسيدند مي گفت هشت سال رياست جمهوري برايش بس بوده و ديگر هرگز مقامي رسمي در حکومت را نخواهد پذيرفت. چند بار هم در طول سال هاي اخير تاکيد کرد که هرگز به" قدرت" باز نخواهد گشت.
اما اصلاح طلبان که اکنون کشور را در "شرايط ويژه"، "مخاطره آميز" و "بحراني" مي بينند، تمام تلاش خود رابکار گرفته اند تا محمد خاتمي که بار اول با "لبخند" و بار دوم با"گريه" نام خود را بر اوراق راي نزديک به 23 ميليون ايراني رقم زد، حرفش را پس بگيرد و به کانون آتش در مجلس يا کاخ رياست جمهوري بر گردد.
خاتمي بيايد
تنها تيتر اول اعتماد ملي نبود که خاتمي را سر ليست احتمالي حزب مهدي کروبي اعلام کرد. سخنگوي حزب اعتماد ملي گفت: "در صورت ورود سيد محمد خاتمي به عرصه انتخابات مجلس هشتم، قطعا وي به عنوان سرليست حزب اعتماد ملي معرفي خواهد شد."
جبهه مشارکت هم همين نظر را داشت. آذر منصوري، معاون سياسي دبيرکل جبهه مشارکت ايران اسلامي به سايت نوروز گفت: "ما اميدواريم که اگر آقاي خاتمي براي انتخابات مجلس هشتم کانديدا نمي شوند حتما براي انتخابات رياست جمهوري آينده اعلام آمادگي کنند و بپذيرند که در آن انتخابات حضور يابند. ما اميدواريم که بتوانيم موافقت آقاي خاتمي را براي حضور در انتخابات آينده رياست جمهوري کسب نماييم چرا که معتقديم ايشان در جايگاه رياست جمهوري به شکل مؤثرتري ميتوانند براي خروج ايران از وضعيت مخاطره آميز و بحراني فعلي ايفاي نقش نمايند."
سيدمحمدعلي ابطحي مشاور و دوست بسيارنزديک محمدخاتمي هم به ايسنا گفت: "انتشار برخي اخبار مبني بر کانديداتوري سيدمحمد خاتمي ناشي از يک خواست و مطالبه اجتماعي است و با توجه به شرايط موجود طبيعتاً قوت مجلس ميتواند بسيار به قوت کشور کمک کند و خاتمي نيز بسيار ميتواند به ايجاد اين قوت کمک و وحدت را در صفوف انتخابات ايجاد کند."
محمد علي ابطحي، مقاله مفصلي نيز تحت عنوان "آقاي خاتمي، براي نمايندگي مجلس کانديدا شويد لطفاً" در وب نوشت خودمنتشر کرد و دلايل ضرورت آمدن خاتمي را بر شمرد و در پايان نتيجه گرفت: "همه علاقه مندان به سرنوشت کشور بايد تلاش کنند تا آقاي خاتمي کانديداي انتخابات مجلس شود."
سيدمصطفي تاجزاده، عضو شوراي مرکزي جبهه مشارکت هم به سايت آفتاب گفت: "فشار زيادي از سوي قشرهاي مختلف به آقاي خاتمي وارد ميشود براي اينکه ايشان نامزدي انتخابات مجلس هشتم را بپذيرد. دانشگاهيان، صنعتگران، هنرمندان، فرهنگيان، زنان، احزاب، سياسيون و قشرهاي مختلفي که به آقاي خاتمي دسترسي پيدا ميکنند به صورت مکتوب يا حضوري خواهان اين هستند که خاتمي در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود.استدلال تمامي اين گروهها اين است که کشور در شرايط ويژه قرار دارد و مخاطرات بسياري ايران را تهديد ميکند. بر اين اساس اين فشارها روزمره است و بسياري از گروهها و احزاب چنين درخواستي را دارند."
مرتضي حاجي رييس ستاد ائتلاف اصلاحطلبان تهران بزرگ در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران گفت: "بسياري از شخصيتهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي با نگاه به شرايط کشور، به طور جد از آقاي خاتمي درخواست کردند که در عرصه سياسي به صورت پررنگتري ظاهر شده و نامزدي انتخابات هشتمين دوره از مجلس شوراي اسلامي را بپذيرند؛ چراکه اعتقاد بر اين است که با وجود ايشان بسياري از مسايل کشور قابل حل خواهد بود."
خاتمي نمي آِيد
تمام کساني که از خاتمي دعوت کرده اند تا خواست مردم را بپذيرد و براي نجات کشور به قدرت بر گردد، اعلام کرده اند که او با اين خواست موافقت نکرده است.
به گفته محمد علي ابطحي "در جلسه مجمع روحانيون مبارز قرار شد کميته انتخاباتي آن، ليست افراد پيشنهادي را مثل ساير احزاب مشخص کند و جزء ائتلاف آن را ارائه نمايد. من اعتقادم بر آن است که آقاي خاتمي سرليست باشد. امروز هم روزنامه اعتماد ملي آن را زده است ولي باز هم امروز که با آقاي خاتمي صحبت مي کرديم، کانديداتوري اش را براي مجلس رد مي کرد."
مرتضي حاجي گفت: "آقاي خاتمي تصميم بر کانديداتوري ندارند ولي هنوز پافشاريها برايشان ادامه دارد، البته به نظر من چنين خواستي از آقاي خاتمي فارغ از معذوريتهاي ايشان، نابهجا نيست، اما به هر حال ايشان هم براي خود دلايلي دارند."
و مصطفي تاج زاده تاکيدکرد: "آقاي خاتمي حاضر نشده در انتخابات مجلس هشتم نامزد شود، اما به دليل همين شرايط ويژه و مخاطرهآميز پذيرفته است در انتخابات حضور فعال داشته باشد."
حضور در پشت صحنه
اين سخنان هم مانند دعوت از محمدخاتمي به بازگشت توسط کساني ديگر اعلام مي شود و بنابراين فضا را براي شنيدن نظر مستقيم محمد خاتمي آماده مي کند؛ امري که هسته مرکزي سياست "مي آيد، نمي آيد" است. سخناني که نشان مي دهد خاتمي بخاطر"شرايط ويژه و مخاطره آميز" در پشت پرده حضور دارد، هر چندهنوز حضور در جلوي صحنه را نپذيرفته است.
روزنامه کيهان که بلافاصله بعد از انتشار اخبار بالا دو سر مقاله بسيار تند و توهين آميز در باره خاتمي نوشت و به نحو بيسابقه اي به تحقير او پرداخت، فاش کرد که خاتمي در پشت پرده انتخابات شوراها هم حضور داشته است: "نقش آفريني پس پرده خاتمي در انتخابات شوراها منجر به ورود 5 نفر از اصلاح طلبان به شوراي شهر 15 نفره تهران شد."
سايت فارسي بي بي سي هم نحوه فعاليت خاتمي را چنين شرح داد: "از چند ماه پيش بعضي از چهره هاي سياسي در ايران از نقش پررنگ آقاي خاتمي در تلاش هاي اصلاح طلبان براي ائتلاف در مجلس هشتم خبر دادند، اما در اين مدت جزئيات چنداني از نحوه فعاليت هاي او در اين زمينه منتشر نشده بود. گزارش روز جمعه صفدر حسيني، عضو شوراي مرکزي جبهه مشارکت ايران و رئيس کميته استان هاي ستاد ائتلاف اصلاح طلبان، به کنگره دهم جبهه مشارکت نشان داد که آقاي خاتمي عملا مرد اول تلاش ها در راه به وحدت رسيدن گروه هاي اصلاح طلب است.آقاي حسيني در گزارش خود گفت که آقاي خاتمي در اوايل سال جاري حدود 300 نفر از چهره هاي جريان اصلاحات را به جلسه اي دعوت کرده و در واقع کليد شروع پروژه ائتلاف را زده است. به گفته آقاي حسيني از ميان آن افراد جمعي 22 نفره، که بعدا تعداد آنها به 28 نفر افزايش پيدا کرده، ستاد ائتلاف اصلاح طلبان را تشکيل داده اند که «جلسات اين ستاد از يک ماه قبل به شکل هفتگي با حضور آقاي خاتمي» تشکيل مي شود و «انگيزه و پيگيري خاتمي در اين انتخابات به همه نيروها براي فعاليت و انشاءالله پيروزي در انتخابات، انگيزه داده است." خود آقاي خاتمي نيز چند روز پيش در جمع روزنامه نگاران اصلاح طلب به اميدواري اش درباره انتخابات تاکيد کرد: "من به دوستان گفته ام در انتخابات مجلس مشاركت كنند، منتهي آدم هاي معقول جناح اصلاح طلب اگر در زير يک چتر در آيند، مطمئن باشيد نتيجه انتخابات متفاوت تر از چيزي خواهد بود كه دوستان الان پيش بيني مي كنند."
سفر هاي استاني
فعاليت هاي جديد محمد خاتمي محدود به راهبري ائتلاف اصلاح طلبان نمي شود. يکي از مسئولان بنياد باران، بنيادي که خاتمي بعد از پايان دوره رياست جمهوري خود تاسيس کرده و فعاليت هاي خود را در قالب آن پي مي گيرد، روز شنبه از آغاز سفرهاي استاني خاتمي در آينده نزديک خبر داد.
پيش از انتخابات رياست جمهوري سال 1376، خاتمي که در آن زمان کانديدايي با بخت پيروزي نه چندان بالا بود، با اتوبوس به نقاط مختلف ايران سفر و براي مردم سخنراني کرد. بسياري از تحليلگران نقش اين سفرها و گفتگوهاي رودررو را در پيروزي چشمگير خاتمي در انتخابات آن سال قابل توجه ارزيابي مي کنند.
به نوشته سايت بي بي سي "سفرهاي استاني آقاي خاتمي، اگر به گستردگي آنچه ده سال پيش اتفاق افتاد باشد، مي تواند دو نتيجه اصلي داشته باشد: اول، ارتباط دوباره با مردم سراسر ايران و تشويق آنها به راي دادن به احزاب اصلاح طلب، و دوم، بالا بردن روحيه نيروهاي اصلاح طلب در استان ها."
تحقير خاتمي
روزنامه کيهان که سخنگوي عملي نيروهاي امنيتي ـ نظامي شمرده مي شود، در دو سرمقاله پياپي به خاتمي هتاکي کرد، او را سخت مورد تحقير قرار دادو طبق معمول رئيس جمهور سابق را به وابستگي به آمريکا و اسرائيل متهم کرد. حسين شريعتمداري تحت عنوان "خود گوئي و خود خندي، عجب مرد هنرمندي" که ملايم شده يک تکيه کلام لاتي است، نوشت: "از طرح گفت وگوي تمدن هاي آقاي خاتمي با افتخار ياد مي كنيد و اولاً توضيح نمي دهيد كه تهيه كننده اصلي اين طرح آقاي داريوش شايگان- عضو دفتر فرح پهلوي- بوده است و طرح مزبور را در دوران طاغوت و از سوي بنياد فرح پهلوي ارائه كرده بود... البته مجمع عمومي سازمان ملل در سال 2001 به اتفاق آراء اين طرح را تصويب كرد و معلوم بود كه تصويب مي كند، زيرا هيچ كشوري حاضر نيست در ظاهر و به طور علني جنگ تمدن ها را بر گفت وگوي تمدن ها ترجيح بدهد، اما نتيجه چه بود؟ در همان سال 2001، جرج بوش ايران را يكي از سه كشور «محور شرارت» ناميد و آقاي خاتمي در اولين مصاحبه خود با CNN از «شهيد آبراهام لينكلن» تجليل كرد. در همان سال بوش به افغانستان حمله كرد و مدعيان اصلاحات از ضرورت همكاري با طالبان سخن گفتند مگر شما نبوديد كه در مطبوعات وابسته به خود با افتخار مي نوشتيد «مبارزه با اسرائيل مبناي فقهي ندارد»! و تاكيد مي كرديد كه ايران بايد از سازش ساف با اسرائيل سرمشق بگيرد! و از اسرائيل به عنوان يك كشور دموكراتيك كه حقوق همه مسلمانان در آن رعايت مي شود ياد مي كرديد! و... با توجه به مواضع و عملكرد 8ساله مدعيان اصلاحات كه آنچه به آن اشاره شد فقط مشتي از خروارها و اندكي از بسيارهاست و تمامي آنها مستند و موجود است، بايد از آقايان پرسيد، مگر آمريكا و اسرائيل از طرفداران خود چه مي خواستند كه شما آنگونه نبوديد؟"
و همکار ديگرش در سازمان اطلاعاتي کيهان روز بعد، ادامه داد: "موج مطرح كردن سيدمحمد خاتمي به روش هاي گوناگون البته جديد نيست. از اين حيث، دوستان آن طرف آب آقايان اصلاح طلب بر آنها فضل تقدم دارند. هنوز چند ماهي از انتخابات سوم تير و نه قاطع مردم به بزرگترين ائتلاف تاريخ اصلاح طلبان نگذشته بود كه اروپا و آمريكا آغوش خود را به روي رئيس جمهور سابق گشودند و مكرراً به بهانه هاي مختلف او را ميزباني كردند. پيام اين كار هم البته واضح بود، همانطور كه خودشان گفته اند مي خواستند به مردم ايران نشان بدهند اساساً چطور رئيس جمهوري را مي پسندند و چرا از نتيجه انتخاب آنها در سوم تير سخت ناخشنودند. خاتمي اگرچه ممكن است در اين وانفساي بي سرو صاحبي اضطراراً بتواندنقشي موثرتر از ديگران در جبهه اصلاحات ايفا كند، اما قدرمطلق تاثير او هرگز از مقدار معيني فراتر نخواهد رفت. به تعبير ديگر، اصلاح طلبان- به دلايلي كه خواهيم گفت- دربرآورد محبوبيت خاتمي چه در ميان مردم و چه حتي در خود جبهه اصلاحات اندكي بيش از حد مجاز خطا كرده اند. قصه اگر چه خيلي جدي نيست؛ خاتمي البته درست فهميده بود، بيش از 80 درصد كساني كه او رايحه دشمني از كردارشان استشمام كرد اكنون تحت حمايت بنيادهاي وابسته به سرويس هاي غربي در خارج از ايران به «مبارزه براي دموكراسي»(؟!) مشغولند و آن 20درصد باقي مانده در ايران هم فعلاً به لطف كرم و نجابت نظام جمهوري اسلامي، آشكارا در حال توطئه اند تا كي نوبت مسافرتشان به پاريس و آمستردام و پراگ برسد."
No comments:
Post a Comment