راهی براي جلوگيري از فاجعه
خواست ایرانیان از نظر لوموند - یکشنبه 1 مهر 1386 [2007.09.23]
به دنبال شدت گرفتن بحران ايران، غوغا و جنجال بي سابقه اي در صحنه ديپلماتيک آغاز شده و اکنون به رسانه ها رسيده است. اظهارات وزير امور خارجه فرانسه در روزهاي اخير، به عنوان شخصيتي باتجربه در زمينه حل بحران، به ويژه زماني که مسؤوليت منطقه کوزوو را از سوي سازمان ملل برعهده داشت، به بحث ها و مناقشات در اين زمينه دامن زده است.
در زمان مبارزات انتخابات رياست جمهوري فرانسه، بحران ايران، به دليل اهميت خود، در وعده ها و جهت گيري هاي سياست خارجي نامزدها وجود داشت . روز 27 اوت، رييس جمهور فرانسه در برابر سفیران فرانسه سیاست جدید را تشریح کرد. حال سؤال اين است: آيا ما در برابر دو گزينه فاجعه بار "بمب ايراني يا بمباران ايران" قرار داريم؟ يا اينکه راه سومي نيز وجود دارد؟ مطمئناً چنين راهي وجود دارد.
بسياري از مخالفان حکومتي که در داخل ایران به سر مي برند نيز با اين راه موافق اند. مشکل اصلي مردم ايران نه ادامه غني سازي اورانيوم است و نه ماجراجويي حکومت به هر شکلي که باشد. خواست اکثريت مردم ايران آزادي، رعايت حقوق بشر، داشتن يک نظام لائيک، آرامش، شغل و امنيت است.
اگر فرصتي براي مردم اين کشور فراهم شود تا بتوانند طي آن اظهارنظر کنند، جهانيان متوجه خواهند شد که راه سومي نيز وجود دارد. مردم ايران درست به مانند کساني که در طي تاريخ تحت رهبري يک ديکتاتوري دين سالار قرار داشته اند، امکان اظهار نظر در اين مورد را ندارند. با اين حال، وضعيت فعلي جهان مي تواند موانع انجام اين کار را هموار سازد. به نظر مي رسد که انعطاف سياست خارجي فرانسه در ماه هاي اخير، شيوه جديدي از تصميم گيري را نسبت به واقعيت ايران امروز نشان مي دهد.
به منظور انعکاس دادن اين واقعيت بايد توجه جهان را به صداهاي سرکوب شده در داخل ايران جلب کرد. بايد از نافرماني مدني که در نزد مردم اين کشور وجود دارد، در متمرکز کردن يک جنبش وسيع ملي استفاده کرد. در ايران درست به مانند افريقاي جنوبي که يک حکومت آپارتايد در رأس آن بود، يا به مانند بلوک شرق اتحاد جماهير در اروپاي مرکزي، چنين جنبشي قبل از هر چيز نياز به حمايت جامعه بين الملل دارد. جامعه ملل اکنون نه تنها بايد از وخامت بحران هسته اي ايران غافل نشود، بلکه بايد بر نقض روزمره حقوق بشر در اين کشور توجه کامل داشته باشد. در حقيقت، جامعه ملل اکنون به "بي توجهي" آنهايي که تنها به دنبال خريدن زمان براي امنيت بخشيدن به حکومت خود هستند، عادت کرده است. نبايد فراموش کرد که موضوع حقوق بشر موضوعي است که بارها به عنوان "اولويت اقدامات ديپلماتيک فرانسه در جهان" مطرح شده است.
آنچه که مردم ايران از کشور فرانسه، به عنوان مهد دموکراسي و دفاع از حقوق بشر، مي خواهند، اين است که تحريم هايي وسيع و هدفمند را عليه جمهوري اسلامي به کار بندد و تا قطع روابط ديپلماتيک و اقتصادي و ممنوعيت سفر براي نمايندگان اين حکومت نيز پيشروي کند.
ملت ايران در اين "نبرد براي آزادي" به حمايت جامعه بين الملل نياز دارند. فرانسه بايد سياست قاطعي را در قبال ايران اتخاذ کند. وقوع جنگ يک فاجعه خواهد بود، زيرا قربانيان آن دموکراسي و مردم ايران هستند.
راه سوم معقول ترين راه به نظر مي رسد. بايد به گونه اي عمل کرد که با کمترين هزينه ممکن مکانيسم هاي خروج از اين بحران و ايجاد يک تحول نوين يافت شوند. اکنون آينده سرزمين ايران و ايجاد يک دموکراسي واقعي در اين کشور به همت مردم آن و حمايت جامعه جهاني بستگي دارد.
منبع: لوموند، 22 سپتامبرمترجم: علي جواهريalijava_rooz@yahoo.es
خواست ایرانیان از نظر لوموند - یکشنبه 1 مهر 1386 [2007.09.23]
به دنبال شدت گرفتن بحران ايران، غوغا و جنجال بي سابقه اي در صحنه ديپلماتيک آغاز شده و اکنون به رسانه ها رسيده است. اظهارات وزير امور خارجه فرانسه در روزهاي اخير، به عنوان شخصيتي باتجربه در زمينه حل بحران، به ويژه زماني که مسؤوليت منطقه کوزوو را از سوي سازمان ملل برعهده داشت، به بحث ها و مناقشات در اين زمينه دامن زده است.
در زمان مبارزات انتخابات رياست جمهوري فرانسه، بحران ايران، به دليل اهميت خود، در وعده ها و جهت گيري هاي سياست خارجي نامزدها وجود داشت . روز 27 اوت، رييس جمهور فرانسه در برابر سفیران فرانسه سیاست جدید را تشریح کرد. حال سؤال اين است: آيا ما در برابر دو گزينه فاجعه بار "بمب ايراني يا بمباران ايران" قرار داريم؟ يا اينکه راه سومي نيز وجود دارد؟ مطمئناً چنين راهي وجود دارد.
بسياري از مخالفان حکومتي که در داخل ایران به سر مي برند نيز با اين راه موافق اند. مشکل اصلي مردم ايران نه ادامه غني سازي اورانيوم است و نه ماجراجويي حکومت به هر شکلي که باشد. خواست اکثريت مردم ايران آزادي، رعايت حقوق بشر، داشتن يک نظام لائيک، آرامش، شغل و امنيت است.
اگر فرصتي براي مردم اين کشور فراهم شود تا بتوانند طي آن اظهارنظر کنند، جهانيان متوجه خواهند شد که راه سومي نيز وجود دارد. مردم ايران درست به مانند کساني که در طي تاريخ تحت رهبري يک ديکتاتوري دين سالار قرار داشته اند، امکان اظهار نظر در اين مورد را ندارند. با اين حال، وضعيت فعلي جهان مي تواند موانع انجام اين کار را هموار سازد. به نظر مي رسد که انعطاف سياست خارجي فرانسه در ماه هاي اخير، شيوه جديدي از تصميم گيري را نسبت به واقعيت ايران امروز نشان مي دهد.
به منظور انعکاس دادن اين واقعيت بايد توجه جهان را به صداهاي سرکوب شده در داخل ايران جلب کرد. بايد از نافرماني مدني که در نزد مردم اين کشور وجود دارد، در متمرکز کردن يک جنبش وسيع ملي استفاده کرد. در ايران درست به مانند افريقاي جنوبي که يک حکومت آپارتايد در رأس آن بود، يا به مانند بلوک شرق اتحاد جماهير در اروپاي مرکزي، چنين جنبشي قبل از هر چيز نياز به حمايت جامعه بين الملل دارد. جامعه ملل اکنون نه تنها بايد از وخامت بحران هسته اي ايران غافل نشود، بلکه بايد بر نقض روزمره حقوق بشر در اين کشور توجه کامل داشته باشد. در حقيقت، جامعه ملل اکنون به "بي توجهي" آنهايي که تنها به دنبال خريدن زمان براي امنيت بخشيدن به حکومت خود هستند، عادت کرده است. نبايد فراموش کرد که موضوع حقوق بشر موضوعي است که بارها به عنوان "اولويت اقدامات ديپلماتيک فرانسه در جهان" مطرح شده است.
آنچه که مردم ايران از کشور فرانسه، به عنوان مهد دموکراسي و دفاع از حقوق بشر، مي خواهند، اين است که تحريم هايي وسيع و هدفمند را عليه جمهوري اسلامي به کار بندد و تا قطع روابط ديپلماتيک و اقتصادي و ممنوعيت سفر براي نمايندگان اين حکومت نيز پيشروي کند.
ملت ايران در اين "نبرد براي آزادي" به حمايت جامعه بين الملل نياز دارند. فرانسه بايد سياست قاطعي را در قبال ايران اتخاذ کند. وقوع جنگ يک فاجعه خواهد بود، زيرا قربانيان آن دموکراسي و مردم ايران هستند.
راه سوم معقول ترين راه به نظر مي رسد. بايد به گونه اي عمل کرد که با کمترين هزينه ممکن مکانيسم هاي خروج از اين بحران و ايجاد يک تحول نوين يافت شوند. اکنون آينده سرزمين ايران و ايجاد يک دموکراسي واقعي در اين کشور به همت مردم آن و حمايت جامعه جهاني بستگي دارد.
منبع: لوموند، 22 سپتامبرمترجم: علي جواهريalijava_rooz@yahoo.es
No comments:
Post a Comment