Wednesday, September 19, 2007

افكار سكولاريستي زير عبا و عمامه

افكار سكولاريستي زير عبا و عمامه
وبگرد - چهارشنبه 28 شهریور 1386 [2007.09.19]
سها سيفي
عنواني که برخي از بلاگرها را از ديگر بلاگرها متمايز مي کند "بچه مسلمان ها"ست. وبگرد؛ امروز را به سراغ "بچه مسلمان ها" رفته است تا تصويري هر چند نسبي از ان چيزي به دست دهد که در ذهن اين دسته از بلاگرها مي گذرد.
مردم از اصل چهل و چهار غافلند. رانت خورها نه!
فرزان حدادي وبلاگ "
پياده رو خاطرات" را مي نويسد. در آخرين پست اين وبلاگ بحث مفصلي در باره سياست هاي اقتصادي دولت آقاي احمدي نژاد مي خوانيم:در شرايط حاضر بنظر مي‏رسد اكثريت اقشار جامعه ازين واقعيت كه دولت مشغول توزيع بخشي از درآمد نفت در جريان واگذاري سهام اصل چهل و چهار در بازار بورس مي‏باشد غافلند. در شرايطي كه دولت براي جلب سرمايه‏هاي مردمي به بورس سهام اوليه اصل چهل و چهار را با قيمت‏هاي مناسب عرضه كرد و سپس از افزايش شديد قيمت آنها حمايت نمود سودهاي كلاني به فعالان بازار كه تحليل مناسبي از راهبرد احتمالي دولت داشتند تعلق گرفت. مقايسه كنيد با شرايط ايده‏آلي كه در آن رانت اطلاعاتي وجود نداشت و همه مردم ازين امكان سود مطلع بودند، در نتيجه سرمايه‏ها به بورس سرازير مي‏شد و اصولا دولت نيازي نمي‏ديد دست به سياست‏هاي حمايتي بزند.
اگر تورم محصول جنگ قدرت ميان پابرهنگان و مرفهين است راه مقابله با‏ آن آيا غير از مبارزه با شكاف طبقاتي و بي‏عدالتي است؟ اگر اقشار مرفه بنحو هميشه موفقيت‏آميزي تلاش مي‏كنند بخش روزبروز بزرگتري از كيك اقتصاد ملي را بخود اختصاص دهند آيا راه مبارزه با آنها چيزي غير از سياست‏هاي بازتوزيع درآمد (ماليات تصاعدي و...)‏ است؟
طرح حمله را سايت روشنفکري بازتاب مي نويسد!
نويسنده وبلاگ "
خمينيسم" محمد علي پناهي نژاد است. او نسبت به بزرگنمايي خطر حمله غرب به ايران توسط محسن رضايي سردار سابق سپاه، در "سايت روشنفکري بازتاب" معترض است:نکته جالب طرح حمله اي است که اين روزها فرمانده سابق سپاه يعني برادر محسن (محسن رضايي) در ذهن خود آماده کرده و احتمالا تا چندي ديگر امريکا و... براي کمک گرفتن و خريد طرحش نزد وي خواهند رفت.اين روزها شاهد آن هستيم که برخي افراد از جمله محسن رضايي در سايت بازتاب اقدام به طرح مسائلي مبني بر حمله احتمالي و حتي در برخي موارد اشاره به حمله صد در صد امريکا به ايران مينمايند که البته نه به برادر محسن و نه به ديگران نميتوان گفت که دارند روحيه مردم عامه و... را تضعيف کرده و بر خلاف مصالح نظام حرکت ميکنند چون اين افراد علاوه بر اينکه شغلشان مصلحت انديشيست ادعاي انقلابي بودن و تلاش براي حفظ آن را نيز بر گردن خود انداخته اند.
التزام جدي محمد هاشمي به ولايت فقيه!
مصطفي مير محمدي هم در وبلاگ "
خاکريزيسم" عنوان "احساس از دماغ فيل افتادگي کارگزاراني ها" را براي نوشته اش انتخاب کرده:هنوز اين بندگان خدا فکر مي کنند روزهاي منتهي به سالهاي دهه هفتاد شمسي درگذر هستند و اين آقايان به انضمام ارباب و نوچه هايشان در روياي شيرين حکومتگري بر مردم سير و سياحت مي کنند.
روزهايي که تبختر و "از دماغ فيل افتادگي" جزء تفکيک ناپذير رفتار و منش طفيلي هاي سردار سازندگي بود. لکن متاسفانه يا خوشبختانه کارگزاران هنوز متوجه نشده اند که از بعد از دوم خرداد، مردم بشدت با اين نوع گفتمان سر ستيز دارند و علت اصلي رويکرد بيست ميليوني مردم به محمد خاتمي که با ظاهري مهربان و لطيف، از در تساهل و تسامح و "زنده باد مخالف من" وارد شد، همين خط و نشان کشيدن ها و قيم مآبي هاي اين دوستان بود.
نکته جالبي که در پايان مصاحبه برادر کوچک رفسنجاني به چشم مي خورد ادعاي التزام جدي به "ولايت فقيه" و مباني و منويات مقام معظم رهبري است.
پرسوناژهاي منفي ريش دارند!
ظاهرا هيچکس از سياست هاي اعمال شده در تلويزيون جمهوري اسلامي راضي نيست! چون "وحيد يامين پور" بر خلاف بسياري از ديگر منتقدان، در وبلاگ "
کافه انديشه" معتقد است که در اغلب سريال هاي تلويزيوني، افراد ناباب ظاهر و اسامي مذهبي دارند:متاسفانه بارها ديده ام که از محاسن براي پرسوناژهاي منفي مانند معتادين، بيماران و افراد متعلق به طبقات پايين فرهنگي و اجتماعي و فاقد تحصيلات آکادميک استفاده مي شود؛ چادر هم به همين ترتيب نشان آشفتگي، فقر و... و در مقابل تمامي زنان تحصيلکرده و به اصطلاح خوشبخت همگي با لباسهاي مد روز و عمدتاًبدون چادر به نمايش در مي آيند (که البته آثار اين شخصيت پردازي را هم داريم مي بينيم). پيام بينامتني اين تصاوير کاملاً روشن است. با تکرار اين صحنه ها تماشاگر براساس تداعي، ظواهر اسلامي را تماماً با مفاهيمي منفي و با احساسي منزجر کننده دريافت مي کند، اتفاقي که بسيار خطرناکتر از اصل بدحجابي است.
ما هم جزو بخيه زن ها هستيم!
ولي الله؛ وبلاگ "
نسل خميني" را منتشر مي کند. در آخرين پست اين وبلاگ ترجيح داده شده است تا بخش هايي از صحيفه نور آيت الله خميني در خصوص تهديدهاي خارجي منتشر شود. يکي از اين قطعه ها اين است:حالا كه انگليس هم آمده است، فرانسه هم سرش را تو سرها آورده، جزو خياطها شده است. آن پالان دوز را مي گفتند كه همراه خياطها مي رفت، گفتند تو كجا مي روي گفت: ما هم اهل بخيه هستيم. حالا اين قدرتمندهاي بزرگ كه در دنيا جمع شده اند و مردم را دارند اذيت مي كنند، از آن طرف فرانسه هم آمده و انگلستان هم تازه آمده و خودشان را سرشان را داخل در سرها كرده اند كه بگويند ما هم جزو بخيه زن ها هستيم.
مخفي کردن نظرات سکولاريستي و ليبرالي زير عبا و عمامه
"
واژگون" عنوان وبلاگي ست که نويسنده آن خود را "محمد الياس" معرفي مي کند. آخرين پست او به مطلبي در اين مورد اختصاص دارد که نويسنده براي کساني که در ارائه نظرات خود صراحت دارند ارزش و احترام بيشتري قائل است تا آنها که پشت ظاهري گول زننده مخفي مي شوند:
مطهري، برتراند راسل را با افكار ملحدانه تحسين مي كند. زيرا او را متفكري صريح و شجاع مي داند كه حرفش را مي زند. نيچه با شجاعت وصراحت تمام افكار مادي و اومانيستي خود را مطرح مي كند ولي امثال بعضي به اصطلاح روشنفكران چون خاتمي؛ افكار سكولاريستي و ليبرال خود را زير عبا و عمامه خود مخفي مي كنند. دكتر سروش كه با صراحت و با افتخار اعلام مي كند يك سكولار است بسي شرف دارد به امثال اين آخوندهاي رياكار.
در عمل هم مشاهده مي كنيم كه دانشمندان شجاع و صاحب نظر ماندگار شده اند و اسم و رسم و مكتبي از خود بر جاي گذاشته اند و تاريخ نشان خواهد داد كه نظريه شجاعانه جنگ تمدن هاي هانتينگتون خواهد ماند يا دكترين رياكارانه گفتگوي تمدن ها. تنها فايده دكترين جناب خاتمي اين بود كه ايشان به بركت آن با پول بيت المال به سفرهاي خارجي زيادي رفتند و پس از خروج از قدرت هم براي خود دفتر و دستكي درست كردند تا باز به مسافرت و سخنراني بپردازند.
حزب اللهي تحويل مي داديم؛ ليبرال تحويل مي گرفتيم!
بهمن عزيزي در وبلاگ "
موشک انداز" مي نويسد که اين بخش از سخنان آيت الله هاشمي شاهرودي که در زير از وبلاگ او نقل شده؛ او را به ياد اين سخن از کرباسچي مي اندازد که روزي روزگاري گفته بود "ما هر چه حزب اللهي و اصول گرا و جهادگر را برمصادر امور قرار مي داديم پس از چند سال ليبرال تحويل مي گرفتيم!". آن بخش از سخنان آيت الله که اينک مغضوب بچه مسلمان ها شده اين است:
در نظام اقتصاد اسلامي بخش خصوصي اصل است و دولت نقش نظارت را ايفا مي کند به دولت اختياراتي داده شده اما اين اختيارات به معناي تصدي گري دولت نيست. اقتصاد آزاد آن است که همه اختيارات اقتصادي با بخش عمده آن در اختيار بنگاههاي بخش خصوصي و تعاوني قرار گيرد و دولت فقط نقش هدايتگري داشته و دخالت مستقيم نمي کند. اصول اسلامي با اين اقتصاد سازگار تر است.
حقير فقير هم به موضع انفعالي کيهان معترضم!
وبلاگ "
بيداري" توسط رضا احمدي به روز مي شود. اما آخرين پست ارسالي او مربوط به يک روز بعد از انتخاب هاشمي به رياست مجلس خبرگان است. بخشي از اين نوشته به شرح زير است:حقير فقير نيز همانند سايت آفتاب به شدت از موضع انفعالي روزنامه کيهان و خبرگزاري فارس در برابر رياست هاشمي بر خبرگان گلايه مندم. به دليل اينکه اصولا" انتخاب هاشمي به عنوان رئيس مجلس خبرگان آن هم با وضعيتي که رفت اصولا" پيروزي به حساب نمي آيد که لازم باشد در برابر آن به توجيه تراشي روي آورد.
مجلس خبرگان نهادي حزبي و سياسي نيست که هاشمي بتواند از نمد آن کلاهي براي اصلاح طلبان و اهداف و مقاصدشان به دست دهد. اکثريت قاطع خبرگان مجتهديني هستند که از بن دندان به ولايت فقيه و مصداق آن يعني حضرت آيت الله خامنه اي باور دارند و آرزوي مقابل نهادن مجلس خبرگان با رهبري انقلاب آرزويي است که اصلاح طلبان تندرو با خود گور خواهند برد.همين بيانيه پاياني نشست مجلس خبرگان و محتواي آن آب سردي است که مي تواند تا حدود زيادي تب يک روزه دوم خردادي ها را پايين بياورد.
بسيجي نمايي اصلاح طلبان حکومتي
امين هاشمي هم در وبلاگ "
منتظر" در باره راهبرد تازه اصلاح طلبان حکومتي در خصوص شبيه سازي روحيه بسيجي و توسل به آن براي کسب وجهه در ميان توده هاي مذهبي نوشته است:يكي از اساتيد دانشگاهمون (كه مثلا اصلاح طلبي است)يك روز سر كلاس يك بحثي راه انداخت در مورد طرح ارتقاء امنيت اجتماعي. سپس بحث رو سياسي كرد و شروع كرد به مخالفت با رئيس جمهور و دلسوزي براي معين!
و گفت اگر از اين وضعيت ناراضي هستيم بايد كاري كنيم. اين استاد ارجمند و البته جوان و نا پخته ي ما، اشاره كرد به يكي از اساتيد دانشگاهشون كه اون استاد بهشون گفته كه بايد از اين بسيجي ها ياد بگيريم. يك نفرشون به اندازه ده نفر كار ميكنن، نظر يك نفرشون اون قدر تاثير گذار ميشه كه نظر ده نفر رو عوض ميكنه و در اصل مثلا اگر كسي چند ميليون راي مياره اين در حقيقت راي چند هزار نفر بسيجيه. نه كل جامعه !. و اين كه ما (يعني اصلاح طلبان) بايد مثل اينها كار كنيم.
مدارج رسيدن به سطح آيت اللهي
نويبسنده وبلاگ
"صداي ما" به يک شبه آيت الله شدن هاشمي رفسنجاني بعد از پيروزي در انتخابات خبرگان معترض است. او که چند عکس از هواداران هاشمي در انتخابات رياست جمهوري هم ضميمه اين يادداشت اش کرده مي نويسد:
چگونه مي شود فردي با طي نكردن مراحل لازم و نگذراندن دوره هاي مربوطه يك شبه آيت الله شود؟! اينكه هاشمي رفسنجاني آيت الله نيست بر همگان روشن است اما سوال اينجاست كه اهداف حاميان او از راه اندازي چنين جرياني چيست ؟!
روزنامه جمهوري اسلامي (روزنامه اي كه بر اين باور است كه هر كس هاشمي را قبول نداشته باشد ضد ولايت فقيه است!) يكي از همين مطبوعاتي است كه در خط مقدم اين جريان قرار دارد. تا جايي كه جهت فدا كردن خود براي محبوبش اقدام به ارسال نامه اي به صدا و سيماي جمهوري اسلامي مي كند كه چرا رفسنجاني را آيت الله خطاب نمي كنيد ؟! و جالب اينجاست كه حرف دلش را از قول مردم بيان مي كند !
وبلاگ آقاي هولوکاست
"
جهان آينده" عنوان وبلاگ شخصي "محمد علي رامين" چهره جنجالي اصولگراست. اگر خواستيد به وبلاگ او سري بزنيد؛ کافي ست روي لينک کليک کنيد.
در باره حيدربابا و شاعرش
"
مي رويم تا انتقام سيلي زهرا را بگيريم" از شمار همين دسته وبلاگ هاست که در تازه ترين پست اش به نقل خاطراتي از محمد حسين بهجت تبريزي يا همان شهريار، از زبان دخترش پرداخته است:
در سنين پائين و مواقعي که به مدرسه نمي‌رفتم حيدر بابا و شعرهاي ترکي که برايم قابل فهم بود به من ياد مي‌داد. کمي که بزرگتر شدم و سواد خواندن پيدا کردم خودم کتابچه شعر او را خوانده و اشعاري را که زياد دوست داشتم حفظ مي‌کردم. پدرم معمولا تا پاسي از شب گذشته به عبادت و خواند قرآن مي‌پردازد و بعد از فراغت با خواند کتاب هاي شعر و بيشتر مواقع با سرودن شعر معمولا تا اذان صبح نمي‌خوابد، مگر مواقعي که واقعا خسته باشد. به همين جهت شب ها چراغ اتاقش هميشه روشن است
.

No comments: