Wednesday, September 19, 2007

زنداني آزاد !؟ - حنيف مزروعي

زنداني آزاد !؟
حنيف مزروعي - پنجشنبه 29 شهریور 1386 [2007.09.20]
صحبت‌هاي اخير هاله اسفندياري در ايالات متحده و گفته‌هاي وي در خصوص عدم اعمال فشار در دوران بازداشت يكي از نكاتي است كه در روزهاي اخير از مسائل تعجب برانگيز محافل خبري و سياسي شده است.اما چرا سئوال برانگيز؟ به اين دليل كه سابقه تاريخي اينگونه دستگيري‌ها در سالهاي اخير كه در نهايت منجر به اعترافات تلويزيوني شده است نشان مي‌دهد كه تمامي اعتراف كنندگان پس از آزادي اعلام كرده‌اند كه در معرض چه فشارها، تهديدها و آزارهايي قرار داشته‌اند.
از اين جهت ماجراي هاله اسفندياري يك نمونه خاص است زيرا با وجود آزادي و حضور در ايالات متحده وي همچنان اذعان مي‌دارد كه تحت هيچگونه فشاري نبوده و به اختيار خود دست به اعترافات تلويزيوني زده است !با توجه به دلايلي كه ذكر خواهم كرد، معتقدم هاله اسفندياري در اين مرحله نيز همچنان يك زنداني است، زنداني‌اي كه به خاطر گروگاني نمي‌تواند سخن بگويد.
در جريان پرونده‌اي كه در سال 1384 كليد خورد و به پرونده وبلاگ نويسان مشهور و موسوم گرديد، اينجانب نيز براي مدت زماني درگير ماجرا و در بازداشت بودم. در اواخر اين پرونده و زماني كه پرونده سازان و بازجويان از رسيدن به مقاصد ناصواب خود بازمانده بودند تصميم به آزادي زندانيان گرفتند، اما در اين ميان ترس از افشاي فشارها و رفتارهاي غيرقانوني، غيرشرعي و غيراخلاقي رفته بر افراد پرونده آنها را وادار به اجراي يك سناريوي تازه نمود.
پس از آزادي اينجانب و تعداد ديگري از دوستان غالبا فني درگير اين پرونده يكي از دوستان به فاصله دو هفته بعد از ما آزاد گرديد و در كمال تعجب چند روز پس از آزادي‌اش شاهد بوديم كه با مراجعه به يكي از خبرگزاري‌هاي وابسته محافظه‌كار رفت و نامه‌اي را در خصوص دوران بازداشتش به آنها داد كه با صحبت‌هاي سايرين كه به اعمال فشارهاي غيرقانوني و اخلاقي اذعان داشتند در تناقض بود. چند روز پس از آن يكي ديگر از دوستانمان آزاد شد و وي نيز در اقدامي مشابه نامه‌اي در تمجيد دوران بازداشت نوشت و به همين صورت نفر بعدي نيز آزاد گرديد.
با شكايت پدرم پرونده اي براي ما در هيات پيگيري و نظارت بر اجراي قانون اساسي تشكيل گرديد و تعدادي از اعضاي پرونده در آن حاضر شديم و به شرح ما وقع پرداختيم، اين مسئله و بازتاب آن بر پرونده سازان گران آمد و آنها ترتيب يك شوي تلويزيوني را دادند و خواستار حضور در هيات پيگيري و نظارت بر حسن اجراي قانون اساسي شدند تا اين هيات حرف‌هاي متفاوت آنها را نيز بشوند اما در كمال ناباوري پرونده سازان اين دوستان در كمال شجاعت در جلسه مذكور اينبار حقايق رفته بر خود را و نه آنچه بازجويان بعنوان حقايق مي‌گفتند را با هيات رئيس جمهور سابق در ميان گذاشتند.
خلاصه ماجرا اينكه مشخص گرديد دوستان زنداني ما و دوستاني كه آزاد مي‌شدند حكم گروگان را داشتند به اين صورت كه هركسي كه آزاد مي‌گرديد اگر پس از آزادي نامه‌اي نمي‌نوشت و در آن عكس‌ رفتارهاي رفته بر خودش را نمي‌نوشت و از زندان و بازجو و غيره تعريف و تمجيد نمي‌كرد نفر بعدي آزاد نمي‌گرديد و به نوعي شخصي كه در زندان بود گروگان نامه تمجيد از زندان بود و به همين صورت ماجرا ادامه يافته بود.حال اين ماجراي هاله اسفندياري شباهت‌هاي زيادي به آن پرونده يافته است با اين تفاوت كه وسعت اين زندان تا ايالات متحده گسترش يافته و گروگان – كيان تاجبخش – همچنان در بند است و وي مجبور است براي آزادي و هم پرونده‌اش در آمريكا نيز كتمان حقيقت كند.
به نظر مي‌رسد پرونده سازان ديگر آنقدر حرفه‌اي شده‌اند كه وسعت كار را به خارج از مرزهاي ايران كشانده‌اند و هاله اسفندياري امروز هرچند در ظاهر آزاد است اما در باطن زنداني است، زنداني‌اي كه بايد همچنان طبق خواسته بازجو رفتار كند.
با اين اوصاف جاي تعجب ندارد كه هاله اسفندياري چند روز پس از آزادي به راحتي ايران را ترك مي‌كند و دو روز پس از آن سر از ايالات متحده در مي‌آورد و در صورت احتمال اين سناريو كه با توجه به توضيحات فوق معتقدم ميزان صحت آن بسيار بالاست حتي مي‌توان تصور كرد كه تمامي مقدمات سفر هاله اسفندياري را خود پرونده سازان فراهم آورده‌اند.
اين تجربه تاريخ است كه اگر از كنار آنها به سادگي عبور كني شايد تعجب برانگيز و سئوال آفرين باشد اما وقتي به گذشته نگاهي كني بسيار سهل الوصول خواهد بود.
منبع: وبلاگ دفتر بي مخاطب

No comments: