Tuesday, October 30, 2007

فعالان کارگري، تا پايان دولت نهم در زندا - هفت سال زندان براي اسانلو و مددي

فعالان کارگري، تا پايان دولت نهم در زندان
هفت سال زندان براي اسانلو و مددي - چهارشنبه 9 آبان 1386 [2007.10.31]
مريم کاشاني ‏
پروانه اسانلو، باز پشت اتاق عمل است؛ اين بار پسرش. در فاصله عمل تا بيهوشي "رفتم دادگاه. گفته بودند ‏فيش حقوقي بياوريد تا آقاي اسانلو آزاد شود."‏
او دل توي دلش نبود؛ هم نگراني فرزندي در اتاق عمل و هم رسيدن به دادگاهي که قرار بود حکم آزادي ‏شوهرش را بدهد؛ اما: "وقتي رسيدم يکي از همکاران آقاي اسانلو هم آمده بودند. فيش حقوقي هم آورده بودند ‏و کفالت 50 ميليون توماني. کارهاي اداري که تمام شد پرسيدم پس آقاي اسانلو آزاد مي شود؟ گفتند: نه، اين ‏کفالت مربوط به پرونده اخير بود که الان به خاطرش زندان است!"‏
خانم اسانلو اينها را به "روز" مي گويد و مي افزايد: "برايش چند تا پرونده درست کرده اند. 5 سالي که حالا ‏داده اند مال يک پرونده ديگر است. الان هم خودم کفالت داده ام با سي ميليون، براي يک پرونده، هم سند داده ‏ايم براي يک پرونده ديگر، 50 ميليون هم امروز کفالت داديم....نمي دانم والا! چه بايد گفت."‏
حالا او بايد "5 سال زندان بي دليل بکشد. دادگاه بدوي حکم داده، خودشان فرستادند تجديد نظر، حکم قطعي ‏دادند."‏
از خانم اسانلو مي پرسم اعتراض مي کنيد؟ صداي نرمش رنگ اعتراض مي گيرد: "معلوم است که اعتراض ‏مي کنيم. ما اعتراض داريم؛ چرا نداريم. چرا بايد آدمي که از حقوق صنفي خود دفاع کرده، زندان برود؟ او ‏مورد ضرب و شتم قرار گرفته، چشمش به اين روز افتاده، از خانواده اش دور افتاده، گرفتاري هاي حاشيه ‏اي دارد؛ چرا اعتراض نکنيم؟ آقايان وکلايش بايد بروند ديوانعالي اعتراض کنند. من که اين چيزها را نمي ‏دانم، آنها حتما اعتراض مي کنند..."‏
و همه اينها در حالي که: "الان آقاي اسانلو احتياج به مراقبت هاي بعد از عمل د ارد. او را بعد از عمل چشم ‏برگردانده اند زندان؛ ولي بين 6 هفته تا سه ماه بايد تحت مراقبت باشد. از زندان او را مي آورند و مي برند. ‏فردا هم قرار است او را دوباره بياورند."‏
و اين زن چه اندازه گرفتار است: "گرفتار، گرفتار. انقدر رفتم و آمدم، انقدر نامه نوشتم ولي نمي دانم چرا ‏اينها توجه نمي کنند. او چه گناهي کرده جز دفاع از حقوق صنفي خودش؟"‏
مي گويم فدراسيون بين المللي کار به حکم اعتراض کرده؛ مي گويد: "خب اينها که توجه نمي کنند..." و تلفن ‏قطع مي شود. ‏
شايد هم پسرش به هوش آمده بود که سر از پا نشناخته، رفت و تلفن قطع شد.اما اعتراض به حکم منصور ‏اسانلو و ابراهيم مددي که در حال حاضر در بازداشت به سر مي برندو به ترتيب به پنج و دو سال حبس ‏تعزيري محکوم شده اند، نه در ايران قطع شده و نه در ديگر نقاط جهان. فدراسيون جهاني کارگران حمل و ‏نقل با محکوم کردن اين احکام زندان اعلام کرده که "موجي از اعتراضات تازه را در اين زمينه سازماندهي ‏خواهد کرد". ‏
ديويد کاکرافت، دبيرکل فدراسيون جهاني کارگران حمل و نقل درست ساعاتي پس از انتشار خبر محکوميت ‏منصور اسانلو و ابراهيم مددي، گفت: "دو سال است که منصور اسانلو مورد ارعاب وضرب و شتم ‏قرارگرفته و چشمانش در معرض نابينايي است، با اين وجود به مبارزه با بيرحمي رژيم ايران ادامه داده ‏است و اکنون مسئولان جمهوري اسلامي مي کوشند مقاومت او را به اتهام مضحک اقدام عليه امنيت ملي در ‏هم شکنند." ‏
او افزود: "اين فدراسيون همراه اتحاديه هاي کارگري در جهان اسلام و سازمان جهاني کار به تلاش هاي ‏خود براي آزادي منصور اسانلو و همکارانش ادامه خواهند داد و فدراسيون کارگران حمل ونقل اعتراض ‏هاي تازه اي را در اين زمينه سازماندهي خواهد کرد."‏
سام داوسن، سخنگوي فدراسيون جهاني کارگران حمل ونقل هم در گفت و گو با راديو فردا حکم زندان ‏منصور اسانلو را محکوم کرد و اظهار داشت: "اين سازمان به تلاش هاي خود براي آزادي منصور اسانلو ‏ادامه مي دهد و اعتراض هاي تازه اي را در اين زمينه سازماندهي مي کند." ‏
اعتراضات سامان مي يابد و پروانه اسانلو هم بدون آنکه کاري به اعتراضات ديگران داشته باشد، باز نامه مي ‏نويسد، باز بين محل کارش، خانه و دادگاه مي رود و مي آيد؛ براي فرزندانش هم پدري مي کند، هم مادري و ‏چرخ زندگي را مي چرخاند. او سخت گرفتار است: "گرفتار، گرفتار."

No comments: