تماميت ارضي ايران در خطر است
احمد منتظري در گفت و گو با روز: - چهارشنبه 9 آبان 1386 [2007.10.31]
احمد منتظري فرزند ارشد آيت الله منتظري از مراجع تقليد در گفت و گو با "روز" به بيان ديدگاه هاي خود درباره افزايش تهديد هاي بين المللي و نيزفشارهاي داخلي پرداخته است. وي در ارتباط با نحوه رفتار حکومت با منتقدان خود معتقد است: " اگر اينجا اسلام حاکم است که اصلاً اسلام اجازه نداده است حاکميت حتي يک ساعت آزادي شهروندي را خدشه دار کند، چه رسد به بازداشتهاي طولاني و تحميل فشارهاي مختلف. اگر هم جمهوري است که خوب تکليف روشن است و چنين اختياري به حاکميت داده نشده است. مگر اينکه بگويند اينجا نه اسلام حاکم است و نه جمهوريت و يک کشور خاصي است."
همان طور که مي دانيد فشارهاي بين الملي بر کشور رو به افزايش است و پرونده هسته اي رو به بحران مي رود. چه تحليلي در اين باره داريد؟ بايد ببينيم آنچه را که مي خواهيم به دست آوريم چه ارزشي دارد و بابت آن چه هزينه اي بايد بپردازيم و آنگاه اينها را مقايسه کنيم تا دريابيم آيا اين هزينه با آن ارزش تناسب دارد يا خير؟به نظر مي رسد که در حال حاضر تماميت ارضي کشور در معرض خطر است و اگر خداي ناکرده حمله اي نظامي صورت بگيرد، مردم ايران همان مصيبت هايي را بايد تحمل کنند که مردم افغانستان و عراق تحمل مي کنند. در چنين شرايطي است که اعتماد سازي از جايگاه ويژه اي برخوردار مي شود. به هر حال کشورهاي ديگر دنيا به هر دليلي نسبت به آنچه که ما فن آوري صلح آميز مي خوانيم ترديد دارند و نسبت به آن مشکوک هستند. حالا به خاطر عملکرد مسئولان جمهوري اسلامي است يا اطلاعاتي دارند و يا... من دقيق نمي دانم. اما اين هزينه براي کاري که در جاي خودش مي تواند با ارزش هم باشد، تناسبي ندارد و بايد سعي کنيم از طريق تعامل و گفت و گو اعتماد جهاني را به دست آوريم.اگر اين کار با تعليق صورت مي گيرد هم اشکالي ندارد. چون ما نبايد به خاطر يک موضوع نسيه، هزينه نقد بدهم. دست يافتن به اين فن آوري با استانداردهاي جهاني سالها زمان مي برد و تحميل هزينه به کشور و مردم و قرار دادن ايران در معرض تجزيه منطقي و عاقلانه نيست.
برخي تحليلگران مدعي هستند آنچه بيشتر از پرونده هسته اي باعث فشار بر ايران شده، دخالت در امور کشورهايي چون عراق، لبنان، افغانستان، فلسطين و... است. به نظر شما افزايش فشارهاي خارجي تا چه حد مربوط به مواضع ايران در زمينه مسائل خاورميانه است؟ قطعاً مردم ايران راضي نيستند که حکومت در کشورهاي ديگر دخالت کند و اين دخالت هم اگر واقعاً صحت داشته باشد چون بدون اجازه ملت و خلاف مقرارت بين المللي است محکوم است. البته به نظر مي رسد که منظور اين کشورها، بيشتر ماجراي فلسطين و اسرائيل باشد. من فکر مي کنم که الآن زمان مناسبي براي طرح شعار "نابودي اسرائيل" نيست. يک زماني مرحوم امام خميني اين شعار را مطرح کرد که شايد براي آن دوره زماني مناسب بود ولي الآن طرح اين شعارها صحيح نيست و چون نه طرفداري دارد و نه عملي است. حتي خود فلسطيني ها اين شعار را نمي دهند. چرا ما بايد کاسه داغ تر از آش شويم؟ چرا شعاري بدهيم که طرفداري ندارد و هزينه براي شعاري بدهيم که امکان عملي شدن آن نيست؟ قطعاً سخنراني هاي آتشين و تند در اين زمينه موثر بوده است. چرا که اين سخنراني ها يک جو منفي عليه ما به راه انداخته است و افکار عمومي را عليه ايران بسيج کرده است. اين نوع سخنان مورد پسند افکار عمومي دنيا نيست. طرح مسائل پر هزينه اي چون "نفي هولوکاست" چه فايده اي مي تواند براي ملت ايران داشته باشد؟ به هر حال يک اجماع جهاني در اين زمينه وجود دارد. چرا بايد چنين چيزي را نفي کرد و هزينه آنرا به ملت ايران تحميل کرد؟
اين که دولت ايران سعي دارد از طريق کمک هاي مالي و اقتصادي به کشورهاي ديگر براي خود طرفداراني جمع کند، به نظر شما تا چه حد مي تواند براي کشور موثر باشد؟ بهتر است در اين زمينه يک نظر سنجي علمي و بي طرفانه صورت بگيرد تا موضع مردم ايران مشخص شود. مردمي که با ما صحبت مي کنند به شدت از اين کمک ها گلايه مند هستند. همين وعده اخير يک ميليارد دلاري به بوليوي واکنش مردم را در پي داشته است. چرا بايد در حاليکه نيازهاي مردم ايران زياد است و در گرفتاري و فقر به سر مي برند چنين کمک هايي صورت بگيرد. اين کمک ها حتي در داخل هم موجب مشکل مي شود و فايده اي هم ندارد. اگر کمک به يک کشور جنگ زده، سيل زده، طوفان ديده و... باشد چون انساني است قابل درک است اما کمک هاي اين چنيني در کشوري که 5/7 درصد بر تعداد فقرايش افزوده شده منطقي نيست. هيچ عقل سليمي قبول نمي کند که از جيب مردم خودمان بزنيم و در جيب ديگران بگذاريم.
آيا انتخابات مجلس هشتم مي تواند از فشارهاي خارجي کم کند؟ بستگي به چگونگي برگزاري انتخابات دارد. اگر بنا باشد نظارت استصوابي ادامه داشته باشد و اصلاح طلبان حتي براي تبليغ نامزدهاي خود هم مشکل داشته باشند، اصلاً شرکت در اين انتخابات بي فايده است و ثمري هم براي کشور ندارد. اما اگر آقايان تضمين دهند که دست از رد صلاحيت هاي بي جهت بر مي دارند و امکان تبليغات برابر به ديگران مي دهند، انتخابات مي تواند عرصه مشارکت مردم و دفع خطرات از کشور باشد. اما اين حرفهايي که آقايان مي زنند و مي گويند "حق هميشه در اقليت بوده است" و... نا اميد کننده است. چرا که خلاف شرع، عقل و دموکراسي است. به هر حال دموکراسي به عنوان دستاورد عقل و تجربه بشري امروز مورد قبول است و بايد به آن تن داد. ما اميدواريم که با اينگونه حرفها همه دستاوردهاي چند صد ساله بشريت در زمينه علوم اجتماعي را ناديده نگيرند.
افزايش فشارها به منتقدان و موج جديد بازداشتها را چگونه ارزيابي مي کنيد؟ حاکميت مي خواهد از طريق اين بازداشت ها قدرت نمايي کند و بگويد باکي از فشارهاي خارجي ندارد. اما اشتباه مي کنند. چرا بايد در سالي که اتحاد ملي نامگذاري شده است، منتقداني چون عماد باقي و هادي قابل به زندان بيفتند؟ بالاخره کشورهاي ديگر روي اين موضوع تحليل مي کنند. مي بينند که در ايران منتقدان و اصلاح طلبان تحت فشار هستند و احساس مي کنند که حاکميت از پشتوانه خوبي برخوردار نيست. چنين تصوري مي تواند احتمال حمله نظامي به کشور را افزايش دهد. لذا بهتر است حاکميت دست از اين رفتارها بردارد. اگر اينجا اسلام حاکم است که اصلاً اسلام اجازه نداده است حاکميت حتي يک ساعت آزادي شهروندي را خدشه دار کند چه رسد به بازداشتهاي طولاني و تحميل فشارهاي مختلف. اگر هم جمهوري است که خوب تکليف روشن است و چنين اختياري به حاکميت داده نشده است. مگر اينکه بگويند اينجا نه اسلام حاکم است و نه جمهوريت و يک کشور خاصي است.
اگر نکته خاصي به نظرتان مي رسد بفرمائيد. مي خواهم از اين فرصت استفاده کنم و برخورد دو گانه با مراجع تقليد و ايجاد محدوديت براي برخي از آنان و اهانت به مراجعي که حاکميت غير خودي مي داند را محکوم کنم. متأسفانه مراجع را هم خودي و غير خودي کرده اند. از طرفي مي گويند طبق قانون مجازات اهانت به مراجع لغو امتياز نشريات است، از طرفي در رسانه هاي خود به حضرات آيات عظام منتظري، صانعي و موسوي اردبيلي توهين مي کنند و کسي هم جلوي آنها را نمي گيرد.
از فرصتي که در اختيار ما قرار داديد ممنونم. من هم از دست اندرکاران نشريه وزين روز تشکر مي کنم.
احمد منتظري در گفت و گو با روز: - چهارشنبه 9 آبان 1386 [2007.10.31]
احمد منتظري فرزند ارشد آيت الله منتظري از مراجع تقليد در گفت و گو با "روز" به بيان ديدگاه هاي خود درباره افزايش تهديد هاي بين المللي و نيزفشارهاي داخلي پرداخته است. وي در ارتباط با نحوه رفتار حکومت با منتقدان خود معتقد است: " اگر اينجا اسلام حاکم است که اصلاً اسلام اجازه نداده است حاکميت حتي يک ساعت آزادي شهروندي را خدشه دار کند، چه رسد به بازداشتهاي طولاني و تحميل فشارهاي مختلف. اگر هم جمهوري است که خوب تکليف روشن است و چنين اختياري به حاکميت داده نشده است. مگر اينکه بگويند اينجا نه اسلام حاکم است و نه جمهوريت و يک کشور خاصي است."
همان طور که مي دانيد فشارهاي بين الملي بر کشور رو به افزايش است و پرونده هسته اي رو به بحران مي رود. چه تحليلي در اين باره داريد؟ بايد ببينيم آنچه را که مي خواهيم به دست آوريم چه ارزشي دارد و بابت آن چه هزينه اي بايد بپردازيم و آنگاه اينها را مقايسه کنيم تا دريابيم آيا اين هزينه با آن ارزش تناسب دارد يا خير؟به نظر مي رسد که در حال حاضر تماميت ارضي کشور در معرض خطر است و اگر خداي ناکرده حمله اي نظامي صورت بگيرد، مردم ايران همان مصيبت هايي را بايد تحمل کنند که مردم افغانستان و عراق تحمل مي کنند. در چنين شرايطي است که اعتماد سازي از جايگاه ويژه اي برخوردار مي شود. به هر حال کشورهاي ديگر دنيا به هر دليلي نسبت به آنچه که ما فن آوري صلح آميز مي خوانيم ترديد دارند و نسبت به آن مشکوک هستند. حالا به خاطر عملکرد مسئولان جمهوري اسلامي است يا اطلاعاتي دارند و يا... من دقيق نمي دانم. اما اين هزينه براي کاري که در جاي خودش مي تواند با ارزش هم باشد، تناسبي ندارد و بايد سعي کنيم از طريق تعامل و گفت و گو اعتماد جهاني را به دست آوريم.اگر اين کار با تعليق صورت مي گيرد هم اشکالي ندارد. چون ما نبايد به خاطر يک موضوع نسيه، هزينه نقد بدهم. دست يافتن به اين فن آوري با استانداردهاي جهاني سالها زمان مي برد و تحميل هزينه به کشور و مردم و قرار دادن ايران در معرض تجزيه منطقي و عاقلانه نيست.
برخي تحليلگران مدعي هستند آنچه بيشتر از پرونده هسته اي باعث فشار بر ايران شده، دخالت در امور کشورهايي چون عراق، لبنان، افغانستان، فلسطين و... است. به نظر شما افزايش فشارهاي خارجي تا چه حد مربوط به مواضع ايران در زمينه مسائل خاورميانه است؟ قطعاً مردم ايران راضي نيستند که حکومت در کشورهاي ديگر دخالت کند و اين دخالت هم اگر واقعاً صحت داشته باشد چون بدون اجازه ملت و خلاف مقرارت بين المللي است محکوم است. البته به نظر مي رسد که منظور اين کشورها، بيشتر ماجراي فلسطين و اسرائيل باشد. من فکر مي کنم که الآن زمان مناسبي براي طرح شعار "نابودي اسرائيل" نيست. يک زماني مرحوم امام خميني اين شعار را مطرح کرد که شايد براي آن دوره زماني مناسب بود ولي الآن طرح اين شعارها صحيح نيست و چون نه طرفداري دارد و نه عملي است. حتي خود فلسطيني ها اين شعار را نمي دهند. چرا ما بايد کاسه داغ تر از آش شويم؟ چرا شعاري بدهيم که طرفداري ندارد و هزينه براي شعاري بدهيم که امکان عملي شدن آن نيست؟ قطعاً سخنراني هاي آتشين و تند در اين زمينه موثر بوده است. چرا که اين سخنراني ها يک جو منفي عليه ما به راه انداخته است و افکار عمومي را عليه ايران بسيج کرده است. اين نوع سخنان مورد پسند افکار عمومي دنيا نيست. طرح مسائل پر هزينه اي چون "نفي هولوکاست" چه فايده اي مي تواند براي ملت ايران داشته باشد؟ به هر حال يک اجماع جهاني در اين زمينه وجود دارد. چرا بايد چنين چيزي را نفي کرد و هزينه آنرا به ملت ايران تحميل کرد؟
اين که دولت ايران سعي دارد از طريق کمک هاي مالي و اقتصادي به کشورهاي ديگر براي خود طرفداراني جمع کند، به نظر شما تا چه حد مي تواند براي کشور موثر باشد؟ بهتر است در اين زمينه يک نظر سنجي علمي و بي طرفانه صورت بگيرد تا موضع مردم ايران مشخص شود. مردمي که با ما صحبت مي کنند به شدت از اين کمک ها گلايه مند هستند. همين وعده اخير يک ميليارد دلاري به بوليوي واکنش مردم را در پي داشته است. چرا بايد در حاليکه نيازهاي مردم ايران زياد است و در گرفتاري و فقر به سر مي برند چنين کمک هايي صورت بگيرد. اين کمک ها حتي در داخل هم موجب مشکل مي شود و فايده اي هم ندارد. اگر کمک به يک کشور جنگ زده، سيل زده، طوفان ديده و... باشد چون انساني است قابل درک است اما کمک هاي اين چنيني در کشوري که 5/7 درصد بر تعداد فقرايش افزوده شده منطقي نيست. هيچ عقل سليمي قبول نمي کند که از جيب مردم خودمان بزنيم و در جيب ديگران بگذاريم.
آيا انتخابات مجلس هشتم مي تواند از فشارهاي خارجي کم کند؟ بستگي به چگونگي برگزاري انتخابات دارد. اگر بنا باشد نظارت استصوابي ادامه داشته باشد و اصلاح طلبان حتي براي تبليغ نامزدهاي خود هم مشکل داشته باشند، اصلاً شرکت در اين انتخابات بي فايده است و ثمري هم براي کشور ندارد. اما اگر آقايان تضمين دهند که دست از رد صلاحيت هاي بي جهت بر مي دارند و امکان تبليغات برابر به ديگران مي دهند، انتخابات مي تواند عرصه مشارکت مردم و دفع خطرات از کشور باشد. اما اين حرفهايي که آقايان مي زنند و مي گويند "حق هميشه در اقليت بوده است" و... نا اميد کننده است. چرا که خلاف شرع، عقل و دموکراسي است. به هر حال دموکراسي به عنوان دستاورد عقل و تجربه بشري امروز مورد قبول است و بايد به آن تن داد. ما اميدواريم که با اينگونه حرفها همه دستاوردهاي چند صد ساله بشريت در زمينه علوم اجتماعي را ناديده نگيرند.
افزايش فشارها به منتقدان و موج جديد بازداشتها را چگونه ارزيابي مي کنيد؟ حاکميت مي خواهد از طريق اين بازداشت ها قدرت نمايي کند و بگويد باکي از فشارهاي خارجي ندارد. اما اشتباه مي کنند. چرا بايد در سالي که اتحاد ملي نامگذاري شده است، منتقداني چون عماد باقي و هادي قابل به زندان بيفتند؟ بالاخره کشورهاي ديگر روي اين موضوع تحليل مي کنند. مي بينند که در ايران منتقدان و اصلاح طلبان تحت فشار هستند و احساس مي کنند که حاکميت از پشتوانه خوبي برخوردار نيست. چنين تصوري مي تواند احتمال حمله نظامي به کشور را افزايش دهد. لذا بهتر است حاکميت دست از اين رفتارها بردارد. اگر اينجا اسلام حاکم است که اصلاً اسلام اجازه نداده است حاکميت حتي يک ساعت آزادي شهروندي را خدشه دار کند چه رسد به بازداشتهاي طولاني و تحميل فشارهاي مختلف. اگر هم جمهوري است که خوب تکليف روشن است و چنين اختياري به حاکميت داده نشده است. مگر اينکه بگويند اينجا نه اسلام حاکم است و نه جمهوريت و يک کشور خاصي است.
اگر نکته خاصي به نظرتان مي رسد بفرمائيد. مي خواهم از اين فرصت استفاده کنم و برخورد دو گانه با مراجع تقليد و ايجاد محدوديت براي برخي از آنان و اهانت به مراجعي که حاکميت غير خودي مي داند را محکوم کنم. متأسفانه مراجع را هم خودي و غير خودي کرده اند. از طرفي مي گويند طبق قانون مجازات اهانت به مراجع لغو امتياز نشريات است، از طرفي در رسانه هاي خود به حضرات آيات عظام منتظري، صانعي و موسوي اردبيلي توهين مي کنند و کسي هم جلوي آنها را نمي گيرد.
از فرصتي که در اختيار ما قرار داديد ممنونم. من هم از دست اندرکاران نشريه وزين روز تشکر مي کنم.
No comments:
Post a Comment