شرح خواندنی محاکمه ي پليسی که يک روزه خوار را به فتل رساند
با دستور ٤ قاضي شعبهي ٧١ دادگاه كيفري استان تهران، مأموري كه طبق كيفرخواست صادره، متهم است فرد مظنون به روزهخواري و سرقت را در جريان تعقيب و گريز، به قتل رسانده، بازداشت موقت شد. به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، صفر خاكي نمايندهي دادستان در تشريح كيفرخواست صادره از دادسراي امور جنايي تهران، اظهار داشت: حسب محتويات پرونده و كيفرخواست صادره متهم حاضر در دادگاه با هويت «م.ع» ٢٩ ساله ستوان نيروي انتظامي در كلانتري نبرد متهم به مباشرت در قتل عمدي «مصطفي.ج» از طريق شليك گلولههاي متعدد و اصابت آنها به مواضع حساس بدن است. وي با بيان اينكه قتل در تاريخ ٢٣/٧/٨٤ در شهر تهران واقع شده، گفت: فردي با هويت مجيدي با مركز خيام پليس تماس ميگيرد و اعلام كرده فردي با خودروي لندرور در حال پرسه زدن در پارك است، موضوع مظنون به روزهخواري و سرقت در مركز پيام پليس ثبت ميشود و به نزديكترين گشت براي مراجعه به محل مأموريت داده ميشود. متهم با خودروي سازماني به همراه سرباز وظيفهاش به محل مراجعه و به محض رؤيت خودروي مقتول با پيچيدن به جلوي آن دستور توقف را صادر ميكند و مدارك شناسايي و مالكيت خودرو را از او مطالبه ميكند. خاكي افزود: مقتول از ارائهي مدارك به متهم به قتل خودداري كرده و مبادرت به فرار ميكند، تعقيب و گريز شروع ميشود و همزمان صداي ايست و تيراندازي هوايي انجام ميشود. در دو مرحله متهم به مقتول ميرسد و در مرحلهي اول حسب اظهارات شهود متهم با قنداق تفنگ به سر مقتول ميزند و به لحاظ روان شدن ترافيك مقتول فرار ميكند تا اينكه در خيابان شلوغ و در ترافيك سنگين گير ميكند. متهم به خودروي مقتول نزديك و از فاصلهي حدود ٧ متر چرخ عقب خودرو را مورد اصابت قرار ميدهد و هر دو لاستيك پنجر ميشود. مجددا به مقتول نزديك و با اسلحه به وي كوبيده و به سمت شاگرد رفته و با شليكهاي پي در پي حدود ٥ تير از فاصلهي نيم تا سه سانتيمتر مقتول را مورد اصابت با تير مستقيم قرار ميدهد. نماينده دادستان افزود: تحقيقات در اين چارچوب در دادسراي امور جنايي تهران تكميل و نهايتا منجر به صدور قرار مجرميت و كيفرخواست شده است. خاكي افزود: كارشناسان اسلحهشناسي انطباق گلولههاي مستخرجه از جسد مقتول با آثار باقيمانده بر روي اسلحه را تأييد كردند كه در سه مرحله اين موضوع مطرح شده است و همچنين جهت مسير تيراندازي را مشخص كردهاند. وي گفت: تيراندازي از فاصلهي بسيار نزديك و به صورت از بالا به پايين صورت گرفته كه آثار گلولهها بر جسد باقي مانده با احصاء سوراخ ورودي و خروجي نظر كارشناسان ارائه دادند كه فواصل تيراندازي را به صورت تخميني بيان كرده است. وي گفت: پزشكي قانوني در بيان علت تامهي فوت ضمن اينكه آثار گلولهها موجب فوت شده اعلام كرده است كه تمامي گلولهها به مواضع حساس و اصلي بدن اصابت كرده و در نظريات استعلامي متعدد به اين موضوع تأكيد شده است. خاكي افزود: هيأت كارشناسي تشخيص موارد بكارگيري اسلحه توسط نيروهاي مسلح در دو مرحله نظرياتشان را مطرح كردند و در اين چارچوب از ادارهي تشخيص هويت، كارشناسان رسمي دادگستري علاوه بر هيأت مذكور نظرخواهي شده كه همهي آنها در مرحلهي وقوع قتل تيراندازي را غيرقانوني و خارج از مقررات اعلام كردند. وي گفت: متهم نيز در مراحل مختلف به نحوهي اقدام خود اقرار و اعتراف كرده هرچند در بيان جزئيات دچار تناقضگويي شده است. خاكي افزود: سرباز وظيفه همراه متهم عنوان كرده است كه از تيراندازي متهم عصباني و ناراحت شده و به او اعتراض كرده، همين موضوع را شهود نيز تكرار كردند. شعبهي ١٠٢٣ دادگاه عمومي تهران در مقام حل اختلاف بين بازپرس و داديار اظهارنظر با تشخيص عمدي بودن قتل نظر داديار را تأييد كرده و با اين اوصاف از نظر دادسرا قرائن و امارات زيادي وجود دارد كه قتل ارتكابي از نوع قتل عمدي است و هيچ كدام از موارد و بندهاي قانون بكارگيري سلاح رعايت نشده است چراكه در اصل موضوع متهم حق تيراندازي نداشته است. وي ادامه داد: به مظنون نميتوان تيراندازي كرد و موارد تيراندازي به خودرو در قانون مشخص شده است كه يكي از موارد اصلي فرار از تابلوي ايست و بازرسي است كه در داخل شهر چنين تابلويي نميتواند وجود داشته باشد در نتيجه دفاعيات متهم فاقد وجاهت بوده و محكمهپسند نيست. نمايندهي دادستان ادامه داد: در بازرسي خودرو نيز هيچ چيزي كشف نشده و اگر چيزي هم كشف ميشد تأثيري نداشت. زماني موضوع تيراندازي معنا پيدا ميكند كرد كه بداند در خودرو مواد مخدر حمل ميشود. خاكي افزود: عمل متهم منطبق با بند ب مادهي ٢٠٦ از قانون مجازات اسلامي است و با توجه شكايت اولياي دم صدور حكم قانوني را تقاضا دارم. اولياي دم تقاضاي قصاص متهم را كردند، مادر مقتول خطاب به ٥ قاضي شعبهي ٧١ دادگاه كيفري استان تهران مدعي شد: فرزند من را با زبان روزه بيگناه كشته، از او نميگذرم. وقتي ٦ تير به او شليك كرد سپس اسپري فلفل نيز به او زده و مانع انتقال مصدوم توسط مردم به بيمارستان شده است. وقتي فرزندمان به حالت كما رفته و بيهوش شده او را به زايشگاه زنانه بردند. محمدعلي دادخواه، وكيل مدافع اولياي دم در دفاع از موكلانش، اظهار داشت: دادگستري در مرحلهي امتحان قرار گرفته و امروز در سالروز تيراندازي به اين جوان بيگناه قرار داريم. وي گفت: در پيشينهي فرهنگي ايران مهرماه داراي ويژگيهاي خاص است يعني ايرانيان همواره در ماه مهر به عدالت و دادگري توجه ويژه داشتند زيرا ١٦ مهر جشن مهرگان است روزي كه كاوهي آهنگر بر ضحاك پيروزي يافت. از آن روز ماه مهر را ماه ميزان كه سمبل عدالت است ياد ميكنند اميدوارم در ماه مهر دادگاه التفاط شايسته به اين پرونده داشته باشد. دادخواه با بيان اينكه در هر موضوع افراط باعث فساد ميشود، افزود: هنگامي كه آزادي فزون شود عامل هرج و مرج، هنگامي كه ثروت گسترش يابد عامل فساد است و قدرت بيحد استبداد را به همراه خواهد داشت اما افراط در عدالت مطلوب است. در اين بخش از دادگاه قاضي عزيزمحمدي به وكيل اولياي دم تذكر داد و گفت: در مقام دفاع از موكلانت صحبت كن و به حاشيه نرو؛ كه دادخواه گفت طرف اين پرونده ضابط دادگستري است. وكيل اولياي دم با تأكيد بر اينكه براي رفتار نيروي انتظامي قوانيني وجود دارد، افزود: براي جرايمي مثل افتراء، نشر اكاذيب، قرارهاي ٢٠٠ تا ٣٠٠ ميليون توماني صادر ميشود، اين لطف خارج از قانون به متهم كه با قرار وثيقهي ٣٠ ميليون تومان آزاد شده جايي كه از محضر دادگاه به عنوان پاسدار عدالت انتظار تجديدنظر داريم. اصولا قاعدهاي در قرارها وجود دارد كه بين قرار و جرم رابطهي منطقي است. متأسفانه اين امر در اين پرونده رعايت نشده و ضوابط غيرقابل انكار در طول رسيدگي مورد توجه قرار داده نشده است. وي با بيان اينكه در دادسراي جنايي اجازهي ادخال در پرونده را به وكلا ندادند، گفت: نمايندهي قضايي در هنگامي ميتواند دخالت كند كه منافع و مصالح تشكيلات دولتي در معرض تخريب باشد. در اين بخش از دادگاه مجددا قاضي عزيزمحمدي نسبت به نوع دفاع اعتراض كرد كه وكيل اولياي دم، گفت: وكيل چهار ساعت حق دفاع دارد. دادخواه تأكيد كرد: اين قتل عمدي بوده و در قانون مجازاتش مشخص است. محمد مصطفايي ديگر وكيل اولياي دم با اشاره به اينكه قرار مجرميت و كيفرخواست صادره براي متهم مبني بر قتل عمدي است، ابراز داشت: دو سال از به قتل رساندن سيد مصطفي ميگذرد و در اين دو سال در پرونده بيعدالتيهاي زيادي وجود داشته و از بدو امر متهم قصد تغيير دادن مسير رسيدگي را داشت كه در اين امر موفق شد. اگر تيزبينيهاي داديار اظهارنظر و معاون دادستان نبود مشخص نبود كه پرونده به چه مسيري ميرفت. وي خطاب به قضات سوال كرد: چرا يك مأمور نيروي انتظامي اين ادعا را ميكند كه در خودروي مقتول مواد مخدر كشف شده است. مصطفايي ادامه داد: مقتول در زمان مواجهه با مأمور نيروي انتظامي با رفتار و اعمال خشونت با وي برخورد ميكند. اين عمل باعث متواري شدن مقتول ميشود. مقتول فاقد سابقهي كيفري است و هيچ اتهامي به او منتسب نبوده، به نظر ميرسد قرار صادره براي متهم به قتل متناسب نيست و از دادگاه صدور قرار متناسب را تقاضا دارم. به گزارش ايسنا، «جواد» ٢٣ ساله، قصاب، فاقد سابقهي كيفري -سرباز وظيفهاي كه در آن زمان همراه متهم به قتل بوده است-به عنوان مطلع در مقابل ٥ قاضي شعبهي ٧١ دادگاه كيفري قرار گرفت و بعد از انجام مراسم سوگند در تشريح ماجرا، گفت: در حال گشتزني بوديم كه مأموريت صد و دهي اعلام شد، در محل رفتيم سپس ستوان دوم محسن. ع از ماشين گشت پياده و به طرف ماشين مقتول رفت، مدارك از او خواست مقتول از دادن مدارك امتناع كرد پس از جر و بحث متهم با گاز اشكآور به صورت مقتول زد و مقتول نيز متواري شد. ستوان ايست داد و سه تير هوايي شليك كرد، سپس او را تعقيب كرديم. وي گفت: با هماهنگي كلانتري با توجه به اينكه از حوزه خارج شده بوديم تعقيب و گريز را ادامه داديم. به ترافيك برخورد كرديم. ستوان دو تير هوايي شليك و با يك تير به ماشين مقتول زد و از سمت راست راننده با مقتول در حال جر و بحث بود كه يك لحظه مقتول اسلحهي او را از دستش گرفت. در اين لحظه به كمك ستوان رفتم با باتوم روي دست او زدم، اسلحه را پس گرفت، ترافيك روان شد، مقتول فرار گرفت. اين مطلع ادامه داد: زماني كه ستوان سوار ماشين شد اسلحه را با گلولهها پر كرد، مقتول وارد خيابان پرترافيك شد. متهم دو گلوله به ماشين او شليك كرد و از سمت شاگرد گلولههايي را زد، وقتي اين صحنه را ديدم تعادل روانيام را از دست دادم، به او اعتراض كردم. بعد از مدتي با دو جوان محل، مقتول را سوار خودروي سازمان كردم و به بيمارستان انتقالش دهم. قاضي از مطلع سوال كرد، متهم در چه حالتي به مقتول تير شليك كرده كه او گفت: ستوان زماني كه سوار ماشين شد قفل كرده بود و نميتوانست صحبت كند. قاضي رحيمي دربارهي تعداد تيرهاي شليكشده از اين مطلع سوال كرد كه او گفت: در دو مرحله شش تير و در مرحلهي آخر شش گلوله به بدن متهم شليك شد. قاضي معتمدنيا از اين مطلع سوال كرد: آيا متهم بعد از شليك گلوله مبادرت به استفاده از اسپري فلفل براي مقتول كرد؟ كه وي گفت: بعد از شليك از اسپري استفاده كرد. «مليحه» به عنوان گواه بعد از انجام مراسم سوگند در تشريح آنچه از حادثه مشاهده كرده بود خطاب به قضات، گفت: در روز حادثه مشغول آشپزي بودم. صداي آژير پليس شنيدم، از پنجره نگاه كردم، شليك كرد و بيرون آوردش، گاز اشكآور به او زد، كسي جرأت نميكرد به مقتول آب بدهد، سرباز وظيفه خيلي عصباني شده بود و مرتب به متهم ميگفت چرا اين كار را كردي؟ ماشين مقتول را به كوچهي بغلي بردند و داخل آن را ميگشتند. «لادن» ٣٩ ساله ديگر مطلع بعد از انجام مراسم سوگند خطاب به قضات در تشريح ماوقع گفت: براي آوردن بچهام به مدرسه رفته بودم كه ديدم ماشيني با سرعت زياد آمد. همزمان بچهها تعطيل شدند.مقتول ميتوانست چند بچه را با ماشين بزند اما ايستاد تا بچهها بروند، يا ميتوانست بدون ماشين فرار كند. وي ادامه داد: آنقدر صداي بچهها بلند بود كه صداي شليكي را نشنيدم. متهم بدون ايست به داخل ماشين شليك كرد، بچهها ترسيده بودند، آنها را زير چادرم گرفتم، به جلو رفتم، مقتول در ماشين را باز كرد، پايين افتاد. از مردم تقاضاي آب ميكرد و مادر، مادر ميگفت؛ كه متهم اجازهي كمك كردن به او را نميداد و فرياد ميزد قاچاقچي است. متهم به قتل حالت هجوم به مردم را نيز داشت. قاضي عزيزمحمدي با قرائت مادهي ١٢٩ قانون آيين دادرسي كيفري و تبريك هفتهي ناجا به مأموران متعهد نيروي انتظامي با استناد به كيفرخواست صادره از دادسراي امور جنايي، اتهام قتل عمدي مصطفي را به متهم حاضر در دادگاه تفهيم كرد كه او گفت: اتهام را قبول دارم. قاضي از متهم سوال كرد چرا اين صحنه اتفاق افتاد كه منجر به قتل شد؟ متهم گفت: بر حسب وظيفه در تاريخ ٢٣ مهر ١٣٨٤ در حال گشتزني بودم. در نبش پاركي كه سابقهي حضور مجرمان در آن بود خودروي مورد نظر را مشاهده كردم، اعلام ١١٠ شك بر سرقت از سوي سه نفر بود و مطلبي دربارهي روزهخواري اعلام نكردند. وي ادامه داد: با مشاهدهي ماشين به جلوي آن پيچيديم، متوقفش كرديم، از او مدارك خواستم گفت به شما ربطي ندارد، از آنجايي كه ماشين گشت جلوي خودروي او بود دنده عقب خواست فرار كند كه از سمت شاگرد گاز اشكآور به او زدم، سه بار ايست كشيدم، مقتول توجهي نكرد، دو تير هوايي شليك كردم، يك تير به سمت ماشين زدم كه متأسفانه اصابت نكرد. موضوع را به مركز پيام گزارش كردم و گفتند شما برويد علت فرار را شناسايي كنيد. متهم به قتل ادامه داد: در تعقيب و گريز به علت ترافيك ماشين مقتول متوقف شد؛ بنا بر آموزشهايي كه ديده بودم با تير هوايي به او آگاهي داده بودم به مقتول شليك كردم. وي در تشريح چگونگي شليكها، گفت: از سمت راست اسلحه را به طرفش گرفتم و گفتم فرار نكن، اسلحه را گرفت، دو بار اسلحه را به طرفم چكاند اما تير نداشت، سرباز با دو ضربه باتوم باعث شد مقتول اسلحه را ول كرده و آن را گرفتم. مقتول به كوچهي ورود ممنوع وارد شد به همين لحاظ نيروهاي كمكي ما را پيدا نكردند. از سمت شاگرد وارد شدم، مقتول دستش را به زير صندلي برد، يك تير شليك كردم كه روي اسلحه افتاد، سپس تيرهاي بعدي را شليك كردم. به طرف او رفتم، من را تهديد كرد و گفت ميكشمت چرا اين كار را كردهاي؟ كه مبادرت به استفاده از گاز اشكآور كردم. وي مدعي شد مردم دخالت بيجا ميكردند و باعث تأخير در انتقال به بيمارستان شدند. من دنبال جك ميگشتم تا پنجري ماشين را بگيرم به راننده گفتم او را با ماشين گشت به بيمارستان ببرد كه اين پايان مأموريتم بود. قاضي با يادآوري اينكه طبق اوراق پرونده فردي كه به ١١٠ زنگ زده گفته است كه دو نفر از ماشين مقتول خارج و سيگار در ماه رمضان روشن كردند كه متهم گفت شرافت خدمتم را وسط ميگذارم به من روزهخواري اعلام نكردند. اولياي دم نسبت به دفاعيات متهم اعتراض كردند كه قاضي عزيزمحمدي به آنها گفت اجازه نميدهم كسي به متهم اهانت كند. قاضي از او سوال كرد وقتي مقتول در كوچه مقابل مدرسه با خودرو ايستاده بود چند تير شليك كردي كه متهم گفت يك تير به لاستيك شليك كردم كه باعث شد پنجر شود. با وجود پنجري، تعطيل شدن مدرسه و آمدن ماشينها از مقابل مفري براي فرار نداشت. قاضي از او سوال كرد: با وجود اينكه مقتول طبق اظهاراتت مفري براي فرار نداشت چرا شليك كردي؟ كه متهم گفت: ما در سه مرحله با هم درگير شده بوديم كه او در مرحلهي دوم اسلحهام را گرفته بود و از او ترس داشتم و فكر ميكردم خطرناك است و ميتواند جان خود و اطرافيانم را به خطر اندازد. قاضي از متهم سوال كرد: بر اساس ترسي كه از او داشتي ايست ندادي؟ كه متهم گفت: طبق آموزشهايي كه ديده بودم در آن مرحله نيازي به ايست نبود زيرا آژير ماشين و تعقيب و گريزهاي بعدي آگاهيدهنده بودند. قاضي از متهم سوال كرد: اولين تير را دقيقا به كجا زدي؟ كه متهم گفت: به پاي مقتول زدم اما هدفگيري نكردم و فقط به پايش زدم. قاضي عزيزمحمدي با اشاره به نظريهي پزشكي قانوني خطاب به متهم، گفت: تيرها به انگشت، مچ دست، زير زانو، كشالهي ران راست، بالاي زانوي پاي چپ و آلت تناسلي مقتول اصابت كرده، با اين تفاسير چه كسي دو تير ديگر را زده است كه متهم گفت دو تير را در زمان حركت به لاستيك ماشين زدهام. قاضي خطاب به متهم گفت: وقتي تير اول را زدي و مشاهده كردي مقتول اسلحهاي ندارد چرا تيراندازي كردي؟ كه متهم گفت: مقتول مجددا براي گرفتن اسلحه آمده بود، با استرس و ترسي كه از گرفتن اسلحه داشتم پشت سر هم شليك كردم. شما فكر ميكنيد من فردي جاني، عقدهاي هستم كه براي كشتن آدمها اقدام كردم اما كدام فردي كه لباس پليس پوشيده چنين كاري را ميكند؟ قاضي از متهم سوال كرد: چرا بعد از اصابت شش گلوله گاز فلفل افشاندي؟ كه متهم گفت: براي جلوگيري از درگيري فيزيكي از گاز فلفل استفاده كردم. در اين بخش از دادگاه فيلم اظهارات شاهدهاي عيني ماجرا كه متهم به قتل در حين تهيه آن در كنار شاهدها بود، اكران شد و بعد از آن قاضي گفت اين فيلم از سوي نهاجا تهيه شده و شهودها نيز واقعيتها را عنوان كردهاند. ميركمالي، وكيل تسخيري متهم به قتل در دفاع از موكلش با ابراز همدردي با خانوادهي اولياي دم، گفت: به علت برخورد مشكوك و تمرد از روابط قضايي موكلم كنترل روانياش را از دست داده بود. وي با تأكيد بر اينكه علت فرار مقتول هنوز مشخص نشده است، گفت: فرار مقتول باعث عصباني شدن موكلم شده اما با اين حال موكلم قوانين را رعايت و از كمر به پايين به او شليك كرده است. وي مدعي شد اظهارات شهود تناقض دارد و در كيفرخواست خروج ٥ تير از بدن مقتول عنوان شده است كه قاضي عزيزمحمدي گفت در پرونده اصابت ٥ تير مشخص شده اما در تشريح جسد در پزشكي قانوني آثار ٦ گلوله مشخص شده است. قضات در اين بخش از دادگاه اعلام تنفس كردند. سپس قاضي عزيزمحمدي متهم را براي بيان آخرين دفاع با استناد به كيفرخواست صادره فراخواند كه متهم در بيان آخرين دفاع، گفت: لايحهي نيروي انتظامي كه سرهنگ اربابي و عبدالمحمدي به دادگاه تقديم كردند را به عنوان آخرين دفاع از خود به دادگاه تقديم ميكنم. وي گفت: من قصد قتل نداشتم و دو سال و يك روز از فوت مقتول ميگذرد، به خانوادهي اولياي دم تسليت ميگويم و از آنها تقاضاي بخشش دارم كه قاضي عزيزمحمدي گفت: خوشحالم كه وكيلت اين موضوع را به يادت آورد تا از اولياي دم تقاضاي بخشش كني. متهم گفت طبق وظيفهام عمل كردم، افرادي اجازهي ملاقات با اولياي دم براي گرفتن رضايت را به من نميدادند اما دليلش را نميگويم. قضات شعبهي ٧١ دادگاه كيفري استان تهران (عزيزمحمدي، رحيمي، سالاري، معتمدينيا و سليماني) پس از انجام شور با چهار رأي، متهم را بازداشت موقت كردند و به زودي حكم اين مأمور متهم به قتل را صادر خواهند كرد.
No comments:
Post a Comment