Friday, October 26, 2007

تصویری از محمد که محمد پیامبر نیست










سال‌هاست که تصويري به عنوان تصوير نوجواني رسول خدا (ص) در ايران انتشار مي‌يابد. بسياري از مردم در عين نشان دادن علاقه شان به اين تصوير، اين پرسش را مطرح مي‌کنند که تصوير ياد شده از کجا آمده است؟ شنيده شده است که کساني در پاسخ مي‌گويند اين تصويري است که بحيراي راهب در سفري که حضرت به همراه عمويش ابوطالب به شام داشت، آن را کشيده است. اما در واقع درستي اين پاسخ در معرض ترديد قرار دارد.مقاله زير کوششي است براي بازشناسي منبع اصلي اين تصوير. نويسنده استدلالهاي خاص خود را دارد و تلاش کرده تا نشان دهد اصل اين تصوير از کجا آمده است. شايد باب بحث در اين باره همچنان باز باشد. عنوان اصلي مقاله چنين است :The Story of PictureShiite Depictions of MuhammadPierree Centlivre & Micheline Centlivres-Demontدر مجلهISIM Review 17Spring 2006pp. 18-19
شيعيان ايران سابقه ديرينه‌اي در به تصوير کشيدن اعضاي خاندان حضرت محمد(ص) و خود ايشان دارند. از اواخر دهه نود، پوسترهاي پرفروشي منقش به تصوير حضرت محمد(ص) در ايران چاپ شده است که در آنها حضرت محمد به صورت جواني خوش‌چهره تصوير گرديده است. اين پوسترها امروزه با استفاده از فن آوريهاي روز و ابزارها و تکنيکهاي مختلف توليد مي‌گردند. با وجود اين، ساختار تصاوير هنوز سنتي هستند، پس زمينه آنها رنگ ساده‌اي دارد و رنگها به سادگي در کنار يکديگر قرار گرفته‌اند. به علاوه، اين تصاوير همواره خصوصيات و صفاتي دارند که تمايز آنها را از ديگر عکسها آسان مي‌سازد، به عنوان مثال شمشير دو لبه حضرت علي(ع). اما تصويري که در اينجا بدان خواهيم پرداخت، اساسا با تصاوير قبلي متفاوت است: اين تصوير نوجواني خوش‌قيافه با چشماني لطيف و چهره‌اي دلنشين را نشان مي‌دهد که تا حد زيادي يادآور نقاشيهاي اواخر رنسانس است، به خصوص تصاوير نوجواناني که توسط « کاراواجیو » کشيده شده، همچون« پسري با سبد ميوه » (رم، گالري بورقس) و يا « پدر جان تمهيد دهنده » ( موزه کاپیتال). همان نرمي مخمل‌شکل گونه‌ها، همان دهان نيمه باز و همان نگاه نوازش‌گر. هرچند نسخ متفاوتي از اين تصوير وجود دارد، اما همه آنها صورتي جوان را نشان مي‌دهند که اغلب در زير آنها نوشته شده محمد رسول الله و يا حتي اطلاعات دقيق‌تري درباره دوره‌اي از زندگي محمد(ص) که اين عکس بدان متعلق است و حتي منبع عکس داده شده است.يک اکتشاف جالبدر سال 2004، در حين بازديد از يک نمايشگاه عکس مختص به دو عکاس لهنرت و لاندارک ، تصادفا موفق به کشف ريشه اين پوستر ايراني شديم و آن عکسي بود که لهنرت بين سالهاي 1904 و 1906 در تونس گرفته بود، و سپس در اوايل دهه بيست به صورت کارت پستال چاپ و توزيع شده بود.« رادولف فارانتز لهنرت » ـ 1878 – 1948 ـ که اهل جمهوري چک امروزي بود، در سال 1904 به همراه « ارنست هاینریش لاندارک » ـ 1878 – 1966 ـ آلماني به تونس آمد، اولي به عنوان عکاس و دومي به عنوان ناشر و مدير. از آنجايي که لهنرت در سال پيش از آن اقامتي کوتاه در تونس داشت، علاقه زيادي به مناظر طبيعي و ساکنان آنجا پيدا کرده بود. شرکت اين دو به صورت تخصصي به چاپ تصاوير از مناظر زيبا در تونس و مصر مي‌پرداخت و هزاران عکس و کارت‌پستال از اين مناطق چاپ نمود.به گزارش كتابخانه تاريخ اسلام و ايران، لهنرت که در موسسه هنرهاي گرافيکي وين تحصيل کرده بود، روابطي با اعضاي جنش « پیکچرالیسم » که عکاسي را به عنوان اثر هنري مي‌دانستند، داشت. عکسهاي لهنرت نه تنها بيابان، تپه‌هاي شن روان، بازارها و مناطق محلي تونس را نشان مي‌داد، بلکه شامل تصاويري از پسران و دختران نابالغ جوان بود که سني بين کودکي و نوجواني و چهره‌اي بين زن و مرد داشتند. اين تصاوير معمولا مطابق سليقه مشتريان اروپايي تهيه شده بود که تصويري وسوسه انگيز و وهم‌آميز از شرق داشتند. لهنرت بدون شک در تهيه عکسها از اين مساله استفاده نموده، ولي نبوغ قابل توجهي نيز به خرج داده است. عکسهاي او به صورت چاپ نقره اي، گراورسازي شده و چهاررنگ چاپ شده است. اکثر اين کارت پستالها از سال 1920 در آلمان چاپ شده و در مصر پخش شده است.چاپ‌ها و متن‌هاي منطبقهيچ شکي نيست که کارت پستال نشان داده شده در شکل 1، که براساس شماره گذاري شرکت آنها، شماره 106 است و به عنوان مدل پوسترهاي ايراني مورد استفاده قرار گرفته است. به علاوه، نام کارت پستال شماره 106 محمد است، که اين خود به تنهايي مي‌تواند نشان دهد که چرا تصويرگران ايراني آنرا به عنوان مدلي از حضرت محمد(ص) انتخاب نموده‌اند. بدون شک، همه نسخ موجود از اين عکس، همه از عکس شماره 106 الگوبرداري کرده‌اند با اين تفاوت که نسخ اوليه به عکس اصلي شبيه ترند. بدين ترتيب، لهنرت ناخواسته در قلب يک اسطوره قرار گرفته است.سوال درباره ارتباط بين توصيف مرسوم از چهره پيامبر و چهره جوان تونسي، هنوز بدون پاسخ مانده است. تصوير نمايشگر چهره يک نوجوان خندان است، با دهاني نيمه باز، عمامه‌اي بر سر و گل ياسمني بر گوش. همين چهره در کارت پستالهاي ديگري و تحت عناوين ديگري از قبيل احمد، جوان عرب و غيره تصوير شده است.کشف مسيري که باعث گرديده تصاوير چاپ شده در دهه بيست به دست ناشران تهران و قم در دهه نود برسد، براي ما ممکن نبوده است. اما اين سوال وجود دارد که چه چيزي باعث شده که ناشران ايراني شباهتي بين پيامبر اسلامي در سنين نوجواني و تصوير يک جوان تونسي بيابند؟قبل از جنگ جهاني اول، تصوير محمد در مجله نشنال جئوگرافی در ژانويه سال 1914 و تحت مقاله‌اي با عنوان اينجا و آنجا در شمال آفريقا چاپ شد که زير آن نوشته شده بود عربي با يک گل. در دهه بيست، کارت پستالهاي تونسي این دو عکاس بين سربازان فرانسوي در شمال آفريقا بسيار محبوب بود. در دهه‌هاي هشتاد و نود، کتب متعددي شامل عکس اين نوجوان چاپ شد، ولي اغلب آنها عنواني غير از محمد به عکس داده‌اند.در نسخ ايراني فعلي، اصلاحاتي روي تصوير انجام شده و از فريبندگي چهره نوجوان چيزهايي نگه داشته شده است ولي از زيبايي جذاب آن کاسته شده است. شانه سمت چپ اندکي با پارچه پوشانده شده است و دهان و چشمها اندکي اصلاح شده است. به طور کلي مي‌توان گفت که هنرمندان ايراني سعي کرده‌اند جنبه‌هاي زيبا پسندانه تصوير را کاهش دهند و تصوير را از حالت جذاب خارج نموده، به آن زيبايي مقدسي ببخشند.عنوان يکي از پوسترها (تصوير 2) اين است: تصوير روحاني حضرت محمد، در سن 18 سالگي درهمراهي عمويش در يک سفر تجاري از مکه به دمشق. به علاوه ادعا شده است که اين تصوير توسط يک کشيش مسيحي کشيده شده و تصوير اصلي آن در موزه رم قرار دارد.ريشه مسيحي؟همانطور که پيش از اين نيز گفته شد، برخي از نوشته‌ها براي اين اثر ريشه‌اي مسيحي قائلند، و نه يک ريشه اسلامي که اين مساله مسلمانان را از گناه نگاه به صورت پيامبر و يا تصويرگري چهره وي، مبري مي‌سازد. به علاوه، اين مويد اين مطلب است که مسيحيان حضرت محمد [ص] را در همان سنين کودکي به عنوان شخصيتي الهي پذيرفته اند. اين داستان از يک کشيش مسيحي کاتوليک يا ارتدکس به نام بحيرا صحبت مي‌کند که بر اساس داستان، در حين گشت و گذار حضرت در سوريه وي را براساس نشانه پيامبري بين شانه‌هايش بازشناخته است. پيامبر آينده بايد مي‌گفته است : «هنگامي که من به آسمان و ستاره‌ها مي‌نگرم خود را بالاتر از ستاره‌ها مي‌يابم». به همين دليل است که در بعضي عکسها ستاره‌هايي در پس زمينه عکس ديده مي‌شود.هرچند که هيچ توصيفي درباره چهره حضرت محمد(ص) در نوجواني وجود ندارد، ولي توصيفاتي از چهره وي در بزرگسالي گفته شده است : گفته شده که وي پوستي سفيد داشته، چشماني سياه، گونه‌هايي صاف، ابروان پرپشت و کمان‌گونه. دنداندهاي مرتب و مويشان کمي موجدار بوده است. اين خصوصيات در مورد نوجوان تصوير شده در پوسترهاي ايراني ديده مي‌شود. در حقيقت اين تصويري از يک تصوير و نمايشي از يک نمايش است. به عبارت ديگر، تصويرگران ايراني مدلي از حضرت محمد(ص) را انتخاب کرده‌اند که نمايانگر زيبايي، جواني و توازن است.


منبع : کتابخانه تاریخ ایران و اسلام
برگردان : جعفر جعفريان

No comments: