چند معترض كمونيست، آمريكايي، ساواكي و بي ادب
روايت اصولگرايانه از اتفاقات دانشگاه تهران - چهارشنبه 18 مهر 1386 [2007.10.10]
آرش سميعي
رسانههاي جريان محافظهكار، پس از اعتراض پرتعداد دانشجويان دانشگاه تهران به حضور احمدي نژاد و بازتابهاي جهاني آن، واكنشهاي متناقض و سردرگمي به اين موضوع نشان دادند؛ واكنشهايي كه هم در نحوه خبررساني و هم تحليل حركت اعتراضي غيرمنتظره دانشجويان در روز دوشنبه نمود داشت.
شايد اين رسانهها انتظار داشتند همانگونه توانستند كه وقايع دانشگاه كلمبيا را با سانسور و تحريف، يك "پيروزي و فتح بزرگ" بنمايانند، حضور احمدي نژاد در دانشگاه تهران را نيز به عنوان "تشكر پرشور دانشجويان دانشگاه مادر از رئيسجمهور" به تصوير بكشند، اما حتي پيش از آنكه دوربين شبكه خبر از فيلمبرداري اين سخنراني منصرف شود و محل را رها كند و برود، مشخص بود كه برنامه "كلمبيايي كردن" دانشگاه تهران شكست خورده است؛ آنچنان كه اكنون دانشجويان دانشگاه تهران نگران "اميركبيري شدن" خود و برخوردهاي امنيتي هستند.
رسانههاي محافظهكار هم كه مترصد بودند حضور احمدي نژاد در دانشگاه تهران را رنگ و بوي حماسي بدهند و آن را بار ديگر به شكلي يكسويه پوشش دهند، از ساعت اوليه اين حضور متوجه شدند كه چنين كاري ممكن نيست؛ به طوري كه درست در لحظهاي كه محمود احمدي نژاد در سالن كوچكي در دانشگاه تهران در حال اعتراض به گزينشي بودن جمعيت حاضر در دانشگاه كلمبيا بود، صدها تن از دانشجويان نيز بيرون از اين سالن و در محوطه پرديس مركزي دانشگاه تهران در حال اعتراض به تركيب گزينشي افراد حاضر در سالن محل سخنراني احمدي نژاد بودند؛ افرادي كه بسياري از آنان دانشجوي اين دانشگاه نبودند.
بدين ترتيب رسانههاي حامي احمدي نژاد كه خود را از پوشاندن واقعيت اعتراض گسترده دانشجويان به احمدي نژاد عاجز ميديدند، ابتدا سعي در "كوچك نمايي" اين ماجرا كردند و پس از آنكه انتشار عكسها مشخص كرد ابعاد اعتراضها از آنچه گفته ميشد به مراتب گستردهتر است، سعي در تحريف خبرها كردند و در نهايت وقتي هيچكدام از اين تلاشها موثر واقع نشد، به پرخاشگري و "اتهام پراكني" هاي بعضا خندهدار پرداختند.
ابتدا سايت خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) معترضان به احمدي نژاد را "ده تن" ذكر كرد. اين عدد كمي بعد كه عكسهاي تجمع دانشجويان در سايتهاي خبري منتشر شد، به "چند ده تن" تغيير يافت! با اين حال كامران نجف زاده، گوينده بخش خبري بيست و سي در شبكه دو تلويزيون كه پيش از اين دروغ هاي او در اينترنت خبرساز شده بود، در اعلام اين خبر باز هم رقم دانشجويان را به "چند نفر" تقليل داد.
اين برنامه خبري شبكه دو، در زمان اعلام خبر اعتراض چند نفر به احمدي نژاد و حمايت صدها نفر از او، دوربين خود را از متن جمعيت رو گردانده و به سمت حاشيه تجمع دانشجويان معترض چرخانده بود كه در آن تنها چند دانشجو ديده ميشدند. در حالي كه در زمان نشان دادن دانشجويان بسيجي (حاميان احمدي نژاد) از زاويهاي بسته، يك جمعيت انبوه به نمايش گذاشته شدند!
همچنين در بخش خبري "بيست و سي"، دانشجويان مخالف احمدي نژاد "بيادب"! توصيف شدند، با اين حال هيچ اشارهاي به گزينشي بودن افراد حاضر در سخنراني احمدي نژاد، تريبون آزاد دو ساعته دانشجويان معترض، فرار احمدي نژاد و وزيرانش از درب پشتي دانشگاه و نيز علت استفاده نيروي انتظامي از گاز فلفل براي پراكنده كردن همان "چند نفر" نشد.
حنيف مزروعي در وبلاگ خود با اشاره به نحوه انعکاس خبر اعتراضات دانشجوي در اخبار بيست و سي ، مي نويسد: "سئوال اينجاست كه اگر معترضين نفرات اندكي بيش نبودند پس چرا كار به درگيري كشيد و نيروي انتظامي به سمتشان گاز اشك آور شليك كرد؟ ... اين برنامه خبري كه هر روز بايد مدت زماني از وقتش را صرف تعريف و تمجيد از رئيس جمهوري كند و اگر اين مهم را انجام ندهد روزشان شب نميشود چطور اين مسئله را توجيه ميكنند كه اكثريت حاضران در مراسم با كارت دعوت آمده بودند و از دانشگاههاي امام صادق و امام حسين كه وابستگيشان به يك جناح و حلقه فكري شهره خاص و عام است، بودند؟ حال آيا اين برنامه آزاد بود و هر دانشجويي حق داشت و ميتوانست سئوالش را از رئيس جمهور بپرسد؟" وي مي افزايد: "جالب اينجاست كه اين بخش خبري دقيقا در خبر بعدي خود شبكه آمريكايي فاكس نيوز را به باد انتقاد گرفت كه اين شبكه يك طرفه به قاضي ميرود و اخلاق حرفهاي رسانهاي ندارد، وابسته است، اخبار را وارانه منعكس ميكند، عدالت خبري ندارد، اخبار را تحريف شده به خورد مخاطبان ميدهد و ..."
اما نحوه انعكاس موضوع اعتراض دانشجويان به احمدي نژاد در روزنامه كيهان از اين هم جالبتر بود. اين روزنامه ستون "گفت و شنود" در صفحه دوم را كه ظاهرا به قلم خود "حسين شريعتمداري"، مديرمسئول و نماينده رهبري در كيهان نوشته ميشود، به ماجراي تجمع اعتراضي دانشجويان اختصاص داد. در اين ستون، با اشاره به برنامهريزي مفصل جريانات ضدانقلاب" براي جلسه سخنراني احمدي نژاد در دانشگاه تهران، ابتدا تعداد دانشجويان با عبارت "جمع كثيري از دانشجويان موافق و تعدادي از دانشجويان مخالف" توصيف شد.
البته نويسنده اين ستون روزنامه كيهان، ابتدا درباره دانشجويان مخالف نيز نوشت: آنها "هم فرزندان همين ملت هستند كه هرچند با هم تفاوت سليقه دارند ولي در روز حادثه همه با هم متحد مي شوند."
اما ظاهرا عصبانيت نويسنده از انتشار اخبار دقيق از ماجراهاي دانشگاه تهران به حدي بود كه نويسنده با اعتراف به سر داده شدن شعار "مرگ بر ديكتاتور" در محوطه دانشگاه تهران، آن را كار يك نفر توصيف كرد: "يك نفر هم در آن ميان دولت احمدي نژاد را ديكتاتور ناميد كه با اعتراض شديد ديگران روبرو شده و صحنه را ترك كرد"! در حالي كه گزارشهاي چندين منبع خبري داخلي و خارجي حاكي از اين است كه اين شعار چند بار و توسط جمعيت زيادي از دانشجويان تكرار شده است.
جالب اينجاست كه سايت "سپهر نيوز" كه حامي سرسخت احمدي نژاد است، در يادداشتي بهرغم وارد كردن اتهامات متعدد به دانشجويان، اعتراف كرده است كه: "ديروز در دانشگاه تهران به كرات شعارهايي مانند «مرگ بر ديكاتور» را ميشنيديم."
با اين حال سايت اصولگراي "الف"، عدد را نسبت به كيهان كمي بالاتر برد و با اشاره به اين شعار با عبارت "شعارهاي تند عليه رئيسجمهور" ، عده دانشجوياني را که به سردادن اين شعارها ميپرداختند به 25 نفر افزايش داد.
نقش لابي صهيونيستي!
با همه اينها، ساعتي بيشتر طول نكشيد كه قطار اتهامات دانشجويان بسيجي و سايتهاي اصولگرا به سمت دانشجويان معترض به احمدي نژاد، به راه افتاد و آنها با انواع و اقسام اتهامات تكراري يا بديع نواخته شدند. خبرگزاري فارس، همانند گذشته، براي خبرسازي در اين راستا بسيار فعال بود.
اين خبرگزاري با چندين تن از دانشجويان بسيجي درباره اتفاقات روز دوشنبه مصاحبه كرد. در اين مصاحبهها، يك عضو بسيج دانشجويي دانشگاه علم و صنعت گفت:" خط دهي به دانشجونماها از سوي جريانات استكباري و لابي صهيونيستي صورت گرفته است." يك دانشجوي بسيجي ديگر هم گفت: "ما اجازه نميدهيم عدهاي هوچيگر با ايجاد تشنجهاي دون شان دانشگاه، دستاوردهاي رئيس جمهورمان در نيويورك را زير سئوال برده و به اين مواضع توهين كنند."
يكي از اعضاي بسيج دانشكده الهيات دانشگاه تهران نيز در خصوص دانشجويان گفت: "اين جماعت يك عدهشان كمونيست هستند و شايد هم بعضيشان ساواكي باشند! يك سري دانشجوياني نيز هستند كه بازي خوردهاند." يك بسيجي ديگر نيز گفت: "حرف اين افراد در دانشگاه اميركبير خريداري ندارد به همين خاطر سراغ دانشگاههاي ديگر ميروند اما بايد بدانند كه ديگر افراطيگري، وطنفروشي و ... در هيچ كجاي ايران خريدار ندارد مگر كساني كه آبشخورشان دلارهاي آمريكايي باشد. من به دانشجويان ميگويم 90 درصد اين افراد اراذل و اوباش خارج از دانشگاه تهران هستند. "
سجاد صفار هرندي، مسئول بسيج دانشجويي دانشگاه تهران كه فرزند حسين صفار هرندي وزير ارشاد دولت نهم است، نيز گفت: "پروژهاي براي به آشوب كشيدن دانشگاه وجود داشت كه بعضي از جريانهاي دانشجويي خواسته و ناخواسته در درون پروژهي امپرياليست و اهداف و مقاصد آنها قرار گرفتند. به نظر ميرسيد كه اين افراد از موفقيتهاي رييسجمهور كه در هفتههاي اخير در صحنهي بينالمللي كسب كرده ناراحت بودند و قصد داشتند كه اين موفقيتها را كمرنگ نشان دهند."
حسين شهرستاني، ديگر دانشجوي بسيجي هم معترضين را به وابستگي به امپرياليسم و مارکسيسم متهم کرد و گفت: "عدهاي از اينها با يك بشكن و اشاره وارد اين جريان شدهاند! اينها يا ليبرال هستند يا كمونيست و وجه مشتركشان اين است كه هيچ تعلقي به فرهنگ، تاريخ و تمدن ما ندارند." او ادامه داد: "آنهايي كه ليبرال هستند گوش به فرمان رييس جمهور آمريكا و مارك خوردهي آمريكا و غرب و متحد امپرياليسم هستندگروه ديگر از اين جمع چپهايي هستند كه 50 سال دير و با 50 هزار كيلومتر فاصله به دنيا آمدهاند كه هماكنون كساني كه از آنها پيروي ميكنند را ميتوانيم در موزهها پيدا كنيم. اينها كه خود را كمونيست و در مقابل امپرياليسم ميدانند با اين كارها بهترين خدمت را به امپرياليسم ميكنند. اين درحالي است كه ملتهاي داعيهدار چپگرايي و فيدل كاسترو دست احمدينژاد را ميفشارند."
جالب اينجاست كه دعوت بسيج دانشجويي از فرزندان چهگوارا مبارز چپ آمريكاي لاتين براي حضور در دانشگاه تهران در هفته گذشته، موجب بروز شكاف و انتقادات دروني در بسيج دانشجويي شده بود. حضور دو فرزند چهگوارا در دانشكده فني و در مراسمي با مسئوليت بسيج دانشجويي صورت گرفت و اگرچه سخنان تند مهمانان عليه سوء استفاده بسيجيان از چپها باعث شد مراسم به طور نيمهكاره پايان يابد، ولي انتقادات بسيجيان دانشگاههاي ديگر از اين مراسم هنوز ادامه دارد.
اما بهرغم همه اين تحريفها، يكي از خواندنيترين حاشيهها را ديروز در روزنامه اعتماد ملي ميشد خواند. اين روزنامه پيش از آنكه به گزارش اتفاقات روز دوشنبه دانشگاه تهران بپردازد، نوشته بود: "ديروز كسي نردههاي سبز اطراف دانشگاه را نديد، چون نيروهاي پليس و يگانهاي ويژه در پيادهروهاي اطراف دانشگاه ايستاده بودند. آنها به اتفاقاتي نگاه ميكردند كه در پشت نردههاي سبز پيگيري ميشد؛ جرياني كه حدود ساعت 10 صبح ديروز همزمان با حضور اتوبوسهاي دانشجويان بسيجي آغاز شد..."
روايت اصولگرايانه از اتفاقات دانشگاه تهران - چهارشنبه 18 مهر 1386 [2007.10.10]
آرش سميعي
رسانههاي جريان محافظهكار، پس از اعتراض پرتعداد دانشجويان دانشگاه تهران به حضور احمدي نژاد و بازتابهاي جهاني آن، واكنشهاي متناقض و سردرگمي به اين موضوع نشان دادند؛ واكنشهايي كه هم در نحوه خبررساني و هم تحليل حركت اعتراضي غيرمنتظره دانشجويان در روز دوشنبه نمود داشت.
شايد اين رسانهها انتظار داشتند همانگونه توانستند كه وقايع دانشگاه كلمبيا را با سانسور و تحريف، يك "پيروزي و فتح بزرگ" بنمايانند، حضور احمدي نژاد در دانشگاه تهران را نيز به عنوان "تشكر پرشور دانشجويان دانشگاه مادر از رئيسجمهور" به تصوير بكشند، اما حتي پيش از آنكه دوربين شبكه خبر از فيلمبرداري اين سخنراني منصرف شود و محل را رها كند و برود، مشخص بود كه برنامه "كلمبيايي كردن" دانشگاه تهران شكست خورده است؛ آنچنان كه اكنون دانشجويان دانشگاه تهران نگران "اميركبيري شدن" خود و برخوردهاي امنيتي هستند.
رسانههاي محافظهكار هم كه مترصد بودند حضور احمدي نژاد در دانشگاه تهران را رنگ و بوي حماسي بدهند و آن را بار ديگر به شكلي يكسويه پوشش دهند، از ساعت اوليه اين حضور متوجه شدند كه چنين كاري ممكن نيست؛ به طوري كه درست در لحظهاي كه محمود احمدي نژاد در سالن كوچكي در دانشگاه تهران در حال اعتراض به گزينشي بودن جمعيت حاضر در دانشگاه كلمبيا بود، صدها تن از دانشجويان نيز بيرون از اين سالن و در محوطه پرديس مركزي دانشگاه تهران در حال اعتراض به تركيب گزينشي افراد حاضر در سالن محل سخنراني احمدي نژاد بودند؛ افرادي كه بسياري از آنان دانشجوي اين دانشگاه نبودند.
بدين ترتيب رسانههاي حامي احمدي نژاد كه خود را از پوشاندن واقعيت اعتراض گسترده دانشجويان به احمدي نژاد عاجز ميديدند، ابتدا سعي در "كوچك نمايي" اين ماجرا كردند و پس از آنكه انتشار عكسها مشخص كرد ابعاد اعتراضها از آنچه گفته ميشد به مراتب گستردهتر است، سعي در تحريف خبرها كردند و در نهايت وقتي هيچكدام از اين تلاشها موثر واقع نشد، به پرخاشگري و "اتهام پراكني" هاي بعضا خندهدار پرداختند.
ابتدا سايت خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) معترضان به احمدي نژاد را "ده تن" ذكر كرد. اين عدد كمي بعد كه عكسهاي تجمع دانشجويان در سايتهاي خبري منتشر شد، به "چند ده تن" تغيير يافت! با اين حال كامران نجف زاده، گوينده بخش خبري بيست و سي در شبكه دو تلويزيون كه پيش از اين دروغ هاي او در اينترنت خبرساز شده بود، در اعلام اين خبر باز هم رقم دانشجويان را به "چند نفر" تقليل داد.
اين برنامه خبري شبكه دو، در زمان اعلام خبر اعتراض چند نفر به احمدي نژاد و حمايت صدها نفر از او، دوربين خود را از متن جمعيت رو گردانده و به سمت حاشيه تجمع دانشجويان معترض چرخانده بود كه در آن تنها چند دانشجو ديده ميشدند. در حالي كه در زمان نشان دادن دانشجويان بسيجي (حاميان احمدي نژاد) از زاويهاي بسته، يك جمعيت انبوه به نمايش گذاشته شدند!
همچنين در بخش خبري "بيست و سي"، دانشجويان مخالف احمدي نژاد "بيادب"! توصيف شدند، با اين حال هيچ اشارهاي به گزينشي بودن افراد حاضر در سخنراني احمدي نژاد، تريبون آزاد دو ساعته دانشجويان معترض، فرار احمدي نژاد و وزيرانش از درب پشتي دانشگاه و نيز علت استفاده نيروي انتظامي از گاز فلفل براي پراكنده كردن همان "چند نفر" نشد.
حنيف مزروعي در وبلاگ خود با اشاره به نحوه انعکاس خبر اعتراضات دانشجوي در اخبار بيست و سي ، مي نويسد: "سئوال اينجاست كه اگر معترضين نفرات اندكي بيش نبودند پس چرا كار به درگيري كشيد و نيروي انتظامي به سمتشان گاز اشك آور شليك كرد؟ ... اين برنامه خبري كه هر روز بايد مدت زماني از وقتش را صرف تعريف و تمجيد از رئيس جمهوري كند و اگر اين مهم را انجام ندهد روزشان شب نميشود چطور اين مسئله را توجيه ميكنند كه اكثريت حاضران در مراسم با كارت دعوت آمده بودند و از دانشگاههاي امام صادق و امام حسين كه وابستگيشان به يك جناح و حلقه فكري شهره خاص و عام است، بودند؟ حال آيا اين برنامه آزاد بود و هر دانشجويي حق داشت و ميتوانست سئوالش را از رئيس جمهور بپرسد؟" وي مي افزايد: "جالب اينجاست كه اين بخش خبري دقيقا در خبر بعدي خود شبكه آمريكايي فاكس نيوز را به باد انتقاد گرفت كه اين شبكه يك طرفه به قاضي ميرود و اخلاق حرفهاي رسانهاي ندارد، وابسته است، اخبار را وارانه منعكس ميكند، عدالت خبري ندارد، اخبار را تحريف شده به خورد مخاطبان ميدهد و ..."
اما نحوه انعكاس موضوع اعتراض دانشجويان به احمدي نژاد در روزنامه كيهان از اين هم جالبتر بود. اين روزنامه ستون "گفت و شنود" در صفحه دوم را كه ظاهرا به قلم خود "حسين شريعتمداري"، مديرمسئول و نماينده رهبري در كيهان نوشته ميشود، به ماجراي تجمع اعتراضي دانشجويان اختصاص داد. در اين ستون، با اشاره به برنامهريزي مفصل جريانات ضدانقلاب" براي جلسه سخنراني احمدي نژاد در دانشگاه تهران، ابتدا تعداد دانشجويان با عبارت "جمع كثيري از دانشجويان موافق و تعدادي از دانشجويان مخالف" توصيف شد.
البته نويسنده اين ستون روزنامه كيهان، ابتدا درباره دانشجويان مخالف نيز نوشت: آنها "هم فرزندان همين ملت هستند كه هرچند با هم تفاوت سليقه دارند ولي در روز حادثه همه با هم متحد مي شوند."
اما ظاهرا عصبانيت نويسنده از انتشار اخبار دقيق از ماجراهاي دانشگاه تهران به حدي بود كه نويسنده با اعتراف به سر داده شدن شعار "مرگ بر ديكتاتور" در محوطه دانشگاه تهران، آن را كار يك نفر توصيف كرد: "يك نفر هم در آن ميان دولت احمدي نژاد را ديكتاتور ناميد كه با اعتراض شديد ديگران روبرو شده و صحنه را ترك كرد"! در حالي كه گزارشهاي چندين منبع خبري داخلي و خارجي حاكي از اين است كه اين شعار چند بار و توسط جمعيت زيادي از دانشجويان تكرار شده است.
جالب اينجاست كه سايت "سپهر نيوز" كه حامي سرسخت احمدي نژاد است، در يادداشتي بهرغم وارد كردن اتهامات متعدد به دانشجويان، اعتراف كرده است كه: "ديروز در دانشگاه تهران به كرات شعارهايي مانند «مرگ بر ديكاتور» را ميشنيديم."
با اين حال سايت اصولگراي "الف"، عدد را نسبت به كيهان كمي بالاتر برد و با اشاره به اين شعار با عبارت "شعارهاي تند عليه رئيسجمهور" ، عده دانشجوياني را که به سردادن اين شعارها ميپرداختند به 25 نفر افزايش داد.
نقش لابي صهيونيستي!
با همه اينها، ساعتي بيشتر طول نكشيد كه قطار اتهامات دانشجويان بسيجي و سايتهاي اصولگرا به سمت دانشجويان معترض به احمدي نژاد، به راه افتاد و آنها با انواع و اقسام اتهامات تكراري يا بديع نواخته شدند. خبرگزاري فارس، همانند گذشته، براي خبرسازي در اين راستا بسيار فعال بود.
اين خبرگزاري با چندين تن از دانشجويان بسيجي درباره اتفاقات روز دوشنبه مصاحبه كرد. در اين مصاحبهها، يك عضو بسيج دانشجويي دانشگاه علم و صنعت گفت:" خط دهي به دانشجونماها از سوي جريانات استكباري و لابي صهيونيستي صورت گرفته است." يك دانشجوي بسيجي ديگر هم گفت: "ما اجازه نميدهيم عدهاي هوچيگر با ايجاد تشنجهاي دون شان دانشگاه، دستاوردهاي رئيس جمهورمان در نيويورك را زير سئوال برده و به اين مواضع توهين كنند."
يكي از اعضاي بسيج دانشكده الهيات دانشگاه تهران نيز در خصوص دانشجويان گفت: "اين جماعت يك عدهشان كمونيست هستند و شايد هم بعضيشان ساواكي باشند! يك سري دانشجوياني نيز هستند كه بازي خوردهاند." يك بسيجي ديگر نيز گفت: "حرف اين افراد در دانشگاه اميركبير خريداري ندارد به همين خاطر سراغ دانشگاههاي ديگر ميروند اما بايد بدانند كه ديگر افراطيگري، وطنفروشي و ... در هيچ كجاي ايران خريدار ندارد مگر كساني كه آبشخورشان دلارهاي آمريكايي باشد. من به دانشجويان ميگويم 90 درصد اين افراد اراذل و اوباش خارج از دانشگاه تهران هستند. "
سجاد صفار هرندي، مسئول بسيج دانشجويي دانشگاه تهران كه فرزند حسين صفار هرندي وزير ارشاد دولت نهم است، نيز گفت: "پروژهاي براي به آشوب كشيدن دانشگاه وجود داشت كه بعضي از جريانهاي دانشجويي خواسته و ناخواسته در درون پروژهي امپرياليست و اهداف و مقاصد آنها قرار گرفتند. به نظر ميرسيد كه اين افراد از موفقيتهاي رييسجمهور كه در هفتههاي اخير در صحنهي بينالمللي كسب كرده ناراحت بودند و قصد داشتند كه اين موفقيتها را كمرنگ نشان دهند."
حسين شهرستاني، ديگر دانشجوي بسيجي هم معترضين را به وابستگي به امپرياليسم و مارکسيسم متهم کرد و گفت: "عدهاي از اينها با يك بشكن و اشاره وارد اين جريان شدهاند! اينها يا ليبرال هستند يا كمونيست و وجه مشتركشان اين است كه هيچ تعلقي به فرهنگ، تاريخ و تمدن ما ندارند." او ادامه داد: "آنهايي كه ليبرال هستند گوش به فرمان رييس جمهور آمريكا و مارك خوردهي آمريكا و غرب و متحد امپرياليسم هستندگروه ديگر از اين جمع چپهايي هستند كه 50 سال دير و با 50 هزار كيلومتر فاصله به دنيا آمدهاند كه هماكنون كساني كه از آنها پيروي ميكنند را ميتوانيم در موزهها پيدا كنيم. اينها كه خود را كمونيست و در مقابل امپرياليسم ميدانند با اين كارها بهترين خدمت را به امپرياليسم ميكنند. اين درحالي است كه ملتهاي داعيهدار چپگرايي و فيدل كاسترو دست احمدينژاد را ميفشارند."
جالب اينجاست كه دعوت بسيج دانشجويي از فرزندان چهگوارا مبارز چپ آمريكاي لاتين براي حضور در دانشگاه تهران در هفته گذشته، موجب بروز شكاف و انتقادات دروني در بسيج دانشجويي شده بود. حضور دو فرزند چهگوارا در دانشكده فني و در مراسمي با مسئوليت بسيج دانشجويي صورت گرفت و اگرچه سخنان تند مهمانان عليه سوء استفاده بسيجيان از چپها باعث شد مراسم به طور نيمهكاره پايان يابد، ولي انتقادات بسيجيان دانشگاههاي ديگر از اين مراسم هنوز ادامه دارد.
اما بهرغم همه اين تحريفها، يكي از خواندنيترين حاشيهها را ديروز در روزنامه اعتماد ملي ميشد خواند. اين روزنامه پيش از آنكه به گزارش اتفاقات روز دوشنبه دانشگاه تهران بپردازد، نوشته بود: "ديروز كسي نردههاي سبز اطراف دانشگاه را نديد، چون نيروهاي پليس و يگانهاي ويژه در پيادهروهاي اطراف دانشگاه ايستاده بودند. آنها به اتفاقاتي نگاه ميكردند كه در پشت نردههاي سبز پيگيري ميشد؛ جرياني كه حدود ساعت 10 صبح ديروز همزمان با حضور اتوبوسهاي دانشجويان بسيجي آغاز شد..."
No comments:
Post a Comment