دودوزه بازي روسي
تحليل گاردين از سفر پوتين به ايران - پنجشنبه 26 مهر 1386 [2007.10.18]
سايمون تيسدال
رئيس جمهور روسيه، ولاديمير پوتين، يا بهتر بگوييم کسي که مانند شخصيت کارتوني بنام هي-من( قوي ترين مرد جهان) است، بي اعتنا به تمام تهديدات ترور، روز گذشته وارد تهران شد. ايراني ها گفتند که قضيه ترور، تبليغات منفي است که توسط دشمنان شان صورت گرفته که البته اين گفته مي تواند درست باشد. از لحاظ تاريخي، روسيه هيچگاه احتياج به کمک خارجي در مورد رهبرانش نداشته است. آنها بخوبي از عهده مشکلاتشان بر مي آيند.
اين هم حقيقت دارد که طي قرن ها، روابط ايران و روسيه به خون مردان والامقامشان آلوده شده است. در زمان جنگ روسيه و ناپلئون، ايران براي سرنگوني امپراطوري روسيه ابتدا به فرانسه و سپس به انگلستان رو آورد. در سال 1813، هردو کشور رويش را به زمين انداختند و با امضاي قرارداد گلستان، سرزمين هاي قفقاز را رسما تصرف کرد. مشکلات روسيه با مسلمانان ساکن چچن و داغستان، از همان زمان آغاز شد.
درسال 1826، دو کشور بار ديگر وارد جنگ شدند و انگلستان بار ديگر از کمک به ايران سرباز زد. حاصل اين جنگ نابرابر منجر به بسته شدن قرارداد ننگين ترکمانچاي شد. ايران مجبور شد تا سرزمين هاي بيشتري را از دست بدهد و 20 ميليون روبل به عنوان غرامت جنگي بپردازد. طبق نوشته علي انصاري در کتاب اخيرش، رويارويي با ايران، اين موضوع را که ايران در آن زمان همواره مورد خيانت و قدرت هاي بزرگ قرار گرفته و سرزمين هايش توسط آنها تصرف مي شده، باعث شده است که به جانشينان شان هم بي اعتماد شود.
قلدري روسيه تا دوران مدرن هم ادامه داشت. در سال 1945، زماني که انگستان و آمريکا توافق کردند به اشغال ايران پايان در زمان جنگ پايان بدهند، شوروي با بيرون بردن سربازانش از ايران، مخالف بود. ژوزف استالين، يه اشغال ايران ادامه داد تا اينکه فشار آمريکا او را از اين کار منصرف کرد. حتي در زمان اشغال سفارت آمريکا در تهران که بدنبال انقلاب اسلامي در ايران در سال 1981-1979، اتفاق افتاد، يادآورد اتفاقي بود که در قرن نوزدهم در روابط ايران و روسيه افتاده بود. زماني که الکساندر گريبايدف، سفير وقت روسيه خواجه سرا و دو زن گرجي را که حرمسراي بسر مي بردند به هيئت روسي تحويل داد، خشم مردم لبريز شد و به سفارت هجوم آوردند و آنجا را اشغال کردند. وقتي گارد سفارت بسوي مردم آتش گشود، جمعيت به داخل ساختمان حمله کرد و گريبايدف و تعداد زيادي از کارمندانش را کشتند.
رئيس جمهور فعلي ايران، محمود احمدي نژاد، که در تلويزيون دولتي سخن مي گفت، به آقاي پوتين اطمينان داد که اين بار با استقبال گرمي در ايران مواجه مي شود و رويارويي تاريخي را با زبان ديپلماسي پشت سر خواهند گذاشت. او گفت:« روابط ايران و روسيه همواره تحت شعاع نيروهاي خارجي قرار گرفته است، اما اکنون هردو کشور مصمم اند تا روابطشان را تا بالاترين حد، گسترش بدهند. يک "اتحاد طبيعي" بين دو کشور وجود دارد و از همکاري دو کشور براي ساختن نيروگاه بوشهر و اينکه هر دو کشور از پيشنهاد کشورهاي غربي استقبال نکردند، مثال زد». آنچه که مسلم بود، اگرچه علنا گفته نشد، خوشحالي رهبران ايران از اين ديدار بود که باعث بوجود آمدن حفره اي بزرگ در اقدام آمريکا براي منزوي کردن ايران بود.
برخورد آقاي پوتين با ايران، زيرکانه بود. او اخيرا گفته بودکه هيچ شاهدي وجود ندارد که ثابت کند ايران درحال ساخت سلاح اتمي است. او در نقش "دلال درستکار" در جريان بحث بر سر مناقشات اتمي ايران با آمريکا، ظاهر شد. او روز گذشته بار ديگر در مورد حمله نظامي به ايران، هشدار داد. و او بخوبي مي داند که حضور او در ايران بار ديگر نشان مي دهد که روسيه در مناسبات جهاني نقش فعال و کليدي دارد.
در عين حال، آقاي پوتين، اصلا قصد ندارد آنچنان که تهران سعي مي کند، به اين کشور کمک کند تا به توليد کننده سلاح اتمي بدل بشود. تکميل تاسيسات اتمي بوشهر بارها به تعويق افتاده است. انتقال سوخت هسته اي از روسيه متوقف شده است. روسيه با گفتن اين موضوع که پرداخت هاي ايران به تعويق افتاده است، تهران را خشمگين کرده است.
خلاصه اين که، روسيه در اين ميان دودوزه بازي مي کند و از تنش فعلي ايران با غرب استفاده کرده و منافع ملي اش را پيش مي برد. عملگرايي آقاي پوتين را نبايد با دوستي اشتباه گرفت. هر چه باشد. بازي قدرت روسيه در ايران موضوع جديدي نيست. کافي است نگاهي به تاريخ بياندازيم.
منبع: گاردين، 17 اکتبر
تحليل گاردين از سفر پوتين به ايران - پنجشنبه 26 مهر 1386 [2007.10.18]
سايمون تيسدال
رئيس جمهور روسيه، ولاديمير پوتين، يا بهتر بگوييم کسي که مانند شخصيت کارتوني بنام هي-من( قوي ترين مرد جهان) است، بي اعتنا به تمام تهديدات ترور، روز گذشته وارد تهران شد. ايراني ها گفتند که قضيه ترور، تبليغات منفي است که توسط دشمنان شان صورت گرفته که البته اين گفته مي تواند درست باشد. از لحاظ تاريخي، روسيه هيچگاه احتياج به کمک خارجي در مورد رهبرانش نداشته است. آنها بخوبي از عهده مشکلاتشان بر مي آيند.
اين هم حقيقت دارد که طي قرن ها، روابط ايران و روسيه به خون مردان والامقامشان آلوده شده است. در زمان جنگ روسيه و ناپلئون، ايران براي سرنگوني امپراطوري روسيه ابتدا به فرانسه و سپس به انگلستان رو آورد. در سال 1813، هردو کشور رويش را به زمين انداختند و با امضاي قرارداد گلستان، سرزمين هاي قفقاز را رسما تصرف کرد. مشکلات روسيه با مسلمانان ساکن چچن و داغستان، از همان زمان آغاز شد.
درسال 1826، دو کشور بار ديگر وارد جنگ شدند و انگلستان بار ديگر از کمک به ايران سرباز زد. حاصل اين جنگ نابرابر منجر به بسته شدن قرارداد ننگين ترکمانچاي شد. ايران مجبور شد تا سرزمين هاي بيشتري را از دست بدهد و 20 ميليون روبل به عنوان غرامت جنگي بپردازد. طبق نوشته علي انصاري در کتاب اخيرش، رويارويي با ايران، اين موضوع را که ايران در آن زمان همواره مورد خيانت و قدرت هاي بزرگ قرار گرفته و سرزمين هايش توسط آنها تصرف مي شده، باعث شده است که به جانشينان شان هم بي اعتماد شود.
قلدري روسيه تا دوران مدرن هم ادامه داشت. در سال 1945، زماني که انگستان و آمريکا توافق کردند به اشغال ايران پايان در زمان جنگ پايان بدهند، شوروي با بيرون بردن سربازانش از ايران، مخالف بود. ژوزف استالين، يه اشغال ايران ادامه داد تا اينکه فشار آمريکا او را از اين کار منصرف کرد. حتي در زمان اشغال سفارت آمريکا در تهران که بدنبال انقلاب اسلامي در ايران در سال 1981-1979، اتفاق افتاد، يادآورد اتفاقي بود که در قرن نوزدهم در روابط ايران و روسيه افتاده بود. زماني که الکساندر گريبايدف، سفير وقت روسيه خواجه سرا و دو زن گرجي را که حرمسراي بسر مي بردند به هيئت روسي تحويل داد، خشم مردم لبريز شد و به سفارت هجوم آوردند و آنجا را اشغال کردند. وقتي گارد سفارت بسوي مردم آتش گشود، جمعيت به داخل ساختمان حمله کرد و گريبايدف و تعداد زيادي از کارمندانش را کشتند.
رئيس جمهور فعلي ايران، محمود احمدي نژاد، که در تلويزيون دولتي سخن مي گفت، به آقاي پوتين اطمينان داد که اين بار با استقبال گرمي در ايران مواجه مي شود و رويارويي تاريخي را با زبان ديپلماسي پشت سر خواهند گذاشت. او گفت:« روابط ايران و روسيه همواره تحت شعاع نيروهاي خارجي قرار گرفته است، اما اکنون هردو کشور مصمم اند تا روابطشان را تا بالاترين حد، گسترش بدهند. يک "اتحاد طبيعي" بين دو کشور وجود دارد و از همکاري دو کشور براي ساختن نيروگاه بوشهر و اينکه هر دو کشور از پيشنهاد کشورهاي غربي استقبال نکردند، مثال زد». آنچه که مسلم بود، اگرچه علنا گفته نشد، خوشحالي رهبران ايران از اين ديدار بود که باعث بوجود آمدن حفره اي بزرگ در اقدام آمريکا براي منزوي کردن ايران بود.
برخورد آقاي پوتين با ايران، زيرکانه بود. او اخيرا گفته بودکه هيچ شاهدي وجود ندارد که ثابت کند ايران درحال ساخت سلاح اتمي است. او در نقش "دلال درستکار" در جريان بحث بر سر مناقشات اتمي ايران با آمريکا، ظاهر شد. او روز گذشته بار ديگر در مورد حمله نظامي به ايران، هشدار داد. و او بخوبي مي داند که حضور او در ايران بار ديگر نشان مي دهد که روسيه در مناسبات جهاني نقش فعال و کليدي دارد.
در عين حال، آقاي پوتين، اصلا قصد ندارد آنچنان که تهران سعي مي کند، به اين کشور کمک کند تا به توليد کننده سلاح اتمي بدل بشود. تکميل تاسيسات اتمي بوشهر بارها به تعويق افتاده است. انتقال سوخت هسته اي از روسيه متوقف شده است. روسيه با گفتن اين موضوع که پرداخت هاي ايران به تعويق افتاده است، تهران را خشمگين کرده است.
خلاصه اين که، روسيه در اين ميان دودوزه بازي مي کند و از تنش فعلي ايران با غرب استفاده کرده و منافع ملي اش را پيش مي برد. عملگرايي آقاي پوتين را نبايد با دوستي اشتباه گرفت. هر چه باشد. بازي قدرت روسيه در ايران موضوع جديدي نيست. کافي است نگاهي به تاريخ بياندازيم.
منبع: گاردين، 17 اکتبر
No comments:
Post a Comment