Wednesday, October 24, 2007

شبح جنگ

شبح جنگ
نگاه هفته - پنجشنبه 3 آبان 1386 [2007.10.25]
مهرداد شيبانيm.shaibani@roozonline.com
هفته اي که آن در مهر به پايان رسيد و دومين ماه پائيز ايراني آغاز شد، فاشيسم گام ديگري پيش گذاشت، ديکتاتور ‏کوچک و حقير يکي ديگر از رقبا را حذف کرد و شبح جنگ بر ايران بيشتر بال گشود.‏
‏ جواني قلمي بود که در آغاز هفته از تربيون آزاد دانشجوئي فرياد مردم ايران را که دريغا هنوز ساکتند به گوش جهان ‏رساند :" آقاي احمدي نژاد! رئيس دانشگاه کلمبيا با شما صحبتي کرد و شما آن سخنان را تحمل کرديد. مي خواهم ببنيم ‏اين صحبت را از ما هم تحمل مي کنيد؟ به نظر ما هم شما يک ديکتاتور حقير کوته فکريد!" و تقريبا همزمان با او ‏توني بلرسخناني را گفت که در روز بر کشيدن دولت احمدي نژاد راقم اين سطور در همين ستون نوشته بود. نخست ‏وزير سابق انگلستان در نشستي در نيويورک گفت: "جهان با شرايطي مشابه «ظهور فاشيسم در دهه 1920» روبرو ‏است. اين ايدئولوژي در حال حاضر يک دولت دارد، ايران. دولتي که آماده حمايت و پشتيباني مالي از تروريسم براي ‏بي ثبات کردن کشورهايي است که مردم آنها دوست دارند در صلح و آرامش زندگي کنند."‏
نگاهي دوباره به برکشيدن احمدي نژاد توسط کساني که با شناسنامه ايراني ديدگاهي" طالباني" دارند، از درستي سخنان ‏آن جوان و صحت تحليل بلر حکايت دارد. هيتلر که از قضا هم قد و قواره احمدي نژاد بود، از دل انتخابات بيرون ‏کشيده شد. دولت هيتلر به کمک اوباش لباس قهوه اي ـ همان لباس شخصي ها ـ در جريان يک کودتاي خزنده، نيروهاي ‏جانبدار دموکراسي را حذف کرد، حزب خود را بر کشور حاکم گرداند و بر محور يهودي ستيزي جهان را به کام جنگي ‏هولناک برد.‏
محمود احمدي نژاد که بيشتر به تصوير هيتلر در فيلم " ديکتاتور بزرگ" ساخته جاودانه چارلي چاپلين شبيه است، در ‏فضائي بسيارمشابه بر کشيده شد.‏
همفکران او درست مانند دهه 1920 زمينه برکشيدنش را فراهم ساختند. به گفته محمد رضا خاتمي: "آنها که قتل ‏زنجيره اي کردند،به کوي دانشگاه حمله کردند،به ضديت با حقوق مردم مشهورند." و وقتي به قدرت رسيدند به سادگي ‏‏" 180 ميليارد درآمد را 18 ميليارد اعلام" کردند.‏
سياست حذف که پيش از او آغاز شده بودباشدت بيشتري ادامه يافت و اين هفته به علي لاريجاني رسيدکه از معدودمهره ‏هاي کليدي که است محافظه کاران سنتي ايران درحاکميت دارند.‏
حذف علي لاريجاني با آن ديدگاه افراطى بسته سياسى "درّ و شكلا‌ت" تعابير و تفاسير متعددي را سبب شد که در چند ‏نقطه اشتراک داشتند:‏
‏- تغيير تا کتيک علي لاريجاني بعد از مذاکرات متعدد و آشنا شدن به واقعيات هاي حاکم بر جهان.‏
‏- افشاي پيام پوتين به رهبر جمهوري اسلامي و تائيد آن توسط لاريجاني.‏
علي لاريجاني ـ اين ديوانسالار متعلق به خانواده اي ريشه دار در حاکميت جمهوري اسلامي ـ که با رهبري جريان ‏ضداصلاحات و استفاده از تلويزيون توانست در شکست جريان دوم خرداد نقش اساسي بازي کند، جاي خود را به ‏کارمندي کم پايه داد تا تشابه دولت احمدي نژاد با دولت هيتلر بازهم بيشتر شود: راس هرم فرمان مي دهد و بقيه ‏تنهافرمانبرند. جانشيني که بلافاصله و در ديدار باخاوير سولانا سياست مافوق خود را اعلام کرد: "سياست هسته اي ‏ايران تغيير نمي کند و غني سازي تعليق نخواهد شد."‏
همه اين تحولات فشرده در هفته اي اتفاق افتاد که ولاديمير پوتين به تهران رفت و دولت احمدي نژاد با سياستي که به" ‏ترکمانچاي دوم" معروف شد از درياي خزر چشم پوشيد تا درازايش همسايگان شمالي سرزمين خود را براي حمله به ‏ايران دراختيار آمريکا نگذارند. احمدي نژاد هم بلافاصله به ارمنستان رفت تا حلقه محاصره را از شمال کاملابشکند. ‏هنوز معلوم نيست ناتمام گذاشتن اين سفر دليل ناکامي دراين ماموريت بوده است يا نه.‏
نه تنها مردم ايران غريبه هائي بودند که بايد از اين اتفاقات بسيارمهم بي خبر مي ماندند، حتي مجلس هم که از "راس ‏امور" به "ته امور" سقوط کرده است ؛ به بازي گرفته نشد. اما زنگ هاي خطر به صدا در آمد و حتي کساني که تا ‏ديروز جنگ را دور مي ديدند، از شبح آن سخن گفتند. مصطفي تاج زاده که همانند عماد الدين باقي نامه اي تاريخي را ‏در اين هفته منتشر کرد،گفت:" قرار بود دستيابي به انرژي هسته‌اي كشور را 50 سال پيش ببرد. اكنون دولت جشن ‏مي‌گيرد كه حدود 2000 سانتريفيوژ در چرخش است اما كشور گرفتار تحريم روزافزون اقتصادي شده و شبح جنگ بر ‏فراز ايران در پرواز است ."‏
‏ محمدعلي ابطحي در وبلاگ خود نوشت:" وقتى آقاى لا‌ريجانى با آن ديدگاه افراطى بسته سياسى «درّ و شكلا‌ت» به ‏نقطه استعفا مى‌رسد، حتماً در جهان معناى تلخ و خطرناكى پيدا مى‌كند. دنيايى كه همه مى‌دانند به دنبال بهانه است و ‏مى‌خواهد قربانى ديگرى در اين منطقه به نام ملت ايران داشته باشد."‏
روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله خود نوشت:"‏‎ ‎‏ برخى رايزنى‌ها و تفاسير حاكى از آن است كه نكند لا‌ريجانى به دليل ‏نگرانى از بالا‌ بودن هزينه مديريت پرونده هسته‌اى در اين شرايط اعلا‌م استعفا نموده است؟ اگر چنين رويكردى درست ‏باشد، ملت ايران حق دارد از ايشان پرسش نمايد، آيا در صورت تضمين توفيق در اين ميدان، باز هم صحنه را خالى ‏مى‌كردند؟"‏
علي لاريجاني بي آنکه جواب اعتماد ملي را بدهد، گفت:‏‎ ‎‏"شناخت رفتار و تئوري محافظه كاران در دولت بوش براي ‏ايران بسيار مهم است‎. ‎سياست‎ ‎آنها تهاجم و هژموني است. آنها گرايش به اقدامات‎ ‎يك جانبه و اقدامات پيش دستانه دارند. ‏آمريكايي‌ها به اين چارچوب ذهني رسيده‌اند كه زمان فعلي زماني طلايي براي نهادينه‏‎ ‎كردن قدرت آمريكا در دنياست. ‏در اين راستا 70 پايگاه نظامي از شاخ آفريقا تا تركيه،‏‎ ‎پاكستان و افغانستان بوجود آورده اند. تحت عنوان اينكه امنيت ‏دنيا و‎ ‎خودشان در خطر است.‏‎ ‎‏ امريکا به صراحت مي‌گويند كه بايد در صحنه بين‌الملل يك قدرت‎ ‎صاعقه وجود داشته ‏باشد تا شرايط را بتواند متوازن كند و اين صاعقه آمريكاست. آنها معتقدند زمان زيادي براي ايجاد اين هژموني ندارند؛ ‏به همين دليل است كه هنوز يك جنگ تمام نشده جنگ‎ ‎ديگري را راه مي‌اندازند."‏
جبهه مشارکت ـ بزرگترين حزب اصلاح طلبان درون حکومتي ـ که در "آزاد ترين کشور دنيا" فقط يک خبر نامه داخلي ‏را مي تواند منتشر کند، درآن نوشت: "مجددا موجي از اخبار و گزارش هاي مربوط به احتمال حمله نظامي به ايران از ‏سوي رسانه هاي خارجي با منابع مختلف طرح و منتشر شده است. اين رسانه‌ها اين بار در گزارش‌هاي خود جزييات ‏بيشتري را از نحوه اقدام در صورت حمله به چاپ رسانده اند. در سطوح غير رسمي و تحليلي سه نوع واكنش به اين ‏موج خبري مشاهده مي‌شود: ‏برخي اين موج خبري را مثل دفعات قبل، بيشتر يك جنگ رواني گسترده با هدف تغيير مواضع تهران ارزيابي ‏مي‌كنند.گروه ديگري هستند كه معتقدند اگرچه استدلال گروه نخست غيرواقعي نيست ولي دربرابر، امكان هرگونه ‏تحركي منتفي هم نيست.گروه بسيار كم شماري نيز هستند كه اين اخبار را زمينه ساز يك توفان نزديك مي‌دانند."‏
سرتيپ محمود چهارباغي فرمانده توپخانه و موشکهاي نيروي زميني سپاه پاسداران طي اظهاراتي که از سوي تلويزيون ‏ايران و همچنين خبرگزاري فارس منتشر شد، گفت: "در صورتي که کشور مورد حمله قرار گيرد، در اولين دقيقه ‏حمله، نيروي زميني سپاه پاسداران يازده هزار راکت و گلوله توپ بسوي پايگاههاي مهاجمان شليک خواهد کرد.اگر ‏جنگي در آينده اتفاق بيفتد، طولاني نخواهد بود. در همان روزهاي اول دشمن را به خاک ذلت مي‌ نشانيم، دشمن نيز از ‏خود بپرسد، حاضر است چقدر کشته بابت حماقت حمله به ايران بدهد، چون ما براي هميشه تاريخ آنها را پشيمان خواهيم ‏کرد".‏
در آن سوي جبهه ، لوموند ديپلماتيک نوشت: "تندروها ساز و برگ جنگ با ايران را فراهم مي آورند."‏
رئيس جمهور روسيه هنوز پايش را از ايران بيرون نگذاشته بود که جرج بوش رئيس جمهور آمريکا گفت: "اگر از ‏دستيابي ايران به دانش ساخت سلاح اتمي جلوگيري نشود، جهان با جنگ جهاني سوم مواجه خواهد شد. "‏
ديک چني، معاون رئيس جمهوري آمريکا گفت: "اگر ايران با خواست جهاني براي توقف غني سازي موافقت نکند با ‏پيامدهاي آن روبرو خواهد شد ‏‎.‎ايران مانع صلح در خاورميانه است و نقش مستقيمي در کشته شدن سربازان آمريکايي ‏در عراق ايفا مي کند.‏‎ ‎رهبران جمهوري اسلامي خواهان عراقي ضعيف اند. هدف نهايي رژيم ايران‏‎ ‎تبديل شدن به ‏قدرت برتر منطقه است."‏
سالاي مريدور، سفير اسرائيل در امريکا گفت: "برنامه اتمي ايران‏‎ ‎نظامي است و زمان «بسيار اندكي» تا دستيابي ايران‏‎ ‎به تسليحات اتمي باقي است. دراينصورت سناريوي نيكلاي ساركوزي، رئيس جمهور فرانسه اجتناب ناپذير مي شود. ‏يعني يا دستيابي تهران به بمب اتمي يا بمباران اين كشور‏‎.‎‏"‏
و رئيس انستيتو خاورنزديک در مسکواعلام کرد:"اگر سياست درايران تغيير نکند ،بايد درانتظار حمله امريکا بود."‏
در آغاز ماه دوم پائيز تند روها در دو سو بر طبل جنگ مي کوبند: آمريکا مي خواهد صاعقه" جهان باشد، طالبان حاکم ‏بر ايران خواستار تبديل" به قدرت برتر" منطقه اند تا اسرائيل را به دريا بريزند و رهبري جهان اسلام را بدست ‏بياورند.‏
رهبر جمهوري اسلامي نيرومندترين حاکم ايران در طول تاريخ 2500 ساله آن است و براي اولين بار قدرت دين و ‏سياست را به هم گره زده است؛ چنانکه برگ از برگ بي فرمان او نمي جنبد. به گفته خود او دولت احمدي نژاد ‏مقتدرترين دولت ايران از زمان مشروطيت تاکنون است. دولتي که ثروتي افسانه اي دارد. تنها در دو سال گذشته در آمد ‏دولت۱۲۰ ميليارد دلار از محل فروش نفت بوده است.‏
دولتي که موفق شده است اروپا راهم در برابر ايران قرار بدهد. آخرين خبر غروب چهارشنبه حاکي است :"اتحاديه ‏اروپا در بيانيه اي نسبت به آنچه «سرکوبي فزاينده آزادي بيان و تشديد محدويت‌ها بر مطبوعات ايران» خوانده، ‏‏«عميقا» ابراز نگراني کرد و خواهان آزادي فوري عمادالدين باقي، رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ايران و سه ‏دانشجوي بازداشت دانشگاه امير کبير شد."‏
‏ دولتي که فعلا عاشق روسيه است و کارش با اين "متحد طبيعي" ايران کمي تا اندازه اي "اروتيک" هم شده است. ‏روزنامه همبستگي به نقل از جوانفكر مشاور مطبوعاتي احمدي‌نژاد نوشت: "خزر از ثروتمندترين مناطق جهان و 5 ‏كشور حاشيه آن ثروتمندترين كشورهاي جهان هستند. باهوش‌ترين نژادها در اين مناطق هستند. روس‌ها به لحاظ ‏دلاوري و زيبايي از اروپايي‌ها سر هستند و اروپايي‌ها هميشه به آنها حسادت داشته‌اند. "‏
و درست در همين موقع اعلام شد: "شرکت روسي لوک اويلا مجبور است به دليل تحريم هاي ايالات متحده، فعاليت ‏خود را در ايران، به زودي متوقف کند." ‏ به گزارش خبرگزاري رويترز، مقام هاي لوک اويل اعلام کرده‌اند که به دليل تحريم هاي آمريکا عليه ايران، اين شرکت ‏نمي تواند بيش از بيست ميليون دلار در ايران سرمايه گذاري کند. ‏ ‏ لئونيد فدون، معاون شرکت لوک اويل به خبرگزاري اينترفکس گفت: "ما مجبوريم پروژه نفتي اناران را در ايران ‏متوقف کنيم و اين در حالي است که ما بزرگترين مخزن نفتي را در ايران کشف کرده‌ايم."‏
زمان از دست مي رود. ثروت هاي ملي بر باد مي شود. دو نماينده خدا در دو سوي جهان شبح جنگ را هر روز بيشتر ‏مي گسترند. سايت اينترنتي آلماني "تله پوليس" روز آخر هفته نوشت: "اگر واقعيت باشد و نه جنگ رواني، بايد ‏درانتظار حمله اي هولناک بود ." و گزارش براستي هولناکي را از اين حمله منتشر کرد. در اين گزارش روي بمباران ‏ايران و نه اشغال آن تاکيد شده و از جمله آمده است:‏
‏"از سال 2005 تجهيزات بسيار مهمي از نظر نظامي درعرشه ناو شکن هاي آمريکائي مستقرمنطقه انجام گرفته است ‏که در تاريخ تجهيزات نظامي دنيا بي نظير مي باشد. هسته اصلي اين تغييرات البته پنهان نگاه داشته مي شود. برنامه اين ‏تغييرات و تجهيزات تحت عنوان 8022-‏CONPLAN‏ نامگذاري شده است. بخشي ازتجهيزات مذکور که در چهار ‏چوب يک برنامه و عملکرد«‏Global Strike‏» نامگذاري شده است، شامل «مرکزفعال شبکه»ي رهبري جنگ، ‏امکانات ايجاد اغتشاش در مراحل جنگ از جمله استفاده از: «بمب هاي آبي» مي باشد و نيز شامل نيروهاي نظامي ‏مجهز به سلاح هاي کاملا سري و مدرن با تکنولوژي ارتباطاتي که درمراحل جدي تر براي حمله هاي کاملا «برق ‏آسا» برنامه ريزي شده است.منطقه از تاريخ 2005 تا کنون به 8 ناوگان هوائي مجهزشده است که قادراست در شرايط ‏ضروري با بيش از 200 بمب تاکتيکي و استراتژيکي و نيز کلاهک هاي هسته اي هر نقطه از کره زمين را در ابعادي ‏کاملا گسترده بمباران و صاف کنند.تقويت کارائي بمب ها اين امکان را فراهم مي کند تا در فاصله حداکثر چند ساعت، ‏هزاران هدف مورد حمله قرار گيرد. فقط يک مرحله حمله با نيمي از تعداد جنگنده جت هاي مستقر در ناوهاي هواپيما ‏برمستقر در منطقه مي تواند حدود 10 هزارهدف را نابود کند. اين ناوگان ها كه تا سال 2009 مي بايستي به راکت هاي ‏قاره پيما نيز مجهز شوند، مطابق برنامه ريزي ها، هم اکنون به بمب هاي ضد تونل هاي زير زميني مجهز شده اند. بمب ‏هائي با وزن 13تن که قادرند تاعمق 60متري تونل هاي بوتني را شکافته، متلاشي کرده وتجهيزات و افراد درون اين ‏تونل ها را ذوب کنند. دراين حملات از جنگنده بمب افکن هاي نسل مدرن ‏Typs BGM-109‎‏ و ‏Tactical‏ ‏Tomahawkاستفاده خواهد شد. حدود 40 کشتي جنگي آمريکائي در نزديکي سواحل ايران بخش عظيمي از سلاح هاي ‏مدرن را جابجا خواهند کرد.از راکت انداز هاي هاي قاره پيماي ‏MLRS‏ که از سال 2003 در عراق مستقر شده اند نيز ‏استفاده خواهد شد . اين راکت ها که نيروي دريائي و زميني ارتش آمريکا را مجهز مي کنند تا عمق 300 کيلومتري ‏داخل خاک ايران مي توانند اهداف مورد نظر را مورد اصابت قرار دهند. مقرراست در چهارچوب برنامه تهاجمي ‏CONPLAN 8022‎‏ بطور کاملا گسترده مراکز و ساختارهاي بنيادي و استراتژيک جمهوري اسلامي از جمله مراکز ‏نظامي، ساختمان هاي حکومتي و ديگر مراکزمهم کاملا منهدم شوند.به همين جهت، تحت نام و ‏Oplan 1019 Oplan ‎‎1002 -04‎‏ تعداد قابل توجهي از نيروهاي پياده نظام آمريکائي مستقر در هواپيماها،هليکوپترها، کشتي هاي ويژه پياده ‏کردن نفرات و تجهيزات، تانک ها، تجهيزات توپخانه و هزاران تن از نيروهاي پياده نظام به همراه تجهيزات معيني ‏توسط کشتيهاي مشخص شده مستقر درخليج فارس و اقيانوس هند، تنگه هرمز را در کنترل کامل نيروهاي آمريکائي ‏خواهند گرفت. يک سند مربوط به مرکز فرماندهي نظامي آمريکا (‏USCentCom‏) نشان مي دهد که تعداد500 فروند ‏جنگنده بمب افکن از نوع ‏F-15‎‏ و ‏F-16‎‏ که هم اکنون در عراق، افغانستان، کشور هاي متحد آمريکا در حاشيه خليج ‏فارس، پاکستان وآسياي مرکزي مستقر هستند، وارد ميدان جنگ خواهند شد."‏
سرزمين عزيز ما، مهد عشق را از دو سو به سوي ويراني مي برند. بادهاي پائيزي، سخت ويرانگر مي تازند.‏
‏ ‏

No comments: