شبح جنگ
نگاه هفته - پنجشنبه 3 آبان 1386 [2007.10.25]
مهرداد شيبانيm.shaibani@roozonline.com
هفته اي که آن در مهر به پايان رسيد و دومين ماه پائيز ايراني آغاز شد، فاشيسم گام ديگري پيش گذاشت، ديکتاتور کوچک و حقير يکي ديگر از رقبا را حذف کرد و شبح جنگ بر ايران بيشتر بال گشود.
جواني قلمي بود که در آغاز هفته از تربيون آزاد دانشجوئي فرياد مردم ايران را که دريغا هنوز ساکتند به گوش جهان رساند :" آقاي احمدي نژاد! رئيس دانشگاه کلمبيا با شما صحبتي کرد و شما آن سخنان را تحمل کرديد. مي خواهم ببنيم اين صحبت را از ما هم تحمل مي کنيد؟ به نظر ما هم شما يک ديکتاتور حقير کوته فکريد!" و تقريبا همزمان با او توني بلرسخناني را گفت که در روز بر کشيدن دولت احمدي نژاد راقم اين سطور در همين ستون نوشته بود. نخست وزير سابق انگلستان در نشستي در نيويورک گفت: "جهان با شرايطي مشابه «ظهور فاشيسم در دهه 1920» روبرو است. اين ايدئولوژي در حال حاضر يک دولت دارد، ايران. دولتي که آماده حمايت و پشتيباني مالي از تروريسم براي بي ثبات کردن کشورهايي است که مردم آنها دوست دارند در صلح و آرامش زندگي کنند."
نگاهي دوباره به برکشيدن احمدي نژاد توسط کساني که با شناسنامه ايراني ديدگاهي" طالباني" دارند، از درستي سخنان آن جوان و صحت تحليل بلر حکايت دارد. هيتلر که از قضا هم قد و قواره احمدي نژاد بود، از دل انتخابات بيرون کشيده شد. دولت هيتلر به کمک اوباش لباس قهوه اي ـ همان لباس شخصي ها ـ در جريان يک کودتاي خزنده، نيروهاي جانبدار دموکراسي را حذف کرد، حزب خود را بر کشور حاکم گرداند و بر محور يهودي ستيزي جهان را به کام جنگي هولناک برد.
محمود احمدي نژاد که بيشتر به تصوير هيتلر در فيلم " ديکتاتور بزرگ" ساخته جاودانه چارلي چاپلين شبيه است، در فضائي بسيارمشابه بر کشيده شد.
همفکران او درست مانند دهه 1920 زمينه برکشيدنش را فراهم ساختند. به گفته محمد رضا خاتمي: "آنها که قتل زنجيره اي کردند،به کوي دانشگاه حمله کردند،به ضديت با حقوق مردم مشهورند." و وقتي به قدرت رسيدند به سادگي " 180 ميليارد درآمد را 18 ميليارد اعلام" کردند.
سياست حذف که پيش از او آغاز شده بودباشدت بيشتري ادامه يافت و اين هفته به علي لاريجاني رسيدکه از معدودمهره هاي کليدي که است محافظه کاران سنتي ايران درحاکميت دارند.
حذف علي لاريجاني با آن ديدگاه افراطى بسته سياسى "درّ و شكلات" تعابير و تفاسير متعددي را سبب شد که در چند نقطه اشتراک داشتند:
- تغيير تا کتيک علي لاريجاني بعد از مذاکرات متعدد و آشنا شدن به واقعيات هاي حاکم بر جهان.
- افشاي پيام پوتين به رهبر جمهوري اسلامي و تائيد آن توسط لاريجاني.
علي لاريجاني ـ اين ديوانسالار متعلق به خانواده اي ريشه دار در حاکميت جمهوري اسلامي ـ که با رهبري جريان ضداصلاحات و استفاده از تلويزيون توانست در شکست جريان دوم خرداد نقش اساسي بازي کند، جاي خود را به کارمندي کم پايه داد تا تشابه دولت احمدي نژاد با دولت هيتلر بازهم بيشتر شود: راس هرم فرمان مي دهد و بقيه تنهافرمانبرند. جانشيني که بلافاصله و در ديدار باخاوير سولانا سياست مافوق خود را اعلام کرد: "سياست هسته اي ايران تغيير نمي کند و غني سازي تعليق نخواهد شد."
همه اين تحولات فشرده در هفته اي اتفاق افتاد که ولاديمير پوتين به تهران رفت و دولت احمدي نژاد با سياستي که به" ترکمانچاي دوم" معروف شد از درياي خزر چشم پوشيد تا درازايش همسايگان شمالي سرزمين خود را براي حمله به ايران دراختيار آمريکا نگذارند. احمدي نژاد هم بلافاصله به ارمنستان رفت تا حلقه محاصره را از شمال کاملابشکند. هنوز معلوم نيست ناتمام گذاشتن اين سفر دليل ناکامي دراين ماموريت بوده است يا نه.
نه تنها مردم ايران غريبه هائي بودند که بايد از اين اتفاقات بسيارمهم بي خبر مي ماندند، حتي مجلس هم که از "راس امور" به "ته امور" سقوط کرده است ؛ به بازي گرفته نشد. اما زنگ هاي خطر به صدا در آمد و حتي کساني که تا ديروز جنگ را دور مي ديدند، از شبح آن سخن گفتند. مصطفي تاج زاده که همانند عماد الدين باقي نامه اي تاريخي را در اين هفته منتشر کرد،گفت:" قرار بود دستيابي به انرژي هستهاي كشور را 50 سال پيش ببرد. اكنون دولت جشن ميگيرد كه حدود 2000 سانتريفيوژ در چرخش است اما كشور گرفتار تحريم روزافزون اقتصادي شده و شبح جنگ بر فراز ايران در پرواز است ."
محمدعلي ابطحي در وبلاگ خود نوشت:" وقتى آقاى لاريجانى با آن ديدگاه افراطى بسته سياسى «درّ و شكلات» به نقطه استعفا مىرسد، حتماً در جهان معناى تلخ و خطرناكى پيدا مىكند. دنيايى كه همه مىدانند به دنبال بهانه است و مىخواهد قربانى ديگرى در اين منطقه به نام ملت ايران داشته باشد."
روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله خود نوشت:" برخى رايزنىها و تفاسير حاكى از آن است كه نكند لاريجانى به دليل نگرانى از بالا بودن هزينه مديريت پرونده هستهاى در اين شرايط اعلام استعفا نموده است؟ اگر چنين رويكردى درست باشد، ملت ايران حق دارد از ايشان پرسش نمايد، آيا در صورت تضمين توفيق در اين ميدان، باز هم صحنه را خالى مىكردند؟"
علي لاريجاني بي آنکه جواب اعتماد ملي را بدهد، گفت: "شناخت رفتار و تئوري محافظه كاران در دولت بوش براي ايران بسيار مهم است. سياست آنها تهاجم و هژموني است. آنها گرايش به اقدامات يك جانبه و اقدامات پيش دستانه دارند. آمريكاييها به اين چارچوب ذهني رسيدهاند كه زمان فعلي زماني طلايي براي نهادينه كردن قدرت آمريكا در دنياست. در اين راستا 70 پايگاه نظامي از شاخ آفريقا تا تركيه، پاكستان و افغانستان بوجود آورده اند. تحت عنوان اينكه امنيت دنيا و خودشان در خطر است. امريکا به صراحت ميگويند كه بايد در صحنه بينالملل يك قدرت صاعقه وجود داشته باشد تا شرايط را بتواند متوازن كند و اين صاعقه آمريكاست. آنها معتقدند زمان زيادي براي ايجاد اين هژموني ندارند؛ به همين دليل است كه هنوز يك جنگ تمام نشده جنگ ديگري را راه مياندازند."
جبهه مشارکت ـ بزرگترين حزب اصلاح طلبان درون حکومتي ـ که در "آزاد ترين کشور دنيا" فقط يک خبر نامه داخلي را مي تواند منتشر کند، درآن نوشت: "مجددا موجي از اخبار و گزارش هاي مربوط به احتمال حمله نظامي به ايران از سوي رسانه هاي خارجي با منابع مختلف طرح و منتشر شده است. اين رسانهها اين بار در گزارشهاي خود جزييات بيشتري را از نحوه اقدام در صورت حمله به چاپ رسانده اند. در سطوح غير رسمي و تحليلي سه نوع واكنش به اين موج خبري مشاهده ميشود: برخي اين موج خبري را مثل دفعات قبل، بيشتر يك جنگ رواني گسترده با هدف تغيير مواضع تهران ارزيابي ميكنند.گروه ديگري هستند كه معتقدند اگرچه استدلال گروه نخست غيرواقعي نيست ولي دربرابر، امكان هرگونه تحركي منتفي هم نيست.گروه بسيار كم شماري نيز هستند كه اين اخبار را زمينه ساز يك توفان نزديك ميدانند."
سرتيپ محمود چهارباغي فرمانده توپخانه و موشکهاي نيروي زميني سپاه پاسداران طي اظهاراتي که از سوي تلويزيون ايران و همچنين خبرگزاري فارس منتشر شد، گفت: "در صورتي که کشور مورد حمله قرار گيرد، در اولين دقيقه حمله، نيروي زميني سپاه پاسداران يازده هزار راکت و گلوله توپ بسوي پايگاههاي مهاجمان شليک خواهد کرد.اگر جنگي در آينده اتفاق بيفتد، طولاني نخواهد بود. در همان روزهاي اول دشمن را به خاک ذلت مي نشانيم، دشمن نيز از خود بپرسد، حاضر است چقدر کشته بابت حماقت حمله به ايران بدهد، چون ما براي هميشه تاريخ آنها را پشيمان خواهيم کرد".
در آن سوي جبهه ، لوموند ديپلماتيک نوشت: "تندروها ساز و برگ جنگ با ايران را فراهم مي آورند."
رئيس جمهور روسيه هنوز پايش را از ايران بيرون نگذاشته بود که جرج بوش رئيس جمهور آمريکا گفت: "اگر از دستيابي ايران به دانش ساخت سلاح اتمي جلوگيري نشود، جهان با جنگ جهاني سوم مواجه خواهد شد. "
ديک چني، معاون رئيس جمهوري آمريکا گفت: "اگر ايران با خواست جهاني براي توقف غني سازي موافقت نکند با پيامدهاي آن روبرو خواهد شد .ايران مانع صلح در خاورميانه است و نقش مستقيمي در کشته شدن سربازان آمريکايي در عراق ايفا مي کند. رهبران جمهوري اسلامي خواهان عراقي ضعيف اند. هدف نهايي رژيم ايران تبديل شدن به قدرت برتر منطقه است."
سالاي مريدور، سفير اسرائيل در امريکا گفت: "برنامه اتمي ايران نظامي است و زمان «بسيار اندكي» تا دستيابي ايران به تسليحات اتمي باقي است. دراينصورت سناريوي نيكلاي ساركوزي، رئيس جمهور فرانسه اجتناب ناپذير مي شود. يعني يا دستيابي تهران به بمب اتمي يا بمباران اين كشور."
و رئيس انستيتو خاورنزديک در مسکواعلام کرد:"اگر سياست درايران تغيير نکند ،بايد درانتظار حمله امريکا بود."
در آغاز ماه دوم پائيز تند روها در دو سو بر طبل جنگ مي کوبند: آمريکا مي خواهد صاعقه" جهان باشد، طالبان حاکم بر ايران خواستار تبديل" به قدرت برتر" منطقه اند تا اسرائيل را به دريا بريزند و رهبري جهان اسلام را بدست بياورند.
رهبر جمهوري اسلامي نيرومندترين حاکم ايران در طول تاريخ 2500 ساله آن است و براي اولين بار قدرت دين و سياست را به هم گره زده است؛ چنانکه برگ از برگ بي فرمان او نمي جنبد. به گفته خود او دولت احمدي نژاد مقتدرترين دولت ايران از زمان مشروطيت تاکنون است. دولتي که ثروتي افسانه اي دارد. تنها در دو سال گذشته در آمد دولت۱۲۰ ميليارد دلار از محل فروش نفت بوده است.
دولتي که موفق شده است اروپا راهم در برابر ايران قرار بدهد. آخرين خبر غروب چهارشنبه حاکي است :"اتحاديه اروپا در بيانيه اي نسبت به آنچه «سرکوبي فزاينده آزادي بيان و تشديد محدويتها بر مطبوعات ايران» خوانده، «عميقا» ابراز نگراني کرد و خواهان آزادي فوري عمادالدين باقي، رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ايران و سه دانشجوي بازداشت دانشگاه امير کبير شد."
دولتي که فعلا عاشق روسيه است و کارش با اين "متحد طبيعي" ايران کمي تا اندازه اي "اروتيک" هم شده است. روزنامه همبستگي به نقل از جوانفكر مشاور مطبوعاتي احمدينژاد نوشت: "خزر از ثروتمندترين مناطق جهان و 5 كشور حاشيه آن ثروتمندترين كشورهاي جهان هستند. باهوشترين نژادها در اين مناطق هستند. روسها به لحاظ دلاوري و زيبايي از اروپاييها سر هستند و اروپاييها هميشه به آنها حسادت داشتهاند. "
و درست در همين موقع اعلام شد: "شرکت روسي لوک اويلا مجبور است به دليل تحريم هاي ايالات متحده، فعاليت خود را در ايران، به زودي متوقف کند." به گزارش خبرگزاري رويترز، مقام هاي لوک اويل اعلام کردهاند که به دليل تحريم هاي آمريکا عليه ايران، اين شرکت نمي تواند بيش از بيست ميليون دلار در ايران سرمايه گذاري کند. لئونيد فدون، معاون شرکت لوک اويل به خبرگزاري اينترفکس گفت: "ما مجبوريم پروژه نفتي اناران را در ايران متوقف کنيم و اين در حالي است که ما بزرگترين مخزن نفتي را در ايران کشف کردهايم."
زمان از دست مي رود. ثروت هاي ملي بر باد مي شود. دو نماينده خدا در دو سوي جهان شبح جنگ را هر روز بيشتر مي گسترند. سايت اينترنتي آلماني "تله پوليس" روز آخر هفته نوشت: "اگر واقعيت باشد و نه جنگ رواني، بايد درانتظار حمله اي هولناک بود ." و گزارش براستي هولناکي را از اين حمله منتشر کرد. در اين گزارش روي بمباران ايران و نه اشغال آن تاکيد شده و از جمله آمده است:
"از سال 2005 تجهيزات بسيار مهمي از نظر نظامي درعرشه ناو شکن هاي آمريکائي مستقرمنطقه انجام گرفته است که در تاريخ تجهيزات نظامي دنيا بي نظير مي باشد. هسته اصلي اين تغييرات البته پنهان نگاه داشته مي شود. برنامه اين تغييرات و تجهيزات تحت عنوان 8022-CONPLAN نامگذاري شده است. بخشي ازتجهيزات مذکور که در چهار چوب يک برنامه و عملکرد«Global Strike» نامگذاري شده است، شامل «مرکزفعال شبکه»ي رهبري جنگ، امکانات ايجاد اغتشاش در مراحل جنگ از جمله استفاده از: «بمب هاي آبي» مي باشد و نيز شامل نيروهاي نظامي مجهز به سلاح هاي کاملا سري و مدرن با تکنولوژي ارتباطاتي که درمراحل جدي تر براي حمله هاي کاملا «برق آسا» برنامه ريزي شده است.منطقه از تاريخ 2005 تا کنون به 8 ناوگان هوائي مجهزشده است که قادراست در شرايط ضروري با بيش از 200 بمب تاکتيکي و استراتژيکي و نيز کلاهک هاي هسته اي هر نقطه از کره زمين را در ابعادي کاملا گسترده بمباران و صاف کنند.تقويت کارائي بمب ها اين امکان را فراهم مي کند تا در فاصله حداکثر چند ساعت، هزاران هدف مورد حمله قرار گيرد. فقط يک مرحله حمله با نيمي از تعداد جنگنده جت هاي مستقر در ناوهاي هواپيما برمستقر در منطقه مي تواند حدود 10 هزارهدف را نابود کند. اين ناوگان ها كه تا سال 2009 مي بايستي به راکت هاي قاره پيما نيز مجهز شوند، مطابق برنامه ريزي ها، هم اکنون به بمب هاي ضد تونل هاي زير زميني مجهز شده اند. بمب هائي با وزن 13تن که قادرند تاعمق 60متري تونل هاي بوتني را شکافته، متلاشي کرده وتجهيزات و افراد درون اين تونل ها را ذوب کنند. دراين حملات از جنگنده بمب افکن هاي نسل مدرن Typs BGM-109 و Tactical Tomahawkاستفاده خواهد شد. حدود 40 کشتي جنگي آمريکائي در نزديکي سواحل ايران بخش عظيمي از سلاح هاي مدرن را جابجا خواهند کرد.از راکت انداز هاي هاي قاره پيماي MLRS که از سال 2003 در عراق مستقر شده اند نيز استفاده خواهد شد . اين راکت ها که نيروي دريائي و زميني ارتش آمريکا را مجهز مي کنند تا عمق 300 کيلومتري داخل خاک ايران مي توانند اهداف مورد نظر را مورد اصابت قرار دهند. مقرراست در چهارچوب برنامه تهاجمي CONPLAN 8022 بطور کاملا گسترده مراکز و ساختارهاي بنيادي و استراتژيک جمهوري اسلامي از جمله مراکز نظامي، ساختمان هاي حکومتي و ديگر مراکزمهم کاملا منهدم شوند.به همين جهت، تحت نام و Oplan 1019 Oplan 1002 -04 تعداد قابل توجهي از نيروهاي پياده نظام آمريکائي مستقر در هواپيماها،هليکوپترها، کشتي هاي ويژه پياده کردن نفرات و تجهيزات، تانک ها، تجهيزات توپخانه و هزاران تن از نيروهاي پياده نظام به همراه تجهيزات معيني توسط کشتيهاي مشخص شده مستقر درخليج فارس و اقيانوس هند، تنگه هرمز را در کنترل کامل نيروهاي آمريکائي خواهند گرفت. يک سند مربوط به مرکز فرماندهي نظامي آمريکا (USCentCom) نشان مي دهد که تعداد500 فروند جنگنده بمب افکن از نوع F-15 و F-16 که هم اکنون در عراق، افغانستان، کشور هاي متحد آمريکا در حاشيه خليج فارس، پاکستان وآسياي مرکزي مستقر هستند، وارد ميدان جنگ خواهند شد."
سرزمين عزيز ما، مهد عشق را از دو سو به سوي ويراني مي برند. بادهاي پائيزي، سخت ويرانگر مي تازند.
نگاه هفته - پنجشنبه 3 آبان 1386 [2007.10.25]
مهرداد شيبانيm.shaibani@roozonline.com
هفته اي که آن در مهر به پايان رسيد و دومين ماه پائيز ايراني آغاز شد، فاشيسم گام ديگري پيش گذاشت، ديکتاتور کوچک و حقير يکي ديگر از رقبا را حذف کرد و شبح جنگ بر ايران بيشتر بال گشود.
جواني قلمي بود که در آغاز هفته از تربيون آزاد دانشجوئي فرياد مردم ايران را که دريغا هنوز ساکتند به گوش جهان رساند :" آقاي احمدي نژاد! رئيس دانشگاه کلمبيا با شما صحبتي کرد و شما آن سخنان را تحمل کرديد. مي خواهم ببنيم اين صحبت را از ما هم تحمل مي کنيد؟ به نظر ما هم شما يک ديکتاتور حقير کوته فکريد!" و تقريبا همزمان با او توني بلرسخناني را گفت که در روز بر کشيدن دولت احمدي نژاد راقم اين سطور در همين ستون نوشته بود. نخست وزير سابق انگلستان در نشستي در نيويورک گفت: "جهان با شرايطي مشابه «ظهور فاشيسم در دهه 1920» روبرو است. اين ايدئولوژي در حال حاضر يک دولت دارد، ايران. دولتي که آماده حمايت و پشتيباني مالي از تروريسم براي بي ثبات کردن کشورهايي است که مردم آنها دوست دارند در صلح و آرامش زندگي کنند."
نگاهي دوباره به برکشيدن احمدي نژاد توسط کساني که با شناسنامه ايراني ديدگاهي" طالباني" دارند، از درستي سخنان آن جوان و صحت تحليل بلر حکايت دارد. هيتلر که از قضا هم قد و قواره احمدي نژاد بود، از دل انتخابات بيرون کشيده شد. دولت هيتلر به کمک اوباش لباس قهوه اي ـ همان لباس شخصي ها ـ در جريان يک کودتاي خزنده، نيروهاي جانبدار دموکراسي را حذف کرد، حزب خود را بر کشور حاکم گرداند و بر محور يهودي ستيزي جهان را به کام جنگي هولناک برد.
محمود احمدي نژاد که بيشتر به تصوير هيتلر در فيلم " ديکتاتور بزرگ" ساخته جاودانه چارلي چاپلين شبيه است، در فضائي بسيارمشابه بر کشيده شد.
همفکران او درست مانند دهه 1920 زمينه برکشيدنش را فراهم ساختند. به گفته محمد رضا خاتمي: "آنها که قتل زنجيره اي کردند،به کوي دانشگاه حمله کردند،به ضديت با حقوق مردم مشهورند." و وقتي به قدرت رسيدند به سادگي " 180 ميليارد درآمد را 18 ميليارد اعلام" کردند.
سياست حذف که پيش از او آغاز شده بودباشدت بيشتري ادامه يافت و اين هفته به علي لاريجاني رسيدکه از معدودمهره هاي کليدي که است محافظه کاران سنتي ايران درحاکميت دارند.
حذف علي لاريجاني با آن ديدگاه افراطى بسته سياسى "درّ و شكلات" تعابير و تفاسير متعددي را سبب شد که در چند نقطه اشتراک داشتند:
- تغيير تا کتيک علي لاريجاني بعد از مذاکرات متعدد و آشنا شدن به واقعيات هاي حاکم بر جهان.
- افشاي پيام پوتين به رهبر جمهوري اسلامي و تائيد آن توسط لاريجاني.
علي لاريجاني ـ اين ديوانسالار متعلق به خانواده اي ريشه دار در حاکميت جمهوري اسلامي ـ که با رهبري جريان ضداصلاحات و استفاده از تلويزيون توانست در شکست جريان دوم خرداد نقش اساسي بازي کند، جاي خود را به کارمندي کم پايه داد تا تشابه دولت احمدي نژاد با دولت هيتلر بازهم بيشتر شود: راس هرم فرمان مي دهد و بقيه تنهافرمانبرند. جانشيني که بلافاصله و در ديدار باخاوير سولانا سياست مافوق خود را اعلام کرد: "سياست هسته اي ايران تغيير نمي کند و غني سازي تعليق نخواهد شد."
همه اين تحولات فشرده در هفته اي اتفاق افتاد که ولاديمير پوتين به تهران رفت و دولت احمدي نژاد با سياستي که به" ترکمانچاي دوم" معروف شد از درياي خزر چشم پوشيد تا درازايش همسايگان شمالي سرزمين خود را براي حمله به ايران دراختيار آمريکا نگذارند. احمدي نژاد هم بلافاصله به ارمنستان رفت تا حلقه محاصره را از شمال کاملابشکند. هنوز معلوم نيست ناتمام گذاشتن اين سفر دليل ناکامي دراين ماموريت بوده است يا نه.
نه تنها مردم ايران غريبه هائي بودند که بايد از اين اتفاقات بسيارمهم بي خبر مي ماندند، حتي مجلس هم که از "راس امور" به "ته امور" سقوط کرده است ؛ به بازي گرفته نشد. اما زنگ هاي خطر به صدا در آمد و حتي کساني که تا ديروز جنگ را دور مي ديدند، از شبح آن سخن گفتند. مصطفي تاج زاده که همانند عماد الدين باقي نامه اي تاريخي را در اين هفته منتشر کرد،گفت:" قرار بود دستيابي به انرژي هستهاي كشور را 50 سال پيش ببرد. اكنون دولت جشن ميگيرد كه حدود 2000 سانتريفيوژ در چرخش است اما كشور گرفتار تحريم روزافزون اقتصادي شده و شبح جنگ بر فراز ايران در پرواز است ."
محمدعلي ابطحي در وبلاگ خود نوشت:" وقتى آقاى لاريجانى با آن ديدگاه افراطى بسته سياسى «درّ و شكلات» به نقطه استعفا مىرسد، حتماً در جهان معناى تلخ و خطرناكى پيدا مىكند. دنيايى كه همه مىدانند به دنبال بهانه است و مىخواهد قربانى ديگرى در اين منطقه به نام ملت ايران داشته باشد."
روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله خود نوشت:" برخى رايزنىها و تفاسير حاكى از آن است كه نكند لاريجانى به دليل نگرانى از بالا بودن هزينه مديريت پرونده هستهاى در اين شرايط اعلام استعفا نموده است؟ اگر چنين رويكردى درست باشد، ملت ايران حق دارد از ايشان پرسش نمايد، آيا در صورت تضمين توفيق در اين ميدان، باز هم صحنه را خالى مىكردند؟"
علي لاريجاني بي آنکه جواب اعتماد ملي را بدهد، گفت: "شناخت رفتار و تئوري محافظه كاران در دولت بوش براي ايران بسيار مهم است. سياست آنها تهاجم و هژموني است. آنها گرايش به اقدامات يك جانبه و اقدامات پيش دستانه دارند. آمريكاييها به اين چارچوب ذهني رسيدهاند كه زمان فعلي زماني طلايي براي نهادينه كردن قدرت آمريكا در دنياست. در اين راستا 70 پايگاه نظامي از شاخ آفريقا تا تركيه، پاكستان و افغانستان بوجود آورده اند. تحت عنوان اينكه امنيت دنيا و خودشان در خطر است. امريکا به صراحت ميگويند كه بايد در صحنه بينالملل يك قدرت صاعقه وجود داشته باشد تا شرايط را بتواند متوازن كند و اين صاعقه آمريكاست. آنها معتقدند زمان زيادي براي ايجاد اين هژموني ندارند؛ به همين دليل است كه هنوز يك جنگ تمام نشده جنگ ديگري را راه مياندازند."
جبهه مشارکت ـ بزرگترين حزب اصلاح طلبان درون حکومتي ـ که در "آزاد ترين کشور دنيا" فقط يک خبر نامه داخلي را مي تواند منتشر کند، درآن نوشت: "مجددا موجي از اخبار و گزارش هاي مربوط به احتمال حمله نظامي به ايران از سوي رسانه هاي خارجي با منابع مختلف طرح و منتشر شده است. اين رسانهها اين بار در گزارشهاي خود جزييات بيشتري را از نحوه اقدام در صورت حمله به چاپ رسانده اند. در سطوح غير رسمي و تحليلي سه نوع واكنش به اين موج خبري مشاهده ميشود: برخي اين موج خبري را مثل دفعات قبل، بيشتر يك جنگ رواني گسترده با هدف تغيير مواضع تهران ارزيابي ميكنند.گروه ديگري هستند كه معتقدند اگرچه استدلال گروه نخست غيرواقعي نيست ولي دربرابر، امكان هرگونه تحركي منتفي هم نيست.گروه بسيار كم شماري نيز هستند كه اين اخبار را زمينه ساز يك توفان نزديك ميدانند."
سرتيپ محمود چهارباغي فرمانده توپخانه و موشکهاي نيروي زميني سپاه پاسداران طي اظهاراتي که از سوي تلويزيون ايران و همچنين خبرگزاري فارس منتشر شد، گفت: "در صورتي که کشور مورد حمله قرار گيرد، در اولين دقيقه حمله، نيروي زميني سپاه پاسداران يازده هزار راکت و گلوله توپ بسوي پايگاههاي مهاجمان شليک خواهد کرد.اگر جنگي در آينده اتفاق بيفتد، طولاني نخواهد بود. در همان روزهاي اول دشمن را به خاک ذلت مي نشانيم، دشمن نيز از خود بپرسد، حاضر است چقدر کشته بابت حماقت حمله به ايران بدهد، چون ما براي هميشه تاريخ آنها را پشيمان خواهيم کرد".
در آن سوي جبهه ، لوموند ديپلماتيک نوشت: "تندروها ساز و برگ جنگ با ايران را فراهم مي آورند."
رئيس جمهور روسيه هنوز پايش را از ايران بيرون نگذاشته بود که جرج بوش رئيس جمهور آمريکا گفت: "اگر از دستيابي ايران به دانش ساخت سلاح اتمي جلوگيري نشود، جهان با جنگ جهاني سوم مواجه خواهد شد. "
ديک چني، معاون رئيس جمهوري آمريکا گفت: "اگر ايران با خواست جهاني براي توقف غني سازي موافقت نکند با پيامدهاي آن روبرو خواهد شد .ايران مانع صلح در خاورميانه است و نقش مستقيمي در کشته شدن سربازان آمريکايي در عراق ايفا مي کند. رهبران جمهوري اسلامي خواهان عراقي ضعيف اند. هدف نهايي رژيم ايران تبديل شدن به قدرت برتر منطقه است."
سالاي مريدور، سفير اسرائيل در امريکا گفت: "برنامه اتمي ايران نظامي است و زمان «بسيار اندكي» تا دستيابي ايران به تسليحات اتمي باقي است. دراينصورت سناريوي نيكلاي ساركوزي، رئيس جمهور فرانسه اجتناب ناپذير مي شود. يعني يا دستيابي تهران به بمب اتمي يا بمباران اين كشور."
و رئيس انستيتو خاورنزديک در مسکواعلام کرد:"اگر سياست درايران تغيير نکند ،بايد درانتظار حمله امريکا بود."
در آغاز ماه دوم پائيز تند روها در دو سو بر طبل جنگ مي کوبند: آمريکا مي خواهد صاعقه" جهان باشد، طالبان حاکم بر ايران خواستار تبديل" به قدرت برتر" منطقه اند تا اسرائيل را به دريا بريزند و رهبري جهان اسلام را بدست بياورند.
رهبر جمهوري اسلامي نيرومندترين حاکم ايران در طول تاريخ 2500 ساله آن است و براي اولين بار قدرت دين و سياست را به هم گره زده است؛ چنانکه برگ از برگ بي فرمان او نمي جنبد. به گفته خود او دولت احمدي نژاد مقتدرترين دولت ايران از زمان مشروطيت تاکنون است. دولتي که ثروتي افسانه اي دارد. تنها در دو سال گذشته در آمد دولت۱۲۰ ميليارد دلار از محل فروش نفت بوده است.
دولتي که موفق شده است اروپا راهم در برابر ايران قرار بدهد. آخرين خبر غروب چهارشنبه حاکي است :"اتحاديه اروپا در بيانيه اي نسبت به آنچه «سرکوبي فزاينده آزادي بيان و تشديد محدويتها بر مطبوعات ايران» خوانده، «عميقا» ابراز نگراني کرد و خواهان آزادي فوري عمادالدين باقي، رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ايران و سه دانشجوي بازداشت دانشگاه امير کبير شد."
دولتي که فعلا عاشق روسيه است و کارش با اين "متحد طبيعي" ايران کمي تا اندازه اي "اروتيک" هم شده است. روزنامه همبستگي به نقل از جوانفكر مشاور مطبوعاتي احمدينژاد نوشت: "خزر از ثروتمندترين مناطق جهان و 5 كشور حاشيه آن ثروتمندترين كشورهاي جهان هستند. باهوشترين نژادها در اين مناطق هستند. روسها به لحاظ دلاوري و زيبايي از اروپاييها سر هستند و اروپاييها هميشه به آنها حسادت داشتهاند. "
و درست در همين موقع اعلام شد: "شرکت روسي لوک اويلا مجبور است به دليل تحريم هاي ايالات متحده، فعاليت خود را در ايران، به زودي متوقف کند." به گزارش خبرگزاري رويترز، مقام هاي لوک اويل اعلام کردهاند که به دليل تحريم هاي آمريکا عليه ايران، اين شرکت نمي تواند بيش از بيست ميليون دلار در ايران سرمايه گذاري کند. لئونيد فدون، معاون شرکت لوک اويل به خبرگزاري اينترفکس گفت: "ما مجبوريم پروژه نفتي اناران را در ايران متوقف کنيم و اين در حالي است که ما بزرگترين مخزن نفتي را در ايران کشف کردهايم."
زمان از دست مي رود. ثروت هاي ملي بر باد مي شود. دو نماينده خدا در دو سوي جهان شبح جنگ را هر روز بيشتر مي گسترند. سايت اينترنتي آلماني "تله پوليس" روز آخر هفته نوشت: "اگر واقعيت باشد و نه جنگ رواني، بايد درانتظار حمله اي هولناک بود ." و گزارش براستي هولناکي را از اين حمله منتشر کرد. در اين گزارش روي بمباران ايران و نه اشغال آن تاکيد شده و از جمله آمده است:
"از سال 2005 تجهيزات بسيار مهمي از نظر نظامي درعرشه ناو شکن هاي آمريکائي مستقرمنطقه انجام گرفته است که در تاريخ تجهيزات نظامي دنيا بي نظير مي باشد. هسته اصلي اين تغييرات البته پنهان نگاه داشته مي شود. برنامه اين تغييرات و تجهيزات تحت عنوان 8022-CONPLAN نامگذاري شده است. بخشي ازتجهيزات مذکور که در چهار چوب يک برنامه و عملکرد«Global Strike» نامگذاري شده است، شامل «مرکزفعال شبکه»ي رهبري جنگ، امکانات ايجاد اغتشاش در مراحل جنگ از جمله استفاده از: «بمب هاي آبي» مي باشد و نيز شامل نيروهاي نظامي مجهز به سلاح هاي کاملا سري و مدرن با تکنولوژي ارتباطاتي که درمراحل جدي تر براي حمله هاي کاملا «برق آسا» برنامه ريزي شده است.منطقه از تاريخ 2005 تا کنون به 8 ناوگان هوائي مجهزشده است که قادراست در شرايط ضروري با بيش از 200 بمب تاکتيکي و استراتژيکي و نيز کلاهک هاي هسته اي هر نقطه از کره زمين را در ابعادي کاملا گسترده بمباران و صاف کنند.تقويت کارائي بمب ها اين امکان را فراهم مي کند تا در فاصله حداکثر چند ساعت، هزاران هدف مورد حمله قرار گيرد. فقط يک مرحله حمله با نيمي از تعداد جنگنده جت هاي مستقر در ناوهاي هواپيما برمستقر در منطقه مي تواند حدود 10 هزارهدف را نابود کند. اين ناوگان ها كه تا سال 2009 مي بايستي به راکت هاي قاره پيما نيز مجهز شوند، مطابق برنامه ريزي ها، هم اکنون به بمب هاي ضد تونل هاي زير زميني مجهز شده اند. بمب هائي با وزن 13تن که قادرند تاعمق 60متري تونل هاي بوتني را شکافته، متلاشي کرده وتجهيزات و افراد درون اين تونل ها را ذوب کنند. دراين حملات از جنگنده بمب افکن هاي نسل مدرن Typs BGM-109 و Tactical Tomahawkاستفاده خواهد شد. حدود 40 کشتي جنگي آمريکائي در نزديکي سواحل ايران بخش عظيمي از سلاح هاي مدرن را جابجا خواهند کرد.از راکت انداز هاي هاي قاره پيماي MLRS که از سال 2003 در عراق مستقر شده اند نيز استفاده خواهد شد . اين راکت ها که نيروي دريائي و زميني ارتش آمريکا را مجهز مي کنند تا عمق 300 کيلومتري داخل خاک ايران مي توانند اهداف مورد نظر را مورد اصابت قرار دهند. مقرراست در چهارچوب برنامه تهاجمي CONPLAN 8022 بطور کاملا گسترده مراکز و ساختارهاي بنيادي و استراتژيک جمهوري اسلامي از جمله مراکز نظامي، ساختمان هاي حکومتي و ديگر مراکزمهم کاملا منهدم شوند.به همين جهت، تحت نام و Oplan 1019 Oplan 1002 -04 تعداد قابل توجهي از نيروهاي پياده نظام آمريکائي مستقر در هواپيماها،هليکوپترها، کشتي هاي ويژه پياده کردن نفرات و تجهيزات، تانک ها، تجهيزات توپخانه و هزاران تن از نيروهاي پياده نظام به همراه تجهيزات معيني توسط کشتيهاي مشخص شده مستقر درخليج فارس و اقيانوس هند، تنگه هرمز را در کنترل کامل نيروهاي آمريکائي خواهند گرفت. يک سند مربوط به مرکز فرماندهي نظامي آمريکا (USCentCom) نشان مي دهد که تعداد500 فروند جنگنده بمب افکن از نوع F-15 و F-16 که هم اکنون در عراق، افغانستان، کشور هاي متحد آمريکا در حاشيه خليج فارس، پاکستان وآسياي مرکزي مستقر هستند، وارد ميدان جنگ خواهند شد."
سرزمين عزيز ما، مهد عشق را از دو سو به سوي ويراني مي برند. بادهاي پائيزي، سخت ويرانگر مي تازند.
No comments:
Post a Comment