هدف بعدي: ايران
نگاه لوپوئن به تبليغات جنگي آمريکا - دوشنبه 23 مهر 1386 [2007.10.15]
به گفته کارشناسان بسياري، زماني که رييس جمهور آينده امريکا به سمت خود برگزيده شود، ايران اصلي ترين پرونده سياست خارجي ايالات متحده خواهد بود. سخنراني نمايشي و فتنه انگيز رييس جمهور ايران، احمدي نژاد، در برابر دانشجويان دانشگاه کلمبيا و سپس در مقابل مجمع عمومي سازمان ملل، ايران را به طور موقت در مرکز توجهات رياست جمهوري امريکا قرار داد.
ولي همان طور که رييس يکي از مراکز پژوهشي و تحقيقاتي محافظه کاران آمريکائي بدان اشاره کرده، "ايالات متحده در برابر ايران همچنان در حال تعريف سياست خود است".
در اردوگاه کانديداهاي جمهوري خواه رياست جمهوري امريکا، اتخاذ يک شيوه جنگ طلبانه به طور آشکارا امتيازاتي را به ارمغان آورده است. يکي از اين کانديداها [رومني] خواستار متهم کردن احمدي نژاد به جنايات جنگي شده و ديگري [تامپسون] به قطع هرگونه کمک از سوي بانک جهاني به ايران اشاره مي کند، در حالي که ديگران [مک کين] زمزمه "بمب! بمب! بمب!" سر داده اند. زماني که از گروه سوم جوياي نظرات شان در مورد ايران مي شويم، تنها اين زمزمه را مي شنويم. دموکرات ها نيز آنچنان مخالف شيوه هاي جبرانه به نظر نمي رسند. ولي تنها چيزي که از اهميت بسيار برخوردار است، خواسته ها و نيات کاخ سفيد مي باشد.
يکي از مخاطبان لوپوئن که نخواست نامش فاش شود گفت: "رييس جمهور به طور آشکار اظهار داشت که اين مشکل را تا قبل از دوره رياست جمهوري خود [اوايل سال 2009] حل و فصل خواهد کرد." ولي هنوز راه حلي مبني بر يک مداخله نظامي احتمالي در دستور کار نيست. در حال حاضر، وزير خارجه کاندوليزا رايس وظيفه رسيدگي به اين پرونده را برعهده گرفته و خانم رايس به دنبال يک "راه حل ديپلماتيک براي خروج از اين بحران" است.
او مي افزايد: " حتي اگر معاون رييس جمهور [چني] و اطرافيانش در مورد حمله به ايران با قاطعيت رفتار کنند و از تغيير حکومت در اين کشور سخن گويند، ولي فعلاً هيچ اردوگاهي با حمله عليه ايران موافق نيست و هيچ نشانه اي نيز در اين زمينه وجود ندارد. در حقيقت، اينها خواسته هايي هستند که مدتها ذهن اين افراد را مشغول کرده، ولي تاکنون کاري از پيش نبرده اند."
به گفته همين منبع، يکي ديگر از نشانه ها اين است که رييس جمهور بوش دعوت به ضيافتي را که به مناسبت چاپ آخرين کتاب نورمن پادهورتز [مقاله نويس محافظه کار] برگزار شده بود، رد کرد. کتاب او به نام "جنگ جهاني چهارم، کشمکش طولاني عليه اسلام فاشيستي" دقيقاً در تاريخ 11 سپتامبر به بازار امريکا وارد شد.
در ماه ژوئن، رييس مجله کومانتري مقاله بلندي تحت عنوان "پرونده بمباران ايران" را به چاپ رساند که در آن از دولتمردان ايالات متحده خواسته شده بود به ايران حمله کنند. در واقع، بوش نخواسته بود که حضورش به عنوان نشانه توافق او با اين فرضيه تعبير شود.
اين منبع در پايان مي افزايد: "مطمئناً اگر شواهد معتبر و مدارک قانع کننده اي به مانند حالت سوريه وجود داشت، گزينه نظامي عليه ايران اجرا مي شد. ولي در حال حاضر پس از ماجراي عراق، هيچ کس مايل نيست که جنگ جديدي عليه ايران به وقوع بپيوندد."
منبع: لوپوئن، 10 اکتبر
مترجم: علي جواهريalijava_rooz@yahoo.es
نگاه لوپوئن به تبليغات جنگي آمريکا - دوشنبه 23 مهر 1386 [2007.10.15]
به گفته کارشناسان بسياري، زماني که رييس جمهور آينده امريکا به سمت خود برگزيده شود، ايران اصلي ترين پرونده سياست خارجي ايالات متحده خواهد بود. سخنراني نمايشي و فتنه انگيز رييس جمهور ايران، احمدي نژاد، در برابر دانشجويان دانشگاه کلمبيا و سپس در مقابل مجمع عمومي سازمان ملل، ايران را به طور موقت در مرکز توجهات رياست جمهوري امريکا قرار داد.
ولي همان طور که رييس يکي از مراکز پژوهشي و تحقيقاتي محافظه کاران آمريکائي بدان اشاره کرده، "ايالات متحده در برابر ايران همچنان در حال تعريف سياست خود است".
در اردوگاه کانديداهاي جمهوري خواه رياست جمهوري امريکا، اتخاذ يک شيوه جنگ طلبانه به طور آشکارا امتيازاتي را به ارمغان آورده است. يکي از اين کانديداها [رومني] خواستار متهم کردن احمدي نژاد به جنايات جنگي شده و ديگري [تامپسون] به قطع هرگونه کمک از سوي بانک جهاني به ايران اشاره مي کند، در حالي که ديگران [مک کين] زمزمه "بمب! بمب! بمب!" سر داده اند. زماني که از گروه سوم جوياي نظرات شان در مورد ايران مي شويم، تنها اين زمزمه را مي شنويم. دموکرات ها نيز آنچنان مخالف شيوه هاي جبرانه به نظر نمي رسند. ولي تنها چيزي که از اهميت بسيار برخوردار است، خواسته ها و نيات کاخ سفيد مي باشد.
يکي از مخاطبان لوپوئن که نخواست نامش فاش شود گفت: "رييس جمهور به طور آشکار اظهار داشت که اين مشکل را تا قبل از دوره رياست جمهوري خود [اوايل سال 2009] حل و فصل خواهد کرد." ولي هنوز راه حلي مبني بر يک مداخله نظامي احتمالي در دستور کار نيست. در حال حاضر، وزير خارجه کاندوليزا رايس وظيفه رسيدگي به اين پرونده را برعهده گرفته و خانم رايس به دنبال يک "راه حل ديپلماتيک براي خروج از اين بحران" است.
او مي افزايد: " حتي اگر معاون رييس جمهور [چني] و اطرافيانش در مورد حمله به ايران با قاطعيت رفتار کنند و از تغيير حکومت در اين کشور سخن گويند، ولي فعلاً هيچ اردوگاهي با حمله عليه ايران موافق نيست و هيچ نشانه اي نيز در اين زمينه وجود ندارد. در حقيقت، اينها خواسته هايي هستند که مدتها ذهن اين افراد را مشغول کرده، ولي تاکنون کاري از پيش نبرده اند."
به گفته همين منبع، يکي ديگر از نشانه ها اين است که رييس جمهور بوش دعوت به ضيافتي را که به مناسبت چاپ آخرين کتاب نورمن پادهورتز [مقاله نويس محافظه کار] برگزار شده بود، رد کرد. کتاب او به نام "جنگ جهاني چهارم، کشمکش طولاني عليه اسلام فاشيستي" دقيقاً در تاريخ 11 سپتامبر به بازار امريکا وارد شد.
در ماه ژوئن، رييس مجله کومانتري مقاله بلندي تحت عنوان "پرونده بمباران ايران" را به چاپ رساند که در آن از دولتمردان ايالات متحده خواسته شده بود به ايران حمله کنند. در واقع، بوش نخواسته بود که حضورش به عنوان نشانه توافق او با اين فرضيه تعبير شود.
اين منبع در پايان مي افزايد: "مطمئناً اگر شواهد معتبر و مدارک قانع کننده اي به مانند حالت سوريه وجود داشت، گزينه نظامي عليه ايران اجرا مي شد. ولي در حال حاضر پس از ماجراي عراق، هيچ کس مايل نيست که جنگ جديدي عليه ايران به وقوع بپيوندد."
منبع: لوپوئن، 10 اکتبر
مترجم: علي جواهريalijava_rooz@yahoo.es
No comments:
Post a Comment