Monday, October 22, 2007

دعوايي ريشه اي که بايد حل مي شد

دعوايي ريشه اي که بايد حل مي شد
استعفاي لاريجاني - سه شنبه 1 آبان 1386 [2007.10.23]
‏مريم کاشانيm.kashani@roozonline.com
در حاليکه هفته نامه اکونوميست چاپ بريتانيا ازسفر پوتين به ايران به عنوان‎ ‎‏"آخرين تانگو در تهران" ياد کرد ـ ‏تانگويي که در پي آن، استعفاي لاريجاني اعلام شد ـ در تهران بسيارند کساني که معتقدند:"استعفاي لاريجاني به سفر ‏پوتين در تهران مربوط‎ ‎مي‌شود "چرا که او در عمل آخرين حرکت هاي اين تانگوي جهاني را دريافت و در پي آن بود ‏که:" روش خود را منطبق‌تر با آژانس ادامه دهد و براي حل‏‎ ‎مشکلات في‌مابين بيشتر به نظر آژانس تن دهد که در اين ‏صورت احتمالا گشايش‌هايي براي‎ ‎تيم مذاکره کننده در پي داشت...اما چون احمدي‌نژاد به لاريجاني به عنوان يک رقيب‎ ‎انتخاباتي نگاه مي‌کند نمي‌خواهد اين پيروزي در پرونده مديريتي لاريجاني ثبت شود، طبيعتا بايد ادامه اين پيروزي در ‏سبد احمدي‌نژاد قرار گيرد."[جوادي حصار]‏
اگر چه غلامحسين الهام، سخنگوي آقاي احمدي نژاد، علت استعفاي علي لاريجاني را "پرداختن به امور سياسي ديگر و ‏مسايل شخصي" اعلام کرد، اما اين نظر حتي در ميان چهره هاي سرشناس جناح راست نيز "مقبول" نيفتاد.در همين ‏ارتباط علي اکبر ولايتي، وزير خارجه اسبق و مشاور آيت الله خامنه اي در امور بين‌الملل در گفت‌و‌گويي اختصاصي با ‏خبرنگار انرژي هسته‌يي خبرگزاري دانشجويان ايران، ضمن رد اين نظر که استعفاي لاريجاني به "دلايل شخصي" ‏بوده، مي گويد: "به نظر مي‌رسد اگر اين اتفاق نمي‌افتاد، حتما بهتر بود. در شرايط حساس و مهمي كه پرونده‌ هسته‌يي ‏مطرح است، بهتر بود كه اين نوع تحولات مهم اتفاق نيفتد و يا حتي‌الامكان از آن جلوگيري مي‌شد." ‏‏ وي البته به "عللي که باعث استعفاي دكتر لاريجاني شده است" اشاره مستقيمي نمي کند، اما ديگر چهره هاي جناح ‏راست، به اين علل اشاره دارند: "ديگر امکان همکاري آقاي لاريجاني با رييس جمهور وجود نداشت و طرفين به اين ‏جمع‌بندي رسيده بودند که نمي‌توانند با هم همکاري کنند...ممکن بود که با واسطه مشکل حل شود و کار مختصري ادامه ‏يابد ولي به نظر مي‌رسيد که اين مساله ريشه‌اي است و حل نمي‌شود."[ محمدرضا باهنر نايب رييس اول مجلس]‏
نکته اي که رضا طلايي نيک، عضو كميسيون امنيت ملي مجلس هم بر آن تاکيد دارد و دليل اصلي استعفاي علي ‏لاريجاني از دبيري شوراي عالي امنيت ملي را در "افزايش اختلافات وي با محمود احمدي‌نژاد" توضيح مي دهد.او مي ‏افزايد: "الگوي ساختاري و مديريتي دولت نهم در به‌كارگيري مديران كشور با استمرار مسووليت لاريجاني تجانس كامل ‏نداشت... استعفاي لاريجاني اين نگراني را ايجاد مي‌كند كه التهاباتي مجدداً اين پرونده را فرابگيرد".‏
نقطه نظر جوادي حصار، عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي نيز در همين راستا خواندنيست: "نتيجه راهي که ‏لاريجاني‎ ‎طي دو سال گذشته ادامه داد، رسيدن به روشي بود که در دوران خاتمي پيگيري مي‌شد و آن‎ ‎گفت‌وگوي ‏تفاهمي با اروپا که اين روش با مشي و مرام دولت نهم سازگاري نداشت‏‎.‎‏"‏
او با تاکيد بر اينکه "استعفاي لاريجاني به سفر پوتين در تهران مربوط‎ ‎مي‌شود" مي افزايد: "احتمالا در جريان سفر ‏پوتين به تهران و گفت‌وگوهاي او بود که‏‎ ‎تهران به اين نتيجه رسيد که روش خود را منطبق‌تر با آژانس ادامه دهد و براي ‏حل‎ ‎مشکلات في‌مابين بيشتر به نظر آژانس تن دهد" اما "به دليل اينکه لاريجاني‎ ‎اين روش را پيش برده بود، اگر با ‏حضور لاريجاني اين مساله خاتمه مي‌يافت به عنوان يک‎ ‎پيروزي در پرونده او ثبت مي‌شد و چون احمدي‌نژاد به ‏لاريجاني به عنوان يک رقيب‎ ‎انتخاباتي نگاه مي‌کند نمي‌خواهد اين پيروزي در پرونده مديريتي لاريجاني ثبت شود، ‏طبيعتا بايد ادامه اين پيروزي در سبد احمدي‌نژاد" قرار بگيرد.‏
اما از اين پيروزي هنوز خبري نيست. براي همين است که احمد توکلي، ديگر چهره سرشناس جناح راست که به گفته ‏خود "حامي جدي آقاي احمدي نژاد در ايفاي حق ملت ايران" است از اين استعفا "متاسف" مي شود: "سوابق سياسي و ‏اجرايي آقاي لاريجاني و جايگاه ايشان در مذاكرات خارجي، نشان مي‌داد كه قدرت بيشتري براي استيفاي حق ملت ‏ايران داشت و اين سوابق به هيچ وجه قابل مقايسه با جايگاه يك معاون وزير خارجه با سابقه كم نيست". به همين دليل ‏وي اميدوار است که "اين جابجايي ها منجر به تغيير تركيب دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي نشود و خسارت اين ‏تصميم بيشتر از اين نباشد."‏
آن هم در شرايطي که آقاي لاريجاني "در مدتي كه در شوراي امنيت بودند با سياست هاي خوبي كه در چارچوب تدابير ‏رهبري به خرج دادند توانستند بسياري از تهديدات را خنثي كنند."[محسن رضايي، فرمانده اسبق سپاه پاسداران]به هر ‏حال اگر چه "در عرصه هسته‌اي به عنوان مهمترين مسائل جمهوري اسلامي ايران سياست كلان توسط مقام معظم ‏رهبري تدوين مي‌شود و فصل الخطاب ايشان هستند، و بقيه كساني كه در صحنه هستند، مجري اين سياست‌ها مي‌باشند"[ ‏علاء الدين بروجردي نماينده بروجرد در مجلس] اما: "مجري بايد يك فرد قوي باشد، تا بتواند اين سياست‌ها را عملي ‏كند". ‏‏ به همين دليل است که "محمدنبي رودكي نائب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در گفتگو با خبرنگار ‏امور مجلس خبرگزاري فارس از بررسي علت استعفاي لاريجاني در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس" ‏خبر مي دهد و "با مثبت ارزيابي كردن روند كار لاريجاني در بحث هسته‌أي" مي گويد: "من به عنوان نائب رئيس ‏كميسيون امنيت ملي مجلس روند كار لاريجاني را روند قابل قبولي مي‌دانم".‏
همان نظري که ابوالقاسم رئوفيان، عضو جبهه پيروان خط امام و رهبري نيز دارد: "به نظر من دلسوزان نظام مانند ‏آقاي لاريجاني مصالح‏‎ ‎نظام را به مشکلات شخصي خود ترجيح مي‌دهند و قاعدتا ايشان به خاطر مشکلات شخصي از‏‎ ‎حضور در عرصه‌هاي حل مشکلات کشور کناره‌گيري نمي‌کنند‎.‎‏"‏‎ ‎‎ به هر حال در شرايطي که مشاوران احمدي نژاد مانند هاشمي ثمره و الهام مي کوشند اين استعفا را امري عادي جلوه ‏دهند، روزنامه هاي دولتي از جمله ايران سخن از "طرحي نو" مي گويند که قرار است محمود احمدي نژاد آن را به ‏اجرا در آورد: "طي چند سال اخير، سياست‌ها، رفتارها و تيم عملياتي ايران در عرصه‌ هسته‌اي مدام در حال تغيير بوده ‏است. اين ميدان براي ما يك ميدان سيال و در حال تغيير مدام است و لذا پويايي و تغيير نقش در آن يك امر ضروري ‏است... توجه به اين نكته مهم است كه سياست خارجي ايران طي يكي دو ماه اخير به معناي اخص كلمه وارد يك مرحله ‏جديد شده است. مرحله‌اي كه شرايط و فضاي كلي آن با گذشته تفاوت‌هاي زيادي دارد و طبيعي است كه متناسب با اين ‏فضا تغييراتي صورت گيرد. البته اين تغييرات لزوماً به‌معناي ارزيابي منفي درباره عملكرد گذشته يا اصلاح روش‌هاي ‏غلط نيست بلكه به معناي درانداختن طرحي نو متناسب با شرايط جديد، براي پويايي بيشتر در حوزه‌اي بسيار اساسي و ‏سرنوشت‌ساز است". ‏
بحثي که محمد هاشمي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام از زاويه اي کاملا مخالف بدان مي نگرد: "اين استعفا را ‏بيشتر ناشي از‏‎ ‎اختلاف‌نظر لاريجاني با احمدي‌نژاد مي‌دانم."‏‎ هاشمي تصريح مي کند که: "استعفاي لاريجاني نشان دهنده تنگ‌تر شدن دايره‎ ‎مديران اجرايي در کشور است که به ‏کاهش يافتن ضريب تعامل دولت براي استفاده از‏‎ ‎مديران کشور و سلايق مختلف برمي‌گردد‎.‎لاريجاني از نظر‏‎ ‎تقسيم‌بندي ‏در گروه اصولگرايان قرار دارد و جايگاه بالايي هم در اين گروه دارد‎ ‎بنابراين وقتي در دايره اصولگرايي اشخاصي ‏مانند لاريجاني و نظرات وي براي دولت قابل‏‎ ‎تحمل نباشد و با شيوه رايج خود با او برخورد حذفي کنند، واقعا جاي ‏تاسف دارد به‎ ‎خصوص اينکه مقام معظم رهبري امسال را سال «اتحاد ملي و انسجام اسلامي‌» نامگذاري‎ ‎کردند‎.‎‏"‏
به اين ترتيب به گفته او‎ ‎‏"معلوم نيست سرانجام اين برخورد به کجا مي‌رسد و سرنوشت کشور را به کجا مي‌برد‎
.‎‏"‏‎ ‎

No comments: