Monday, July 23, 2007

سرکوب زمينه ساز انتخابات هشتم است


علل برخورد با جنبش دانشجويي از ديد دانشجويان -
سه شنبه 2 مرداد 1386 [2007.07.24]
آرش معتمدArash.motamed@yahoo.com
برخورد با جنبش دانشجويي در ايران روز به روز شدت گرفته است. از 18 تير ماه 1378 تا 18 تير ماه 1386. اين برخوردها ريشه در چه تحليلي دارد؟ در اين مورد با دانشجويان سخن گفته ايم.
حسين مير کريمي نخستين فعال دانشجويي است که با وي همکلام مي شويم. وي در خصوص علت چنين برخوردهايي با اعضاي فعال جنبش دانشجويي مي گويد:
"در شرايط حاضر دولت در وضعيتي گرفتار شده که راه برون رفتي براي خود نمي بيند؛ يعني شايد بتوان گفت دولت حداقل به اين سادگي ها نمي تواند از اين وضع خارج شود. از يک سو مسايل و مشکلات اقتصادي، تورم فزاينده و فرار سرمايه ها که در اثر سياست هاي اشتباه اقتصادي بوجود آمده باعث ايجاد نارضايتي در تمام اقشار جامعه شده است و از سوي ديگر در عرصه بين الملل نيز سياست خارجي تهاجمي دولت به بن بست شوراي امنيت خورده و همه اينها، مجموعه پر از شعار دولت را در حالت آچمز قرار داده است. در اين وضعيت حاکميت براي سرپوش گذاشتن بر ناکامي ها و فاجعه ها، تدبيري جز سرکوب مخالفينش ندارد. در راس همه مخالفان و منتقدان نيز جنبش دانشجويي قرار دارد".
اين عضو شوراي عمومي دفتر تحکيم وحدت در ادامه به تشريح ابعاد اين اقدام عليه دانشجويان مي پردازد: "کليد اين پروژه از دانشگاه پلي تکنيک زده شد، يعني فعالترين دانشگاه ايران و جايي که بدترين روز را در دوران دوساله رياست جمهوري براي احمدي نژاد ايجاد کرد. حتي سفر احمدي نژاد به کشور شيطان بزرگ هم با آن همه مشکلات، به بدي روز سخنراني در پلي تکنيک نبود. پروژه ادامه پيدا کرد تا امروز که رسيد به شوراي مرکزي دفتر تحکيم وحدت و سازمان ادوار تحکيم. همه اينها در کنار هم آخرين رمق هاي جنبش دانشجويي را تشکيل مي دهند و اين يعني حاکميت اين بار مستقيماٌ مغز جنبش دانشجويي ايران را هدف قرار داده است".
شروع دوباره اعتراف گيري
دبير سابق انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي سهند تبريز با بيان اينکه اوضاع سياسي امروز مشابه دوران پيش از اصلاحات است، اضافه مي کند: "واقعا بايد از تکرار پروژه هاي قتل هاي سياسي و هويت سازي ترسيد. چون آن نيروهاي تندرو پيش از دوم خرداد دوباره به قدرت برگشته اند و پروژه اعتراف گيري تلويزيوني از هاله اسفندياري و کيان تاجبخش و شايعاتي مبني بر اينکه فعالان پلي تکنيکي هم تحت فشار اعتراف گيري قرار گرفته اند، مويد همين نکته است. بازداشت هاي بعدي هم احتمالا در راستاي همين هدف قرار دارد. حاکميت در صدد است به هر ترتيبي فوبياي انقلاب مخملي را به اثبات برساند و در اين راه اختصاص بودجه براي دموکراتيزاسيون ايران از سوي دولت آمريکا و همچنين حضور دو تن از فعالان سابق دفتر تحکيم در آمريکا هم بهترين سند براي چنين امري است. موضوعي که در اين دو سال همواره از سوي حاکميت به آن اشاره شده است".
مير کريمي اما اين اقدامات را ناشي از ضعف اقتدارگرايان مي داند و خاطر نشان مي کند: "هر ناظر منصفي در پس همه اين قضايا چيزي جز ضعف مفرط حکومت را نمي بيند. اينکه بيايند براي ساکت کردن چند دانشجو مجبور به جعل نشريه و لوگوي آنها شوند يا از ترس مانع يک تحصن شش نفره شوند که به هيچ وجه نمي تواند امنيت يک حکومت را به خطر اندازد، يا اينکه براي پلمپ يک واحد آپارتماني متعلق به يک حزب قانوني مجبور به شليک تير هوايي مي شوند، اينها همگي نشانه ضعف آنها در مواجهه با مسايل سياسي است. روي ديگر سکه اين برخوردها هم ترسي است که حکومت انتظار دارد با اين برخوردها در دل بقيه جنبش هاي اجتماعي ايجاد کند ـ مثل جنبش زنان ـ تا از اين طريق با کمترين هزينه مابقي معترضان را نيز به سکوت بکشاند."
موقعيتي براي سرکوب
اين فعال دانشجويي در خصوص دفاع احزاب و گروه هاي سياسي از دانشجويان و جنبش دانشجويي مي گويد: "حکومت به اين فرصتي که بدست آورده به چشم يک موقعيت طلايي براي سرکوب کامل و مضمحل کردن جنبش معترض دانشجويي نگاه مي کند. لذا الان زماني است که همه معتقدان به دموکراسي بايد پا پيش بگذارند. کشور از همه جهت در وضعيت حساسي قرار گرفته است و سرکوب جنبش دانشجويي و دفترتحکيم وحدت، که يک تشکل شناسنامه دار و با سابقه سياسي محسوب مي شود به نفع هيچ کس نيست. جنبش دانشجويي در همه اين سال ها از طريق دادن کشته و زنداني و اخراجي دينش را به مردم ادا کرده و تمام توان خود را به پاي اصلاحات گذاشته است. از هر ايراني که حقوقش توسط حکومت ناديده گرفته شده حمايت کرده و در واقع منادي و مجري شعار ايران براي همه ايرانيان بوده است".
وي در خصوص بي تفاوتي برخي از اصلاح طلبان نيز مي گويد: "بگذريم از اينکه دولت اصلاحات نتوانست هيچ تغيير باثبات و به اصطلاح بازگشت ناپذيري در دانشگاه ها ايجاد کند و در آخر عمر خودش سرکوب جنبش را بر عهده گرفته بود. بگذريم از اينکه اصلاح طلبان هيچ وقت به ذره اي از تلاش هاي دانشجويان پاسخ ندادند و در مواقع حساس آنها را تنها گذاشتند، اما الان اوضاع به کلي متفاوت است. اين چيزي که الان در اسارت قرار گرفته آخرين صداهاي رسا و منسجم در جنبش دانشجويي به حساب مي آيد که به هيچ قيمتي نبايد از بين برود و از بين رفتنش در واقع جاده را براي سرکوب بقيه هموار مي کند".
تصفيه حساب گذشته
مجتبي تقوي نژاد ديگر فعال دانشجويي عضو انجمن هاي اسلامي نيز در گفت و گو با روز برخوردهاي اخير را ناشي از عقده هاي فرو خورده چندين سال گذشته حکومت از جنبش دانشجويي مي داند: "با دستگيري هاي اخير به نظر من حاکميت قصد دارد تصفيه حساب سالهاي گذشته با جنبش دانشجويي را انجام دهد زيرا احساس مي کند شرايط حاضر بهترين موقعيت براي ضربه زدن به جنبش دانشجويي است. اکنون در شرايطي قرار داريم که جنبش دانشجويي از حالت اوج خود خارج شده و در واقع توانايي لازم براي سازماندهي و انسجام سابق را ندارد. حاکميت درست هنگامي که مجموعه دانشجويان فعال وابسته به دفتر تحکيم وحدت قصد بازسازي تشکيلاتي و حضور گسترده تر در عرصه دانشگاه ها را دارند، به اين شکل با آنها برخورد کرده است."
وي مي افزايد: "در مورد دستگيري اعضاي سازمان دانش آموختگان ايران ( ادوار تحکيم وحدت ) که يک حزب رسمي و شناسنامه دار و قانوني است نيز مي توان گفت که با توجه به بازداشت دبير کل اين سازمان سياسي در سال گذشته، حکومت تصور مي کند که اين سازمان نقش هدايت گر جنبش دانشجويي را دارد. آنها مي خواهند با اين دستگيري هادر اين روند اخلال ايجاد کنند يا از سناريويي که خود نوشته اند - هدايت جنبش دانشجوئي - اطلاعات بيشتري به دست بياورند. با توجه به اينکه در وضعيت اقتصادي کنوني کشور همه مردم متوجه ضعف مفرط دولت در زمينه هاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي شده اند و احتمال اينکه اصولگرايان افراطي و حاميان دولت در انتخابات آينده مجلس مورد اقبال مردم قرار بگيرند، بسيار ضعيف است، احساس مي کنند جنبش دانشجويي مي تواند در انتخابات نقشي روشنگرانه و هدايت کننده داشته باشد و مي خواهند از هر طريقي از اين مساله جلوگيري کنند. ضمناٌ قصد دارند به تمامي فعالين دانشجويي هشداربدهند که برخوردها جدي و جدي تر خواهد شد."
برخورد با رسانه ها
اين فعال دانشجويي برخورد هاي صورت گرفته با مطبوعات و خبرگزاري ها را نيز در همين راستا تحليل مي کند و مي افزايد: "رسانه هايي هم محدود مي شوند که بيشترين پوشش اخبار دانشجويي را دارند. يعني غير از اينکه با جنبش دانشجويي برخورد مي کنند با رسانه هايي که اخبار اين جنبش را پوشش مي دهند نيز برخورد مي کنند. مجموعه اين اتفاقات هم که توسط افراد تندرو در دولت و دستگاه قضائي دنبال مي شود با اين قصد صورت مي گيرد که فضاي کشور را به حالت رعب و وحشت بکشانند و دانشجويان را به سوي دوري از فعاليت هاي سياسي سوق دهند. در واقع اگر فضا برايشان فراهم باشد تمايل دارند ايران را شبيه کشوري چون کره شمالي کنند يعني اينکه حتي با احزابي که در مجموعه نظام هم قرار مي گيرند - مثل اصلاح طلبان - تنها به اين دليل که منتقد روشهاي جاري دولت هستند برخورد حذفي کنند. به همين علت به نظر من اين برخوردها به جنبش دانشجويي محدود نمي شود. مجموعه حاکميت تصور مي کند جنبش دانشجويي در حال خروج از دوران عزلت و حاشيه نشيني خود است و در صورت سازماندهي مجدد و به انسجام رسيدن در سراسر کشور، با پرهيز از برخي سياست هاي گذشته و با آگاهي و تجربه بيشتري وارد عرصه سياست در ايران خواهد شد".
واکنشي به سخنان رهبر
دانشجويي ديگر که نخواست نامش عنوان شود، دستگيري ها و برخوردهاي اخير با جنبش دانشجويي و اعضاي سازمان ادوار تحکيم وحدت را واکنشي به سخنان آيت الله خامنه اي در ديدار با اعضاي شوراي نگهبان سراسر کشور مي داند و مي گويد: "در اين ديدار آقاي خامنه اي تاکيد کردند که شوراي نگهبان نبايد مصلحت انديشي کند. به اعتقاد من اين گفته مجوزي است براي برخورد حذفي شوراي نگهبان با کانديداهاي اصلاح طلب انتخابات مجلس هشتم. برخوردهاي اخير هم در واقع آغازي است براي خاموش کردن صداي منتقدان و از آنجائي که دانشجويان به عنوان متشکل ترين منتقد دولت در سالهاي اخير عمل کرده اند، در صف اول برخورد و دستگيري قرار گرفته اند".

No comments: