Monday, August 13, 2007

چاه هاي نيمه رها شده، کارگران بيکار

چاه هاي نيمه رها شده، کارگران بيکار
بررسي "روز" از تاثير تحريم در صنايع نفت و گاز - سه شنبه 23 مرداد 1386 [2007.08.14]
حميد احدي
دو روز بعد از دعوت رييس مجمع تشخيص مصلحت ايران از آمريکا براي مذاکره و حل مسائل فيمابين در هر شکل و سطح، و در حالي که دولت احمدي نژاد در اين باره سکوت کرده و دولت آمريکا هم هنوز پاسخ مثبتي به اين پيشنهاد نداده، کارشناسان معتقدند روز به روز فشار بر اقتصاد کشور به ويژه صنايع نفت و گاز، که تنها بند حيات جمهوري اسلامي است بيش تر مي شود. تخفيف ها و ارزان فروشي ها، جايزه ها و بخشش ها براي جلب شريک و مشتري بيش تر مي شود. آخرين نمونه شرکت ژاپني آينيکس و صنايع نفت و گاز.
چند سالي از پايان جنگ ايران و عراق نگذشته، صدمه هائي که در طول آن جنگ بر صنايع نفت ايران وارد آمده بود شناسائي شد. تصميم هاي دولت نشان داد که قصد دارد ضايعات وارده را جبران کند و به سرعت جاي خود را در بازار بين المللي دوباره به دست آورد، به علت بهاي اندک نفت، سرمايه لازم بود آن هم از بازارهاي پولي جهان فراهم شد.
اما با گذشت ده سال از آن تاريخ و در حالي که بهاي نفت و درآمد ايران به چند برابر رسيده و نيازي به دريافت وام و اعتبار ندارد، تحريم هائي که به پشتوانه قطعنامه هاي شوراي امنيت و يا فشارهاي آمريکا عليه ايران اعمال شده به دوران خوش همکاري هاي بين المللي براي رشد صنعتي و بازسازي کشور پايان داده است.
انتشار خبرهاي هر روزه از تصميم بانک هاي بزرگ چهاني در صرف نظر کردن از معاملات شيرين و پرسود با ايران، خارج شدن گام به گام موسسات بزرگ اقتصادي حتي از صنايع نفت و گاز کشور که تصور مي رفت آخرين جائي است که شريک و مشتري خود را از دست مي دهد نشان دهنده آن است که ديگر پوشاندن اثر تحريم ها غيرممکن است. چنان که ماه گذشته سرانجام دولت در شکايتي به سازمان جهاني هوانوردي چيزي را که همواره پنهان مي کرد، به بيان کشيد و اظهار داشت که تحريم قطعات هواپيما توسط آمريکا صنعت هوانوردي و در نتيجه جان مردم ايران را به خطر انداخته است. آخرين بار گروهي که هم اکنون از تشکيل دهندگان دولت احمدي نژاد به حساب مي آيند با مقابله سنگين با آقاي خرم وزير راه دولت خاتمي وي را به علت آن که آشکار گفته بود علت سقوط ها چيست از وزارت برکنار کردند. سال گذشته هم وقتي که محمد خاتمي رييس جمهور از شرکت آمريکا در "جنايت" کشته شدن مردم در سقوط هواپيما هاي مسافري گفت باز هم روزنامه هاي هوادار دولت قلم به طعنه برداشتند که چرا وي "دل مومنان" را خالي مي کند. اما اينک گويا چاره اي نيست.
تکذيب تکراري
در صنايع نفت و گاز هم کماکان وضعيت مشابه بوده. اعضاي دولت و حتي وزير نفتي که دو روز قبل برکنار شد، پياپي تکرار کردند که تحريم ها هيچ اثري در وضعيت اين صنعت نگذاشته است. در حالي که به شهادت چند نماينده مجلس در جنوب کشور، تحريم ها بسياري از پروژه هاي بزرگ را تعطيل کرده و عده زيادي به بيکاران اضافه شده اند که آشکارترينشان عسلويه است که اولين جائي بود که محمود احمدي نژاد در نقش رييس جمهور بدان جا سفر کرد و جون با خيل بيکاران روبرو شد دستور داد همه طلب آن ها پرداخت شود. هنوز زود بود که مديران با تجربه بپرسند از کجا. به هر حال حقوق اين عده از کارگران بيکار شده از صندوق دولت پرداخت شد اما دولت احمدي نژاد که همان جا وعده داده بود که منطقه را بهشت کند و مشاورانش هم اين وعده را تائيد کرده بود بعد از دو سال اينک ناگزير پذيرفته که نه تنها بربيکاري چيره نشده، بلکه از پنجاه هزار کارگر شاغل در آخر دولت خاتمي در عسلويه، بيش از نيمي بيکار شده اند و اينک 28 هزار نفر در آن جا به کاري مشغولند که با رفتن شريکان خارجي اينده اي براي آن متصور نيست.
از جمله بزرگ ترين تجربياتي که به گفته کارشناسان دولت بعد از دو سال به دست آورده کمک به صنايع کوچک و "زودبازده" است که بخش عمده از اعتبارات دولت را به خود اختصاص داده و چاره اي هم نبوده در غياب شرکت هاي بزرگ که امکان زنده ماندن ندارند همين تنها راه منحصر بود. عملي که ممکن است در کوتاه مدت از فشار بيکاران بيفزايد اما رشد اقتصادي به دست نمي آيد و تورم هم به گفته کارشناسان اقتصادي سرعت مي گيرد.
گزارش منابع بزرگ بين المللي نشان مي دهد اما دعوت ايران از موسسات صاحب نام رشته نفت و گاز که بعضي از آن ها در زمينه هائي انحصار امکانات و تاسيسات و تجهيزات را در دست دارند، که از اوايل دهه هفتاد امکان پذير شده بود و موسساتي مانند شل، توتال، بريتيش پتروليوم، آجيب و حتي موسسات آمريکائي مانند هالي برتون و اکسون نيز راه هائي جسته و وارد بازار شيرين شمال خليج فارس شده بود در دو سال گذشته به شتاب در حال تهي شدن است. به آخرين گزارش اکونوميست لندن بازسازي چاه هاي به اصطلاح "زخمي" و رها شده نفت که تعداد آن را به سه هزار تخمين زده و زيان آن را به حدود چهارصد ميليارد دلار برآورد کرده اند، نيز هنوز پايان نگرفته بود که دور تازه مخاصمه ايران و آمريکا آغاز شد.
بي فايده است
رسانه هاي معتبر نفتي گزارش مي دهند که دولت ايران مي کوشد با انتشار اخبار روز به روز درباره کشف ذخاير تازه نفت و گاز، جهانيان را به شرکت در مناقصه هاي شرکت نفت دعوت کند، اما اتفاقي که هميشگي است حضور اوليه شرکت هائي است که معمولا دست دوم هستند و شرکت هاي اصلي را پشت در دارند. اما همه اين ها در مراحل بعدي با اولين اخطارهاي آمريکا صحنه را ترک مي کنند. گرچه شرکت هاي اروپائي در سال هاي نخست تهديدهاي آمريکا را نديده گرفتند اما با رخدادهاي تازه و از جمله بحران هسته اي ايران با آمريکا و کشورهاي بزرگ صنعتي، کم کم حضور اين شرکت ها در عرصه داخلي کمرنگ شد و ابتکارهائي مانند ايجاد شرکت هاي واسطه مانند پتروپارس که بتواند به عنوان بخش خصوصي خود را به ثبت برساند و طرف معامله شرکت هاي بزرگ بين المللي شود و منع ها و تحريم ها را دور بزند، هم در طول زمان بي فايده شد.
به گفته ناظران و کارشناسان در دو سال اخير عملا صحنه صنايع نفتي کشور تبديل به منطقه اي نظامي شده چون که حکومت به عنوان آخرين راه حل به ايجاد موسسات واسطه توسط سپاه پاسداران متوسل شد که بتوانند با حفظ نظم و پنهانکاري، شرايط دشوار فعلي را به نتيجه برسانند. شرکت هاي سپاه، جانشين شرکت هاي واسطه اي مانند پتروپارس و کيش اورينتال شدند که در دولت هاشمي به وجود آمدند و در دوره اي هم توانستند تحريم ها را دور بزنند.
اين کارشناسان معتقدند آن چه دور از چشم مردم ايران در صنايع نفت و گاز مي گذرد دردناک ترين بخش فشار اقتصادي است که آن ها تحمل مي کنند، در حالي که سراسر خاورميانه کشورهاي صاحب نفت و کشورهائي که توانستند از موقعيت واسطگي استفاده کنند، سرنوشت مردم خود را تغيير دادند. از جمله مهم ترين بدون نفت ها که زندگي شان از قبل بالارفتن بهاي نفت، و غيبت ايران از عرصه بين المللي دگرگون شد دوبي و ترکيه را مي توان نام برد. اين دو کشور از نظر درآمد سرانه و بهبود وضعيت زندگي مردم شباهتي به وضعيت خود در بيست سال گذشته ندارند. و حسرت ايرانياني که به اين مناطق سفر مي کنند هر روز گسترده تر مي شود.
سير فشار بر اقتصاد ايران به قصد وادار کردن ايران به تسليم در برابر خواست بين المللي، در سال گذشته نسبت مستقيمي داشته است، با پيش برد سياست فرسايشي آمريکا که در آخرين مرحله آن روسيه هم اعلام داشت که نيروگاه هسته اي بوشهر را تمام نمي کند. در همين ارتباط، اخيرا به سفارش دولت روزنامه هاي تهران خبري همشکل را منتشر کردند دال بر اين که ايران ممکن است به دادگاه حقوقي لاهه از روسيه شکايت کند، چرا که بيست و پنج سال با دريافت هزينه اي [که گفته مي شود معادل هشتصد ميليون دلار است و بنا بر بعضي محاسبات اين تنها پرداخت مستقيم است و تخفيف هاي ديگري که به همين منظور به روسيه داده شده در اين محاسبه نيست] عملا بوشهر ار وجه المصالحه خود با آمريکا قرار داده و به نوشته يک طنز نويس ايراني به اندازه سه برابر ارزش آن از دنيا باج گرفته است.
يک نمونه: آزادگان
نمونه شرکت ژاپني اينبکس که ده سال قبل با اصرار زياد و با کنار زدن رقيبان فرانسوي و هلندي وارد صحنه صنايع نفتي ايران شد مي تواند نمونه اي از اتفاقي باشد که بر سر مشارکت هاي خارجي ايران آمده است.
اينپکس و توافقنامه اين شرکت ژاپني براي توسعه ميدان آزادگان، ماجرايي طولا‌ني و پرفراز و نشيب را پشت سر گذاشت؛ اين ميداني است که در برابر چشم هاي حسرت زده و فقير مردم جنوب ايران، گاز و نفتش توسط شرکت هاي آمريکائي و اروپائي از طريق قراردادهائي با قطر برده مي شود. سال هاست که در بخش ايران تنها کاري که صورت مي گيرد به آتش کشيدن گه گاه اين موجودي پرارزش است که حتي گاهي کارشناسان حاضر در جنوب خليخ فارس را به حسرت دچار مي کند.
اينپکس از اولين موسسات ژاپني بود که با تهديد هاي آرام آمريکا روبرو شد. سرمايه گذاري وسيع اين شرکت در آمريکا و بستگي اش به بازار آن کشور مانع از آن مي شد که در برابر خواست آمريکائي ها جواب منفي بدهد. اما به وقت گذراني رو آورد - همان کاري که بيش تر شرکت هاي حاضر در مناطق نفتي ايران در پيش گرفتند تا شايد زمان کمک به حل بحران کند - تا روزي در مهرماه 85 که وزير نفت در جمع خبرنگاران به صراحت اعلا‌م کرد بازگشتي براي اينپکس متصور نيست. و اين آغاز روند سپردن کارها به موسسات وابسته به سپاه پاسداران بود.
منتها کارشناسان ايراني با پيشنهاد سهمي ده در صدي در پروژه اي که روزگاري تمام آن متعلق به اين شرکت ژاپني بود راهي انديشيدند تا شايد بتوانند از آن طريق به تکنولوژي برتر آن ها دست داشته باشند و با ترفندهائي اينپکس را نگاه دارند. شرکت ژاپني هم با اميد آن که در کار بماند و در آينده بهتر سر صف باشد، اين پيشنهاد را با شوق پذيرفت. شرکت هاي پيمانکار وابسته به سپاه در ادامه کار چندان که دريافتند اين کار به تنهائي از عهده شان خارج است اين آواز را سر دادند که اينبکس مي تواند سهم خود را افزايش دهد. همزمان گفتگوهائي براي پيشنهادهاي شيرين تر به قصد جذب ژاپني ها درگير شد. اما هر بار آمريکا نگذاشت.
در غياب مديران عمده اينبکس، بالاترين مقامي که در تهران مانده ماساکي اوشيکوست که در تمام اين مدت از دست خبرنگاران فرار کرد تا هفته پيش که به عنوان ‌قائم مقام نماينده اينپکس در تهران به سئوالات خبرنگار ايسنا پاسخ داد.
خبرنگار پرسيد آيا بعد از پروژه آزادگان که سهم شما در آن به 10 درصد کاهش پيدا کرده، طرح يا پروژه ديگري را در ايران پيگيري مي‌کنيد؟ اوشيکو گفت : هيچ طرح ديگري نداريم و تنها فعاليت ما در ايران به پروژه آزادگان مربوط مي‌شود؛ ما سهم اين پروژه را در اختيار داريم و سهم بسيار بسيار کوچکي در پروژه سروش و نوروز داريم که کار فازهاي عملياتي ساخت سروش و نوروز تمام شده است و بنابراين ما فعاليتي در اين بخش نخواهيم داشت. از سوي ديگر، از آنجا که در آزادگان سهم 10 درصدي داريم، در کنار اپراتور در اين پروژه حضور داريم. .
خبرنگار از مدير ژاپني خواست علت کنار رفتن از اين طرح رابگويد که پاسخ شنيد از لحاظ محرمانه بودن موضوعات نمي‌توانم به سوال شما پاسخ بدهم. خبرنگار بر اصرار افزود و گفت بيان جزئيات محرمانه طرح را از جانب شما خواستار نشدم، تنها موضوع اين بود که دليل عمده تصميم خود را بيان کنيد؛ آيا همان‌طور که برخي رسانه‌هاي ژاپني مطرح‌مي‌کردند، ريسک‌هاي سياسي در اين امر دخيل بوده، يا دلا‌يل ديگري در موضع‌گيري شما نقش داشته ‌است؟ مدير ژاپني گفت همان طور که به شما گفتم، مسائل سياسي و همچنين عوامل مالي و البته تامين امنيت پروژه در کنار بسياري مسائل ديگر تمام چيزي است که اکنون مي‌توانم به شما بگويم. خبرنگار پرسيد اگر تمام مسائلي که ذکر مي‌کنيد شما را از حضور در آزادگان منصرف کرد، چرا اينپکس 10 درصد از سهم اين پروژه را براي خود حفظ کرد .اوشينکو گفت يکي از دلا‌يل اين مسئله اين بود که مي‌دانيم ايران دومين کشور بزرگ توليدکننده نفت در اوپک است، بنابراين ما فرصت‌هاي آينده را در نظر حفظ کرده‌ايم. اين دليلي است که تصميم گرفتيم حداقل دسترسي را براي خود حفظ کنيم.
در گام بعدي خبرنگار ايسنا سئوال کرده شما به عنوان سرمايه‌گذار خارجي چه اقداماتي را براي جذابتر کردن اين صنعت و جذب سرمايه‌گذاري خارجي لا‌زم مي‌دانيد؟ موانع را در چه مي‌بينيد. پاسخ مدير ژاپني است که گفته من فکر نمي‌کنم ايران قصد داشته باشد اين قراردادها را چندان براي سرمايه‌گذاران خارجي جذاب کند.
خبرنگار ايسنا پرسيده آيا فکر مي‌کنيد درست است فشارهاي سياسي بين کشورها به بخش‌هاي ديگر از جمله نفت گاز منتقل شود و در شرايطي که تقاضاي نفتي جهان روز به روز در حال افزايش است، به دنبال محدود کردن سرمايه‌گذاري در بخش نفت يک ‌کشور باشيم؟
جواب مدير ژاپني اين است تا جايي که من مي‌دانم، در شرايط حاضر هيچ يک از کشورهاي عضو سازمان توسعه و همکاري‌هاي اقتصادي اخيرا وامهاي ميان‌مدت به ايران نداده‌اند و آنها با يکديگر در تماس هستند که اين مسئله نه تنها صنايع نفت و گاز، بلکه هر صنعت ديگري که به وام‌هاي بلندمدت يا ميان مدت احتياج دارد را تحت تاثير قرار مي‌دهد.
نمونه دوم: پارس جنوبي
سال گذشته ايران در ماراتن برداشت از ميدان گازي پارس جنوبي با قطر برابر بود. اين خبر را اكبر تركان، مديرعامل شركت نفت و گاز پارس سال گذشته و تاكيد كرد: "تا سال 2012 برداشت ما از اين ميدان با هرچه كه تاكنون قطر برداشت كرده است مساوي خواهد شد و از اين بابت جاي نگراني نخواهد بود."
اما روزنامه سرمايه ديروز از قول يك مقام آ‌گاه در منطقهء ويژهء اقتصادي انرژي پارس از پيشي گرفتن قطري‌ها در برداشت از ميدان گاز پارس جنوبي در سال‌جاري خبر داد و گفت: "در سال گذشته بالاخره ايران و قطر با برداشت روزانه 125 ميليون مترمكعب گاز از ميدان پارس جنوبي با يكديگر برابر شدند اما امسال با توجه به اين‌كه ايران در به بهره‌برداري رساندن پنج فاز شش، هفت، هشت، 9 و 10 پارس جنوبي با تاخير مواجه است روزانه حدود 50 ميليون مترمكعب در برداشت گاز از قطر عقب افتاده است."
منطقه ويژه اقتصادي - انرژي پارس در اولين سال دولت خاتمي در مساحتي حدود 10 هزار هكتار تاسيس شد تا ايران با احداث پالايشگاه گاز در اين منطقه بتواند سهم خود را از حوزهء گازي پارس‌جنوبي برداشت كند و اين در حالي بود که قطر ده سال قبل با دعوت از شرکت هاي بزرگ آمريکائي و اروپا مشغول برنامه ريزي براي برداشت از همين خزينه شده بود. هدف ايران از احداث 28 فاز پالايشگاهي در اين منطقه رسيدن به برداشت گاز تقريبا روزانه 900 ميليون مترمكعب بود که در سال آخر دولت خاتمي دست داد و در نتيجه در سال گذشته ايران و قطر برابر شدند. اما اين وضعيت اکنون، در زمان دولت احمدي نژاد، کاملا تغيير کرده است

No comments: