چرا مقايسه ايران با آلمان نازي؟
نگاه تحليلي ميدل ايست آنلاين از وضع يهوديان ساکن ايران - دوشنبه 22 مرداد 1386 [2007.08.13]
جاناتان کوک
ايران آلمان نازي است و رئيس جمهورش، محمود احمدي نژاد، هيتلر نو ظهور. ماه هاست که اسرائيل و متحدان آمريکايي شان اين گفته را تکرار مي کنند تا کساني را که در آمريکا هنوز مردد هستند به حمله نظامي به ايران ترغيب کنند. دقت در گزارش هاي خاص نشان مي دهد که هواداران صهيوني قلب و ذهن آمريکائيان را تسخير کرده اند. ديک چيني، معاون رئيس جمهور آمريکا يکي از آن هاست که کاخ سفيد را به مرحله اي بازگردانده است که حمله نظامي را دوباره مطرح کند. در ابتداي سال جديد، بنيامين ناتانياهو، رهبر مخالفان دولت اسرائيل و کسي که براي خود رسالتي قائل است که به جهانيان هشدار بدهد گفته: "اکنون سال 1938 و ايران آلمان است. ايران دارد براي ساخت بمب اتم آماده مي شود و احمدي نژاد هم دارد هولوکاستي ديگر براي يهوديان، مهيا مي کند".
چند هفته پيش، ماموران اطلاعات نظامي اسرائيل که از اوايل دهه نود دائما تحرکات ايران را زير نظر دارند، اظهار داشتند که ايران فقط يک سال تا رسيدن به "نقطه بي بازگشت" و توليد کلاهک اتمي فاصله دارند و ناتانياهو باز در اين مورد هم گفت: "ايران ممکن است اولين قدرت اتمي بي پروا باشد و تحمل اين براي يهوديان دشوارست. همانطور که هيتلر هم مشکل يهوديان بود. آينده يهوديان بستگي به آينده اسرائيل دارد".
اما ناتانياهو در اظهار نظر مورد نسل کشي ايران، تنها نيست. شيمون پرز، بمب اتمي ايران را به "کوره آدم سوزي پرنده" تشبيه کرده بود. ايهود اولمرت، نخست وزير، هم سال گذشته به روزنامه آلماني گفت: "گفته هاي احمدي نژاد مثل گفته هاي هيتلر در زماني است که خواستار نابودي همه يهوديان شده بود".
درپذيرفتن اين جمله که "ايران، آلمان نازي است"، يک اشکال وجود دارد. اگر احمدي نژاد واقعا هيتلر است و آماده است که بمحض دست يافتن به بمب اتمي يهوديان اسرائيل را نسل کشي کند، پس چگونه است که 25 هزار يهودي با وجود اينکه مي توانند به اسرائيل و آمريکا بروند، در صلح و آرامش در ايران زندگي مي کنند؟
اسرائيل بر چه پايه و اساسي مي خواهد گفته هايش را درباره حمله ايدئولوژيکي ايران را توجيه کند؟
در اين ميان آقاي بوش که ماه گذشته از سياست هايش در عراق دفاع مي کرد، اشاره اي به تهديد ايران مبني بر محو کردن اسرائيل از نقشه جهان کرد و اين نکته را بار ديگر به ما ياد آوري کرد.
اين داستاني که از دو سال پيش که در جريان ترجمه غلطي از يکي از سخنراني هاي احمدي نژاد بارها تغيير يافته است. کارشناسان زبان فارسي معتقدند که منتظوررئيس جمهور ايران اصلا نابود کردن اسرائيل نبوده است و او صرفا نقل قولي از آيت الله خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي کرده است که در حمايت از فلسطين گفته بود رژيم صهيونيستي، از صفحات تاريخ، محو خواهد شد.
او يهوديان و حتي اسرائيلي ها را تهديد نکرده بود. اسرائيل را به عنوان اشغالگر فلسطين با ساير حکومت هاي نامشروع که زمانشان گذشته است، مثل حکومت شاه سابق، آپارتايد در آفريقاي جنوبي و اتحاد جماهير شوروي، مقايسه کرده بود. با اين حال اين اشتباه در ترجمه بايد زنده مي ماند تا اسرائيل و حاميانش براي تبليغات سياسي شان از آن استفاده کنند.
در حال حاضر جامعه 25 هزار نفري يهوديان ايران، بزرگترين جامعه يهود در خاورميانه و خارج از اسرائيل است و ريشه آن به سه هزار سال پيش باز مي گردد. يهوديان به عنوان يکي از اقليت هاي مذهبي در ايران از تبعيض ها رنج مي برند، اما تبعيض ها مسلما شرايطي بهتر از يک مليون فلسطيني ساکن اسرائيل و خيلي بهتر از فلسطيني هايي است که تحت فشار اسرائيل در وست بانک و غزه زندگي مي کنند.
يهوديان ايران، نفوذ کمي در تصميمات مملکت دارند و اجازه ندارند که در ارتش يا ادارات دولتي شغل مهمي داشته باشند، اما از آزادي هاي زيادي هم برخوردارند. آنها يک نماينده در مجلس دارند و آزادانه فرايض ديني شان را در کنيسه ها، اجرا مي کنند. يهوديان خارج از کشور هم مبالغي به آنها اهدا مي کنند و آنها مي توانند آزادانه، حتي به اسرائيل سفر کنند. شش قصابي مخصوص يهوديان و حدود 30 کنيسه در تهران وجود دارد. اخيرا دفتر احمدي نژاد، مبلغي به بيمارستان يهوديان در تهران، اهدا کرده است.
به گفته سيامک مره صدق، رهبر يهوديان ايران: "اگر شما يهوديت و صهيونيزم را يکي بدانيد، عين اين است که اسلام و طالبان را يکي مي دانيد، اما چنين نيست". رهبران ايران صهيونيزم را به دليل تبعيض هايي که عليه مردم فلسطين قائل مي شوند، محکوم مي کنند، اما بارها گفته اند که هيچ مشکلي با يهوديان و حتي با کشور اسرائيل ندارند. احمدي نژاد، که او را چون قصاب نسل کش تصوير کرده اند، خواستار تغيير رژيم در اسرائيل شده است و معتقد است که بايد رفراندومي با حضور همه ساکنان اسرائيل و سرزمين هاي اشغالي، شامل پناهندگان جنگي در مورد نحوه حکومت، برگزار بشود.
به هر حال هيچ چيز يهوديان ايران را تهديد نمي کند، رسانه هاي اسرائيل گزارش مي دهند که دولت اين کشور در پي يافتن راهي براي خارج کردن يهوديان ايران و بردن آنها به اسرائيل است. روزنامه معاريو گزارش داد که اين طرح، طرفدار ندارد. در اين گزارش آمده است که هزاران يهودي ايران، تمايل به رفتن از ايران ندارند. به گفته روزنامه نيويورکي فوروارد، کمپين براي تشويق ايران به مهاجرت به اسرائيل، در بين اکتبر 2005 تا سپتامبر 2006، فقط 152 نفر از 25 هزار يهودي ساکن ايران را به جذب کرده است که بيشتر آنها گفته اند که به دلايل اقتصادي حاضر به مهاجرت از ايران شدند و نه به دلايل سياسي.
اسرائيل براي پيش بردن اهدافش و دوري جستن از بي آبرويي که بعد از اعلام هولوکاست دوم با وجود ايرانياني يهودي که با خوشحالي در ايران زندگي مي کنند، نصيبش شد، به هر خانواده يهودي ايراني که به اسرائيل مهاجرت کند، 60 هزار دلار مي دهد و علاوه بر اين مبلغ، وام و اقساط ارزان قيمت در اختيارشان قرار مي دهد.
اين خبر هم با تمسخر جامعه يهوديان ايران مواجه شد. آنها اعلام کردند که هويت ملي فروختني نيست. "هويت ايرانيان يهودي را به هيچ مبلغي، نمي شود معامله کرد. يهوديان ايران يکي از قديمي ترين اقوام ايران محسوب مي شوند. يهوديان ايران، هويت ايراني و فرهنگ خود را دوست دارند، پس ترساندن و اعمال ناشيانه سياسي نمي تواند باعث شود که آنها هويت يهودي ايران را کنار بگذارند".
اما اين پاسخ يهوديان ممکن است منجر به اين شود که اسرائيل براي جذب يهوديان ايران دست به کارهاي ديگري بزند. اين همان راهي است که اسرائيل براي جذب يهوديان عرب از آن استفاده کرد و ديويد بن گوريون واژه جاسوسان بالقوه را درموردشان بکار برد تا تحريک شان کند و در جنگ "بالا بردن جمعيت" که با فلسطين داشت، پيروز شود.
حالا با يهوديان ايران هم چنين بازي مي شود. داستان هايي ساخته مي شود درباره يهوديان ايران که از طريق اقوامشان در اسرائيل، درباره برنامه هاي اتمي ايران جاسوسي مي کنند. در دام چنين تبليغاتي افتادن کار آساني است. ايران از ترس اينکه پايه هاي حکومتش سست شود، مخالفان و اقليت ها را سرکوب مي کند و بهترين اتهام هم رابطه داشتن با اسرائيل و آمريکا است.
به همين دليل مقامات ايراني از گفتن اينکه يهوديان ايران به هر دو کشوروفادارند به شدت پرهيز مي کنند و اين مسئله را خود انجمن يهوديان هم رعايت مي کند و از هر دو سو مراقبند که اسرائيل از اين مسئله سوء استفاده نکند. اما با بالا گرفتن بحران و نياز مبرم اسرائيل به اثبات اين نکته که ايران درپي نسل کشي است، اين سياست ممکن است منجر به اشتباهاتي بشود و سرنوشت يهوديان ايران را تغيير بدهد.
به نظر مي رسد که مهم تر از خير و صلاح ايرانيان يهودي بعنوان بخشي از جنگ تبليغاتي اسرائيل، جا انداختن اين مفهوم است که همزيستي مسلمانان و يهوديان، امکان پذير نيست. براي کساني که در برخورد تمدن ها را پايه ريزي مي کنند، ميراث همزيستي 3000 ساله يهوديان در ايران، قابل اعتنا نيست و فقط يکي از محظورات جنگ بوده است.
منبع: [خلاصه شده]ميدل ايست آنلاين، 8 اوت
نگاه تحليلي ميدل ايست آنلاين از وضع يهوديان ساکن ايران - دوشنبه 22 مرداد 1386 [2007.08.13]
جاناتان کوک
ايران آلمان نازي است و رئيس جمهورش، محمود احمدي نژاد، هيتلر نو ظهور. ماه هاست که اسرائيل و متحدان آمريکايي شان اين گفته را تکرار مي کنند تا کساني را که در آمريکا هنوز مردد هستند به حمله نظامي به ايران ترغيب کنند. دقت در گزارش هاي خاص نشان مي دهد که هواداران صهيوني قلب و ذهن آمريکائيان را تسخير کرده اند. ديک چيني، معاون رئيس جمهور آمريکا يکي از آن هاست که کاخ سفيد را به مرحله اي بازگردانده است که حمله نظامي را دوباره مطرح کند. در ابتداي سال جديد، بنيامين ناتانياهو، رهبر مخالفان دولت اسرائيل و کسي که براي خود رسالتي قائل است که به جهانيان هشدار بدهد گفته: "اکنون سال 1938 و ايران آلمان است. ايران دارد براي ساخت بمب اتم آماده مي شود و احمدي نژاد هم دارد هولوکاستي ديگر براي يهوديان، مهيا مي کند".
چند هفته پيش، ماموران اطلاعات نظامي اسرائيل که از اوايل دهه نود دائما تحرکات ايران را زير نظر دارند، اظهار داشتند که ايران فقط يک سال تا رسيدن به "نقطه بي بازگشت" و توليد کلاهک اتمي فاصله دارند و ناتانياهو باز در اين مورد هم گفت: "ايران ممکن است اولين قدرت اتمي بي پروا باشد و تحمل اين براي يهوديان دشوارست. همانطور که هيتلر هم مشکل يهوديان بود. آينده يهوديان بستگي به آينده اسرائيل دارد".
اما ناتانياهو در اظهار نظر مورد نسل کشي ايران، تنها نيست. شيمون پرز، بمب اتمي ايران را به "کوره آدم سوزي پرنده" تشبيه کرده بود. ايهود اولمرت، نخست وزير، هم سال گذشته به روزنامه آلماني گفت: "گفته هاي احمدي نژاد مثل گفته هاي هيتلر در زماني است که خواستار نابودي همه يهوديان شده بود".
درپذيرفتن اين جمله که "ايران، آلمان نازي است"، يک اشکال وجود دارد. اگر احمدي نژاد واقعا هيتلر است و آماده است که بمحض دست يافتن به بمب اتمي يهوديان اسرائيل را نسل کشي کند، پس چگونه است که 25 هزار يهودي با وجود اينکه مي توانند به اسرائيل و آمريکا بروند، در صلح و آرامش در ايران زندگي مي کنند؟
اسرائيل بر چه پايه و اساسي مي خواهد گفته هايش را درباره حمله ايدئولوژيکي ايران را توجيه کند؟
در اين ميان آقاي بوش که ماه گذشته از سياست هايش در عراق دفاع مي کرد، اشاره اي به تهديد ايران مبني بر محو کردن اسرائيل از نقشه جهان کرد و اين نکته را بار ديگر به ما ياد آوري کرد.
اين داستاني که از دو سال پيش که در جريان ترجمه غلطي از يکي از سخنراني هاي احمدي نژاد بارها تغيير يافته است. کارشناسان زبان فارسي معتقدند که منتظوررئيس جمهور ايران اصلا نابود کردن اسرائيل نبوده است و او صرفا نقل قولي از آيت الله خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي کرده است که در حمايت از فلسطين گفته بود رژيم صهيونيستي، از صفحات تاريخ، محو خواهد شد.
او يهوديان و حتي اسرائيلي ها را تهديد نکرده بود. اسرائيل را به عنوان اشغالگر فلسطين با ساير حکومت هاي نامشروع که زمانشان گذشته است، مثل حکومت شاه سابق، آپارتايد در آفريقاي جنوبي و اتحاد جماهير شوروي، مقايسه کرده بود. با اين حال اين اشتباه در ترجمه بايد زنده مي ماند تا اسرائيل و حاميانش براي تبليغات سياسي شان از آن استفاده کنند.
در حال حاضر جامعه 25 هزار نفري يهوديان ايران، بزرگترين جامعه يهود در خاورميانه و خارج از اسرائيل است و ريشه آن به سه هزار سال پيش باز مي گردد. يهوديان به عنوان يکي از اقليت هاي مذهبي در ايران از تبعيض ها رنج مي برند، اما تبعيض ها مسلما شرايطي بهتر از يک مليون فلسطيني ساکن اسرائيل و خيلي بهتر از فلسطيني هايي است که تحت فشار اسرائيل در وست بانک و غزه زندگي مي کنند.
يهوديان ايران، نفوذ کمي در تصميمات مملکت دارند و اجازه ندارند که در ارتش يا ادارات دولتي شغل مهمي داشته باشند، اما از آزادي هاي زيادي هم برخوردارند. آنها يک نماينده در مجلس دارند و آزادانه فرايض ديني شان را در کنيسه ها، اجرا مي کنند. يهوديان خارج از کشور هم مبالغي به آنها اهدا مي کنند و آنها مي توانند آزادانه، حتي به اسرائيل سفر کنند. شش قصابي مخصوص يهوديان و حدود 30 کنيسه در تهران وجود دارد. اخيرا دفتر احمدي نژاد، مبلغي به بيمارستان يهوديان در تهران، اهدا کرده است.
به گفته سيامک مره صدق، رهبر يهوديان ايران: "اگر شما يهوديت و صهيونيزم را يکي بدانيد، عين اين است که اسلام و طالبان را يکي مي دانيد، اما چنين نيست". رهبران ايران صهيونيزم را به دليل تبعيض هايي که عليه مردم فلسطين قائل مي شوند، محکوم مي کنند، اما بارها گفته اند که هيچ مشکلي با يهوديان و حتي با کشور اسرائيل ندارند. احمدي نژاد، که او را چون قصاب نسل کش تصوير کرده اند، خواستار تغيير رژيم در اسرائيل شده است و معتقد است که بايد رفراندومي با حضور همه ساکنان اسرائيل و سرزمين هاي اشغالي، شامل پناهندگان جنگي در مورد نحوه حکومت، برگزار بشود.
به هر حال هيچ چيز يهوديان ايران را تهديد نمي کند، رسانه هاي اسرائيل گزارش مي دهند که دولت اين کشور در پي يافتن راهي براي خارج کردن يهوديان ايران و بردن آنها به اسرائيل است. روزنامه معاريو گزارش داد که اين طرح، طرفدار ندارد. در اين گزارش آمده است که هزاران يهودي ايران، تمايل به رفتن از ايران ندارند. به گفته روزنامه نيويورکي فوروارد، کمپين براي تشويق ايران به مهاجرت به اسرائيل، در بين اکتبر 2005 تا سپتامبر 2006، فقط 152 نفر از 25 هزار يهودي ساکن ايران را به جذب کرده است که بيشتر آنها گفته اند که به دلايل اقتصادي حاضر به مهاجرت از ايران شدند و نه به دلايل سياسي.
اسرائيل براي پيش بردن اهدافش و دوري جستن از بي آبرويي که بعد از اعلام هولوکاست دوم با وجود ايرانياني يهودي که با خوشحالي در ايران زندگي مي کنند، نصيبش شد، به هر خانواده يهودي ايراني که به اسرائيل مهاجرت کند، 60 هزار دلار مي دهد و علاوه بر اين مبلغ، وام و اقساط ارزان قيمت در اختيارشان قرار مي دهد.
اين خبر هم با تمسخر جامعه يهوديان ايران مواجه شد. آنها اعلام کردند که هويت ملي فروختني نيست. "هويت ايرانيان يهودي را به هيچ مبلغي، نمي شود معامله کرد. يهوديان ايران يکي از قديمي ترين اقوام ايران محسوب مي شوند. يهوديان ايران، هويت ايراني و فرهنگ خود را دوست دارند، پس ترساندن و اعمال ناشيانه سياسي نمي تواند باعث شود که آنها هويت يهودي ايران را کنار بگذارند".
اما اين پاسخ يهوديان ممکن است منجر به اين شود که اسرائيل براي جذب يهوديان ايران دست به کارهاي ديگري بزند. اين همان راهي است که اسرائيل براي جذب يهوديان عرب از آن استفاده کرد و ديويد بن گوريون واژه جاسوسان بالقوه را درموردشان بکار برد تا تحريک شان کند و در جنگ "بالا بردن جمعيت" که با فلسطين داشت، پيروز شود.
حالا با يهوديان ايران هم چنين بازي مي شود. داستان هايي ساخته مي شود درباره يهوديان ايران که از طريق اقوامشان در اسرائيل، درباره برنامه هاي اتمي ايران جاسوسي مي کنند. در دام چنين تبليغاتي افتادن کار آساني است. ايران از ترس اينکه پايه هاي حکومتش سست شود، مخالفان و اقليت ها را سرکوب مي کند و بهترين اتهام هم رابطه داشتن با اسرائيل و آمريکا است.
به همين دليل مقامات ايراني از گفتن اينکه يهوديان ايران به هر دو کشوروفادارند به شدت پرهيز مي کنند و اين مسئله را خود انجمن يهوديان هم رعايت مي کند و از هر دو سو مراقبند که اسرائيل از اين مسئله سوء استفاده نکند. اما با بالا گرفتن بحران و نياز مبرم اسرائيل به اثبات اين نکته که ايران درپي نسل کشي است، اين سياست ممکن است منجر به اشتباهاتي بشود و سرنوشت يهوديان ايران را تغيير بدهد.
به نظر مي رسد که مهم تر از خير و صلاح ايرانيان يهودي بعنوان بخشي از جنگ تبليغاتي اسرائيل، جا انداختن اين مفهوم است که همزيستي مسلمانان و يهوديان، امکان پذير نيست. براي کساني که در برخورد تمدن ها را پايه ريزي مي کنند، ميراث همزيستي 3000 ساله يهوديان در ايران، قابل اعتنا نيست و فقط يکي از محظورات جنگ بوده است.
منبع: [خلاصه شده]ميدل ايست آنلاين، 8 اوت
No comments:
Post a Comment