Saturday, August 04, 2007

انتخابی از وب لاگ ها -- روزگار غریب

روزگار غریب
روزگار غریبی شده روزگار ما .۱۰۱ سال از غریو شادی ملک المتکلمین گذشته، ۱۰۱ سال از فریادهای شادمانه صوراسرافیل و صراف تبریزی و بهار خراسانی گذشته . ۱۰۱ سال از غریو شادمانه ملتی که در پی آزادی و عدالت بود گذشته و هنوز ما سرگردان عدالتیم، سرگردان آزادی . حالا که داریم ورق پارهای تاریخ را دوره می کنیم هنوز عدالت را بر سر دار می بینی و آزادی را در بند. آن روزها مشروطه خواهان را آزادی خواهان را عدالت خواهان را برابری خواهان را منسوب انگلستان کردند و امروز ... می بینی نام ها عوض شده اما هنوز هم همان ساز ناکوک برایمان می زند .حالا عبدالله مومنی است و شب های سیاه ۲۰۹ . حالا بهاره هدایت است،حالا امیر یعقوبعلی است که حتی پس از گذشت ۲۸ روز نمیدانیم در کدام سلول است ،حالا محمد حسین مهرزاد است،حبیب حاج حیدریست ،مرتضی اصلاحچی است ،محمد هاشمی، علی نیکونسبتی، علی وفقی، مهدی عربشاهی، حنیف یزدانی، بهرام فیاضی، مجتبی بیات، عزت الله قلندری،آرش خاندل،اشکان غیاسوند، احمد قصابان، مجید توکلی و احسان منصوری است . حالا سهیل آصفی است و فرشاد قربان پور . می بینی حتی برای صوراسرافیل و روزنامه اش هم می توانی معادلی بیابی، همتا و همزادی بعد از ۱۰۱ سال .اگر دیروز مجلس به توپ بستند و فداییان ملت را به باغ شاه بردند و بردار کشیدند،امروز در مقابل همان خانه که قرار بود خانه ملت باشد معلمان و کارگران وزنان را به چوب باتوم می زنند و بهارستان هنوز دارد نفس می کشد که اگر روزی حرف بزند ناگفته ها دارد از آنچه دیده در این ۱۰۱ سال .و ما گرفتار تکرار و تکرار و تکرار باید فریادهایمان یکی شود که این درد مشترک جز این درمان نمی شود .باید فریادهایمان یکی شود و بپیچد در کوچه های شهر. حتی اگر این کوچه ها در شهری باشد مجازی ، باز هم فریاد من و تو امروز،حالا اینجا ثبت می شود برای ابد در تاریخ و من و تو نمی شویم مثل آن مردم که نظاره کردند قزاقان مجلس به توپ ببندند و عزیزان ملت را به باغشاه ببرند. نه این بار تاریخ باید از سر خوانده شود ،از نو ، دوباره .پی نوشت :۱۳ مرداد سالگرد تبعید مصدق بزرگ مرد تاریخ ایران بود که تا پایان عمرش به احمد آباد تبعید شد .پی نوشت :۱۴مرداد ۸۶ سالگرد ۱۰۱ سالگی مشروطه است

No comments: