پخش اعترافات از سيماي جمهوري اسلامي، نشاندهنده آن است كه امروز پس از گذشت 29 سال از انقلاب، برخي جمهوري اسلامي را در برابر شيوهاي كه خود آن را پايهگذاري كرده؛ يعني ترويج ارزشهاي فرهنگي و تلاش براي صدور اين روشها به ديگر كشورهاي جهان، آسيبپذير ميدانند.
در حالي كه امام خميني(ره) با تأكيد بر استفاده از روشهاي مسالمتآميز مردمي و پرهيز از خشونت، بنيانگذار انقلاب نرم در قرن بيستم بودند، وحشت از آسيبپذيري كشور از همين نقطه، اوج انحراف و انفعال ما از راه امام(ره) را نشان ميدهد.يك كارشناس ارشد سياسي در گفتوگو با «بازتاب»، با اشاره به پخش فيلم مربوط به اعترافات از سيماي جمهوري اسلامي، با بيان اين مطلب اظهار داشت: پخش اين فيلم كه نمايشگر اراده آمريكا براي ترويج دمكراسي غربي در ايران و ديگر كشورهاي آسياي ميانه و برخورد دستگاه امنيتي جمهوري اسلامي با اين اقدام است، نشاندهنده آن است كه امروز پس از گذشت 29 سال از انقلاب، برخي جمهوري اسلامي را در برابر شيوهاي كه خود آن را پايهگذاري كرده؛ يعني ترويج ارزشهاي فرهنگي و تلاش براي صدور اين روشها به ديگر كشورهاي جهان، آسيبپذير ميدانند.اين كارشناس گفت: چرا بايد ما آنگونه از آرمانهاي امام(ره) و اعتماد به نفس و خودباوري انقلابي فاصله بگيريم كه به جاي آنكه كشورهاي غربي، از صدور انديشههاي انقلاب اسلامي نگران باشند و با هواداران و مبلغان انقلاب برخورد فيزيكي كنند، ما تعدادي روشنفكر غربگراي فاقد توانمنديهاي خاص را تهديدي براي انقلاب بدانيم؟وي خاطرنشان كرد: هماكنون در سراسر جهان، به ويژه اروپا و آمريكا، مراكز اسلامي و گروههاي غيردولتي و چهرههاي اسلامگراي بسياري هستند كه به انديشههاي انقلاب معتقدند و آن را ترويج ميكنند. اين به آن معناست كه انقلاب نرم و صدور انديشههاي حركتساز اجتماعي، ابتكار امام خميني(ره) بود و در حالي كه اين كشورها با مدد بودجه، بورسيه و حمايتهاي گوناگون، سعي در صدور انديشهها و شيوه عملكرد خود به ديگر كشورها را دارند، هواداران انقلاب اسلامي، داوطلبانه از مال و جان خود در مسير انقلاب هزينه ميكنند.
آيتالله جوادي آملي در حال ابلاغ پيام امام خميني به رهبر شوروي
اين كارشناس گفت: يا نگرانيهاي دستگاه امنيتي كشور در برابر اينگونه حركتها اغراقآميز و بزرگپنداري است كه بايد با توجه به هزينهزايي شديد اينگونه برخوردها نسبت به آن تجديدنظر كرد و يا جمهوري اسلامي مانند كشورهاي ديكتاتوري و ورشكسته شوروي سابق، در برابر اينگونه حركتهاي دست چندم، آسيبپذير شده است كه در اين صورت بايد به حال متوليان فرهنگ كشور تأسف خورد كه جمهوري اسلامي را كه در دهه نخست انقلاب در بالاترين سطح خودباوري، ابتكار عمل و سياست تهاجمي فرهنگي بود، به شرايطي رساندهاند كه در برابر اين حركتها، آسيبپذير شده است!وي در پايان گفت: همانگونه كه آيتالله خامنهاي، رهبر انقلاب، بارها تأكيد كردهاند، نسل سوم انقلاب و جوانان رشيد اين كشور، همچنان فعال و باطراوت، انديشههاي بلند انقلاب اسلامي و امام خميني(ره) را پيگيري ميكنند و قطعا تنزل درجه انقلاب اسلامي كه با خون صدها هزار شهيد آبياري شده و مقايسه آن با چند حكومت بيهويت كه با چند بادگير نارنجي و دو ساعت ميتينگ خياباني، را اهانت به جمهوري اسلامي ميدانند.
نظرات کاربران :
با سلاممی خواستم از وزارت صدا و سیما!! و اطلاعات تشکر کنم که بسیار خردمندانه !!! مردم را با بنیادهای مختلف آشنا می کنند بدون آنکه از این بنیادها حق پخش آگهی دریافت کنند. برنامه اول که چیزی غیر از معرفی و نقطه نظرات مشترک!!! گویندگان و مجریان!!! آن در بر نداشت. فراموش نکنیم که اگر اینگونه فعالیتها و شرکت در نشستهای خارجی بنام جاسوسی و بر اندازی خوانده شود آنگاه کلیه شرکت کنندگان خارجی مراسم 15 خرداد و یا 22 بهمن و امثال آن باید مصداق این اتهام باشند و توسط دولتهای متبوع خویش به جرم براندازی تحت تعقیب و بازخواست قرار گیرند .
بنابر اين هر گونه اعتراظ و نقدي مي تواند در زمره تلاش براي انقلاب مخملي قرار بگيرد. دوست عزيزي كه به جاي منطق, نويسنده مقاله را به بي استعدادي متهم ميكند بايستي بداند كه اتهامات انقلاب مخملي فقط نشانه ضعف است كه به نوعي مشابه آن در كشورهاي كمونيستي هم ديده شد. اگر دانشگاهيان و روشنفكران, جامعه و سياستهاي دولت را از ترس اتهام انقلاب مخملي نقد نكنند پس چه كسي بايستي مراقب انحرافات باشد؟
مقاله جالبی بود.در مورد نظر اول در مورد این مقاله باید گفت که ادعای غیرکارشناسی بودن آن کاملا بیمعنی است.اینگونه رفتارهای صدا و سیما عدول مشخصی از آرمانهای انقلاب است که بخشی از آن هم آزادی بود.در ضمن فراموش نکنیم که اگر قرار باشد که جمهوری اسلامی از افکار روشنفکران ضربه بخورد نشان کم کاری مسوولان است که باید به جای این شوهای تلویزیونی بیمعنی تلاش کرد وضعیت نظام را بهبود داد.
چون بعضي ها با صداي حمايت از حقوق زنان همان حرفهاي هاله اسفندياري را سر مي زنند و احكام والاي اسلام را زير سئوال مي برند مدتها ست افرادي با رخنه در سيستم قضائي و نظام هم كلام بنگاههاي وابسته آمريكا شده و سعي در تغيير احكام اسلام دارند و با آزادي و حقوق زنان سعي در كشيدن زنان از حريم امن خانه به بيرون هستند و بنيان خانواده را سست مي كنند و بعضي مسئولين سست اراده را همراه مي كنند ؟ منظور از برابري ديه زن و مرد چه ريشه اي دارد اين حرف از كجاست يعني علما تا اين تاريخ در بيان آن اشتباه كردند ؟
فرض کنیم که در عراق عده ای ایرانی را بگیرند و اجازه تماس با وکیل و خانواده و ... ندهند ، بعد یک فیلم تلویزیونی هم از اعترافات آنان پخش کنند. همه ما باتفاق خواهیم گفت که این حرفها را این افراد تحت فشار گفته اند و هیچکس در هیچ جمعی چه در داخل و چه در سطح بین الملل این حرفها را نخواهد پذیرفت. بهمین شکل نحوه پخش این اعترافات متاسفانه نه تنها باعث تقویت موضع ما نمی شود که حتی باعث تضعیف آن در سطح بین الملل میگردد. اگر اینها جاسوسند باید محاکمه شده و پس از محاکمه نیز مطابق حکم دادگاه مجازات شوند نه آنکه به شیوه تبلیغاتی و قبل از حکم دادگاه در تلویزیون حرف بزنند. موفق باشید
آفرین بر شما. انگشت روی نقطه محوری گذاشته اید. اعتمادی که امام به مردم داشتند بعد از ایشان بسیار کمرنگتر شده است. یعنی اینکه حتی اگر عده بسیار زیادی از مردم تغییراتی را بخواهند و تلاش کنند آن خواسته ها را از طریق غیر خشن و بدون اسلحه برآورده کنند آنها را مجاز و صاحب اختیار ندانیم. فکز میکنم این راه راه خطائی است و نه برای مردم خوب است و نه برای حکومت.
من هم شخصا اين طرز فكر را مي پذيرم .اين يك اشتباه استراتژيكه كه مسلمونا به قدرتي غير از منطق اسلام روي بيارن.هر پديده اي در عالم يك نقطه ي قوت داره و براي توسعه ي خودش بايد به اون تكيه كنه.قدرت اسلام در منطق اونه نه در شمشير.براي توسعه ي تفكر اسلامي ايجاد مفاهمه اصالت داره و استفاده از شمشير ضرورت.حال چه كرده ايم كه انقلاب ما به قدرت نيروهاي امنيتي خودش مينازه؟بايد كمي دقيق تر شد و از بيراهه ها حذر كرد.نبايد ضرورت ها اصالت پيدا كنند.ما بايد با تكيه بر اصل تفاهم بستري از گفتگوي منطقي رو فراهم كنيم تا گفتمان اسلامي را بهتر نشر دهيم.چرا بايد كشور ما با جمهوريهاي تهي از هويت و معنا مقايسه بشه.واقعا با ديدن اين مستند خجالت كشيدم از روح امام.روح آبي
آقا من به عنوان يك دانشجوي علوم سياسي كه هم در داخل درس دانشگاهي خوانده است و هم در خارج ميخوانم مايلم بپرسم آيا اين اعترافات چيزي به جز كاري بود كه ما خود عملا انجام ميدهيم؟ آيا اينگونه نيست كه ما به دنبال شناختن افراد روشنفكري كه تمايل به انديشه هاي ما داشته باشند ميگرديم؟ آيا اينگونه نيست كه ما براي اين كار حتي هزينه هم ميكنيم؟ يعني همه دنيا ميكنند! و اين را يكي از راههاي مسالمت آميز گفتگو و بر اساس آيه شريفه يستمعون القول و يتبعون الاحسنه ميدانيم و معتقديم كه ثواب هم دارد؟ چرا از حرفش هم نشان ميدهيم كه واهمه داريم؟ انديشه هاي جمهوري اسلامي كجا و آن پوچي هاي كشورهاي آسياي ميانه كجا؟ چرا با اين مقايسه توهين به انديشه هاي ناب محمدي ميكنيد؟ شما كه با متون دروس علوم سياسي دانشگاهها آشنا هستيد آيا غير از اين است كه همين بحث ها رسما تدريس ميشود؟اين برنامه نشان داد كه:1- ايران فكر ميكند كه در حد مسائل امنيتي از بحث هاي دانشگاهي ضربه پذير است!2- ايران كشوري است كه خود را در حد كشورهاي آسياي ميانه ارزيابي ميكند !3- قدرت مقابله به مثل در بحث و گفتگو و مناظره ندارد و لذا با طرفداران اينگونه اقدامات برخورد ميكند.من به نوبه خود متاسفم كه چنين تصور غلطي ارائه گرديد.
سلام عليكمبه نظر بنده هدف اين برنامه هرچه كه باشد مهم آن ديدي است كه به من به عنوان يك ايراني ميدهد. در واقع حداقل چيزي كه من دريافت كردم نوع نگرش دشمان اين انقلاب در مسير رسيدن به اهداف خودشان است .از صدا و سيما ممنونم.
من كه در حرفها و فعاليت هاي انجام داده شده توسط اين افراد جايي براي جاسوسي نديدم. اگر جوانان انديشمند و قعال ما توسط سيستم آموزش عالي شناسايي نمي شوند و بر اساس لياقت و توانمندي خود به بورس ها و كمك هاي تحصيلس مورد نساز خود دست نمي يابند و اين امكانات به نا مناسب ترين و گاه ناتوانترين افراد فقط به دليل وابستكي به يك فرد و يا سارمان داده مي شود. اگر فردي و يا كشوري اسن كار را بكند به ان بايد انگ جاسوسي زد!!بياد به حود بيايد. تشكيل يك گروه و يا سازمان و كمك به وحصلين و دانشجويان ساعي جاسوسي نيست. چشمهايتان را بايد بشوريد!!!
من هم موافقم.دیشب که برنامه را دیدم متاثر شدم که چه شده اینهمه یاد انقلاب نرم و گرگها و .... افتاده ایم در صورتیکه همه میدانیم اینها در مقابل عظمت نظام و مردم هیچ عددی نیستند من فکر میکنم اینها یک سیاست برنامه ریزی شده در سیما برای انحراف افکار عمومی داخلی از مشکلات داخلی علی اخصوص اقتصاد و معیشت مردم است.به قول خود سیمایی ها که اصلاحات را تفسیر میکنند این همان فرافکنی ایست.
همگي در دوران تحصيل در دبيرستان و دانشگاه ديده ايم که مثلا يکي در ادبيات خوب است ديگري در رياضيات مثلا استعداد دارد و در شيمي مثلا ضعيف است. اين کارشناس گمنام شما هم ممکن است در خيلي از زمينه ها استعداد داشته باشد ولي دريغ از ذره اي شمه سياسي.اصطلاح انقلاب مخملي و روش آن به شکل مرسوم فعلي چندسالي عمر دارد و اختلاف فاحشي بين انقلاب اسلامي ايران و اين نوع دگرگوني ها وجود دارد. نوشتن اين مقاله فقط ميتواند دو دليل داشته باشد . يا نويسنده به عمد خودش را به ساده لوحي زده و اين مطالب سخيف را سر هم کرده و يا هم واقعا طبيعت ايشان را از استعداد سياسي بي بهره نهاده و مثلا فکر ميکند با نسبت دادن ابتکار انقلاب مخملي به امام ايشان را بزرگ کرده و خودشان هم با اين کشف سترگ گوي سبقت را از همگان ربوده.جهت يادآوري به جناب کارشناس بايستي بگويم اينگونه برنامه هاي تلويزيوني در دهه نخست انقلاب هم وجود داشت.اختلافات انقلاب اسلامي با اين نوع مخملي فوق العاده زياد است و شمردن حتي معدودي از آنها در اين مختصر نميگنجد. فقط يادآوري ميکنم که مخالفت با خشونت تنها نشانه انقلاب مخملي نيست که مخالفت امام هم با خشونت به معناي مخملي بودن انقلاب اسلامي باشد.نوشته ايد که پخش اين فيلم كه نمايشگر اراده آمريكا براي ترويج دمكراسي غربي.... جمهوري اسلامي را در برابر شيوهاي كه خود آن را پايهگذاري كرده؛ يعني ترويج ارزشهاي فرهنگي و تلاش براي صدور اين روشها به ديگر كشورهاي جهان، آسيبپذير ميدانند...ترويج ارزشهاي فرهنگي و تلاش براي صدور در عهدجمهوري اسلامي پايه گذاري نشده است . اين موضوع قدمت چندين هزارساله دارد. پيامبر اکرم هم فرهنگ اسلام را ترويج و صادر ميکرد. ضمنا امريکا نميخواهد دمکراسي ترويج کند .او ميخواهد فرهنگ مصرف امريکايي را صادر کند تا در پناه آن تسلط خودش را بسط دهد و احيانا کالاي خودش را به قيمت دلخواه خودش بفروشد...
بنده شدیدا به این شکل رسیدگی قضایی معترضم. چگونه ممکن است افرادی که تاکنون به جرایم سنگین امنیتی در بازداشت به سرمی برده اند از طرف قوه قضاییه یک شبه به مقام کارشناس ارتقا درجه پیدا می کنند, همگی به یک نظرواحد(مشابه)و هماهنگ با اظهارات جمهوری اسلامی ایران می رسند (در غیر اینصورت پخش چنین برنامه ای معنا پیدا نمی کرد ) و اکنون که مدت زیادی از بازداشتشان می گذرد اعمالی را که تابه حال با میل و رغبت انجام میداده اند,در جهت اهداف جاسوسی معرفی می کنند , و اتهامات خود را به صورتی که وارد است و (احتمالا)مو به مو تایید می کنند در صورتی که ایرادات بسیار بزرگ زیر بر روند دادرسی این پرونده چون دم خروس سایه افکنده است : 1-حق گرفتن و تماس با وکیل از آنها سلب شده است. 2-حق ملاقات با خانواده هایشان از آنها سلب شده است.3-بر اساس مورد 1 و 2 هیچگونه اطلاعات موثقی از آنها به غیر از منابع رسمی در خصوص شرایط نگهداری و رفتار های صورت گرفته با آنهادر دسترس نیست.4-هنوز مراحل مقدماتی بررسی پرونده کامل نشده و کیفر خواستی در این رابطه وجود ندارد و مشخص نیست پرونده ای که کیفر خواستی ندارد چگونه متهمین آن اقدام به اعتراف و اساسا اعتراف به چه (!) می کنند.5-بر اساس قوانین جاری جمهوری اسلامی ایران تا زمانی که مراحل رسیدگی به پرونده متهمی کامل نشده و دادگاه رای بر مجرمیت وی نداده باشد باید اطلاعات مراحل دادرسی جهت حفظ آبروی متهم کاملا محرمانه بماند که این امر نیز صورت نگرفته است.** در آخر سوال اینست که هیئت حاکمه در خصوص اقدامات انجام شده مذکور که با قوانین مصوب مملکتی نیز مغایرت دارد چه پاسخ قانع کننده ای برای افکار عمومی می تواند داشته باشد ؟ و اساسا ساخت یک چنین برنامه ای که مسبوق به سابقه هم هست چه اهدافی را دنبال می نماید ؟
No comments:
Post a Comment