دويچه وله : به گفتهی دنیس راس، تحریم ایران به شکل امروزیاش از برنامههای هستهای دولت این کشور جلوگیری نخواهد کرد. کارشناس برجستهی مسائل خاورنزدیک معتقد است که به احتمال زیاد در ۱۸ ماه آینده اسرائیل ناچار است به ایران حمله کند. در محافل سیاسی و کارشناسی غرب کماکان سؤال مربوط به رویکرد و سیاست کارآ برای بازداشتن ایران از فعالیتهای هستهایاش در محور مباحثات و رایزنیها قرار دارد. گرچه محافلی در واشنگتن کماکان به حل چالش هستهای ایران از طریق مذاکره و اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی معتقدند، اما در عین حال برخی نشانهها و ابراز نظرها نیز حاکی از شک و تردید برخی دیگر از محافل به ناکارایی دیپلماسی و لزوم آمادهشدن برای استفاده از قهر ولو محدود علیه ایران و تأسیسات اتمی آن هستند. آخرین نمونه از این موضعگیریها از آن " دنیس راس" (Dennis Ross)، از چهرههای سرشناس در دستگاه دیپلماسی آمریکا در دهههای گذشته است. راس علاوه بر فعالیتهای دانشگاهی، مذاکرهکننده ارشد آمریکا در مذاکرات مربوط به وحدت دو آلمان بود و در گفتگوهای صلح اسلو میان اسرائیل و فلسطینیها نیز ریاست هيئت آمریکا را به عهده داشت. وی در حال حاضر رئیس "انستیتوی واشینگتن برای سیاست خاورنزدیک" و "انستیتوی برنامهریزی سیاست برای یهودیان" است. راس در مصاحبه با روزنامه برلینر مورگنپست (Berliner Morgenpost) ( ۱۳ ژوئیه) میگوید که زمان برای حل دیپلماتیک چالش هستهای ایران رو به پایان میرود و و ضع به مرحلهای نزدیک میشود که آمریکا و اسرائیل باید ضرورتاَ راه حلهای نظامی را در دستور کارخود قرار دهند.راس در پاسخ به این پرسش که اگر ناتان یاهو، رهبر حزب لیکود در اسرائیل ریاست دولت را به عهده گیرد، آیا این کشور رویکرد سختتری در قبال ایران در پیش خواهد گرفت، میگوید:«... درک و احساس من این است که در محافل امنیتی اسرائیل، این نظر غالب است که با یک ایران اتمی نمیتوان زندگی کرد. فرق هم نمیکند که ناتان یاهو در قدرت باشد یا کس دیگری.»راس سپس در پاسخ به این سؤال که در نگاه به برنامه هستهای ایران، خط قرمز برای اسرائیل چیست، میگوید که در تلآویو اظهارات احمدینژاد در زمنیه نابودی اسرائیل بسیار جدی تلقی میشود. او ادامه میدهد: « اکثریت قاطع نخبگان سیاسی و نظامی اسرائیل خواهان آن هستند که بقیه جهان ایران را از راههای دیپلماتیک و یا به طرق دیگر متوقف کنند. اما اگر چنین نشود فشار و الزام برای اعمال قهر بسیار زیاد خواهد شد.» به باور راس برای اسرائیل خط قرمز لزوماَ توانمندشدن ایران به غنیسازی اورانیوم برای تولید سلاح هستهای نیست، بلکه «ضربالاجل، حداکثر تا ۱۸ ماه دیگر است که روسها کار نوسازی سیستم دفاع موشکی ایران را به پایان میرسانند. از آن پس دیگر حملات هوایی موفق به تأسیسات اتمی ایران بسیار دشوارتر خواهد شد. هر چه که ما به آن نقطه نزدیک شویم و مشکل حل نشده بماند، احتمال این که اسرائیل ناچار به حمله نظامی شود بیشتر میشود. جدول زمانی دیپلماسی غرب با پیشرفتهای سریع ایران در زمینه اتمی همخوانی ندارد.» خبرنگار برلینر مورگنپست سپس از راس میپرسد که در این ۱۸ ماهی که از نظر او برای توقف برنامه هستهای باقی مانده چه باید کرد تا بتوان مانع از جنگ شد؟ راس در پاسخ میگوید که در جبههی دیپلماتیک باید سه تحول روی دهد تا اروپاییها در زمینه اعمال تحریمهای اقتصادی جدی علیه ایران به تحرک واداشته شوند. به گفته راس اروپاییها، و به ویژه آلمانیها و ایتالیاییها با ضمانتهای مالی و بانکی خود نقش "طناب نجات" را برای ایران بازی میکنند. سه تحول یادشده را سیاستشناس آمریکایی این گونه شرح میدهد: اول باید عربستان سعودی اروپا را زیر فشار بگذارند، چرا که این کشور بیم دارد که ایران بتواند در پس سپر اتمی خود به فعال مایشایی در منطقه بپردازد. به گفته رایس سعودیها امکان آن را دارند که با استفاده از قدرت و نفوذ مالی خود بانکها و دولتهای اروپایی را برای بازنگری رابطهاشان با ایران زیر فشار قرار دهند. اقدام دوم را به نظر رایس باید اسرائیلیها انجام دهند:« آنها باید به اروپاییها حالی کنند که اگر فکر میکنند که با سیاستهای جاریاشان میتوانند مانع جنگ شوند، بر خطا هستند، زیرا که ما با یک ایران اتمی قادر به زندگی نیستیم.» به عقیده راس، اقدام سوم را باید آمریکا انجام دهد، به این ترتیب که، با پیوستن به اروپاییها در مذاکرات مستقیم با ایران شرکت کند. اروپاییها، به گفته دیپلماتیک کهنهکار آمریکایی نگران آن هستند که تحریمهای شدیدتر علیه ایران، در صورتی که آمریکا در مذاکرات مستقیم با این کشور شرکت نداشته باشد، نهایتاَ به جنگ منتهی شود. برای کاهش این نگرانی راس پیشنهاد میکند که واشنگتن به مذاکرات مستقیم با ایران بپیوندد.در انتها، خبرنگار برلینر مورگن پست ازراس می پرسد که به چه دلیل باور دارد که تحریمهای شدیدتر علیه ایران رهبری این کشور را به تمکین واخواهد داشت. و او در پاسخ با اشاره به اختلافها و دو دستگیهای در سطوح بالای حکومت ایران، به مؤثرواقع شدن فشار به این کشور در ماجرای اسارت ملوانان انگلیسی و ناچاری تهران به آزادی آنها اشاره میکند. به باور راس ، فشار اقتصادی به ایران در نهایت به تقویت گرایشهایی در حکومت ایران خواهد انجامید که با ایزولهشدن، فقر و فلاکت اقتصادی بیشتر و بروز ناآرامیهای اجتماعی موافق نیستند. راس مصاحبه خود را با این جمله تمام میکند:« در مسیری قرار داریم که ما را به کاربرد قهر رهنمون خواهد شد. ما خواهان رسیدن به این نقطه نیستیم. ولی زمان در حال سپری شدن است.»
Saturday, July 14, 2007
دنیس راس: نحريم کمکی نميکند، ما به سوی یک حمله نظامی علیه ایران پیش میرویم
دويچه وله : به گفتهی دنیس راس، تحریم ایران به شکل امروزیاش از برنامههای هستهای دولت این کشور جلوگیری نخواهد کرد. کارشناس برجستهی مسائل خاورنزدیک معتقد است که به احتمال زیاد در ۱۸ ماه آینده اسرائیل ناچار است به ایران حمله کند. در محافل سیاسی و کارشناسی غرب کماکان سؤال مربوط به رویکرد و سیاست کارآ برای بازداشتن ایران از فعالیتهای هستهایاش در محور مباحثات و رایزنیها قرار دارد. گرچه محافلی در واشنگتن کماکان به حل چالش هستهای ایران از طریق مذاکره و اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی معتقدند، اما در عین حال برخی نشانهها و ابراز نظرها نیز حاکی از شک و تردید برخی دیگر از محافل به ناکارایی دیپلماسی و لزوم آمادهشدن برای استفاده از قهر ولو محدود علیه ایران و تأسیسات اتمی آن هستند. آخرین نمونه از این موضعگیریها از آن " دنیس راس" (Dennis Ross)، از چهرههای سرشناس در دستگاه دیپلماسی آمریکا در دهههای گذشته است. راس علاوه بر فعالیتهای دانشگاهی، مذاکرهکننده ارشد آمریکا در مذاکرات مربوط به وحدت دو آلمان بود و در گفتگوهای صلح اسلو میان اسرائیل و فلسطینیها نیز ریاست هيئت آمریکا را به عهده داشت. وی در حال حاضر رئیس "انستیتوی واشینگتن برای سیاست خاورنزدیک" و "انستیتوی برنامهریزی سیاست برای یهودیان" است. راس در مصاحبه با روزنامه برلینر مورگنپست (Berliner Morgenpost) ( ۱۳ ژوئیه) میگوید که زمان برای حل دیپلماتیک چالش هستهای ایران رو به پایان میرود و و ضع به مرحلهای نزدیک میشود که آمریکا و اسرائیل باید ضرورتاَ راه حلهای نظامی را در دستور کارخود قرار دهند.راس در پاسخ به این پرسش که اگر ناتان یاهو، رهبر حزب لیکود در اسرائیل ریاست دولت را به عهده گیرد، آیا این کشور رویکرد سختتری در قبال ایران در پیش خواهد گرفت، میگوید:«... درک و احساس من این است که در محافل امنیتی اسرائیل، این نظر غالب است که با یک ایران اتمی نمیتوان زندگی کرد. فرق هم نمیکند که ناتان یاهو در قدرت باشد یا کس دیگری.»راس سپس در پاسخ به این سؤال که در نگاه به برنامه هستهای ایران، خط قرمز برای اسرائیل چیست، میگوید که در تلآویو اظهارات احمدینژاد در زمنیه نابودی اسرائیل بسیار جدی تلقی میشود. او ادامه میدهد: « اکثریت قاطع نخبگان سیاسی و نظامی اسرائیل خواهان آن هستند که بقیه جهان ایران را از راههای دیپلماتیک و یا به طرق دیگر متوقف کنند. اما اگر چنین نشود فشار و الزام برای اعمال قهر بسیار زیاد خواهد شد.» به باور راس برای اسرائیل خط قرمز لزوماَ توانمندشدن ایران به غنیسازی اورانیوم برای تولید سلاح هستهای نیست، بلکه «ضربالاجل، حداکثر تا ۱۸ ماه دیگر است که روسها کار نوسازی سیستم دفاع موشکی ایران را به پایان میرسانند. از آن پس دیگر حملات هوایی موفق به تأسیسات اتمی ایران بسیار دشوارتر خواهد شد. هر چه که ما به آن نقطه نزدیک شویم و مشکل حل نشده بماند، احتمال این که اسرائیل ناچار به حمله نظامی شود بیشتر میشود. جدول زمانی دیپلماسی غرب با پیشرفتهای سریع ایران در زمینه اتمی همخوانی ندارد.» خبرنگار برلینر مورگنپست سپس از راس میپرسد که در این ۱۸ ماهی که از نظر او برای توقف برنامه هستهای باقی مانده چه باید کرد تا بتوان مانع از جنگ شد؟ راس در پاسخ میگوید که در جبههی دیپلماتیک باید سه تحول روی دهد تا اروپاییها در زمینه اعمال تحریمهای اقتصادی جدی علیه ایران به تحرک واداشته شوند. به گفته راس اروپاییها، و به ویژه آلمانیها و ایتالیاییها با ضمانتهای مالی و بانکی خود نقش "طناب نجات" را برای ایران بازی میکنند. سه تحول یادشده را سیاستشناس آمریکایی این گونه شرح میدهد: اول باید عربستان سعودی اروپا را زیر فشار بگذارند، چرا که این کشور بیم دارد که ایران بتواند در پس سپر اتمی خود به فعال مایشایی در منطقه بپردازد. به گفته رایس سعودیها امکان آن را دارند که با استفاده از قدرت و نفوذ مالی خود بانکها و دولتهای اروپایی را برای بازنگری رابطهاشان با ایران زیر فشار قرار دهند. اقدام دوم را به نظر رایس باید اسرائیلیها انجام دهند:« آنها باید به اروپاییها حالی کنند که اگر فکر میکنند که با سیاستهای جاریاشان میتوانند مانع جنگ شوند، بر خطا هستند، زیرا که ما با یک ایران اتمی قادر به زندگی نیستیم.» به عقیده راس، اقدام سوم را باید آمریکا انجام دهد، به این ترتیب که، با پیوستن به اروپاییها در مذاکرات مستقیم با ایران شرکت کند. اروپاییها، به گفته دیپلماتیک کهنهکار آمریکایی نگران آن هستند که تحریمهای شدیدتر علیه ایران، در صورتی که آمریکا در مذاکرات مستقیم با این کشور شرکت نداشته باشد، نهایتاَ به جنگ منتهی شود. برای کاهش این نگرانی راس پیشنهاد میکند که واشنگتن به مذاکرات مستقیم با ایران بپیوندد.در انتها، خبرنگار برلینر مورگن پست ازراس می پرسد که به چه دلیل باور دارد که تحریمهای شدیدتر علیه ایران رهبری این کشور را به تمکین واخواهد داشت. و او در پاسخ با اشاره به اختلافها و دو دستگیهای در سطوح بالای حکومت ایران، به مؤثرواقع شدن فشار به این کشور در ماجرای اسارت ملوانان انگلیسی و ناچاری تهران به آزادی آنها اشاره میکند. به باور راس ، فشار اقتصادی به ایران در نهایت به تقویت گرایشهایی در حکومت ایران خواهد انجامید که با ایزولهشدن، فقر و فلاکت اقتصادی بیشتر و بروز ناآرامیهای اجتماعی موافق نیستند. راس مصاحبه خود را با این جمله تمام میکند:« در مسیری قرار داریم که ما را به کاربرد قهر رهنمون خواهد شد. ما خواهان رسیدن به این نقطه نیستیم. ولی زمان در حال سپری شدن است.»
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment