خبرنامه امير کبير : مطلب زیر که تحت عنوان “افشای پرونده امیرکبیر” در تاریخ ۹ تیر ۱۳۸۶ در سایت رسمی اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل به چاپ رسیده است.خبرنامه امیرکبیر با توجه به اینکه اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل، تشکل نزدیک به دولت احمدی نژاد می باشد و بسیاری از اعضای آن در دولت نهم پستهایی در وزارت خانه های مختلف دارند و همچنین روشنگری پیرامون فشارهایی بیش از حدی که بر دانشجویان بازداشتی دانشگاه امیرکبیر می شود این مطلب را به طور کامل منتشر می نماید.با توجه به اطلاعات موجود گردانندگان پروژه “نشریات موهن” شکنجه و فشارهای جسمی و روحی فراوانی را برای پذیرش این اعترافات که در سایت اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل آمده است، به دانشجویان بازداشتی وارد می کنند.همچنین این مطلب حکایت از زمینه سازی گردانندگان پروژه “نشریات موهن” دارد که پس از بسته شدن دانشگاه ها دست به سرکوب و تصفیه فعالین دانشجویی بزنند.در حالی که وکیل دانشجویان بازداشتی تا به حال نتوانسته با آنها دیدار داشته باشد و ۳ خانواده از جمع ۸ خانواده دانشجویان بازداشتی تنها توانسته اند دیدار چند دقیقه ای و تحت تدابیر شدید امنیتی با فرزندان خود داشته باشند و عباس حکیم زاده نیز تا به حال هیچ تماسی با خانواده خود نداشته است، این مطلب توسط سایت اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل منتشر می شود که به روشنی حکایت از هماهنگی کامل آنها با گردانندگان پروژه “نشریات موهن” و نیروهای امنیتی دارد و گویا توسط بازجویان دانشجویان بازداشتی آماده شده و برای انتشار در اختیار سایت اتحادیه انجمن های اسلامی مستقل گذاشته شده است.
افشاي پرونده اميركبيردهم ارديبهشت ماه سال ۱۳۸۶ چهار نشريه دانشجويي در دانشگاه اميركبير مطالبي را منتشر كردند كه آبستن حوادث، تهمت ها و اظهار نظرهاي زيادي شد.به گزارش سايت تحليلي - خبري دانشجويان مستقل، حدودا پنج ماه قبل از رخداد اين حادثه در دانشگاه اميركبير برخي از دانشجويان دانشگاه اميركبير همچون احمد قصابان، مجيد توكلي و احسان منصوري در فشم با همديگر جلسه مي گذارند و راهكارهاي خروج از فضاي آرام دانشگاه را بررسي مي كنند.بر اساس اين گزارش، اين زمان تقريبا مطابق زماني است كه نمايندگان تشكل هاي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل، بسيج دانشجويي، دفتر تحكيم وحدت، جامعه اسلامي دانشجويان، جنبش عدالتخواه دانشجويي، اتحاديه تشكل هاي دانشجويي دانشگاه آزاد، سازمان اسلامي دانشجويان ايران و مجمع تشكل هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه آزاد نيز در فكر ايجاد يك فضاي با نشاط با محوريت دانشجويان مسلمان با تاكيد بر وحدت در منافع ملي بودند و جلسات مداومي را براي رسيدن به نتيجه برگزار مي كردند.اما پسران نابغه ي دانشگاه اميركبير و همكلاسي هاي خائني همچون افشاري، پس از بررسي موضوع ولايت فقيه به اين نتيجه مي رسند كه ديگر اين موضوع نمي تواند فضاي دانشگاه را به سمتي ببرد كه بتواند بازخوردي كشوري داشته باشد و آنها راهكار خروج از وضعيت فعلي را در اهانت به مقدساتي همچون پيامبر اكرم مي بينند كه بايد با زير سؤال بردن احترام و تقدس ايشان ديگر محلي براي ديگر مقدسات، همچون ولايت فقيه نگذاريم و با همديگر به اين اعتقاد مي رسند كه دانشگاه نياز به يك حركت انفجاري دارد.
البته نمايندگان تشكل هاي دانشجويي نيز درست در همين روزها در حال نگارش منشور جنبش دانشجويان ايران اسلامي هستند تا بتوانند با تعيين نقاط مشترك خود همچون منافع ملي و اعتقادات ديني در جهت ايجاد يك فضاي سالم رقابتي و با در نظر گرفتن نقاط اشتراك خود گام بردارند تا اولين منشور تاريخ جنبش دانشجويي را به نام اين نسل ثبت نمايند.به گزارش سايت تحليلي - خبري دانشجويان مستقل، پس از توافق بر سر كليت اين طرح آنها كار نگارش مقالات و آماده سازي نشريات را مابين خود تقسيم مي كنند كه بر اين اساس احمد قصابان مسئول نگارش مقاله فاحشه ها در كجاي شهر بيشترند؟ و مجيد توكلي نيز مسئول نگارش هيچ كس مقدس نيست و كلاغ ها مي گردد. همچنين احسان منصوري نيز در شب قبل از ماجرا صفحه بندي و آماده سازي نشريه را انجام مي دهد، تا به خيال خود بتوانند در جهت خروج از فضاي رخوت در دانشگاه گام مهمي بردارند.و البته دقيقا در همين زمان و به مناسبت ۱۰ ارديبهشت ماه روز ملي خليج فارس و همچنين پرده برداري از منشور جنبش دانشجويان ايران اسلامي، دانشجويان ايراني به دعوت تشكل هاي دانشجويي لبيك گفتند و در بزرگترين همايش دانشجويي سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي شركت نموده و در مسير تهران تا كنار آب هاي نيلگون خليج فارس شركت كردند.به گزارش سايت تحليلي - خبري دانشجويان مستقل، ساعت ۵ صبح روز ۱۰ ارديبهشت ماه احسان منصوري نشريات آماده شده را به علي صابري مي دهد تا اقدامات لازم را در جهت چاپ نشريان انجام دهد. البته اين روند پيش از نيز توسط علي صابري براي چاپ نشريات انجام مي شده است و احتمال اينكه وي از مطالب اين نشريات اطلاعي نداشته است، وجود دارد.اما به هر ترتيب وي پس از آماده شدن نشريات آن را به دانشگاه مي برد و عباس حكيم زاده به همراه احمد قصابان نشريات چاپ شده را در ۳ نقطه دانشگاه قرار مي دهند.البته بايد اشاره كرد كه عباس حكيم زاده در عين عدم دخالت در امور اجرايي از ماجراي نشريات آگاهي داشته است و به همين دليل مورد اعتماد براي پخش در دانشگاه قرار مي گيرد.اما نكته جالب اينجاست كه برخلاف انتظار پسران نابغه مطالب نشريات نه تنها مورد استقبال دانشجويان قرار نمي گيرد بلكه اكثر آنها نسبت به مطالب مندرج در نشريات معترض مي شوند و در اين هنگام به نظر مي رسد كه علي صابري تازه متوجه مي شود نشرياتي را كه براي چاپ رفقايش به وي دادند چه مطالب توهين آميز و بي پايه اي دارد و به پيش دوستانش مي رود و محكم به سر خود مي كوبد كه دانشجويان نسبت به مطالب چاپ شده معترض هستند.اما مجيد توكلي به دوستان خود آرامش مي دهد و مدعي مي شود كه لحظه اي به او اجازه بدهند وي كارها را درست مي كند و بعد در بين دانشجويان حاضر شده و مدعي مي شود كه اين نشريات را بسيجي ها زده اند! تا ما را خراب كنند و اين طرح براي اولين بار توسط مجيد توكلي براي خروج از بن بست پيش آمده مطرح مي گردد كه البته در روزهاي بعد توسط برخي رسانه ها همچون ايلنا و ايسنا پرورش پيدا مي كند و طراحان اين پروژه به صورت جانبدارانه اي از طرف سياست گذاران اين رسانه ها مورد حمايت واقع مي شوند.سناريوي اتهام به دانشجويان مذهبي دانشگاه كليد مي خورد، كه هر روز با دروغ پردازي از طرف جريان افراطي رقم مي خورد.البته آنها به دنبال اين بودند تا از فضاي گل آلود موجود در دانشگاه بيشترين استفاده را ببرند و پروژه برگزاري انتخابات انجمن جعلي و غير قانوني دانشگاه را نيز برگزار نمايند كه دانشجويان عضو اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور با حضور گسترده خود كه البته به دليل هماهنگي يك روزه اين تحصن قطره اي از ظرفيت دانشجويي اين اتحاديه بود. نسبت به انجام اين انتخابات غير قانوني معترض شدند و حمايت خودشان را از انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير كه به حق در اين ماجرا مظلوم واقع شده بود اعلام نمودند و برنامه براندازي نرم آنها را با مشكل روبرو كردند. تا جايي كه آنها مجبور به تعويق اين كار غير قانوني خود در دانشگاه شدند.اما متحصنين در مقابل دانشگاه مطالبات ديگري را نيز پيگيري مي كردند و آن پيگيري دقيق اين حادثه از سوي مراجع ذي صلاح و اخراج آنها از صحن مقدس دانشگاه بود و اين مطالبات به حق جريان دانشجويي مسلمان بالاخره نتيجه داد و در اولين گام پس از دستگيري احمد قصابان، علي صابري (دبير انجمن منحل شده دانشگاه اميركبير) و عباس حكيم زاده (فردي كه بيشترين مصاحبه ها را با رسانه هاي غربي داشته است) نيز بازداشت مي شوند.اما با گذشت چند وقت از اين ماجرا مجيد توكلي به دوستان خود كه برخي از آنها صاحبان نشرياتي بودند كه توسط وي و دوستانش جعل شده بود معترف مي شود كه اين كار وي بوده است و لوگوي نشريات را ايشان در اختيار داشته و مطالب را با نام نشريات مختلف به چاپ رسانده، كه يكي از دانشجويان به نام خليل پور نسبت به اين كار وي معترض مي شود و درگيري بين آنها رخ مي دهد. كه يكي از نتايج اين درگيري افشاي پشت پرده اين ماجرا و دستگيري ديگر مجريان اين پروژه است.به گزارش سايت تحليلي - خبري دانشجويان مستقل، در روز چهارشنبه ۳۰ خردادماه در زندان اوين جلسه اي با حضور بازداشت شدگان و اساتيد مختلف دانشگاه از طيف هاي مختلف فكري و سياسي برگزار مي گردد كه بازداشت شدگان در مقابل اساتيد دانشگاهيشان به كارهاي انجام گرفته خود اعتراف مي كنند و هرگونه اعتراف خود را از روي شكنجه رد مي نمايند.همچنين در روز دوشنبه ۴ تيرماه خانواده هاي بازداشت شدگان با آنها ديدار و گفتگو كردند كه از حال مساعد فرزندان خود خبر دادند و هرگونه برخورد فيزيكي با فرزندان خود را رد كردند.اما پس از اين جلسه فردي به نام ابوالحسني مدعي شد كه احمد قصابان در اين جلسه به مادر خود مي گويد كه من هرچه را كه اعتراف كردم دروغ بوده است!كه اين ادعا باعث مي شود كمي فضاي دانشگاه به سمت تشنج كشيده شود اما طبق صحبت هاي انجام شده با مادر قصابان وي چنين حرف هايي را تكذيب مي كند و در خصوص برخورد با فشار و شكنجه مي گويد: من مادر هستم، و هر روز دارم با فرزندم در زندان اوين صحبت مي كنم و مي دانم كه او هيچگونه اضطرابي ندارد!و اين پرونده همچنان مفتوح مي باشد….البته همچنان سوالاتي همچون انتشار اين خبر پيش از رخداد آن توسط سايت روزنا متعلق به اعتماد ملي و ارتباط اين حادثه با عوامل بيرون دانشگاه و حلقه متصل كننده اين ارتبط وجود دارد كه مي توان آن را از ماجراي بدست آمده مهمتر دانست چرا كه اين افراد از نگاه طراحان اصلي خارج دانشگاه نقشي همچون دستمال كاغذي را دارند و به راحتي مي توانند فردا و فردا بازهم از اين گونه اقدامات را طراحي نمايند
افشاي پرونده اميركبيردهم ارديبهشت ماه سال ۱۳۸۶ چهار نشريه دانشجويي در دانشگاه اميركبير مطالبي را منتشر كردند كه آبستن حوادث، تهمت ها و اظهار نظرهاي زيادي شد.به گزارش سايت تحليلي - خبري دانشجويان مستقل، حدودا پنج ماه قبل از رخداد اين حادثه در دانشگاه اميركبير برخي از دانشجويان دانشگاه اميركبير همچون احمد قصابان، مجيد توكلي و احسان منصوري در فشم با همديگر جلسه مي گذارند و راهكارهاي خروج از فضاي آرام دانشگاه را بررسي مي كنند.بر اساس اين گزارش، اين زمان تقريبا مطابق زماني است كه نمايندگان تشكل هاي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل، بسيج دانشجويي، دفتر تحكيم وحدت، جامعه اسلامي دانشجويان، جنبش عدالتخواه دانشجويي، اتحاديه تشكل هاي دانشجويي دانشگاه آزاد، سازمان اسلامي دانشجويان ايران و مجمع تشكل هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه آزاد نيز در فكر ايجاد يك فضاي با نشاط با محوريت دانشجويان مسلمان با تاكيد بر وحدت در منافع ملي بودند و جلسات مداومي را براي رسيدن به نتيجه برگزار مي كردند.اما پسران نابغه ي دانشگاه اميركبير و همكلاسي هاي خائني همچون افشاري، پس از بررسي موضوع ولايت فقيه به اين نتيجه مي رسند كه ديگر اين موضوع نمي تواند فضاي دانشگاه را به سمتي ببرد كه بتواند بازخوردي كشوري داشته باشد و آنها راهكار خروج از وضعيت فعلي را در اهانت به مقدساتي همچون پيامبر اكرم مي بينند كه بايد با زير سؤال بردن احترام و تقدس ايشان ديگر محلي براي ديگر مقدسات، همچون ولايت فقيه نگذاريم و با همديگر به اين اعتقاد مي رسند كه دانشگاه نياز به يك حركت انفجاري دارد.
البته نمايندگان تشكل هاي دانشجويي نيز درست در همين روزها در حال نگارش منشور جنبش دانشجويان ايران اسلامي هستند تا بتوانند با تعيين نقاط مشترك خود همچون منافع ملي و اعتقادات ديني در جهت ايجاد يك فضاي سالم رقابتي و با در نظر گرفتن نقاط اشتراك خود گام بردارند تا اولين منشور تاريخ جنبش دانشجويي را به نام اين نسل ثبت نمايند.به گزارش سايت تحليلي - خبري دانشجويان مستقل، پس از توافق بر سر كليت اين طرح آنها كار نگارش مقالات و آماده سازي نشريات را مابين خود تقسيم مي كنند كه بر اين اساس احمد قصابان مسئول نگارش مقاله فاحشه ها در كجاي شهر بيشترند؟ و مجيد توكلي نيز مسئول نگارش هيچ كس مقدس نيست و كلاغ ها مي گردد. همچنين احسان منصوري نيز در شب قبل از ماجرا صفحه بندي و آماده سازي نشريه را انجام مي دهد، تا به خيال خود بتوانند در جهت خروج از فضاي رخوت در دانشگاه گام مهمي بردارند.و البته دقيقا در همين زمان و به مناسبت ۱۰ ارديبهشت ماه روز ملي خليج فارس و همچنين پرده برداري از منشور جنبش دانشجويان ايران اسلامي، دانشجويان ايراني به دعوت تشكل هاي دانشجويي لبيك گفتند و در بزرگترين همايش دانشجويي سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي شركت نموده و در مسير تهران تا كنار آب هاي نيلگون خليج فارس شركت كردند.به گزارش سايت تحليلي - خبري دانشجويان مستقل، ساعت ۵ صبح روز ۱۰ ارديبهشت ماه احسان منصوري نشريات آماده شده را به علي صابري مي دهد تا اقدامات لازم را در جهت چاپ نشريان انجام دهد. البته اين روند پيش از نيز توسط علي صابري براي چاپ نشريات انجام مي شده است و احتمال اينكه وي از مطالب اين نشريات اطلاعي نداشته است، وجود دارد.اما به هر ترتيب وي پس از آماده شدن نشريات آن را به دانشگاه مي برد و عباس حكيم زاده به همراه احمد قصابان نشريات چاپ شده را در ۳ نقطه دانشگاه قرار مي دهند.البته بايد اشاره كرد كه عباس حكيم زاده در عين عدم دخالت در امور اجرايي از ماجراي نشريات آگاهي داشته است و به همين دليل مورد اعتماد براي پخش در دانشگاه قرار مي گيرد.اما نكته جالب اينجاست كه برخلاف انتظار پسران نابغه مطالب نشريات نه تنها مورد استقبال دانشجويان قرار نمي گيرد بلكه اكثر آنها نسبت به مطالب مندرج در نشريات معترض مي شوند و در اين هنگام به نظر مي رسد كه علي صابري تازه متوجه مي شود نشرياتي را كه براي چاپ رفقايش به وي دادند چه مطالب توهين آميز و بي پايه اي دارد و به پيش دوستانش مي رود و محكم به سر خود مي كوبد كه دانشجويان نسبت به مطالب چاپ شده معترض هستند.اما مجيد توكلي به دوستان خود آرامش مي دهد و مدعي مي شود كه لحظه اي به او اجازه بدهند وي كارها را درست مي كند و بعد در بين دانشجويان حاضر شده و مدعي مي شود كه اين نشريات را بسيجي ها زده اند! تا ما را خراب كنند و اين طرح براي اولين بار توسط مجيد توكلي براي خروج از بن بست پيش آمده مطرح مي گردد كه البته در روزهاي بعد توسط برخي رسانه ها همچون ايلنا و ايسنا پرورش پيدا مي كند و طراحان اين پروژه به صورت جانبدارانه اي از طرف سياست گذاران اين رسانه ها مورد حمايت واقع مي شوند.سناريوي اتهام به دانشجويان مذهبي دانشگاه كليد مي خورد، كه هر روز با دروغ پردازي از طرف جريان افراطي رقم مي خورد.البته آنها به دنبال اين بودند تا از فضاي گل آلود موجود در دانشگاه بيشترين استفاده را ببرند و پروژه برگزاري انتخابات انجمن جعلي و غير قانوني دانشگاه را نيز برگزار نمايند كه دانشجويان عضو اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور با حضور گسترده خود كه البته به دليل هماهنگي يك روزه اين تحصن قطره اي از ظرفيت دانشجويي اين اتحاديه بود. نسبت به انجام اين انتخابات غير قانوني معترض شدند و حمايت خودشان را از انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير كه به حق در اين ماجرا مظلوم واقع شده بود اعلام نمودند و برنامه براندازي نرم آنها را با مشكل روبرو كردند. تا جايي كه آنها مجبور به تعويق اين كار غير قانوني خود در دانشگاه شدند.اما متحصنين در مقابل دانشگاه مطالبات ديگري را نيز پيگيري مي كردند و آن پيگيري دقيق اين حادثه از سوي مراجع ذي صلاح و اخراج آنها از صحن مقدس دانشگاه بود و اين مطالبات به حق جريان دانشجويي مسلمان بالاخره نتيجه داد و در اولين گام پس از دستگيري احمد قصابان، علي صابري (دبير انجمن منحل شده دانشگاه اميركبير) و عباس حكيم زاده (فردي كه بيشترين مصاحبه ها را با رسانه هاي غربي داشته است) نيز بازداشت مي شوند.اما با گذشت چند وقت از اين ماجرا مجيد توكلي به دوستان خود كه برخي از آنها صاحبان نشرياتي بودند كه توسط وي و دوستانش جعل شده بود معترف مي شود كه اين كار وي بوده است و لوگوي نشريات را ايشان در اختيار داشته و مطالب را با نام نشريات مختلف به چاپ رسانده، كه يكي از دانشجويان به نام خليل پور نسبت به اين كار وي معترض مي شود و درگيري بين آنها رخ مي دهد. كه يكي از نتايج اين درگيري افشاي پشت پرده اين ماجرا و دستگيري ديگر مجريان اين پروژه است.به گزارش سايت تحليلي - خبري دانشجويان مستقل، در روز چهارشنبه ۳۰ خردادماه در زندان اوين جلسه اي با حضور بازداشت شدگان و اساتيد مختلف دانشگاه از طيف هاي مختلف فكري و سياسي برگزار مي گردد كه بازداشت شدگان در مقابل اساتيد دانشگاهيشان به كارهاي انجام گرفته خود اعتراف مي كنند و هرگونه اعتراف خود را از روي شكنجه رد مي نمايند.همچنين در روز دوشنبه ۴ تيرماه خانواده هاي بازداشت شدگان با آنها ديدار و گفتگو كردند كه از حال مساعد فرزندان خود خبر دادند و هرگونه برخورد فيزيكي با فرزندان خود را رد كردند.اما پس از اين جلسه فردي به نام ابوالحسني مدعي شد كه احمد قصابان در اين جلسه به مادر خود مي گويد كه من هرچه را كه اعتراف كردم دروغ بوده است!كه اين ادعا باعث مي شود كمي فضاي دانشگاه به سمت تشنج كشيده شود اما طبق صحبت هاي انجام شده با مادر قصابان وي چنين حرف هايي را تكذيب مي كند و در خصوص برخورد با فشار و شكنجه مي گويد: من مادر هستم، و هر روز دارم با فرزندم در زندان اوين صحبت مي كنم و مي دانم كه او هيچگونه اضطرابي ندارد!و اين پرونده همچنان مفتوح مي باشد….البته همچنان سوالاتي همچون انتشار اين خبر پيش از رخداد آن توسط سايت روزنا متعلق به اعتماد ملي و ارتباط اين حادثه با عوامل بيرون دانشگاه و حلقه متصل كننده اين ارتبط وجود دارد كه مي توان آن را از ماجراي بدست آمده مهمتر دانست چرا كه اين افراد از نگاه طراحان اصلي خارج دانشگاه نقشي همچون دستمال كاغذي را دارند و به راحتي مي توانند فردا و فردا بازهم از اين گونه اقدامات را طراحي نمايند
No comments:
Post a Comment