تفسيري از گزارشگر راديو بلوچي از زاهدان
همانگونه که مطلعید درگیری سختی بین گروهی از مردان مسلح بلوچ و نیروهای سپاه پاسداران که با استفاده از تمام تجهیزات ارتش و نیروی انتظامی به منطقه حمله برده بودند پنج شنبه هفته گذشته ر خ داد. در این درگیری که از صبح پنج شنبه 28 تیر ماه تا غروب همان روز بطول انجامید, بیش از بیست مامور سپاهی کشته و زخمی شدند .
با توجه به اینکه نیروهای حمله کننده به کاروان سپاه پاسداران با برنامه ریزی قبلی این کار را انجام داده اند و طوری این عملیات را پایان داده اند که بتوانند از موقعیت تاریکی هوا منطقه را ترک کنند گمان می رود هیچ یک از آنها در بمباران ها و درگیری های بعدی رژیم که از روز بعد حادثه تا همکنون ادامه دارد کشته نشده .البته گفته های منابع محلی شاهد این مدعاست ( همانگونه که باخبرید منطقه کاملا بسته شده و از خروج و ورود مردم جلوگیری می شود و تنها راه مطلع شدن از اوضاع و حال دوستان و آشنایان تماس تلفنی است).
طبق یکی از همین تماس های تلفنی درگیری از روز جمعه 23 تیر با کارگذاشتن بمب در مسیر یک گشتی انتظامی توسط یک گروه مسلح ( که برخی معتقدند این گروه تحت رهبری یکی از مبارزان سیاسی نامدار منطقه بنام خ. ش. می باشد) و کشته و زخمی شدن تعدادی از نیروهای رژیم آغاز شد. بعد از آن نیروهای انتظامی که بنوعی بفکر انتقامجویی از مردم عادی نزدیک به محل انفجار بودند با ده ها خودرو و تجهیزات و امکانات فراوان به منطقه گسیل گشته و به زن و کودک و پیر و جوان رحم نکرده و در خانه ها ریخته و عده ایی از جوانان آنجا را با ضرب و شتم بعنوان عاملین حادثه برده اند (گفته اند یا عاملین را بگویید یا خودتان را میگوییم عاملید).
خلاصه بعد از انجام شکنجه های قرون وسطایی از عده ایی نیز اعتراف گرفته اند (البته اعتراف گرفتن رژیم کاملا لو خورده و ارزشی ندارد ) در نتیجه از همان 23 تیرماه عده ایی از بزرگان و علما و ریش سفیدان منطقه با مراجعه به نهادهای انتظامی و دفتر رهبری خواسته اند تا بیگناهان آزاد شوند و دولت برود گناهکاران اصلی را بگیرد تا موجب بیشتر شدن تنش نگردد ولی این خواهش ها و التماس ها نتیجه معکوس ببار می آورد و نیروهای رژیم با حمله مجدد به منطقه در روزهای سه شنبه 26 و چهارشنبه 27 تیر ماه 5 نفر دیگر از افراد محلی را بدون هیچ جرم به اثبات رسیده ایی به طرز فجیعی بقتل می رسانند.
در پی این اعمال ددمنشانه آن گروهی که هفته قبل بمب را در مسیر گشتی انتظامی کار گذاشته بود و طی این مدت برای آسیب نرسیدن به مردم عادی سکوت کرده بود به نیروهای سپاهی حمله برد. این گروه که از صبح پنج شنبه تا غروب همان روز با هزاران نیروی رژیم درگیر بود موفق شد تلفات سنگینی به نیروهای سپاهی وارد کند و بعد از غروب آفتاب و با استفاده از تاریکی شب منطقه را ترک نماید.
لازم به ذکر است حمله نیروهای رژیم که از صبح روز بعد از زمین و هوا آغاز شد و تا روز گذشته شنبه 30 تیر برابر با 21 جولای ادامه داشت باعث کشته شدن 9 نفر از مردم عادی منطقه شد که همچون همیشه برای خالی نبودن عریضه عاملین حمله نام گرفتند. همانطور که می دانید عدم موفقیت نیروهای امنیتی در جلوگیری از تلفات و عملیات های مبارزین آنهم با وجود بیشترین تجهیزات و نفرات و بزرگترین قرارگاه عملیاتی کشور باعث نوعی سرخوردگی و از دست رفتن اعتماد بنفس در این نیروها گشته در نتیجه مسئولان انتظامی برای توجیه عملکرد غلط و ضعیفشان به مقامات بالا در همان ساعات اولیه هر حادثه ایی که پیش بیاید آماری از زخمی ها و کشته های طرف مقابل ارائه می دهند که غالبا کشته مردم عادی عبوری از منطقه و خصوصا چوپانانی هستند که گله های گوسفند را در کوه ها بمدت چند روز بچرا می برند.
مثلا همین منطقه "پیرسوران" که هم اکنون از زمین و هوا تحت شدیدترین حملات قرار دارد بنوعی محل چرای گوسفندان روستاهای اطراف همچون "دومک" و "کورین" و "شورو" است و همچنین محل عبور "گازوئیل کش" هایست که از بم گازوئیل به زاهدان می آورند و همان منطقه ایی است که یکسال پیش گازوئیل کش ها بنام عاملین دارزین در آن کشته شدند البته بعدا گفتند عامل اصلی آنها نبودند و برادر عبدالمالک بوده که حالا زنده است کسی هم نپرسید پس خون آنها چه شد ؟ البته این دروغ پردازی برای انحراف افکار عمومی بدینجا ختم نشد مثلا در زمانی که در زاهدان گروگانگیری زیاد شد برای اینکه اربابانشان آرام بخوابند صدها بلوچ را که حکمشان حبس بود به نام گروگانگیر اعدام کردند با مراجعه به آرشیو اعدامیان آن دوره متوجه این مطلب می گردید و یا در همان دوره جنازه شخصی را با اسلحه ایی در کنارش در تلوزیون نشان دادند بنام عبدالله شه بخش با عنوان بزرگترین گروگانگیر شرق کشور که یک هفته بعد روزنامه خودشان بنام "زاهدان " نوشت او اصلا گروگانگیر نبوده بلکه برای دریافت طلبش به پارکی در زابل که با بدهکاران قرار گذاشته می رود که مورد اصابت گلوله آنان قرار گرفته و کشته می شود خواهرش با پلیس تماس گرفته که قاتلین را بگیرند پلیس نیز بجای دستگیری قاتلین همان می کند که گفته شد.
و یا موردی دیگر که در همان اوج گروگانگیری در منطقه اتفاق افتاد و باعث رو شدن هرچه بیشتر این کذابان روگار گردید در ان حادثه تلویزیون سراسری خبر از دستگیری بزرگترین باند گروگانگیری جنوب شرق کشور خبر داد و حتی افرادی از این به اصطلاح گروگانگیران که بجرمشان نیز اعتراف کرده بودند نشان داد ,بعدا معلوم شد آنها همه از متنفذین و سران بلوچ بوده اند که با دستور دفتر رهبری برای حل و فصل موضوعی به بم رفته اند. جالب است بدانید یکی از این افراد ح. م. گ. از اعضای شورای شهر وقت بوده البته همگی بدون سر و صدا آزاد شدند.
یا همین دستگیری 10 جاسوس در مرز های شرقی که بعدا گفتند دروغ بوده کشته و دستگیر شدن عبدالمالک و هزاران اخبار نادرست ديگر, همچون دستگیری تمام عاملین انفجار اتوبوس سپاه در بلوار ثارالله و 90 تروریست که بعد از چند هفته عکس دو نفر دیگر را نشان دادند و عاجزانه طلب دستگیریشان را نمودند آن نود نفر را هم بی سر و صدا آزاد کردند ) و 9 نفر نیز زخمی دستگیر شده اند و حملات و بمباران هم اکنون نیز ادامه دارد . احتمال یک فاجعه انسانی در منطقه وجود دارد.
No comments:
Post a Comment