Wednesday, July 04, 2007

حاكميت به دنبال تضمين براي بقا است

خسرو سيف در مصاحبه با روز: - پنجشنبه 14 تیر 1386 [2007.07.05]
دانا شهسواريdana.shahsavari@gmail.com
در مورد دور اول گفت و گو هاي ايران و آمريكا و احتمال ادامه اين روند با خسرو سيف دبير كل حزب ملت ايران گفت و گو كرده ايم. در اين گفت و گو تاثير اين مذاكرات بر مناسبات داخلي نيز مورد بحث قرار گرفته است.
گفت و گوهاي ايران و آمريكا يكبار انجام شد و قرار بود دوباره تكرار شود. البته هنوز شاهد دور دوم آن نيستيم اما نظر شما در مورد دور اول اين گفت و گو هاو تاثيرآن چيست؟ پيش از اين هر كس از گفت و گو با آمريكا حرف مي زد گويي كفر گفته بود. اما حالا مي بينيم همين هايي كه گفت و گو با آمريكا را كفر مي دانستند با آمريكا گفت و گو كردند. همان هايي که در زمان خاتمي در قبال كوچكترين نرمشي عكس العملي تند نشان مي دادند. اكنون اين مساله بسيار كم رنگ شده است و اين خود تاثير بسياري دارد.
چرا؟ به نظر شما اين مخالفت از كجا سرچشمه مي گرفت؟ از همان زمان كاملا مشهود بود كه اين مخالفت جنبه رقابتي دارد. رقابت از اين جهت كه مخالفين آغاز گفت و گو با آمريكا در پي اين بودند كه خودشان طرف مذاكره با آمريكا باشند. از اين رو وقتي اين گروه در ايران حاكم شدند قبح مذاكره با آمريكا هم از بين رفت.
يعني اين جناحي كه اكنون بر ايران حاكم شده است بر لزوم گفت و گو با آمريكا واقف بودند اما مي خواستند خود آغازگر اين گفت و گو باشند؟ بله. دقيقا. در دولت هاشمي و به ويژه در دولت خاتمي تا مرحله گفت و گو رسيده بودند. در آن زمان هر گاه حرفي از آمريكا به ميان مي آمد، بلندگوهاي رسمي و غير رسمي اين گروه فعال مي شد اما امروز كه خودشان حاكم شده اند ديگر آن شدت مخالفت ها وجود ندارد.
اين مذاكرات تحت عنوان امنيت عراق انجام شد؛ به نظر شما در اين صورت اصلا مي تواند فايده اي داشته باشد؟ بله، با محوريت عراق بود اما به نظر من اين مساله مي تواند زمينه هاي برخي نزديكي ها را فراهم كندو اين نزديكي ها به نفع ايران خواهد بود. البته مذاكرات بايد صادقانه و شفاف باشد و همه در جريان باشند؛ چيزي که اكنون به چشم نمي خورد. از سوي ديگر زبان ديپلماتيك بايد در اين مذاكرات به كار برده شود ولي متاسفانه زبان ديپلماتيك ايران بسيار خاص است. هر زمان نزديكي هايي صورت مي گيرد اين زبان دوباره به كار مي افتد و مسايلي از سوي دولتمردان مطرح مي شود كه بلافاصله همه چيز را خراب مي كند.
گفت و گو با آمريكا اساسا مي تواند فايده اي براي ايران داشته باشد؟ بسياري از مشكلاتي كه اكنون بين ايران و آمريكا وجود دارد با گفت و گو قابل حل است. ما در اين ميان نبايد اجازه دهيم كشور هاي حاشيه اي به عنوان ميانجي روابط بين ايران و آمريكا وزن ديپلماتيك خود را افزايش دهند. اين يكي از اشتباهاتي است كه ما همواره مرتكب شده ايم. چه بهتر كه مذاكرات بين ايران و آمريكا مستقيم و البته شفاف انجام شود.
با اين حساب چرا اين مذاكرات ادامه نيافته است؟ ممكن است ادامه هم داشته باشد. هنوز مدت زمان زيادي از دور اول آن سپري نشده، اما بطور قطع و يقين حرف ها و موضع گيري هاي بعدي طرفين هم در اين زمينه تاثير گذار بوده است. كساني كه مي خواهند با هم گفت و گو كنند بايد به بعضي اصول پايبند باشند.
جناح راست شايد بتواند با قدرت و اتوريته آغازگر مذاكرات با آمريكا باشد اما به نظر شما درايت و كياست و تيم مناسب را براي اداره و ادامه اين گفت و گو هم داراست؟ اين جناح حاكم اصلا درايت لازم را حتي در مسايل داخلي ندارد. گروهي كه امروز حاكم و صاحب قدرت هستند در طول همين دو سال اخير در بسياري از زمينه ها كشور را دچار مشكل كرده اند. اين گروه حاكم نمي تواند به نياز هاي اساسي ايران و مردم پاسخ مناسب بدهد.
اين گروه چه ويژگي هايي دارد؟ اين گروه به سمتي مي رود كه فضا را بسته و امنيتي كند. همه چيز را از پشت عينك بدبيني مي نگرد. مي توان گفت اگر سعيد امامي اكنون حضور داشت شايد يكي ازهمكاران دولتي مي شد.
قبلا بحث دولت پادگاني و دولت پنهان بود و برخي معتقد بودند در زمان خاتمي اين دولت جازه برخي رفورم ها را نمي دهد.... بله. حالا خود اين دولت پنهان در راس امور است. در ذهن مردم در رابطه با اين افراد خاطراتي وجود دارد. اين دولت كشور را در معرض ضرر و خطر قرار داده است.
اين دولت با هر اسمي چه پادگاني و چه پنهان اكنون در راس امور است و چندين ميليارد دلار نفتي هم در اختيار دارد. اين دولت باب اولين گفت و گوهاي آشكار با آمريكا را گشوده است. آيا در همين سطح نمي توان دولت نهم را موفق ارزيابي كرد؟ همه چيز كه گفت و گو با آمريكا نيست. مردم آزادي و رفاه مي خواهند. دولت نبايد در چهارچوب فكري يك جناح حركت كند. تا زماني كه حقوق مردم بطور كامل رعايت نشود تمام تحركات ديگر كاملا بر اساس منافع ملي نيست. البته اين حركات و گفت و گو ها براي خود حكومت مفيد است. اكنون حاكميت به دنبال دريافت تضمين است.
اين گفت و گو ها چه نفعي براي حاكميت ايران دارد؟ من كلا در رابطه با گفت و گوها و روابط حرف مي زنم نه صرفا اين گفت گو. در اين گفت و گوها، دولت ايران مشكلات خودش را حل مي كند. اگر ايران و آمريكا به صورت فعلي مسايل خود را حل كنند در واقع مشكلات آمريكا براي حاكميتي كه اكنون وجود دارد كم خواهد شد. در واقع آمريكا دنبال منافع خودش است و در اين راستا حاضر است از يك حكومت استبدادي هم حمايت كند. اگر گروه حاكم از سوي آمريكا تضميني براي ادامه حضور خود دريافت كند در اين صورت هرچه آمريكا بگويد قابل اجرا است.
با اين حساب نفع اين گفت و گو ها بيشتر براي كدام طرف است؟ براي آمريكا. آمريكا مي خواهد به هر شكلي منافع اقتصادي اش تامين شود.
اگر در قالب اين گفت و گو ها، خطر حمله به ايران از بين برود سودي براي مردم ايران نخواهد داشت؟ هر حركتي كه از جنگ جلوگيري كند به نفع مردم است. اما تاكنون ديده ايم كه محافظه كاران تداوم بقاي خود را در تشديد فضاي بحراني مي بينند از اين رو خودشان بحران آفريني مي كنند.
با تصويري كه از دور اول مذاكرات ايران و آمريكا در عراق داريد آيا ايران تمايلي به ادامه آن دارد؟ اينها به دنبال تضمين هستند. در اين صورت اين مذاكرات ادامه خواهد يافت.
دستاورد دو سال رياست جمهوري احمدي نژاد 3 قطعنامه و تحريم هاي مالي و اقتصادي بين المللي عليه ايران است. شما ازاين ديپلماسي چه برداشتي داريد؟ همه چيز به مراتب از گذشته بدتر شده است. هم وضعيت اقتصادي، هم صنعتي و هم جو رواني بسيار بدتر شده است. جمعيت زير فقر افزايش يافته است. تورم هم كه بيداد مي كند. احمدي نژاد با شعار هاي فريبنده كار خود را آغاز كرد، اما هيچكدام از اين وعده ها عملي نشده است. به نظر مي رسد آنچه ايشان گفت بيشتر تظاهر بود تا واقعيت. وعده هاي بسياري نيز به مردم استانهاي مختلف داده است كه هيچكدام عملي نشده اند.
چرا در اين دوره بحث جاسوسي و انقلاب مخملي و به دام انداختن جاسوس جدي تر شده است؟ دولتهاي استبداي همواره تحت عنواني مخالفين را بازداشت كرده اند. در دوره پهلوي، حتي زماني كه ملي ها را دستگير مي كردند مي گفتند كمونيست ها را دستگير كرديم. اكنون مساله فقط احمدي نژاد نيست. پيش از اين هم بسياري از مخالفين رابه اتهام اقدام عليه امنيت ملي و جاسوسي و.. دستگير مي كردند. اكنون فقط كمي سرو صدا و تعدادش زياد تر شده است. اين مساله ها و دستگيري ها روال و مبناي خاصي ندارد. هر منتقدي مي تواند از نظر دولت هاي غير دموكرات، جاسوس باشد.
با اين حساب به كجا مي رسيم؟ همه اينها رانبايداز چشم دولت ديد، كار تيمي است. فعلا به همين شكل جلو مي رود و دانشجو ها و معلمين و كارگر ها باز هم مورد سوءظن قرار مي گيرند و اين مساله گسترش خواهد يافت
.

No comments: