Saturday, August 04, 2007

رهبر آينده حکومت اسلامي؟ در باره مصباح يزدي

رهبر آينده حکومت اسلامي؟
در باره مصباح يزدي -
یکشنبه 14 مرداد 1386 [2007.08.05]
مازيار رادمنش
با مرگ آيت الله مشکيني که رياست بلامنازع مجلس خبرگان را برعهده داشت، به قول احمد زيدآبادي نويسنده و تحليلگر سياسي "شبه بحراني" آغاز مي شود. رياست مجلس خبرگان يکي از موقعيت هايي است که در تعيين تکليف آينده حکومت نقش مهمي دارد. از سويي روحانيت سنتي و برخي از شاگردان آيت الله خميني ترجيح مي دهند که اکبر هاشمي رفسنجاني بر روي صندلي رياست مجلس خبرگان بنشيند، اما روندي که در کشور و توسط دولت و رهبري دنبال مي شود، با اين انتخاب سازگاري ندارد. از همين روست که اگر چه نامهايي مانند آيت الله واعظ طبسي و آيت الله شاهرودي به عنوان روساي بعدي مطرح هستند، اما شايد مهم ترين روحاني عضو اين مجلس که دولت موجود نيز با وي رابطه اي ارگانيک دارد، آيت الله مصباح يزدي است.
مصباح يزدي کيست؟
محمد تقي مصباح يزدي روز 11 بهمن 1313 در خانواده اي مذهبي در شهر يزد به دنيا آمد. پدرش مغازه دار بود و مادرش جوراب بافي مي کرد تا زندگي فقيرانه شان را بگذرانند. پدرش از معتقدين به برگزاري مراسم سنتي شيعيان بود و با وجود ممنوعيت اين مراسم در اواخر دوران رضاشاه، خانواده آنان مراسمي مانند شب هاي محرم، دعاي توسل و کميل و ندبه را در زيرزمين خانه برگزار مي کردند. آيت الله مصباح نقل کرده است که چون مادرش در زمان حاملگي وي خواب ديد که قرآن زائيده است، متوجه شده که فرزندش پسري حامي قرآن خواهد بود، به همين دليل نامش را محمد تقي گذاشتند.
تحصيلات
وي تحصيلات دوران ابتدايي را در سال 1326 تمام کرد و براي ورود به تحصيلات ديني در مدرسه شفيعيه يزد به طلبگي پرداخت. او در مدت چهار سال مقدمات و سطوح متوسطه فقهي را که معمولا هشت سال طول مي کشد، خواند. با تشويق شيخ احمد آخوندي، خانواده محمدتقي تصميم گرفتند خانه و زندگي را بفروشند و همراه با پسر هجده ساله شان به نجف بروند. در اواخر سال 1330 و در اوج نهضت ملي شدن نفت که بسياري از روحانيون مشغول مبارزه در کنار آيت الله کاشاني يا در حمايت از مصدق بودند، خانواده مصباح يزدي به نجف مهاجرت کردند. پس از شش ماه اقامت در نجف، پدر و مادر که قرار بود در آنجا به کار بافندگي بپردازند تا او در کمال راحتي تحصيل کند، موفق به کسب درآمد نشدند و به همين دليل تصميم به بازگشت گرفتند. محمد تقي در فاصله اي کمتر از يک سال از عراق به ايران برگشت، تابستان 1331 را با خانواده در تهران ماند و از آنجا به قم رفت. خانواده وي از او مي خواستند تا موافقت کند سالي در تهران بمانند تا آنان بتوانند هزينه تحصيل او را فراهم کنند، ولي او آنان را تحت فشار قرار داد تا زودتر به قم برود. برادر کوچکش که در يک فروشگاه ظروف آلومينيوم کار مي کرد، يک تابستان کار کرد تا براي برادر بزرگتر وسايل اوليه اي مانند چراغ فتيله اي و قاشق و بشقاب بخرد. محمد تقي نيز در تابستان کار کرد و با پول آن پتويي خريد و با بيست تومان راهي قم شد.
محمد تقي جوان هنوز بيست ساله نشده بود که وارد قم شد. او مي توانست به يکي از دو مدرسه فيضيه و حجتيه برود. مدرسه حجتيه به طلاب زير بيست سال حجره نمي داد، به همين دليل او تصميم گرفت به فيضيه برود. در اين مدت محمد تقي هر روز در حجره يکي از همشهريان اطراق مي کرد و همين باعث شده بود تا آنها از دستش خسته بشوند. بالاخره روزي متولي فيضيه را يافت و از او خواست به او حجره بدهد، او هم پاسخ تندي به اين جوان پرخاشگر داد، او نيز گريه کرد و گفت: "اگر به من حجره ندهيد، از شما به حضرت معصومه شکايت مي کنم." متولي که مي دانست با اين شکايت هيچ اتفاقي نمي افتد، هيچ متاثر نشد و به راهش ادامه داد. سرانجام او موفق شد که نخست حجره اي در فيضيه بگيرد و در آنجا تحصيل را ادامه داد. او نزد آقامرتضي حائري کفايه را خواند. در مدت يک سال باقيمانده دروس سطح را خواند و بعد به دروس خارج فقه آيت الله بروجردي و خارج اصول آيت الله خميني رفت. مصباح در همين دوران با آيت الله طباطبايي که در قم فلسفه و تفسير درس مي داد آشنا شد و مدتي نزد او تحصيل کرد. نقل است علامه طباطبايي در مورد مصباح يزدي گفته بود: "آقاي مصباح مثل انجير مي ماند، همه چيزش قابل خوردن است و هيچ چيز او را نبايد دور انداخت." از استادان ديگر مصباح در اين دوره که به مدت پانزده سال نزد او درس خواند آيت الله بهجت است. آيت الله بهجت بعد از انقلاب مصباح يزدي را براي گفتن درس اخلاق معرفي کرد.
مصباح يزدي هشت سال در دروس آيت الله بروجردي شرکت کرد و پس از آن جزو جوان ترين مجتهديني بود که در سن 27 سالگي به درجه اجتهاد رسيد، با اين وجود هشت سال در دروس آيت الله خميني نيز شرکت کرد و دو سال نيز از شاگردان آيت الله اراکي بود. او برجسته ترين شاگرد درس تفسير و فلسفه علامه طباطبايي به شمار مي رود. مصباح يزدي از همان سالهاي قبل از انقلاب با فعاليت هاي سياسي مخالف بود و وارد اين فعاليت ها نمي شد، او بيشترين نيروي خود را براي خنثي کردن انديشه هاي شريعتي در سالهاي قبل از انقلاب گذاشت، اين تلاش بعدها نيز ادامه يافت.
فعاليت هاي سياسي
آيت الله مصباح يزدي يکي از معتقدان به انديشه اي است که امروز به عنوان انديشه انجمن حجتيه معروف است، اين گروه معتقدند که در زمان غيبت امام هر انقلابي نامشروع است. مصباح يزدي تا قبل از انقلاب از مخالفان انقلاب به شمار مي رفت، او با کساني مانند دکتر بهشتي و آيت الله مطهري دوست بود و با آنان همکاري هايي در مورد مسائل فرهنگي مي کرد، با اين وجود اختلافات بنياديني با آيت الله بهشتي داشت که اين اختلافات در نامه هايي که بين آنان در موارد متعدد رد و بدل شده است، بوضوح ديده شده است. مصباح يزدي براي توسعه انديشه هاي خود به تاسيس موسسات مختلف پرداخت. وي موسسه "در راه حق" را سالها قبل ايجاد کرد. او همچنين با همکاري کساني مانند آيت الله قدوسي، آيت الله بهشتي در ايجاد مدرسه "حقاني" و "منتظريه" همکاري کرد.
پس از تعطيل دانشگاه او به عنوان يکي از اعضاي ستاد انقلاب فرهنگي انتخاب شد. از سوي ديگر به بازسازي نظام حوزه پرداخت و در تاسيس دفتر همکاري حوزه و دانشگاه نقش مهمي ايفا کرد. از فعاليت هاي ديگر او مي توان به بنياد گذاشتن بنياد علمي و پژوهشي باقر العلوم و موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني اشاره کرد. او در حال حاضر رئيس موسسه علمي پژوهشي امام خميني، رئيس شوراي عالي مجمع جهاني اهل بيت، عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم و عضو مجلس خبرگان رهبري است، او در سال 1369 از استان خوزستان، و در سالهاي 1377 و 1385 از تهران به نمايندگي مجلس خبرگان انتخاب شده است.
فعاليت بين المللي
آيت الله مصباح از همان دوره جواني به اين نتيجه رسيده بود که بايد تبليغ در سراسر جهان را براي جذب شيعيان و شيعه سازي به عنوان يک هدف دراز مدت در پيش گرفت. به همين دليل از همان ابتداي انقلاب موضوع آشنايي با زبانهاي خارجي، ترجمه آثار ديني به زبانهاي ديگر، ارتباط دائمي با کشورهايي که در آنها امکان جذب مسلمانان وجود دارد در موسسات مختلف زير نظر وي جدي گرفته شد. او در اين مدت در سفرهاي مختلفي به سراسر جهان و بخصوص آمريکاي لاتين موفق شد تا با استفاده از حمايت هاي مالي فراواني که از موسسات وي مي شد طرفداران زيادي را به سوي اسلام دعوت کند. او از طريق دريافت مجوزهاي مختلف فعاليت اقتصادي براي موسسه در راه حق، موسسه اي ثروتمند با دفتري بسيار شيک در قم را توسعه داد. صدها شاگرد از سوي اين موسسه به کانادا رفتند و آنجا به عنوان يکي از مراکز آموزش اين شاگردان بشمار آمد، البته برخي از اين شاگردان در طول اقامت شان در اين کشور، جذب همان جامعه شدند و از انديشه استاد بريدند، اما بخش اعظم آنان در رفت و آمد ميان شهرهاي بزرگ جهان و قم، به عنوان پايتخت فقهي شيعه بودند و هستند. مصباح يزدي در سفر به نيويورک بدون لباس روحاني حاضر شد. او معتقد است که "99 درصد دانشگاهيان اجراي شريعت را قبول ندارند." او در مورد دانشگاههاي آمريکا معتقد است که اين دانشگاهها فاسد است. وي در جاي گفته است که دانشجويان در دانشگاههاي آمريکا دور هم جمع مي شوند و سکس دسته جمعي مي کنند و بقيه برايشان دست مي زنند!
بحران عصبي و درمان آن
سالها قبل آيت الله مصباح يزدي که بين شاگردان و بسياري از روحانيون با عنوان استاد مصباح معروف است، به دليل مشکلات عصبي به پزشکي در لندن مراجعه کرد. او پس از بررسي وضعيت مصباح به وي سه پيشنهاد کرد؛ يا با زن جواني ازدواج کند، يا هر روز کمي شراب بنوشد، يا هر روز شنا کند. مصباح گفته بود: اين غلط را (ازدواج با زن جوان) نمي کنم، آن گه را( شراب) نمي نوشم، اما هر روز شنا مي کنم. به همين دليل مصباح يزدي به شنا و ورزش علاقه اي خاص پيدا کرد. عصبي بودن او بارها در تصميمات و فعاليت هايش توسط ديگران مورد اشاره قرار گرفته است.
آيت الله بهشتي در نامه هايش که در ابتداي انقلاب در مخالفت با شخصيت بحران ساز مصباح يزدي داشت، به اين موضوع و بخصوص حاصل اين رفتار در تربيت طلاب مدرسه حقاني اشاره کرده بود و در يکي از همين نامه ها که در پاسخ به اتمام حجت مصباح با مخالفان فکري اش نوشته بود گفت: "مي گوييد اتمام حجت مي کنم! اتمام حجت چيست؟ بايد نرم سخن گفت. بهشتي در جاي ديگر در انتقاد به شيوه هاي تربيتي مصباح در مدرسه حقاني گفت: "با اين شيوه که شما داريد يک مشت طلبه پرخاشگر در مدرسه حقاني تحويل مي دهيد." اين شيوه رفتاري بعدها در واکنش هاي سياسي او در مقابل اصلاحات در هشت سال حکومت خاتمي به جلوه درآمد، مهم ترين نقطه نظر مصباح در تمام آن سالها اين بود که بر خلاف آنچه خاتمي مي گويد، اسلام ديني است که از خشونت براي اجراي احکام ديني استفاده مي کند.
اگرچه بسياري از مخالفان استاد دادن حکم مرگ را در مورد کشتگان قتلهاي زنجيره اي به وي نسبت داده اند، اما مستقيما چيزي در اين مورد اثبات نشده است، با اين وجود در اولين جلسه دادگاه متهمان قتلهاي زنجيره اي کرمان که در آن گروهي از تندروهاي مذهبي به کشتن برخي از زنان و مردان پرداختند، متهمان گفتند که از طريق شنيدن سخنراني آيت الله مصباح مبني بر اينکه پس از سه بار تذکر، اگر فردي منکر را تکرار کرد، ريختن خونش مباح است، به اين نتيجه رسيده اند که مي توانند زنان و مردان فاسد را بکشند و اين قتلها را تکليف شرعي خود دانستند. مصباح يزدي دو روز قبل از ترور سعيد حجاريان و چند روز پس از پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات گفته بود: "دلخوش نباشند که تسلط پيدا کردند، روزي به حساب همه آنها رسيده خواهد شد." دو روز بعد شليک گلوله اي به حجاريان به عنوان مغز متفکر اصلاحات و يکي از جدي ترين منتقدان مصباح يزدي، او را براي هميشه خانه نشين کرد.
آيا او رهبر آينده حکومت اسلامي است؟
مصباح يزدي مهم ترين روحاني اي بود که در دوران حکومت هشت ساله خاتمي اصلاح طلب، نه با او بلکه با انديشه اسلام ملايم و اسلام ضدخشونت مي جنگيد. علت اصلي اين جدال برخاسته از انديشه اين بود که مصباح هر نوع اصلاحي را پيش از ظهور امام دوازدهم ناممکن مي داند. از سوي ديگر مصباح يزدي که در دوران زندگي آيت الله خميني بارها با درهاي بسته بيت وي مواجه شده بود، پس از رهبري آيت الله خامنه اي مورد حمايت فراوان قرار گرفت. حمايت هاي مالي او را به يک مرکز بي رقيب و مدرن تبديل کرد. مثلا، موسسات وابسته به مصباح يزدي در اولين سالهاي ورود اينترنت به ايران وب سايت هاي خود را ايجاد کرده و از اينترنت براي گسترش انديشه هاي وي بسيار بهره بردند.
او از سوي آيت الله خامنه اي بارها به عنوان جانشيني براي آيت الله مطهري معرفي شده است. فيلم ملاقات مصباح و خامنه اي در سال 1380 - که در آن، رهبر با حالتي مريدانه به منزل مصباح مي رود و از وي تجليل شديد مي نمايد - نشان دهنده عمق ارتباط اين دو روحاني است. از سوي ديگر آيت الله مصباح يزدي که هميشه زير سايه قدرت بزرگتر قرار داشته است، بي محابا با روحانيوني چون هاشمي و خاتمي درگير شد، او مي دانست که در اين درگيري ها از حمايت رهبري برخوردار خواهد شد. وي در جريان شدت گرفتن درگيريش با خاتمي تا به آنجا پيش رفت که در يک جلسه غيرعمومي حلال زاده بودن وي را نيز زير سوال برد! در ماجراي سفر هاشمي به قم و مجادلات انتخاباتي تير 84 نيز دفتر مصباح و شاگردانش نقش بسياري در برخورد با هاشمي و خانواده او داشت. شاگردان مصباح جلسه هاشمي رفسنجاني را در قم به هم ريختند، پيش از آن نيز شاگردان مصباح به خانه آيت الله جوادي آملي حمله کرده بودند - به خاطر حمايتش از هاشمي - و تقريبا تا مرز درگيري فيزيکي با او رفته بودند. مصباح يزدي پس از رفتن خاتمي در انتخابات صريحا از احمدي نژاد حمايت کرد و پس از روي کار آمدن وي مورد حمايت مالي دولت قرار گرفت. بودجه موسسه امام خميني به حدي نجومي افزايش يافت.
شاگردان آيت الله مصباحآيت الله مصباح يزدي شاگردان زيادي تربيت کرده است. برخي از اين شاگردان به اين شرح اند: غلامرضا فياضى (از اساتيد برجسته فلسفه در حوزه)، محمود رجبى (معاون پژوهشى مؤسسه امام خمينى)، محسن غرويان (از اساتيد و مولفان برجسته حوزه)، محمود محمدى عراقى (رييس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى)، سيد محمدرضا طباطبايى (مدير جامعة الزهرا)، سيدابوالحسن نواب (رييس مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب)، دکتر مرتضى آقاتهرانى (استاد اخلاق حوزه علميه)، دکتر عباسعلى شاملى (استاديار مؤسسه آموزشى امام خمينى)، دکتر سيد احمد رهنمايى (معاون اطلاع رساني مؤسسه امام خمينى)، دکتر محمد فنايى اشكورى (استاديار مؤسسه آموزشى امام خمينى)، دکتر شمالى (استاديار مؤسسه آموزشى امام خمينى)، دکتر محمد جواد زارعان (رييس مرکز انتشارات مؤسسه امام خميني)، اکبر ميرسپاه (استاد دروس معارف قرآن)، سيد محمد غروى (مدير گروه روان شناسى مؤسسه امام خمينى)، حجّت الاسلام شيخ محمد حسين بهجتي اردکاني (امام جمعه اردکان)، علي مبشري ( رييس دادگاه‏هاي انقلاب اسلامي تهران)، دکتر سيد محمود نبويان ( عضو هيئت علمي موسسه آموزشى پژوهشي امام خميني )
نوستراداموس و مصباح يزدي
آخرين فيلمي که در آن تصويري از اورسون ولز، کارگردان و بازيگر بزرگ سينما وجود دارد، فيلمي است به نام نوسترآداموس، اورسون ولز راوي اين فيلم مستندسازي شده است. در پايان فيلم کارگردان تصوير رهبر جهان اسلام را نشان مي دهد که با استفاده از تکنولوژي مدرن و با حمايت کمونيست ها جهان غرب را با بمب اتمي نابود مي کند، تصويري که در آن فيلم از رهبر جهان اسلام نشان داده مي شود، اگرچه کمي شبيه اسامه بن لادن است، اما شايد اگر کارگردان آن سفري ديگر به قم کند و با آيت الله مصباح يزدي آشنا شود، شايد در نسخه جديد نوسترآداموس مردي شبيه مصباح يزدي دکمه پرتاب بمب اتمي را
فشار
دهد.

No comments: