Sunday, August 12, 2007

جدال آزادي و بقا در ايران - نگاه فيگارو به مخالفان حکومت جمهوري اسلامي

جدال آزادي و بقا در ايران
نگاه فيگارو به مخالفان حکومت جمهوري اسلامي - دوشنبه 22 مرداد 1386 [2007.08.13]
خبري که دريافت شد خبر تازه اي نبود، ولي به مانند ديگر اخبار در اين زمينه، هشدار دهنده بود: موج جديد خشونت و سرکوب، شکنجه، اعدام هاي گروهي، سنگسار، اعترافات سياسي در قالب برنامه تلويزيوني، دستگيري هاي خودسرانه و ناپديد کردن آدم ها از خبرهاي تازه اي است که در روزهاي اخيرً از ايران است؛ سرزميني که از يک سو به "مهد دائمي نوعي از انقلاب" تبديل شده از طرف ديگر، تندي و خشونتي که از اين اخبار برداشت مي شود، به خوبي چالش بين دو وسواس آزادي يا حفظ بقا را آشکار مي کند.
فن سالاران حاضر در حکومت از وضعيت موجود در ايران به عنوان يک "دموکراسي مذهبي استوار و ماندگار" ياد مي کنند. دنيا با نگاهي اجمالي و در عين حال اسفبار به وضعيت ايران که گفته مي شود "امنيتي" است، به هزينه اي نگاه مي کند که حکومت براي "ماندگاري" مي پردازد.
در ماه مي 2007، احمد قصابان، مقداد خليل پور، پويا محموديان، مجيد توکلي و مجيد شيخ پور از دانشگاه پلي تکنيک امير کبير به دليل نشر يک روزنامه دانشگاهي "توهين آميز به مقدسات اسلام" از سوي مسؤولين قضايي کشور دستگير شدند. از 26 ژوئن، نزديک 500 نفر نيز به دنبال ناآرامي هائي که برسر سهميه بندي بنزين روي داد دستگير شدند؛ اين اعتراضات در کشوري روي مي داد که در 9 سال اخير بيش از 400 ميليارد دلار درآمد نفتي را هزينه کرده است. روز 5 ژوئيه، جعفر کياني، که به داشتن رابطه با زن شوهردار محکوم شده بود، در روستائي در تاکستان قزوين سنگسار شد و اين درحالي است که معشوق وي مکرمه ابراهيمي نيز در انتظار حکم سنگسار خود بسر مي برد.
در تاريخ 9 ژوئيه، 16 نفر از فعالين جنبش دانشجويي به دنبال هشتمين سالگرد يادبود جنبش دانشجويي سال 1999 دستگير شدند که در بين آنها مي توان به محمد هاشمي، علي نيکو نسبتي، مهدي عربشاهي، حنيف يزداني، علي وفقي، عبدالله مؤمني و مجتبي بيات اشاره کرد. روز 11 ژوئيه، بهاره هدايت و امير يعقوب علي، فعالين حقوق مدني و اعضاي کميته تساوي که همان کمپين "يک ميليون امضاء" باشد دستگير شدند. هدف اين کمپين پايان دادن به آپارتايد جنسي در ايران است.
در تاريخ 9 آوريل و 10 ژوئيه، محمود صالحي، يکي از فعالين جنبش کارگري، و منصور اسانلو، رييس سنديکاي شرکت واحد که بيش از 17 هزار عضو دارد، دستگير و به زندان اوين منتقل شدند. هفته بعدش تلويزيون دولتي ايران اعترافات سه شخصيت دانشگاهي را درخصوص توطئه امريکا براي راه اندازي "انقلاب مخملي" در ايران نشان داد که داراي تابعيت دوگانه ايراني و امريکايي هستند. در تاريخ 22 ژوئيه، سعيد مرتضوي، دادستان تهران، اعدام 16 تن از "اراذل و اوباش" را اعلام مي کند و وعده اعدام 17 تن ديگر را نيزداد.
طي ماه هاي اخير، پليس اسلامي منکرات اقداماتي را پيش گرفته که به آن "امنيت اجتماعي" نام داده شده. اين عمليات که عليه کساني صورت گرفت که "نمونه هاي متحرک تبليغاتي غرب" يا رواج دهندگان "فرهنگ غرب" متهم هستند. در ميان موج هاي بي وقفه سرکوب که به هدف ساکت کردن مخالفان قومي در ايران انجام مي شوند، مي توان به حوادث استان کردستان اشاره کرد که طي آن عبدالواحد بوتيمار و همکار روزنامه نگارش عدنان حسن پور در اواخر ژانويه دستگير شدند. اين دو به جرم "محاربه با خداوند" که در قوانين قضايي اسلامي مي توان منجر به اعدام شود، در انتظار دار بسر مي برند. قابل ذکر است که اخيراً برخي از زندانيان مخالف اعتصاب غذايي را آغاز کرده اند و در اين ميان، شرايط آقاي منصور تيفوري، نويسنده و مترجم کرد، چندان رضايت بخش نيست.
ليست سياه افعال حکومت ايران همچنان طولاني است، طيف وسيعي از حوزه ها و افراد در اين ليست قرار مي گيرند: از مباحث حقوق بشر گرفته تا ماجراجويي هاي اتمي و تروريسم که تماماً به عنوان ابزارهاي ژئوپليتيکي شناخته مي شوند. و البته چندان هم تعجب آور به نظر نمي رسد. آنچه که برعکس حيرت آور مي نمايد، رويکردهاي ساده دلانه و گاهي همدستانه دنيا ديگر است. درحالي که حکومت اسلامي پله هاي هسته اي را گام به گام طي مي کند و به نقطه بي بازگشت نزديک مي شود، در دو سوي اقيانوس اطلس دولت هائي در پي برقراري "گفتگو"ي وسيع تر، تبادلات تجاري بيشتر و تحريم هاي کمتر هستند.
با اين حال، اقدامات دولتي که متهم است عليه مردم ايران فعاليت مي کند نياز به تحليل دارد: دولتمردان از اين نگرانند که نافرماني هاي پراکنده مدني به يک جنبش عظيم يکپارچه "انقلابي به شيوه ايراني" تبديل شود. آن ها مطمئن اند که در برابر چنين جنبشي که از سوي جامعه بين الملل نيز حمايت خواهد شد، بيش از هر زمان ديگري آسيب پذيرند.
مخالفان ايراني داخلي حکومت به مانند مخالفاني که در خارج از ايران به سر مي برند، يکصدا به تمامي کشورهاي جهان خاطرنشان مي کنند که ريشه بحران فعلي از چالش بين دو خواست سازش ناپذير نشأت مي گيرد: اقتدارطلبي و آزاديخواهي. به همين دليل است که آنها از ارگان هاي سازمان ملل، اتحاديه اروپا و نهادهاي بين المللي مي خواهند که با اقدامات هماهنگ و هدفمند خود به جمهوري اسلامي فشار وارد کنند؛ درست به مانند همان اقداماتي که با موفقيت تمام عليه حکومت آپارتايد نژادي افريقاي جنوبي انجام شد.
منبع: فيگارو، 9 اوت 2007
مترجم: علي جواهريalijava_rooz@yahoo.es

No comments: