Monday, August 13, 2007

ايران، در همه جا دست دارد تفسير برکشاير ايگل از نفوذ تهران در منطقه

ايران، در همه جا دست دارد
تفسير برکشاير ايگل از نفوذ تهران در منطقه - سه شنبه 23 مرداد 1386 [2007.08.14]
مشکل ايران اين است که در حال تبديل شدن به يک گره کور است. اين چيزي است که بوش هفته گذشته به دو نفر از مقامات هم پيمان خودگفت. نوري المالکي، نخست وزير عراق و حامد کرزاي، رييس جمهور افغانستان هر دو به دلايل خاص خودشان تلاش کردند براي رهبران ايران خوب جلوه کنند. قدرت گرفتن ايران يکي از ثمرات قابل انتظار بي ثباتي در عراق است که هيچ کس آنرا در کاخ سفيد پيش بيني نکرده بود و اثر آن مي تواند ده ها سال در خاورميانه باقي بماند.
بوش به زبان ساده و يا شايد از پشت پرده در کنفرانس مطبوعاتي هفته قبل اعلام کرد المالکي وقتي لبخند زنان کنار ميزبانان ايراني خود، از جمله رييس جمهور همه کاره ايران، محمود احمدي نژاد، عکس مي گرفته فقط مي خواسته رفتاري ديپلماتيک داشته باشد. سرنگوني صدام حسين رئيس جمهور سني، که عراق را درگير جنگ نفرت انگيزي براي هشت سال با ايران کرد، و جايگزيني او با يک نخست وزير شيعه که هيچ علاقه اي هم به سني ها ندارد، هديه اي است که به ايران داده شد. اگر عراق به سه يا چهار تکه تقسيم نشود، مي توان تصور کرد که به سادگي به کشوري هواخواه ايران تبديل خواهد شد.
پرويز داوودي، معاون اول رئيس جمهور ايران در جريان ديدار المالکي گفت تهران " براي برقراري و تثبيت امنيت در عراق تلاش هاي ويژه اي انجام داده است." وقتي که عراق درگير هرج و مرج است و اتحاد شيعه و سني فقط در دشمني با آمريکا است، براي ايران آسان است که نقش يک همسايه مهربان را بازي کند و وعده کمک هاي مالي و ديپلماتيک را بدهد. تهران هر کاري مي کند حتي اگر تامين تسليحاتي جنگجويان داخل عراق باشد. اين اتهامي است که ايران آن را عليرغم وجود شواهد رد مي کند.
ايران مشغول زمينه چيني ارتباطات مشابهي در افغانستان هم هست، جايي که شواهدي بر تسليح ستيزه جويان طالبان از سوي ايران وجود دارد. هدف اين جنگجويان سرنگوني دولت دموکراتيک و سست کرزاي است. آقاي کرزاي به هشدار بوش در مورد ساده انديشي وي، که شايد عمدي است، در برابر مقاصد ايران توجهي نکرد. در واقع بايد گفت رئيس جمهور افغانستان رئيس جمهور کابل است زيرا اين سران طوايف و رهبران ديني طالبان هستند که بر قسمت اعظم کشور حکومت مي کنند. اگر آقاي کرزاي عقيده دارد که دولت تهران به عنوان هم پيمان اورا براي تثبيت موقعيتش ياري خواهد کرد، به زودي مي فهمد که اين عقيده اشتباه است.
آقاي بوش هفته قبل گفت ايران کشوري خطرناک است و بايد منزوي شود ولي چگونه مي توان کشوري که تقريبا" همه کارت ها را در دست دارد منزوي کرد؟ خنده دار اينکه فراخوان براي انزواي ايران درست وقتي صورت مي گيرد که دستگاه ديپلماسي بوش براي امتحان برخي تماس ها با ايران به تکاپو افتاده است. اين يکي از بي توجهي هائي بود که به گزارش بيکر شد. حالا چه بخواهيم چه نخواهيم، کاخ سفيد بايد اين گزارش را با دقت دنبال کند.اين صحيح نيست که ايران چيزي براي از دست دادن در عراق ندارد. اگر عراق چند تکه شود، بي ثباتي مي تواند به ايران سرايت کند، خصوصا" ازوقتي احمدي نژادبر روي کار آمده و به گواه نتايج انتخابات شوراها از مقبوليت چنداني نزد مردم برخوردار نيست. انکار خشمگينانه هولوکاست و پيگيري برنامه توليد سلاح هسته اي، موجب نگراني مردمي شده که نسبت به ساير ملت هاي خاورميانه ديد دوستانه تري به غرب و ايالات متحده داشته اند. برقراري رابطه بهتر با ايالات متحده به نفع ايران است.
بوش علاقه اي براي گفتگو با دشمنان ندارد اما ديپلماسي کابويي، براي آمريکا دشمنان بيشتر و قوي تري به جا گذاشته است درحاليکه هم پيمانان مايل به هم بستگي با يک کاخ سفيد غير قابل اعتماد نيستند. عراق در زماني که صدام حسين شريک آمريکا بود، تجربه مفيدي به شمار مي آمد ولي با سرنگوني وي در واقع هيچ وزنه متقابلي براي ايران بوجودنيامد. کاخ سفيد هم نمي تواند عکس آنرا تظاهر کند. نمي توان پيش بيني کرد هنگام آغاز به کار رئيس جمهور جديد ايالات متحده در ژانويه 2009 ، عراق در چه اوضاعي به سر مي برد ولي مي توان انتظار داشت ايران ضمن درگير بودن با مشکلات پيچيده داخلي و سياست خارجي، هنوز يک بازيگر اصلي خواهد بود؛ تازه اگر مهمترين بايگر در خاورميانه نباشد.
منبع: برکشاير ايگل – 13 آگوست

No comments: